۱۳۹۰ مهر ۸, جمعه

کشتار فجیع خرسها

درخواست برخورد شایسته قضائی با کشتار ماده خرس و توله هایش در سمیرم اصفهان

و... آه و ناله ها، هارت و پورت ها، اشک ها و شرمنده گی هایی که خیلی زود فروکش کرد و فراموش شد!!!
  فقط تا ١٠ مهر فرصت است و تا به امروز فقط ٣١٩ نفر زیر درخواست را امضا کرده اند!
کجا هستند هواداران حقوق حیوانات و محیط زیست؟!

حتمن سخت سرگرم پیدا کردن چند تا عکس سگ و گربه از سایت های خارجی!!!
یک حساب کوچک دو دو تا چارتا!!

فیسبوک انجمن حمایت از حیوانات ایران ١٧٠٠٠ عضو دارد بگذریم از اینکه سایت انجمن حتا زحمت لینک دادن به این درخواست را به خودش نداده!!! یعنی بنده که چیزی تو سایتش ندیدم!!!

فیسبوک دوستداران حیوانات بیش از ٢٢,٠٠٠ عضو دارد که اغلب دم از گیاهخواری و عشق به حیوانات میزنند!

یک فیسبوک هم داریم به اسم محیط زیست سبز که اونم ١٣٠٠ هوادار داره

بیش از ١٠٠ نفر در قسمت نظریات اخبار مختلف راجع به قتل خرس ها در سایت دیده بان حقوق حیوانات انزجار خود را از این عمل اعلام کرده اند

یه ١٠٠٠ تا هم بحساب دوستداران محیط زیست و حیوانات میزاریم که نه عضو فیسبوک هستند و نه وبلاگ دارند!

یه ١٠٠ تایی هم میزاریم به حساب وبلاگ نویسان محیط زیست و حیوانات
تازه یک فیسبوک هم برای خرس ها درست کردن که ٢٠٠٠ عضو داره!
البته تعداد هارت و پورت کنندگان خیلی بیشتر از این ها هستند که حالا به همین تعداد رضایت میدهیم!

خوب حسابمان چند شد؟

٣١٩ !!!

دیگه حرفی ندارم! یعنی چی میتونم بگم؟

آقازاده ای سوار بر خودرویی چهار و نیم میلیاردی در خیابان های تهران

حكومت اسلامی پاسدار عدالت اقتصادی و اجتماعی اسلام است. قانون اسلام (شريعت) مهم‌ترين ابزار برای نايل شدن به عدالت اقتصادی و اجتماعی اسلامی است.
اخیرا خیابانهای شمال شهر تهران شاهد تردد خودرو یكی از آقازاده ها با ارزش شش میلیارد تومان بوده است.

به گزارش خبرنگار «آینده»، خودروی مذكور كه «بوگاتی ویرون» می باشد، گرانقیمت ترین خودروی جهان بوده و ارزشی بیش از ٢ میلیون دلار دارد.
با توجه به آن كه قیمت خودروی مذكور با احتساب قیمت دلار حدود دو میلیارد و ششصد میلیون تومان است و ٩٠ درصد عوارض آن نیز حدود دو میلیارد و سیصد میلیون تومان می شود، قیمت تمام شده این خودرو در ایران بیش از ٥ میلیارد تومان می باشد.
همچنین با توجه به صدور پلاك این خودرو كه صدور قانونی آن، تقریبا غیرممكن است، هزینه صدور پلاك و مجوز ورود خودرو به كشور، با توجه به ممنوعیت قانونی استفاده از آن در ایران، از سوی مالك خودرو بیش از یك میلیارد تومان عنوان شده است.
البته ظاهرا خود این آقازاده محترم مدعی است تنها چهار و نیم میلیارد تومان برای ماشین شخصیش هزینه كرده، اما قیمت امروز این خودرو در تهران با توجه به قیمت دلار بالغ بر ٦ میلیارد تومان می باشد.
اكنون مسئولان محترم باید پاسخگو باشند كه چگونه مجوز ورود این خودرو غیرقانونی به كشور صادر شده است؟
این دخترک، خدا را بهتر از منو شما شناخته!

چه کسی خرس های قهوه ای را کشت؟!

سپهر سلیمی
دیده بان حقوق حیوانات: شاید با دیدن فیلم کشتار وحشیانه یک خرس مادر و دو توله خرس در نخستین نگاه بگوئیم که این خرس ها به وسیله دو نفر کشته شده اند. اما به راستی واقعیت چیست؟ در پس این فاجعه چه عواملی وجود دارد و این فاجعه زاییده چه عواملی می تواند باشد؟
برای بررسی این مساله و جلوگیری از تکرار موارد مشابه باید به واکاوی زمینه های بروز چنین اتفاقاتی پرداخت. این مساله از جهات بسیاری قابل بررسی و کنکاش است که در روزهای گذشته نیز به آنها پرداخته شده است و نکاتی نیز نگارنده بیان کرده است:

حیوانات بی پناه سرزمین ایران

از این اتفاق نباید به سادگی گذشت و رسانه ها باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند. توجه داشته باشیم که اگر این اتفاق برای انسانی می افتاد، اقوام، دوستان و آشنایان آن شخص می توانستند بر علیه خاطیان اعلام جرم کنند و دادخواهی نمایند ولی برای حیوانات چنین امکانی وجود ندارد و این وظیفه بر عهده حامیان محیط زیست و فعالان حقوق حیوانات و همه افراد و رسانه های مردمی است که نسبت به این حادثه حساسیت نشان دهند و خواهان مجازات خاطیان شوند. ضمن اینکه اگر بخواهیم به این ماجرا از دیدگاه صرفاً اکولوژیک نگاه کنیم و موجودات زنده را همچون زنجیری ببنیم که حیات آنها در گروه حیات دیگری است در اینصورت باید بگوئیم در شرایطی که بسیاری از پستانداران بزرگ کشورمان و از جمله همین خرس قهوه ای در شرایط خوبی قرار ندارند بنابراین شاید ارزش زیستی یک خرس قهوه ای از انسانی که حدود ۷ میلیارد نفر از آن در روی کره زمین وجود دارد بیشتر باشد.
ضمن اینکه دستگاه قضایی و دولت باید بیش از پیش خود را در برابر حفظ حقوق حیوانات متعهد بداند. در حالیکه امام هشتم شیعیان در مقام یک رهبر دینی و سیاسی در برابر شکارچی ای به دفاع از آهو می پردازد و جان حیوانی را نجات می دهد لازم است دستگاههای دولتی نیز خود را مدافع و حامی حقوق حیوانات ایران بدانند.

حیوان آزاری باید به ضد ارزش تبدیل شود

حیوان آزاری باید به یک ضد ارزش تبدیل شود و این مساله اتفاق نمی افتد مگر با کار فرهنگی و میدان دادن به سازمانهای مردم نهاد جهت گسترش آموزش در بین مردم. این مساله را باید از حیوانات شهری نظیر سگ و گربه و پرندگان شهری شروع کرد. روزانه به دفعات زیادی شاهد آزار و اذیت حیوانات شهری هستیم و تا وقتی این صحنه ها تکرار شود باید انتظار چنین فجایعی را نیز داشت. حیوان آزاری به هر شکلی باید به عنوان عملی غیر اخلاقی و غیر انسانی در جامعه شناخته شود.
ذبح حیوانات حلال گوشت در انظار عمومی ؛ صحنه ای مشابه قتل خرسها که صدها باردیده ایم
برخی از رفتارها به طور غیر مستقیم به شیوع فرهنگ حیوان آزاری در جامعه کمک می کند ، برای مثال ذبح حیوانات حلال گوشت نظیر گوسفند در محیط های مسکونی و انظار عمومی از جمله این موارد است. در عمل تفاوتی بین کشتن و پاره کردن شکم یک گوسفند و یک خرس وجود ندارد و این در حالیست که در محیط های مسکونی به دفعات شاهد چنین صحنه های بوده و هستیم. ذبح حیواناتی نظیر گوسفند در محیط های مسکونی علاوه بر اینکه خطرات بهداشتی برای سلامت جامعه دارد باعث می شود دیدن صحنه کشتن و پاره کردن شکم حیوانات برای ببیندگان عادی شود و به نوعی ترویج خشونت و جنون علیه حیوانات است. وقتی حیوان بی آزاری همچون گوسفند در انظار عموم و بویژه کودکان مورد سلاخی قرار می گیرد چگونه انتظار داریم که چنین صحنه ایی برای حیوان وحشی همچون خرس اتفاق نیفتد؟
لاشه حیوانات در ویترین قصابی ها به نمایش گذاشته نشود
همچنین لازم است تمهیداتی اندیشیده شود تا لاشه حیوانات حلال گوشت نظیر گاو و گوسفند در ویترین قصابی ها و در برابر انظار عمومی به نمایش گذاشته نشود. حیوان، حیوان است و تفاوتی بین لاشه خرس ها و لاشه های فراوان آویزان شده حیوانات در ویترین گوشت فروشی ها وجود ندارد.
کشتار سگهای ولگرد، صحنه ای آشنا از حیوان کشی
از دیگر موارد عینی حیوان آزاری می توان به کشتار سگهای ولگرد توسط اسلحه در محیط های شهری و مسکونی اشاره کرد که اثرات به جا مانده از این کشتار دست کمی از حوادثی نظیر کشتن خرس ها ندارد. در صورتیکه برای مهار سگهای ولگرد راههای بهتر و موثرتری از کشتن توسط سلاح گرم وجود دارد متاسفانه باز هم شاهد کشتن حیوانات سگهای ولگرد به این شکل هستیم که این موارد بطور مستقیم و غیر مستقیم فرهنگ حیوان آزاری را ترویج می کند. لاشه های رها شده حیوانات، صدای شلیک اسلحه برای کشتن سگها و ضجه های سگهای تیر خورده همگی مواردی است که تصویری از حیوان آزاری در ذهن بیننده به وجود می آورد.
شکارچیان بی سواد و بی اخلاق
از دیگر نکات مورد توجه در این خصوص باید به مساله آموزش شکارچیان اشاره کرد، در همین فیلم کشتار خرس ها شاهد هستیم که یکی از شکارچیان می گوید که ممکن است اینها خرس قطبی باشند! این یعنی اوج بی اطلاعی این شکارچیان از حیات وحش. در سالهای نه چندان دور شکارچیان هم اطلاعات بیشتری نسبت به حیات وحش داشتند و هم پایبندی بیشتری به اخلاق داشتند به طوریکه بسیاری از شکارچیان از فاصله دور قادر به تشخیص حیوانات ماده و یا آبستن بودند و در بسیاری از موارد از شکار آنها خودداری می کردند اما متاسفانه همزمان با بی سوادی شکارچیان شاهد کمرنگ شدن مسائل اخلاقی نیز هستیم و بر این اساس لازم است که کلیه شکارچیان و یا کسانی که مجوز حمل اسلحه شکاری دارند تحت آموزش های زیست محیطی قرار بگیرند. این آموزش ها قرار نیست چنان وقت گیر و پیچیده و یا هزینه بر باشد، در صورتیکه چنین الزامی از سوی نهاد مسئول برای شکارچیان وضع شود سازمانهای غیردولتی زیست محیطی این توانایی را دارند که در سراسر کشور بطور رایگان ساعتی را صرف آموزش اصول اولیه حیات وحش به شکارچیان هر منطقه بکنند. مطمئنم همین نکته ساده می تواند جلوی بسیاری از شکارها و یا تکرار موارد اینچنینی را بگیرد. همچنین بر لازم است نهاد مسئول ارائه دهنده مجوز اسلحه علاوه بر تحقیقات امنیتی در خصوص سلامت اخلاقی و روانی شکارچیان نیز تحقیق نمایند.
ضمن اینکه بی اخلاقی شکارچیان را می توان متناسب با مشکلات فرهنگی و بحران های اخلاقی موجود در جامعه دانست. شکارچیان نیز بخشی از مردمان جامعه هستند و افزایش مجرمان و تعداد زندانیان در بین این افراد نیز تاثیرگذار است.
کمرنگ شدن رابطه انسان و حیوان
هر چقدر در جامعه ارتباط بین انسان و حیوان بیشتر باشد، کمتر شاهد بروز چنین اتفاقاتی خواهیم بود. این مساله از نگهداری حیوانات خانگی تا وجود پارک وحش ها و سفرهای گردش در محیط های طبیعی حیات وحش را شامل می شود. ارتباط بیشتر با حیوانات باعث ایجاد دوستی انسان و حیوان می شود و کاهش ارتباط باعث زوال روحیه حیوان دوستی و طبیعت گرایی و در نهایت بروز حیوان آزاری می شود.
سازمانهای غیردولتی (NGO) کجا هستند؟
در سالهای گذشته تعدادی از سازمانهای غیردولتی مرتبط با محیط زیست و بویژه حمایت از حقوق حیوانات به دلایل مختلفی سلب امتیاز شده ویا عده ای به خاطر فضای سنگین به وجود آمده بر علیه سازمانهای غیردولتی تعطیل و یا کم توان شده اند. همچنین روند دادن امتیاز فعالیت به سازمانهایی با موضوع حمایت از حیوانات سخت تر از همیشه شده است. در حالیکه سازمانهای غیردولتی در همه کشورها به عنوان بازوهای اجرایی دولت ها در امر آموزش و فرهنگ سازی فعال هستند لازم است نگاه حاکمان به این سازمانها عوض شود و آنها را همچون قبل برای کمک به وضعیت محیط زیست کشور به کار گیرند.
از قانون مقابله با حیوانات خانگی تا نداشتن قانون حمایت از حیوانات
این مورد و مواردی نظیر این به خوبی ثابت می کند که در کشور بزرگ ایران با تنوع زیستی فراوان و وجود گونه های جانوری ویژه که بعضاً در معرض خطر انقراض هستند بیش از هر زمان دیگر نیازمند تدوین قانونی برای حمایت از حیوانات هستیم. بطور کلی اصل حفاظت از محیط زیست در اصل پنجاهم قانون اساسی آمده است و حیات وحش و حیوانات نیز بخشی از محیط زیست کشورمان هستند و بر همین اساس لازم است همانطوریکه برای بخش های دیگری از محیط زیست همچون پسماندها قانون جامعی تهیه و تدوین شده است برای حفاظت از حیوانات و گونه های جانوری نیز قانونی تدوین شود و در این مسیر می توان از ظرفیت سازمانهای غیردولتی زیست محیطی و گروههای حامی حقوق حیوانات نیز بهره برد.
جای تاسف است که در کشور عزیزمان با آن سابقه دیرینه در خصوص حفاظت از محیط زیست و حیوانات، پیشنهاداتی برای تصویب قانون مقابله با سگ و گربه داشته باشیم ولی قانونی برای حمایت از حیوانات که وظیفه ای انسانی، اخلاقی و شرعی است نداشته باشیم.
برخورد قضایی مناسب و قاطع با قانون شکنان
نکته آخر برخورد قضایی مناسب با متخلفان و قانون شکنان است. برای مثال در مورد این مساله خاص و با روحیه بی رحمانه شکارچیان سه خرس که به خوبی در این فیلم قابل درک است کسی نمی تواند با اطمینان بگوید اگر جریمه مادی و طبعات اجتماعی کشتن سه نفر انسان به اندازه جریمه و طبعات کشتن این سه خرس بود، این شکارچیان دست به قتل انسان نمی زدند! آنچه که در این فیلم مشخص است شکارچیان یا بهتر بگویم شکارکش ها برای کسب شهرت اقدام به فیلمبرداری از این صحنه ها کرده اند و اگر با اینها برخورد مناسب صورت نگیرد نه تنها از کرده خود پشیمان نخواهند شد بلکه در روزهای گذشته تبلیغ مضاعفی برای تسکین عقده های روانی این افراد صورت گرفته است.
حالا یک بار دیگر به این پرسش پاسخ دهید:
چه کسی خرس های قهوه ای را کشت؟!

داستان زندگی بریچس میمون آزمایشگاهی

عظمت یک ملت و پیشرفت اخلاقی اش را می توان از برخورد با حیوانات تشخیص داد. گاندی
 بریچس "Britches" بچه میمونی بود که باید مانند اغلب نوزادان میمون، در جنگلهای سر سبز، بر روی شاخه های درختان، ماهها و حتا سالها به مادر خویش بچسبد و از محبت و مراقبت های مادری برخوردار گردد.اما بریچس فرصت این را پیدا نکرد تا حتی قطره ای از شیر مادر بنوشد و یا لحظه ای از گرمای آغوش مادرش لذت ببرد... 
 او را بلافاصله پس از تولد از مادر جدا کردند، پلک های چشمانش را به هم دوختند و تنها در قفسی رها کردند.این موجود کوچک بقدری ناامید و محروم بود که برای دلداری و تسلی خویش، خود را به هر چیزی که در قفس سرد و خالی اش پیدا میکرد، می چسبانید، یک پتو، یک اسباب بازی کوچک، هر چیزی. او از تمامی امکانات راحتی یک نوزاد، مراقبت ها و محبت مادری محروم شده بود. او در یک قفس کوچک سرد و خالی ، بدون هیچگونه انگیزه ای نگهداری میشد. اغلب اوقات فقط اجازه داشت خود را به استوانه ای با پوششی نرم که در اختیارش گذاشته بودند بچسباند.
 بریچس نام میمونی از نژاد ماکاک بود که در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه کالیفرنیا در ریورساید "UCR" بدنیا آمد. این نام را مسئول قفسش برای او انتخاب کرده بودند.

 او را بلافاصله پس از تولد از مادرش جدا کردند و پلک های چشمش را بهم دوختند و یک دستگاه سونار الکترونیکی، به نام Trisensor Aid با باند چسبدار به سر او وصل کردند. این بخشی از مطالعات سه ساله ای بود با عنوان مادر و محرومیت حسی که شامل ٢٤ میمون میشد. این سری آزمایشات توسط روانپزشکی بنام دیوید اچ. وارن انجام می شد.
 در پایان آزمایش، قرار بود میمون ها کشته شوند و نوارهایی که از نواحی بینایی، شنوایی و حرکتی مغز آنها گرفته شده بود را مورد مطالعه قرار دهند.
 برای بخیه زدن حتی از یک نخ مناسب برای یک نوزاد استفاده نکردند و ضخامت نخی که برای این عمل استفاده کردند، مانند این بود که برای زدن بخیه زدن چشم یک انسان از ریسمان استفاده شود.
 وضعیت بریچس توسط یکی از دانشجویان به جبهه آزادیبخش حیوانات "Animal Liberation Front" گزارش شد.

در تاریخ ٢٠ آوریل ١٩٨٥ بریچس به همراه ٧٠٠ حیوان دیگر، زمانی که ٥ هفته از تولدش میگذشت، توسط جبهه آزادیبخش حیوانات (ALF) از آزمایشگاه خارج شد. ALF یک نوار ویدئویی از حمله خود برای نجات حیوانات و شرایطی که بریچس را پیدا کردند، درست کرد.
 فعالان بریچس را تنهای تنها، در قفس، در حالی پیدا کردند که روی چشمهایش با نوار چسب دار باند پیچی شده بود و یک دستگاه سونار به سرش متصل بود که هر چند دقیقه یکبار صدایی ناهنجار از آن پخش میشد. او چسبیده بود به دستگاهی پوشیده شده از حوله و با دو نوک سینه مصنوعی، ظاهرا این دستگاه نقش مادر را بازی میکرد.
 این آزمایش برای مطالعه رشد رفتاری و عصبی میمون ها طراحی شده بود. محققان می خواستند ببینید که میمون ها چه رفتاری از خود نشان میدهند اگر یک سیستم حسی جایگزین مادر شود و این داده ها میتواند بر روی انسان منعکس شود.
 بدنبال انتشار این فیلم توسط بنیاد مردمی رعایت اصول اخلاقی در برابر حیوانات "PETA" و پس از محکوم شناخته شدن این آزمایشها توسط دانشمندان و شورای نابینایان آمریکا، هشت آزمایش مطالعاتی از هفده برنامه، متوقف شد و دانشگاه برنامه دوختن چشم نوزادان میمون را متوقف کرد.

 دکتر گرانت ماک، رئیس شورای نابینایان آمریکا، از این آزمایش بعنوان یکی از نفرت انگیزترین و بیمارگونه ترین آزمایش ها یاد کرد.
 دکتر دامپزشک متخصص چشم، NED Buyukmihci از دانشگاه کالیفرنیا در دیویس و موسس بنیاد دامپزشکان مدافع حقوق حیوانات، پس از خارج کردن بریچس از آزمایشگاه او را مورد معاینه قرار داده و گفت: "بخیه های استفاده شده برای دوختن چشم بریچس بیش از حد یزرگ بودند و پد های روی چشم بسیار کثیف." وی همچنین اظهار داشت: "امکان هیچ توجیهی برای این آزمایش دردناک، کثیف و شلخته وجود ندارد."
دام پزشکی که از طرف ALF استخدام شده بود تا بریچس را مورد معاینه قرار دهد. در گزارش خود اینطور نوشته بود: در زیر باندهای دور سر، دو پد پنبه ای بر روی هر کدام از چشم ها قرار داشت که بسیار کثیف و مرطوب بودند. پلک بالایی به پلک پایین دوخته شده بود و نخی که برای بخیه ها انتخاب شده بود، بسیار بزرگتر از نخ بخیه ای بود که معمولا برای این منظور باید بکار برده شود. در محل بخیه ها پارگی های متعددی دیده میشود. فضای بازی بین پلک های بالایی و پایینی ایجاد شده که از این شکاف بخیه ها با قرنیه تماس پیدا کرده و باعث خراشیدگی و ایجاد اشک میشد. نوزاد از نور وحشت دارد، آلت تناسلی متورم و ملتهب همراه با تجمع ماده اسمگما، رشد عضلانی ضعیف، پوست بدن خشک و از بدن بوی نامطبوعی مساعد میشود.
 تماشای تحمل درد و رنج شدید یک حیوان به ویژه یک نوزاد بی گناه که قدرت درک بیرحمی انسانها را ندارد، بدون شک یکی از دردناک ترین و غم انگیز ترین صحنه هاست. و دلیل متحمل شدن این همه درد و رنج چه بود؟ برای تعیین اثر کوری در کودکان. عذر این آزمایش گران دانشگاه کالیفرنیا (که بودجه اش از مالیات مردم تامین میشد) در استفاده از نوزادان میمون این بود که استفاده از کودکان، بدلیل شرایط زندگی و برنامه های روزمره شان دشوار بود و باید جور این آزمایشات دردناک را نوزادان حیوانات میکشیدند.
 یکی از اعضای ALF که کار گسترده ای در محدوده کالبد شکافی موجودات زنده "vivisection" انجام داده، به این نتیجه رسیده که این افراد به دو دسته تقسیم میشوند:

 گروه اول به تنها چیزی که فکر میکنند، مسائل مربوط به علت و معلول است.آنها مطلقا هیچ تجسمی از مفهوم رنج ندارند و هیچگونه وجدانی در مورد آنچه انجام میدهند. آنها به آزمایشگاه یورش میبرند بر کار تزریق، دادن شوک و یا تغذیه به زور نظارت میکنند و بعد هم خارج میشوند و به انتظار نتایج می نشینند. آنها، در واقع جنایتکاران روانی علم هستند.
 نوع دوم سادیست هستند. ما به این باور رسیدیم و تکرارها به این اعتقاد ما استحکام بخشیده که هر بار که با یکی از vivisector ها وارد مذاکره شدیم صحبت ازاین میشد که این گونه اعمال خواست قلبی آنها نیست و برای مصلحت و منافع ماست.

 این حرفها مزخرف است. بسیاری از این افراد آشکارا از شکنجه و احساس قدرت لذت میبرند. سایه ای از شک در ذهن من وجود ندارد که اگر به آنها اجازه داده شود، همین کار را با انسانها هم میکنند.
 هیچ گونه کمبودی از دانشمندان و پزشکان مشتاق به انجام آزمایش های غیر قابل بیان بر روی انسان ها در اردوگاه کار اجباری بوخن‌والد و دیگر اردوگاه های کار اجباری وجود نداشت. و شاید بسیار وحشتناک تر، این که هیچ سختی برای نیروهای امنیتی بریتانیا و ایالات متحده وجود نداشت که این افراد را پس از پایان جنگ، به منطور دسترسی به دانش و اطلاعات شان، برای فرار از محاکمه، از آلمان خارج کنند. این نسل دانشمندان سادیستی به طور ناگهانی ظاهر نشد و تنها در آلمان نازی نبود، آنها در همه جا وجود داشتند و دارند.
 با این حال، برخی از محققان در UCR ضمن مخالفت با نظرات "ALF" و "PETA" در مورد وضعیت بریچس، اعلام داشتند که هدف دانشمندان از انجام آزمایش بر روی بریچس فقط  پژوهش بوده.

 در پاسخ به AFL و واکنش PETA، سخنگوی UCR گفت که هیچ موردی از سوء استفاده از حیوانات وجود ندارد، و ادعا کرد که فعالان حقوق حیوانات در واقع پلک بریچس را با ریمل مژه رنگ کرده اند تا بخیه ها را اغراق آمیز نشان دهند.
 برنامه های مراقبت از حیوانات دانشگاه کالیفرنیا نیز به مدت هشت ماه تحت بررسی دقیق موسسه ملی بهداشت قرار گرفت و اعلام شد: هیچگونه شواهدی از سوءاستفاده از حیوانات و مراقبت های ناکافی دیده نشده و تمامی آزمایش ها بر اساس ضوابط خدمات بهداشت عمومی در مورد مراقبت های انسانی و با شفقت در استفاده از حیوانات آزمایشگاهی صورت گرفته.
پس از خارج کردن بریچس از آزمایشگاه، بمدت ٥ ماه  از او با محبت و مهربانی، پرستاری و نگهداری شد.
 هنگامی که بریچس ٥ ماهه شد، به "Primarily Primates "محلی برای نگهداری از پستانداران در سن آنتونیو پرواز کرد و در آنجا نامش را به جونیور تغییر دادند.
 او دوران نوزادی اش را با Ernie و دو میمون ماده بنام های Kimba و Elizabeth بسر کرد و حدود ٢٠ سال عمر کرد. پناهگاه جهت حمایت از بریچس و دیگر ساکنان، هیچگاه مطلبی را در مورد آنها منتشر نکرد.
بریچس یکی از حیوانات آزمایشگاهی (نسبتا) خوش شانس بود. از او با محبت پرستاری و نگهداری شد. هر چند بهبود آسیبهای روانی اش مدتی به طول انجامید ولی سرانجام او قادر شد بطور کامل از آسیب های فیزیکی خود، بهبود یابد.
متاسفانه، در جاهای دیگر، در آزمایشگاه ها، میلیونها حیوان مانند بریچس رنج می برند، با قانونی که نه تنها از آنها حمایت نمیکند بلکه اجازه می دهد هر گونه آزمایش دردناک و بی فایده ای بر روی آنها انجام شود.
آزمایش بر روی حیوانات، غیر ضروری ، غیر اخلاقی، غیر علمی، گران، گمراه کننده، نادرست و غیر قابل اعتماد است.
مطالعات بالینی و اپیدمیولوژیک بشر ، استفاده از اجساد، و شبیه سازی های کامپیوتری قابل اطمینان تر، دقیق تر،ارزانتر و انسانی تر از آزمون های حیوانی است.
لطفا داستان بریچس را برای دوستان و آشنایان خود بازگو کنید

و انزجار خود را از "vivisection" کالبد شکافی موجود زنده اعلام کنید!
یک نمآهنگ تاثیر برانگیز بنام "گریه کن بریچس" از گروه راک Lyvon اسپانیایی.اشعار از این آهنگ متعلق به Angel Padilla، شاعر اسپانیایی است. این ویدئو قساوتی را که همه ساله بر میلیون ها حیوان در اسارت روا میشود را محکوم میکند.
 این ویدیو به جبهه آزادیبخش حیوانات، بریچس و به تمامی کسانی که در دفاع از حقوق حیوانات و طبیعت گام بر میدارند، تقدیم شده.


فیلم هایی از بریچس از سایت بریچس
داستان و فیلم بریچس در سایت جبهه آزادیبخش حیوانات
فیلم بریچس در یوتیوب بمدت ١٢ دقیقه
فیلم بریچس در یوتیوب بمدت ١٠ دقیقه
فیلم This Is Vivisection قسمت اول بالای ١٨ سال
فیلم This Is Vivisection قسمت دوم
فیلم This Is Vivisection قسمت سوم



۱۳۹۰ مهر ۳, یکشنبه

واکنش خانواده های کشته شدگان به احمدی نژاد: فرزندان ما نه بسیجی بودند نه خرابکار

جرس:
مسیح علی نژاد: محمود احمدی نژاد در هشتمین سفر خود به ایالات متحده آمریکا، طی یک نشست خبری که با حضور ۲۰ خبرنگار رسانه‌های آمریکایی در هتل محل اقامت وی برگزار شده بود، معترضان حوادث پس از انتخابات دهمین دوزه ریاست جمهوری ایران را عده قلیلی نامید که ساختمان‌ها را تخریب می‌کنند و خودروها را به آتش می‌کشند.
وی در عین حال ادعا کرد که «متاسفانه ۳۳ نفر در حوادث بعد از انتخابات کشته شدند که بیش از دو سوم آنها از نیروهای انتظامی یا مردم عادی هوادار دولت بودند.»
اگر چه تا کنون آمار متعددی از سوی مقامات دولتی و نظامی ایران در مورد کشته شدگان حوادث پس از انتخابات منتشر شده است اما پیش از این نیز سایت پرچم که گفته می شود متعلق مجتبی هاشمی ثمره، معاون ارشد و یکی از چهره های اصلی دولت احمدی نژاد به شمار می روذ نیز اسامی ۳۳ تن از کشته شدگان را به صورت رسمی مورد تایید قرار داده بود که همان زمان هم در این سایت اعلام شده بود بیش از ۷۰ در صد از این کشته شدگان از «بسیجیان و طرفدارت دولت» محسوب می شوند.
به نظر می رسد احمدی نژاد که به اتفاق هاشمی ثمره برای هشتمین بار به آمریکا سفر کرده بود به آمار اعلام شده از همین سایت اکتفا کرده است و ترجیح داد به جای آنکه همانند صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه تعداد کشته شدگان حوادث دس از انتخابات را تنها یک نفر اعلام کند و یا به جای فرمانده هان نظامی همه ی این جان باختگان را بسیجی معرفی کند، برای نخستین بار یک آمار دقیقی را اشاره کند تا انی ادعا واقعی تر به نظر برسد . به همین دلیل اعلام کرد که ۲۲ نفر از کشته شدگان بسیجی و از طرفداران دولت بوده و بر اساس این آمار تنها ۱۱ نفر از این کشته شدگان به عنوان معترضان محسوب می شوند.
در گزارشی که از سوی سایت پرچم ارائه شده و اینک مورد استناد احمدی نژاد قرار گرفته است به جز محمد حسین فیض و غلام کبیری اسامی کشته شدگانی به چشم می خورد که خانواده های آنان معتقد هستند دولت احمدی نژاد در مورد بسیجی معرفی کردن آنها «دروغ» می گوید.
این خانواده ها می گویند که احمدی نژاد و حکومت ایران نه تنها در طی دو سال هیچ قاتلی را معرفی نکرده اند بلکه با اظهارات دروغین نمک به زخم آنها می پاشد. آنها معتقد هستند رسانه های بین المللی به جای آنکه چندین بار در طی دو سال پای مصاحبه های دروغ و خلاف واقع احمدی نژاد بنشینند بهتر است صدای خانواده هایی را بشنوند که علی رغم نا امنی در داخل ایران بارها از مراجع قانونی مدد خواسته اند تا آنها را در شناسایی قاتلین یاری کند.
گفتگوی جرس با برخی از خانواده های کشته شدگان حوادث پس از انتخابات را بخوانید:

پدر احمد نعیم آبادی: پسرم با سربند سبز رفت، هرگز طرفدار دولت نبود
مادر سهراب اعرابی: این دفعه ی اول نیست که احمدی نژاد دروغ می گوید.
پدر میثم عبادی: پسر من بسیجی نبود، کارگر خیاط خانه بود
برادر محرم چگینی: برادرم نه بسیجی بود و نه وابسته به هیچ ارگانی بود
مادر حمید حسین بیک عراقی: بچه من بسیجی نبود، با کلاشینکف کشتند
پدر کاوه سبزعلی پور: پسرم بسیجی نبود، هنرجوی سینما بود
مادر رامین رمضانی: من به خون بچه ام خیانت نمی کنم
پدر داوود صدری: بنیاد شهید گفت باید افتخار هم بکنید که بچه شما بسیجی باشد

احمدی نژاد: افسانه خانم شماره بدهند تا قرار بگذاريم

برندگان طراحی علیه استفاده از پوست حیوانات ٢٠١١ انتخاب شدند

موضوعی که امسال بر آن تاکید میشود، مزارع تولید و پرورش حیوانات است.
ادامه پوستر ها را میتوانید در اینجا ملاحظه نمایید

متاسفانه نامی از دانشجویان ایرانی در میان آنها نیست. باز هم تاکید میکنم شرکت در این مسابقات که جوایز نقدی هم دارد برای دانشجویان سراسر جهان آزاد است
به این سایت مرتب سر بزنید تا تاریخ، شرایط و موضوع طراحی برای سال ٢٠١٢ اعلام شود
هدف از برگزاری این مسابقات و شرایط شرکت در آن
برگزیده ای از پوستر های برندگان سال ٢٠١٠
فیلمی از مزارع تولید و پرورش پوست در فنلاند متمدن

تماشای این فیلم به هواداران حقوق حیوانات پیشنهاد نمیشود. دیدن این فیلم را به کسانی توصیه میکنیم که فقط حقوق انسانها برایشان مهم است و بس!!! آیا فرقی است بین این جانیان کشور های مترقی و پیشرفته و قاتل و جانی پست خرس مادر و توله هایش؟


فیلم: سالانه ٥٠ میلیون حیوان زجرکش میشوند بخاطر پوستشان

دنیای زیبای حیوانات

آنها، هر چند دو دست یا دو پا ندارند ولی...
قدرت اراده، ایمان به خود و شور زندگی که دارند!
این ٣ فیلم را در اینجا و اینجا و اینجا تماشا کنید

احمدي نژاد تابلوي "بني آدم اعضاي يكديگرند" را به بان كي مون اهدا كرد

البته تابلوی اصلی این بود!
بنی بسیجی اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک رهبرند

چو عضوی بدر آورد چماق
دگر عضو ها نیز نمانند بیکار

صلح سبز بین الملل ٤٠ ساله شد

در ١٥ سپتامبر ١٩٧١ گروه کوچکی از داوطلبان و روزنامه نگاران با یک قایق کوچک ماهیگیری به سمت جزیره آمچیتکا "Amchitka" در آلاسکا حرکت کردند. هدف آنها، افشا و اعتراض به آزمایشات زیرزمینی هسته ای که دولت ایالات متحده در این جزیره انجام میداد، بود.
اکنون ٤٠ سال از آن روز میگذرد و صلح سبز همچنان در راه افشای جنایتکاران زیست محیطی مبارزه میکند. از جمله اهداف اصلی اين سازمان فاش كردن و برملا ساختن جرايم عليه محيط زيست، معرفی كردن مرتكبان اينگونه جرايم به جامعه بين‌المللی و پيدا كردن راه حلهای مناسب برای اينگونه جرايم است.

در حال حاضر، صلح سبز در بیش از ٤٠ کشور در سراسر جهان دفتر دارد. صلح سبز وابسته به هیچ نهاد دولتی نبوده و کمک مالی از هیچ دولت، شرکت یا حزب سیاسی‌ای را نمی‌پذیرد. هزینه‌های این سازمان بین‌المللی توسط ۲,۸ میلیون حامی مستقل آن تأمین می‌شود.
صلح سبز سازمانی مستقل مبارزاتی جهانی است که برای تغییر نگرش و رفتار، حمایت و حفاظت از محیط زیست و برای ترویج صلح عمل میکند.
بعنوان شتاب دهنده انقلاب انرژی برای رسیدگی و پرداختن به بزرگترین تهدید کره خاکی ما: گرمایش زمین
با دفاع از اقیانوس ها و جلوگیری از صید بیرویه ماهیان و ایجاد یک شبکه جهانی از ذخایر دریایی
حفاظت از جنگل های دیرینه جهان، حیوانات، گیاهان و مردمی است که زندگی شان به آنها بستگی دارد
از راه تلاش برای خلع سلاح و صلح با پرداختن به علل جنگ و درخواست از بین بردن تمامی سلاح های هسته ای
با تلاش برای ایجاد یک آینده آزاد از سم و جایگزین های ایمن تر بجای مواد شیمیایی خطرناکی که امروزه در ساخت محصولات بکار میرود
از طریق مبارزه برای ایجاد کشاورزی پایدار با رد مهندسی ژنتیکی ارگانیسم ها، حفاظت از تنوع زیستی و تشویق کشاورزی با مسئولیت اجتماعی
در افسانه های سرخپوستان آمریکای شمالی آمده:
«روزی خواهد آمد که ماهیان در رودخانه‌ها بميرند، پرندگان از آسمان به زمين بيافتند، آبها تيره و درختان خشک شوند...
روزی که زمين بيمارشود، انسانهايی از سراسر جهان بيدار می‌شوند و قبيله‌ای ازمردمانِ سراسر زمين، همچون رنگهای رنگین کمان، گردهم می‌آیند. آنان برای شفا بخشيدن به «زمين»، دست به کار خواهند شد. در آن روزگار، آنها را به نام «جنگجويان رنگين کمان» می شناسند.»
صلح سبز پرچمدار کشتی هایش را با الهام از این افسانه، جنگجوی رنگین کمان نامیده.
در اوایل ١٩٨٥ جنگجوی رنگین کمان در بهترین وضعیت خود بود، تازه رنگ شده بود، صاحب رادیو و رادار جدید شده بود و بر روی موتور آن تعمیرات اساسی انجام شده بود. کشتی در بندر اوکلند نیوزیلند لنگر انداخته بود و برای مبارزه ای بزرگ علیه آزمایشات هسته ای فرانسه آماده بازدید از جزایر مرجانی «موروروآ» Moruroa میشد.
درست دقايقی پيش از نيمه شب ۱۰ جولای ۱۹۸۵، سرنشينان جنگجوی رنگین‌کمان که در بندر اوکلند لنگر انداخته بود، با صدای انفجاری از خواب پريدند. هردوازده نفر سعی کردند خودرا با قايق نجات دهند. تنها عکاس هلندی پرتغالی‌الاصل گروه در کشتی ماند تا نگاتیو ها و دوربین هایش را جمع آوری کند. اما به فاصله کوتاهی پس از انفجار، کشتی برای بار دوم نيز لرزيد. و با انفجار دوم، جنگجوی رنگین کمان به همراه «فرناندو پريرا» به اعماق آب فرو رفت.
این نمونه ای بود از پاسخ یک دولت به اعتراضات مسالمت آمیز، با نیروی مرگبار. اما در نهایت این اعتراض صلح آمیز غالب شد.

در دوم اكتبر ١٩٨٥، دولت فرانسه در دادگاه بين‌المللی واقع در ژنو، به پرداخت بيش از ٨ ميليون دلار بخاطر خسارات وارده به سازمان صلح سبز در اثر انهدام كشتی، محكوم گرديد.افشای این موضوع یک رسوایی بزرگ بین‌المللی را برای فرانسه به بار آورد و به استعفای وزیر دفاع و عزل رئیس سرویس‌های اطلاعاتی آن کشور منجر شد.
محل استراحتگاه نهایی جنگجوی رنگین کمان، در خلیج ماتائوری، در میان صخره های مرجانی است که تبدیل شده به محلی تفریحی برای غواصان و جلب زندگی دریایی.
«ممکن است بتوانيد يک کشتی را زير آب بفرستيد، اما يک رنگين‌کمان را نمی‌توانيد غرق کنيد.»

کشتی «جنگجوی رنگين کمان» تا آن روز، رهبری اعتراضاتی را در سراسر جهان عليه شکار نهنگ‌ها و آزمايش‌های هسته‌ای به عهده داشت.
درچهارمين سالگرد انفجار، صلح سبز جنگجوی رنگین کمان دوم را به آب انداخت.
او را بمباران کردند، توقیفش کردند، با کشتی های دولتی به آن کوبیدند، پلیس به آن یورش برد...و میلیونها نفر در سراسر جهان او را دوست میداشتند.
او نظام حقوقی را به چالش کشیده و پیروز شد، او با جنایات زیست محیطی مقابله کرد، به نقل مکان مردم جزیره جنوبی اقیانوس آرام که توسط اشعه رادیواکتیو آلوده شده بود کمک کرد، در امداد رسانی به قربانیان سونامی ٢٠٠٤ در آسیای جنوب شرقی سهم بزرگی داشت وعلیه صید نهنگ، جنگ، گرم شدن زمین، و دیگر جنایت های زیست محیطی بر روی تمامی اقیانوس های جهان، سفرها کرد...
و سرانجام پس از ٥٢ سال دریانوردی ( ٢١ سال در خدمت صلح سبز) در ١٦ آگوست ٢٠١١ بازنشسته شد و صلح سبز آن را که نماد مبارزاتش بود، به یک موسسۀ امدادرسانی غیردولتی بنگلادشی به نام "دوستی" اهدا کرد تا از آن بعنوان یک بیمارستان شناور استفاده شود و نام "Rongdhonu" را گرفت که بزبان بنگلادشی میشود رنگین کمان.
به صلح سبز برای ساختن کشتی جنگجوی رنگین کمان ٣ کمک کنید!
با رفتن به این صفحه شما هم میتوانید با خرید یک قلم از لوازم نیازمند برای ساختن کشتی جنگجوی رنگین کمان ٣، سهمی در ساختن آن داشته باشید. شما با خرید حتی یک قطعه ی کوچک ٥ یا ١٠ یورویی میتوانید به تکمیل شدن این کشتی کمک کنید و نام خود را بر روی دیوار متعهدان محیط زیست ثبت کنید! کافیست بهایی که میتوانید پرداخت کنید را وارد کنید، لیست اقلامی که هنوز خریداری نشده اند، ظاهر میشود.
جنگجوی رنگین کمان ٣ اولین کشتی خود ساخته ی صلح سبز خواهد شد که با استفاده از مواد سازگار با محیط زیست و باد به عنوان نیروی محرکه اصلی ساخته خواهد شد تا الگویی باشد برای صنعت کشتی سازی.
زمانی که آخرین درخت قطع شد، آخرین رودخانه مسموم، و آخرین ماهی مرد، آنگاه خواهیم دانست که پول را نمی‌توان خورد.

۱۳۹۰ مهر ۱, جمعه

خروج نمایندگان بسیاری از کشورها از سالن سازمان ملل هنگام سخنرانی احمدی نژاد

نمایندگان کشورها در سازمان ملل:
تا احمدی نژاده، هر سال همین بساطه!
فیلم خروج نمایندگان کشورها از سازمان ملل هنگام سخنرانی احمدی نژاد

۱۳۹۰ شهریور ۳۱, پنجشنبه

وا مسلمانا! وا اسلاما! والیبالیست‌های ایران با داور زن دست دادند!

خبرگزاری فارس: در اقدامی غیر اخلاقی و تعجب‌برانگیز بازیکنان تیم ملی والیبال بزرگسالان ایران با داور قرقیزستانی مسابقه که یک زن بود دست دادند.
خبرگزاری فارس: سرپرست تیم ملی والیبال ایران گفت: از مردم شریف ایران و خانواده معظم شهدا به دلیل دست دادن برخی بازیکنان با داور زن عذرخواهی می کنیم.

فیلم این حرکت جنایتکارانه را در اینجا تماشا کنید و دعا کنید عظما، اعلیحضرت چهاردهم از تقصیر عظیم این بنده گناهکار بگذرد!

پدر زهرا بنی یعقوب: با رشوه و تهدید ساکت نمی شویم

مسیح علی نژاد

جرس: چهار سال از قتل زهرا بنی یعقوب، پزشک ۲۷ ساله ایرانی در بازداشتگاه بسیج همدان می‌گذرد. پدر او در گفتگو با جرس از پیشنهاد «حق السکوت» می گوید و تلاش برای عدم پیگیری این پرونده، اما او می گوید: تا زمانی که زنده باشم پیگیر خواهم بود تا قاتل فرزندم محاکمه شود.
زهرا بنی یعقوب، پزشک ۲۷ ساله ایرانی در سال ۱۳۸۶ شهر همدان بازداشت و سپس به زندان منتقل شد اما دو روز بعد ماموران بازداشتگاه اعلام کردند که او با پارچه پلاکاردی که تکه تکه شده بوده خودکشی کرده است. خانواده وی از همان ابتدا خودکشی را مردود اعلام کرده و از ماموران بازداشتگاه ستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان شکایت کردند.

ابواقاسم بنی یعقوب، پدر این پزشک جان باخته بعد از گذشت چهار سال هنوز پیگیر پرونده قتل دخترش است و می گوید اگرچه آنها را تهدید کرده و حتی پیشنهاد «رشوه» هم داده اند اما ساکت نخواهند شد.
مادر زهرا بنی یعقوب نیز گفته است: زهرا شکنجه شده بود، گلویش جای بریدگی داشت و ران و پای چپ اش هم کبود بود، سرش ورم کرده بود و مثل اینکه به جایی خورده باشد سرش برجسته شده بود.
گفتگوی جرس با ابولقاسم بنی یعقوب، پدر زهرا بنی یعقوب، در مورد جزییات جدید پرونده قتل مشکوک این پزشک ایرانی در پی می آید.
آقای بنی یعقوب بعد از چهار سال می خواستم ببینم چه گذشته در این مدت و پیگیری های شما در چه مرحله ای است.
ما در وضعیت بدی هستیم. خیلی ها نمی توانند به خانه ما بیایند . هرکس به خانه ما می آید دستگیرش می کنند. اگرچه قبلا پرونده را بسته بودند که ما دیگر پیگیری نکنیم اما پرونده زهرا هنوز در دیوان عالی کشور است...
قبلا هم خبری منتشر شده بود مبنی بر تبرئه شدن متهمان به قتل عمد آیا بعد از آن شما پیگیری کردید؟
دو نفر از متهمان در زندان بودند ولی بعد کسانی به خانه ما آمدند و گفتند اینها نباید زندان بروند؛ ولی ما شکایت کردیم که این دو نفر را به زندان اوین بردند.
این دو نفر چه کسانی بودند ؟
یکی محمد علی قرباغی، رییس امر به معروف همدان بود و یکی دیگر همان کسی بود که دخترم را دستگیر کرده بود. اما بعدش کسانی آمدند خانه ما و تهدید کردند و گفتند ما خانه ی شما را به آتش می کشیم، باید از این خانه بروید. بعد از این مسله ما شکایت کردیم به قوه قضاییه که این دو نفر بیست روز در زندان اوین بودند. اما بعد دادستانی هماهنگ کرد اینها را فرستاند همدان، که شب ها در خانه شان هستند و روزها به زندان برمی گردند.
شما به این شیوه اعتراضی نکردید ؟
چرا ما دوباره شکایت کردیم که معاون قوه قضاییه آقای رییسی نوشتند که دادگاه قتل برگزار شود. ما تمام پرونده را بردیم؛ بعد پرونده به دیوان عالی کشور رفت ولی هیچگاه دادگاه قتل برگزار نشد.
به شما گفتند به چه دلیلی دادگاه برگزار نشد؟
می گویند بر اساس ماده ۱۸ ، شاکی نمی تواند اعاده دادرسی کند. می گویند در دوران آقای صادق لاریجانی این ماده بسته شد. یعنی حتی کسی که فرزندش هم کشته شد نمی تواند اعاده دادرسی کند. برای همین اصلا دادگاهی برای قتل برگزار نشد.
آیا خودتان درخواست دیدار با آقای لاریجانی داده اید یا نامه ای به ریاست قوه قضاییه ارسال کرده اید تا از نزدیک در این مورد پیگیر شوید؟
بله ولی اصلا پذیرش نمی کنند. همین هفته پیش هم رفتم ولی اجازه نمی دهند. به دیوان عالی کشور هم مراجعه کردم اما اصلا اجازه نمی دهند مسئولان قضایی را ببینم. به ما نمی گویند پس ما چه کسی را در این مملکت باید ببینیم. چهارسال گذشته ولی هیچ پاسخی نمی دهند.
بعد از چهارسال آیا امیدی دارید که این پرونده نتیجه دهد؟
ما ناامید نمی شویم. تا آخر هم هستیم. حتی پارسال آمدند خانه ی ما و گفتند به شما پول می دهیم، دیگر دادگستری نروید. گفتند هرچه پول تا به حال خرج کردید را به شما می دهیم شما دیگر پیگیر پرونده نشوید. یک سردار سپاه و یک نفر از وزارت اطلاعات آمدند خانه ما؛ می خواستند به یک شکلی به ما رشوه بدهند که ما رضایت بدهیم ولی من قبول نکردم.
ممکن است بگویید در پیگیری ها به شما علت مرگ را چه می گویند؟
ببینید در تمام مدارک و پرونده ای که به اندازه سه هزار صفحه می شود از همدان گرفته تا پزشک قانونی تهران، همه تاکید می کنند « قتل مشکوک». یعنی خودشان می دانند که این قتل بوده است و نه خودکشی .
از مسئولان چه کسانی شما را مورد حمایت قرار داده و خواستار شناسایی قاتل شده اند؟
خیلی از مسئولان می دانند چه شد. حتی آقای مطهری نماینده ی مجلس هم این را تاکید کرد که چرا جواب این خانواده را نمی دهید. آقای کروبی هم در تلویزیون زمان انتخابات گفت که چرا پزشکی که در همدان کشته شد کسی پاسخگو نیست. هیچ مدرکی که ثابت کند دخترم خودکشی کرده است وجود ندارد. اما متاسفانه از بازپرس تا معاون دادستان هرجا که می رویم و هرچه پیگیری می کنیم همه به قاتل کمک می کنند و به ما هیچ کس هیچ کمکی نمی کند. حتی سال ۸۶ فرماندهان سپاه به دفتر رهبری نامه نوشتند و سئوال کردند که زهرا بنی یعقوب را چه کسی کشته. ولی چرا کسی پاسخ نداد؟ من دیگر درمانده شدم از بس که به دادگستری مراجعه کردم؛ خسته شدم ولی هیچ کس جواب نمی دهد.
شما پیکر زهرا را چگونه تحویل گرفتید؟ آیا آثاری از شکنجه را هم مشاهده کردید؟
من پیکر خونین او را تحویل گرفتم، یعنی پیکر خونین دخترم را تحویل دادند... من خودم آثار ضرب و شتم را دیدم. اینها ادعا می کنند با پارچه خودکشی کرده ولی همان پارچه ای که ادعا می کنند را خودشان بعدا به گردن دخترم بستند. رییس اداره آگاهی همدان گفت آنها هیچ تصویری از خودکشی ندارند. این مدارکی که ارائه می دهند در مورد خودکشی همه جعلی است و همه تلاش شان این هست که با تهدید و ارعاب کارشان را پیش ببرند. ما به هیچ وجه رضایت نمی دهم تا بالاخره دادگاه صالحه ای تشکیل شود و حق به حق دار برسد.
اگر سخن ناگفته ای باقی مانده است بفرمایید؟
زهرای من چند بار به خوابم آمد؛ دخترم به من می گوید، بابا خسته نشو، پیگیری کن بالاخره یک روزی جواب می گیری.... زهرای من بیگناه کشته شد، از تمام مدافعین حقوق بشر، هرجای دنیا که هستند می خواهم کمکم کنند. من کارمند این حکومت بودم، برای این کشور زجر کشیدم. الان باید به این روزگار می رسیدم؟ آقای عبدالفتاح سلطانی وکیل دخترم بود که دوباره او را زندانی کردند. از حقوقدانان و وکلا، هر کسی هر جای دنیا که هستند در خواست می کنم هر قدمی که می توانند برای ما بردارند.

در همین رابطه بخوانید: چگونه دکتر زهرا بنی یعقوب آبکناری را خودکشی کردند؟!

۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

دادستان سميرم هم از ضاربان توله خرس ها شكايت كرد

از قرار گوشی دست مسئولان آمد و تحت فشار اعتراضات، ابراز انزجار، لعنت و نفرین مردم نسبت به قاتل خرس مادر و دو بچه اش و حامی اش نماینده مردم سمیرم بهروز جعفری، پس از چند روز سکوت در باره این جنایت، جا زدند و یهو در یک خبر بلند و بالا از سابقه شرارت های این جانی و قاتل بالفطره و شکایت از او نوشتند!

هر چند که در نهایت یواشکی منتقلش میکنند به یک شهرستان دیگر و بخاطر خوی درنده و ذات بیرحمش مسئول بسیج یکی از مساجد یا شکنجه گر یکی از زندانها میکنند! ولی باز خودش این یک پیروزی بود که این چنین از خشم مردم ترسیدند!
هر چند که مردم ول کن معامله نیستند و به این راحتی ها نمیتوانند قسر در برند!!!
این هم خبر آن همراه با قسمت های ماست مالی شده اش در باره ٢٠٠ تومن وثیقه!
از سایت سازمان نابودی محیط زیست ایران
معاون محيط طبيعي اداره كل حفاظت محيط زيست استان اصفهان با رد هر گونه شايعات مبني بر آزادي عاملان كشتار وحشيانه خرس ماده و دو توله اش در سميرم، از بازداشت اين افراد خبر داد.

به گزارش دبيرخانه پروژه حفاظت از تنوع زيستي زاگرس مركزي، مهدي انصاري گفت: يكي از افرادي كه در ارتباط با اين واقعه دلخراش دستگير شده، سابقه شرارت در منطقه و چندين مورد شكار غير قانوني هم داشته كه هر بار از دست قانون گريخته ولي اين بار بعد از ارتكاب جرم و كشتن وحشيانه يك خرس ماده و دو توله سه ماهه اش، با گزارش هاي مردم محلي، ماموران محيط زيست در جريان موضوع قرار گرفتند كه فيلم اين واقعه نيز خيلي زود در بين مردم منطقه پخش شد و علاوه بر اينكه باعث جريحه دار شدن احساسات مردم منطقه شد به ما نيزكمك كرد تا بتوانيم با همكاري نيروي انتظامي متخلفان را شناسايي و دستگير كنيم كه اين امر بعد از ٢٤ ساعت اتفاق افتاد.
معاون محيط طبييعي اداره كل حفاظت محيط زيست استان اصفهان همچنين گفت: در حال حاضر با شكايت محيط زيست اين افراد در بازداشت به سر مي برند و فردي كه با قرار وثيقه ٢٠٠ ميليون توماني آزاد شده، پدر يكي از متخلفان بوده كه به دليل نگهداري اسلحه كلت در منزل بازداشت شده بود ولي سپس آزاد شد.
وي ادامه داد :علاوه بر اين چون بسياري از مردم روستاها و عشاير محلي و سميرمي ها نيز با ديدن اين فيلم متاثر شدند و شكايت داشتند، دادستان سميرم نيز به عنوان مدعي العموم و به نمايندگي از مردم از متخلفان شكايت كرده است كه علاوه بر شكايت محيط زيست به شكايت مدعي العموم نيز در دادگاه رسيدگي خواهد شد.
انصاري همچنين درباره اينكه گفته مي شود يكي از افراد خاطي خود در سمت معلم آموزش و پرورش مشغول به كار است گفت: اين افراد سابقا معلم بوده ولي به دليل داشتن پرونده تخلفاتي از آموزش و پرورش اخراج شده است كه البته باز هم تاسف بار است كه يك انسان اينچنين در برابر سه حيوان مظلوم و بي پناه دست به چنين جنايتي بزند.
موضوع كشته شدن يك ماده خرس و دو توله سه ماهه اش در شمس آباد ونك در شهرستان سميرم اصفهان در هفته هاي گذشته موجي از اعتراضات مردمي و گروههاي زيست محيطي و رسانه ها را به دنبال داشته است. دراين واقعه دو شكارچي متخلف اقدام به شليك گلوله به سمت يك خرس ماده مي كنند كه منجر به مرگ ماده خرس مي شود اما درنهايت قساوت ، شكم توله ها را زنده زنده با چاقو مي برند تا بر اساس باورهاي غلطي كه داشتند از امحا و احشا داخلي بدن اين حيوانات براي درمان برخي بيماريها استفاده كنند. (قابل توجه نماینده سمیرم و دفاع ایشان از اعتقادات قابل احترام قاتل!)پخش اين فیلم در بين مردم و رسانه ها و صداي ناله هاي توله هاي زخمي بر بالين ماده خرس و رفتارهاي غير انساني اين دو شكارچي با توله ها، اشك بسياري از دوستداران محيط زيست را در آورد.
همچنين در همين حال گفته مي شود ضارب اصلي اين سه خرس، پيش از اين سالها قبل در دوران تحصيل، با چاقو به يكي از دانش آموزان در مدرسه نيز حمله ور شده بود و وي را از ناحيه پا به شدت مجروح كرده بود.

صبح دوشنبه ساعت ده؛ تجمع اعتراضی دراویش در مقابل اوین

جرس: بدنبال به فشارها و سرکوبهای اخیر، دراویش گنابادی صبح دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۰، در مقابل در اصلی زندان اوین در اعتراض به بازداشت غیر قانونی دراویش و وکلای آنان در اقدامی مسالمت آمیز و به دور از خشونت تجمع می کنند.

به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور ، در این اطلاعیه آمده است که دراویش و پیروان طریقت نعمت اللهی گنابادی به یاد شهید درویش وحید بنانی که برای عقیده اش از جان خویش گذشت و در اعتراض به بازداشتهای اخیر با اجتماع مقابل درب اصلی زندان اوین اعلام خواهیم کرد که ما می خواهیم به حمایت از برادرنمان به زندان برویم .
متن اطلاعیه بدین شرح است :

لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
بدینوسیله به اطلاع عموم برادران و خواهران ایمانی می رساند که صبح دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۰، با گرامیداشت یاد شهید درویش وحید بنانی در اعتراض به بازداشت برادرنمان و وکلای دراویش در حرکتی مسالمت آمیز و به دور از خشونت ، براساس حق ملت مندرج در اصل ۲۷ قانون اساسی ، مقابل درب اصلی زندان اوین اجتماع می نماییم و اعلام می داریم که ما هم می خواهیم به زندان برویم ، با توجه به اینکه بازداشتها و سرکوب های اخیر غیر قانونی و به دلیل دفاع دراویش از عقاید و باورهایشان می باشد لذا مسئولین امر در حمایت از حقوق شهروندی دراویش موظف و متعهدند که بسرعت دراویش زندانی را آزاد کنند و پاسخگوی خون شهید وحید بنانی باشند .
آدرس زندان اوین : اتوبان چمران ٬ زیر پل یادگار امام .


و... برگزیده ای از سخنان رهبر معظم جنایتکاران حکومت اسلامی در نخستین اجلاس بیداری اسلامی

...توصیه‌ دیگر، بازخوانی دائمی اصول انقلاب است. شعارها و اصول باید تنقیح و با مبانی و محکمات اسلام تطبیق داده شوند. استقلال،‌ آزادی،‌ عدالتخواهی، تسلیم نشدن در برابر استبداد و استعمار، نفی تبعیضهای قومی و نژادی و مذهبی...(؟!)... توصیه‌ مهم دیگر پرهیز از اختلافات مذهبی، قومی، نژادی، قبیله‌ ای و مرزی است. تفاوتها را به رسمیت بشناسید و آن را مدیریت کنید.هدف نهائی را باید امت واحده‌ اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه‌ دین و عقلانیت و علم و اخلاق،‌(؟!) قرار داد.

... نکته‌ دوم آن است که اسلام گرائی نباید با تحجّر و قشری‌ گری و تعصّبهای جاهلانه و افراطی مشتبه گردد.
اسلام بدون تحجّر و قشری‌ گری و تعصّبهای جاهلانه و افراطی هم داریم؟!
... مرز میان این دو نیز باید پر رنگ باشد. افراطهای مذهبی( مانند بنده و هوادارانم!) که غالباً با خشونت کور همراه است، عامل عقب‌ ماندگی و دور شدن از هدفهای والای انقلاب است، و این به نوبه‌ خود مایه‌ جدا شدن مردم و در نتیجه شکست انقلاب خواهد بود. ( که شد!)