۱۳۹۰ آبان ۸, یکشنبه

گزارشی که صداوسیما حاضر به پخش آن نشد: روستاییانی که از روی ناچاری آب آلوده مصرف می‌کنند

فارس: آخوند چاپلوس و مفتخور محمد سعیدی امام جمعه قم، با اشاره به قدرشناسی ملت (ملت نه! یک عده خودفروش پول پرست) ایران درباره زحمات (تو بخوان جنایات و کشتار) امام راحل و خون شهدا اظهار داشت: این قدر شناسی سبب شد تا خداوند (یعنی همان رفسنجانی!) مقام معظم رهبری را به ما لطف کند (تحمیل کند) و این بزرگوار حاصل شکر نعمت الهی مردم است.
فیلم یکی از این شکر های نعمت الهی را مشاهده نمایید
کلمه: دو دهه پس از پایان جنگ و رفتن و آمدن شش دولت، بسیاری از ساکنان ثروتمندترین استان کشور هنوز از آب آشامیدنی سالم بی بهره اند. این وضع به خصوص در روستاهای استان خوزستان نگران کننده تر است و وعده های مکرر دولت برای آبرسانی به این مناطق نیز همچنان روی کاغذ باقی مانده است. از بانک های همین استان، سه هزار میلیارد تومان اختلاس می شود و نمایندگان مجلس گزارش آن را سانسور می کنند تا نام دزدان پول مردم فاش نشود. منطقه ای که سرزمین شان بیشترین ثروت را به ایرانیان رسانده، اما خود آنها بیشترین رنج را هم در هشت سال جنگ تحمیلی کشیده اند و پس از آن هم قربانی بی کفایتی ها و سوء مدیریت ها بوده و مانده اند.

در کشوری که رهبر و رئیس دولتش با کنترل جمعیت مخالفت می کنند و از لزوم رسیدن جمعیت به ۱۵۰ و ۱۲۰ مبلیون نفر سخن می گویند، حکومت هنوز نتوانسته بخشی از شهروندان مظلوم این دیار را اولین ضرورت حیاتی یعنی آب سالم بهره مند کند. آلودگی آب و بی بهره ماندن از لوله کشی البته تنها مشکل مردم این دیار نیست، گرد و خاک هم همچنان مردم چند استان غرب کشور از جمله خوزستان را آزار می دهد، و به این باید بی بهره ماندن مردم این منطقه ی نفت خیز و گازخیز از لوله کشی گاز را هم افزود، و همچنین جنبه های دیگری از محرومیت و توسعه نیافتگی.
روستایی که در فیلم زیر می بینید، یکی از دهها و شاید صدها منطقه ای باشد که در چنین وضعیت فجیعی زندگی می کنند. این گزارش ظاهرا از سوی خبرنگاران صداوسیما تهیه شده، اما از پخش آن جلوگیری شده و اکنون برای کلمه ارسال شده است. کاش مسئولان کشور هم این فیلم تلخ را ببینند و بعد پاسخ بدهند که با چه رویی همچنان خود را موفق می نامند، دولت فعلی را بهترین دولت تاریخ می خوانند و بدتر از همه، بدون توجه به ناتوانی حکومت از اداره ی همین مقدار جمعیت، خواستار افزایش جمعیت کشور هم می شوند.



همانطور که امام جنایتکاران، اول انقلاب وعده فرمودند: آب و برق برای مستضعفان رایگان شد! هر چند که رایگان بود!!!



۱۳۹۰ آبان ۲, دوشنبه

قاتل خرس های سمیرم آزاد شد

هر چند که جز این هم از این حکومت ناب محمدی انتظار نمیرفت...

از مملکت ٧٥ میلیونی که فقط ٤٠٠ نفر طرفدار حقوق حیوانات پیدا می شود که زیر درخواست برخورد شایسته قضائی با چنین جنایتکار بیرحمی را امضا کنند و از نماینده و دادستان سمیرم که دو پست فطرت جنایتکار از قماش همان قاتل هستند، بیشتر از این نمیتوان توقع داشت.
دادستان سمیرم امروز گفت متهمی که به خاطر کشتن ٣ قلاده خرس، دستگیر شده بود، وثیقه را به دادگاه داده و آزاد شده است.

متهم ردیف اول کشتار خرس ماده و دو توله اش ٣٠ میلیون وثیقه داد و آزاد شد، ولی متهم ردیف دوم، همچنان فراری است

من اگر جای متهم ردیف دوم بودم خودم را معرفی میکردم! چون اگر مجازات متهم ردیف اول "این!" است به متهم ردیف دوم، بعنوان مجازات، حتما جایزه خواهند داد!

رمزگشایی از پرونده محیط‌بان پس از 3سال اطلاع‌رسانی غلط سازمان محیط زیست، خبری از همشهری

حالا دردشون چی بوده که همون سه سال پیش نگفتن؟

حتما میخواستن دوستداران محیط زیست را سنگ روی یخ کنند!


همشهری: محیط زیست > تشکل‌ها - گروه محیط‌زیست- اسد افلاکی:

فردی که شهریور ماه ٨٦ در منطقه حفاظت شده دنا به‌دست یک محیط‌بان به‌قتل رسیده نه یک شکارچی متخلف بوده و نه جزو اشرار؛ او پیشینه شکار نداشته و حتی هنگام وقوع فاجعه، مسلح نبوده است.
بر اساس گزارش‌های دریافتی همشهری، مقتول (مجتبی رضایی) ٢٢ ساله که به همراه چند شکارچی وارد طبیعت شده بود، درحالی‌که دوربین عکاسی بر گردنش آویخته بود با شلیک اسعد تقی‌زاده، یکی از محیط‌بانان دنا، جان سپرده؛ این حقیقتی است که طی ٣ سال و اندی که از ماجرا می‌گذارد همواره کتمان شده، تا آنجا که بسیاری ازطرفداران محیط‌زیست، با این تصور غلط که مقتول، شکارچی متخلفی بوده که به‌سوی محیط‌بانان شلیک کرده و محیط‌بان دربند، ناگزیر وی را هدف قرار داده است، با گردهمایی، مصاحبه و صدور بیانیه، خواستار دخالت مسئولان قوه‌قضاییه در حکم صادره شده‌اند؛ موضع‌گیری‌هایی که باعث جریحه‌دارشدن احساسات خانواده مقتول شده است.
مهندس بهمن ایزدی، دبیر تشکل زیست‌محیطی کانون سبز فارس که با حضور در منطقه برای نجات محیط‌بان در بند تلاش می‌کند در این باره به همشهری گفت: بیش از ١٠ روز است که با برخی دوستان در منطقه برای حل این معضل تلاش می‌کنیم و طی این مدت توانسته‌ایم با ریش‌سفیدان و سران طوایف، به‌خصوص طایفه «باچرانی» که مرحوم مجتبی رضایی وابسته به آن است تماس بگیریم. این بزرگواران با گشاده‌رویی ما را به حضور پذیرفتند و هم‌اکنون ما همچون سایر دوستداران محیط‌زیست به لطف و همکاری بزرگان طایفه برای گره‌گشایی دل بسته‌ایم.
آنطور که این فعال محیط‌زیست می‌گوید، متأسفانه تشکل‌ها و دوستداران محیط‌زیست برمبنای یک تصور غلط جوی ایجاد کرده‌اند که نه تنها کمکی به محیط‌بان در بند نکرده که باعث جریحه‌دارشدن احساسات خانواده متوفی شده است. علاوه براین، نگاه برخی مسئولان محیط‌زیست به این ماجرا و اظهاراتی نظیر «ما از خانواده مقتول رضایت می‌گیریم» باعث رنجش مضاعف این خانواده شده است. در واقع رنجش این خانواده اطلاع رسانی غلط و وارونه جلوه دادن واقعیات است. اسماعیل رضایی (پدر مقتول) می‌گوید: مجتبی در حالی به قتل رسیده که دوربین عکاسی و فیلمبرداری را به شوق تصویربرداری از طبیعت با خود حمل می‌کرده و هیچ سلاحی با خود نداشته است، ضمن آنکه برخلاف آنچه عنوان می‌شود گلوله سینه مجتبی را شکافته است؛ اینها واقعیاتی است که نشانی از آن را در سخنان مسئولان نمی‌یابید.
ایزدی با تاکید بر اینکه تقی‌زاده خود نیز قربانی این ماجراست، زیرا اگر او آموزش لازم را دیده بود، مرتکب چنین خطایی نمی‌شد، تصریح کرد: متأسفانه عملکرد مسئولان محیط‌زیست، خانواده رضایی را بر پیگیری ماجرا در مراجع قضایی مصمم می‌سازد و این خانواده مسیری را طی می‌کنند که هر فرد دیگری برای احقاق حق خود طی می‌کند.
در عین حال، همه آنهایی که یک‌ بار با این خانواده مواجه شده‌اند با توجه به منش بزرگوارنه‌ای که در ایشان وجود دارد به عفو محیط‌بان امیدوار می‌شوند.
ما مقصریم
دکتر اسماعیل کهرم نیز که بیش از ١٠ روز است با حضور در منطقه برای گره‌گشایی از این معضل تلاش می‌کند، به همشهری گفت: برخی از رسانه‌ها متأسفانه با تمرکز روی تقی‌زاده تلاش می‌کنند به هر قیمتی وی را نجات دهند اما واقعیت ماجرا این است که دراین میان یک خانواده، جوانی را از دست داده است؛ جوانی که به قصد طبیعت‌گردی و عکسبرداری و نه به قصد شکار وارد طبیعت شده اما ناگهان به تیر جفا ، قربانی شده است. پس از وقوع این فاجعه، به جای آنکه مسئولان محیط‌زیست با اطلاع‌رسانی درست و توسل به بزرگان طایفه، از خانواده مقتول دلجویی کنند با برخی اظهارات و موضعگیری‌ها موجب رنجش این خانواده داغدارشده‌اند.
این استاد دانشگاه افزود: آنچه در حمایت از تقی‌زاده در اغلب رسانه‌ها منعکس شده به‌گونه‌ای است که انگارخانواده مقتول جز به قصاص به چیز دیگری رضایت نمی‌دهند؛ درحالی‌که تلاش این خانواده سوگمند برای خونخواهی نیست. پدر مقتول، فرهنگی بازنشسته مومنی است که برای تسلای خاطر همسرش او را روانه کربلا کرده است. آیا اطلاق صفت خونخواهی به چنین خانواده‌ای جفا نیست؟ این خانواده دردفاع از معصومیت فرزندشان که به ناحق او را شکارکش و اشرار مسلح قلمداد کرده‌اند با نجابت و بردباری مسئله را از طریق مراجع قضایی پیگیری کرده‌اند و در واقع با این پیگیری‌ها از حقانیت فرزندشان دفاع کرده‌اند. آنها خواسته‌اند بگویند فرزندشان نه جزو اراذل و اوباش بوده و نه شکارچی متخلف، بلکه جوانی عاشق طبیعت بوده که فقط برای عکاسی پا به طبیعت گذاشته است.
کهرم تاکید کرد: متأسفانه این خطای ما و خطای رسانه‌ها بود که بی‌آنکه از واقعیت ماجرا باخبر باشیم یکطرفه به موضوع پرداخته‌ایم. اکنون طبق قوانین شرع و عرف حق با خانواده رضایی است اما امیدواریم این خانواده که جفای بزرگی در حقشان روا شده با کرامت و بزرگواری محیط‌بانی را که به‌دلیل سهل‌انگاری مسئولان در آموزش، مرتکب این فاجعه تلخ شده و ندامت همه وجودش را فرا گرفته است ببخشند و به او حیات دوباره بدهند.
گروه محیط‌زیست همشهری هم ضمن همدردی با خانواده محترم مقتول، درنهایت تواضع از آنها می‌خواهد محیط‌بانی را که خود قربانی ضعف آموزش‌شده، ببخشایند؛ این درخواست هزاران هزار طبیعت‌دوستی است که خود را در اندوه این خانواده شریک می‌دانند.

امیدوارم پس فردا یک رمزگشایی دیگه نکنن. تا اصل ماجرا و واقعیت بر ملا بشه، حالا حالا ها سر کارمون میزارن...

گوشت گربه صادر میکنیم!!!

بعد از کشتار سگها، نوبت گربه ها هم رسید!

رئیس ستاد نابودی محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران، محمد هادی حیدرزاده: جمعیت گربه های شهر به اندازه ای است که اگر بخواهیم با آنها برخورد کنیم باید کل کارهای شهرداری را تعطیل کنیم و گربه بگیریم.
رئیس ستاد نابودی محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران با بیان اینکه در حال حاضر برنامه‌ای برای مقابله با گربه ها نداریم گفت: احتمال دارد به جز عقیم سازی، گربه ها را به کشورهای آسیای شرقی صادر کنیم زیرا گوشتی لذیذ برای مردمان این منطقه محسوب می شود. البته این موضوع در حد حرف و بررسی است زیرا مباحث فقهی بسیاری دارد.
البته نگران مباحث فقهی نباشید که در اسلام ناب محمدی همیشه یک کلاه شرعی تقدیم میشود!!!
در ضمن منظور از کشورهای آسیای شرقی، همان کشور دوست و برادر چین است که ید طولایی در شکنجه، کشتار و خوردن گربه ها دارد! و واردات کل کشور از آنجا تامین میگردد!
از واردات چاقو به زنجان تا عروسک های لباس محلی گیلانی بر تن!
از قرآن چینی تا زیره برای کرمان!
از برنج پلاستیکی تا تخم مرغ مصنوعی!
از چای سمی تا كپسول‌های اطفای حريق غير استاندارد چينی
برای اینکه تولیدکنندگان مسلمان مان ورشکست نشوند و در ضمن برای خالی نماندن عریضه که ما هم چیزی به چین صادر کرده باشیم (البته سوای صدور نفت مفت!!!)، قرار است حکومت ناب محمدی مان با استفتای ولی فقیه، گربه که گوشتی لذیذی برای برادران چینی مان بحساب می آید صادر کند.
حال باید منتظر شد و دید کدام کشور گوشت انسان مصرف میکند تا مقامات اسلامی مان دست بکار صادرات شوند!
سرانجام گربه های ایرانی
دیدن این تصاویر به گیاهخواران توصیه نمیشود
آن عده ای هم که اسم خودشان را طرفدار حقوق حیوانات گذاشته اند و همین چند ساعت پیش با گوشت حیوانات دلی از عزا در آورده اند! میتوانند ببینند شاید هوس هم کنند، یک امتحانی بکنند و فردا باز هم دم از حقوق حیوانات بزنند!
من فکر میکنم کمترین مبارزه ای که هیچ دردسر و زندانی پشتش نیست، این است که اقلا با گیاهخوار شدن جان چند حیوان را از مرگ نجات دهیم...

۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

ده دلیل برای اینکه

 بجای انجام جراحی کشیدن پوست صورت، سگ بیاوریم!
بقلم Robert Tornambe جراح پلاستیک
طبق گزارشات انجمن آمریکایی جراحی پلاستیک زیبایی، زنان آمریکایی در سال ٢٠٠٩ بیش از ٩ میلیون بار تحت عمل جراحی زیبایی قرار گرفتند. آمریکایی ها در همین سال، تقریبا ١٠,٥ میلیارد دلار صرف هزینه های آرایشی و زیبایی کرده اند.
در همان زمان ، حدود ٢ میلیون سگ در این کشور از طریق «مرگ آسان» Euthanasia کشته شدند. جامعه انسانی آمریکا The Humane Society of the United States تخمین می زند که در پناهگاه های حیوانات، در آمریکا از ٦ تا ٨ سگ و گربه مراقبت میشود.
به عنوان یک دوستدار سگ و کسی که از زمان کودکی تا بحال از سگ نگهداری کرده و یک جراح پلاستیک با سابقه ٢٣ سال، گمان میکنم بتوانم در هر دو مورد جراحی زیبایی و عشق به سگها، بعنوان یک متخصص اظهار نظر کنم.
در حالی که جراحی کشیدن پوست صورت می تواند یک تجربه شگفت انگیز و رضایت بخش باشد، من می خواهم نظرم را در مورد اینکه چرا نگهداری از یک سگ به مراتب جایگزینی بهتر از کشیدن پوست صورت میباشد، بیان کنم:
آنها یک عمر عشق به شما تقدیم میکنند
نتایج جراحی کشیدن پوست صورت به طور متوسط حدود پنج تا ده سال بطول میانجامد که بستگی به روش جراحی و نوع پوست فرد دارد. متوسط طول عمر یک سگ بسته به نژاد و اندازه اش، ١٢,٨ سال است. با این حال پس از اینکه سگ دوست داشتنی تان از میان رفت، خاطره روزهای خوشی که با یکدیگر داشتید همواره در یاد و قلب شما خواهد ماند. اما بمحض اینکه پوست صورتتان شروع به آویزان و شل شدن کرد، تنها چیزی که از خاطر شما میگذرد، فکر تامین مخارج جراحی بعدی است!
آنها ارزانتر هستند
نگهداری از سگ ارزان تر از جراحی کشیدن پوست صورت است. هزینه ی جراحی کشیدن پوست صورت به طور متوسط حدود ١١,٠٠٠ دلار، بستگی به شهر و جراح آن دارد. اما شما میتوانید به صورت رایگان یک سگ از پناهگاه سگها به خانه تان بیاورید، حتی بهای گران ترین سگ شجره نامه دار هم بیش از ١,٥٠٠ دلار نیست. بعلاوه شما خیلی بیش از آن هزینه ای که برای نگهداری یک سگ متحمل شده اید، از یک سگ وفاداری، حق شناسی و دوستی دریافت میکنید.
آنها شما را شادتر می کنند
از نظر علمی ثابت شده که داشتن یک سگ باعث افزایش طول عمر میشود! مطالعات متعدد نشان داده اند که نگهداری و زندگی در کنار سگها، فشار خون را کاهش میدهد، ورزش و انجام حرکات بدنی را تشویق می کند، باعث کاهش استرس، افسردگی، عدم احساس تنهایی، کاهش کلسترول و در نهایت باعث افزایش سلامتی شما می گردد. سگ ها می توانند برخی از انواع سرطان را استشمام کنند و با تشخیص نشانه های اولیه تشنج، و هشدار دادن بموقع به همدم انسان خود، به او این فرصت را میدهد تا قبل از افتادن و آسیب های احتمالی، بر روی زمین دراز بکشد. تا به امروز، هیچ گونه مطالعاتی قادر نبوده با سند و مدرک، مزایای بهداشتی و سلامتی مشابه ای را برای کشیدن پوست صورت ثابت کند.
دهان آنها اغلب بوی بهتری دارد
نفس توله سگ بخصوص و شیرین است، نفس جراح پلاستیک بوی ناخوشایندی می دهد.
آنها همواره یار و رفیق شما خواهند بود
جراح پلاستیک تا دمی پس از اتمام جراحی با شماست اما سگ با خوشحالی و بدون قید و شرط تمام عمرش، دوستی بی غل و غش خود را تقدیم شما میکند.
آنها باعث نمی شوند مردم پشت سر شما حرف در بیاورند
اگر سگ داشته باشید، مردم شما را مسخره نمی کنند و مورد ریشخند قرار نمیگیرید اما اگر "facelift" کرده باشید؟
آنها بازی و ترفند می آموزند
شما می توانید به سگ ترفند های مختلف آموزش دهید، با جراحی صورت، نه چندان.
آنها همواره شما را با آغوش باز میپذیرند
پس از یک روز طولانی و یا یک تجربه ناگوار عاطفی، شما می توانید با نوازش سگ، کمی احساس آرامش کنید.
آنها تقریبا مشکل آفرین نیستند
عوارض احتمالی پس از جراحی کشیدن صورت عبارت است از: آسیب دائمی عصب صورت، بجا ماندن اثر زخم، خونریزی، از دست دادن پوست و یا بی نظمی و عفونت است. بدترین عارضه ای با داشتن سگ ممکن است با آن مواجه شوید، حداکثر جویده شدن یک کفش یا حادثه ای کوچک در کف اتاق نشیمن می باشد.
آنها از شما مراقبت میکنند
شما می توانید حیوان خانگی خود را تا حد یک سگ درمانی گواهینامه دار آموزش دهید و همراه با او به ملاقات بیماران در بیمارستانها یا کودکانی که در مدارس مشکل دارند بروید. درمان با کمک حیوانات نوعی از روش درمانی است که در آن حیوانی با خصوصیات ویژه به عنوان بخش بنیادی و اساسی درمان یک فرد بکار گرفته می شود.
این نوع درمان به منظور بهبود جسمی، اجتماعی، روحی و عاطفی و یا شناختی از عملکرد بیمار و همچنین ارائه اثر آموزشی و انگیزشی برای شرکت کنندگان است. این تجربه فوق العاده ارزشمند است. مردم پس از ملاقات با یک سگ، واکنش مطلوبی نشان میدهند، اما به ملاقات رفتن، تنها با یک پوست کشیده شده، اثر مشابه ای ندارد!

۱۳۹۰ مهر ۳۰, شنبه

سوپر مارکت حیوانات و هنر انسان خونخوار !!!!!!!

برگرفته از وبلاگ دیدبان لرستان

اکثر کارشناسان و علاقمندان به محیط زیست به اتفاق یکی از اصلی ترین دلایل نابودی حیات وحش را در سراسر دنیا خرافات و اعتقادات نابجا میداند که منجر به کشتار و رو به نابودی نهادن نسل جانداران شده است.

در گوشه ای از این کره سراسر جنایت !! شخصی ناآگاه صرفا برای امرار معاش و ارتزاق !!! دست به راه اندازی سوپرمارکتی از پوست و گوشت و استخوان جانداران کمیاب کشورش زده است.
بودن این دکان را میتوان با میزان نادانی و ناآگاهی صاحبش توجیه کرد اما خریدارانش را که بی شک کم هم نیستند چگونه باید در دایره فکر گنجاند؟؟؟
یقینا از این موجود،خونخوارتر دیگر نخواهد آمد !!!
خود ببینید و قضاوت کنید...
و این جنایت را پایانی نیست !!


برندگان بهترین تصاویر حیات وحش سال ٢٠١١ معرفی شدند

جایزه سال ٢٠١١ رقابت Veolia Environnement  برای برترین عکاس حیات‌وحش، به دانیل بلترا "Daniel Beltrá " عکاس "صلح سبز"Greenpeace از اسپانیا برای عکسی از ٨ پلیکان نجات داده شده از نشت نفت، تحت عنوان «حیات خاموش در نفت» اهدا شد. دانیل بلترا این عکس را از مرکز موقت نجات پرندگان در فورت جکسون، لوئیزیانا گرفته.
همچنین، ماتئوس پیسیاک " Mateusz Piesiak "از لهستان جایزه عکاس جوان حیات‌وحش سال ٢٠١١ را برای عکسی با عنوان عنوان «قدرت به ستوه آوردن»، در گروه سنی ١١ تا ١٤ سال به خود اختصاص داد.
داوران بین المللی این عکس را از میان ٤٠,٠٠٠ عکس دریافت شده از عکاسان آماتور و حرفه ای سراسر جهان در زمینه های مختلف، بعنوان بهترین برگزیدند.

١٠٨ تصویر برگزیده این رقابت در ١٧ زمینه مختلف، از تاریخ ٢١ اکتبر در نمایشگاه موزه تاریخ طبیعی لندن به نمایش در خواهد آمد.

مسابقه عکاس حیات‌وحش سال Veolia Environment، توسط موزه تاریخ طبیعی انگلستان و مجله حیات‌وحش بی‌بی‌سی برگزار می‌شود و ٤٧ سال از آغاز این مسابقات میگذرد.

صلح سبز  Greenpeace مینویسد: در طول ١٥ سالی که Daniel Beltra همراه با صلح سبز، هفته های طولانی بر روی عرشه کشتی و در مکان های دور افتاده بسر برد، تبدیل به یک عکاس در سطح جهانی و یک مبارز متعهد محیط زیست شد.

نمایشگاه و نشریات او در پروژه های بین المللی مانند صید نهنگ در اقیانوس جنوبی، تخریب جنگل های جهانی و دفاع از اقیانوس تبدیل به وسیله ای برای دانیل شد تا نگرانی های زیست محیطی خود را در رسانه ها، مصاحبه ها و سخنرانیها بگوش جهانیان برساند.
این اولین باری است که یک سازمان غیر دولتی (مردم نهاد) برنده جایزه جهانی مطبوعات برای گزارش خبری می باشد.
اهدای این جایزه معتبر بین المللی به Daniel Beltra دلالت بر این دارد که زمان آن رسیده که با دید جدیدی به طبیعت نگاه کنیم، نه فقط به زیبایی های طبیعت، بلکه به بحران هایی که در طبیعت وجود دارد.
برای «صلح سبز» نه تنها کسب عنوان بهترین عکاس حیات وحش سال مهم است بلکه اینکه چگونه میلیونها نفر، در سراسر جهان با مشاهده عکس های گرفته شده توسط دانیل، در روزنامه ها، مجلات، بصورت آنلاین و یا در نمایشگاه ها، خواستار تغییرات اساسی در روند برخورد با محیط زیست خواهند شد.
برای «صلح سبز»، این شیوه مبارزه برای یک دنیای بهتر، به همان اندازه قدرت مجاب کننده دارد که اقدامات غیر خشونت آمیز و مستقیمی که صلح سبز به آن شناخته شده است.

جنگجوی رنگین کمان، بادبان هایش را برافراشت

صلح سبز: زمین صاحب یک قهرمان جدید شد. روز جمعه ١٤ اکتبر مراسم نام گذاری اولین کشتی جهان که هدفمند، با کمک جمعی و سازگار با محیط زیست ساخته شده، در بندر Bremerhaven واقع در آلمان اجرا شد.
در پیام تشکرآمیز صلح سبز چنین آمده:

اگر شما یکی از ١٠٠,٠٠٠ اهدا کننده ای بودید که با خریداری قایق، یک پیچ، لنگر، نمودار، یک بشقاب سوپخوری، یک تکه از بادبان و یا کل اتاق فرمان، به ساختن او کمک کردید، سپاسگزاریم و obrigado اگر شما یکی از ٣ میلیون نفری هستید که سالانه بطور منظم کمک میکنید، merci bien و Xie Xie! اگر شما یکی از ١٧ میلیون مشترک ایمیل، تلفن همراه، طرفداران فیس بوک و یا دنبال کنندگان توییتر هستید gracias و shukran. اگر شما یکی از ١٤٠٠٠ داوطلب ما هستید، danke schön و kinanâskomitinawaw.
 ما گفتیم: زمین به یک جنگجوی جدید نیازمند است و شما به این فراخوان پاسخ مثبت دادید و امروز ما با شکستن بطری شامپاین بر بدنه کشتی و به آب انداختن آن، آماده نبرد برای آینده زمین هستیم.
دو چارچوب " A " فرم دکل، بانگ میزند که این یک کشتی بادبانی معمولی نیست بلکه کشتی ای نرم و روان، کارآمد و سازگار با محیط زیست است. هر جزء آن با هدف سازگاری با محیط زیست ساخته شده، از پوشش سخت بر روی بدنه خود که ١٠٠ ٪ عاری از "biocides " مواد شیمیایی زیان آور برای محیط زیست می باشد تا چوب "FSC" شورای حفاظت از جنگلهای جهان که در ساختن کابین هایش بکار رفته و روش های بازیافت، تصفیه و تخلیه بیولوژیکی پسآب ها.

نیروی محرکه جنگجوی رنگین کمان جدید در درجه اول از باد و خورشید تامین میشود و در شرایط نامناسب هوا، از دیزل برقی استفاده میشود.
طرح انقلابی دکل کشتی، امکان حمل بادبانهای بیشتری را به این کشتی میدهد و این خود فضای بیشتری برای ایجاد دکل های رادیویی، آنتن ها و برج های ارتباطات اینترنتی و ماهواره ای فراهم کرده و امکان پخش ویدیو از دورافتاده ترین مکانها و گزارش لحظه به لحظه از هر کدام از اقیانوس های جهان را فراهم میسازد.
جنگجوی رنگین کمان دارای مجموعه ویرایش ویدیو، اتاق کنفرانس، یک دفتر مبارزاتی، دو قایق سریع السیر تعقیب و گریز، دوربین وبکم در جلو و پس کشتی و عرشه مخصوص هلیکوپتر میباشد. این کشتی گنجایش حمل تا ٣٠ نفر را دارد.
اولین کشتی ای که نام جنگجوی رنگین کمان بر آن گذارده شد، یک کرجی ماهیگیری زنگ زده ای بود که با دست سنباده و تراشیده شده بود و بروی آن یک کبوتر و رنگین کمان نقش بسته شده بود. او تاریخ ساز نجات نهنگ ها، مبارزه با متوقف کردن تخلیه زباله های رادیو اکتیو و مسدود کردن محموله های غیرقانونی الوار بود . او مستقیما به اطراف مناطق ممنوعه آزمایش سلاح های هسته ای، از اقیانوس آرام تا قطب شمال سفر میکرد.
سفر او به اوج تاریخ در سال ١٩٨٥، توسط دو بمب که در کشتی کار گذاشته شده بود، کوتاه شد. هنگامی که سیاستمداران وحشت زده در پاریس به ماموران فرانسوی دستور غرق کردن کشتی را که در نیوزیلند لنگر انداخته بود، دادند، به گمان اینکه با این عملشان مانع تظاهرات صلح سبز علیه آزمایش سلاح های هسته ای می شوند.
در این انفجار عکاس هلندی پرتغالی‌الاصل گروه، «فرناندو پريرا» Fernando Pereira که در کشتی مانده بود تا نگاتیو ها و دوربین هایش را جمع آوری کند، به قتل رسید.
این محاسبه بسیار اشتباه نه تنها باعث رشد سریع مخالفان در سراسر اقیانوس آرام و تقویت صلح سبز شد بلکه عزم صلح سبز را برای بازسازی و بازگشت جزم کرد. یک حامی در اوکلند  عبارتی خلق کرد که تبدیل به شعار مخالفان شد: "شما نمی توانید یک رنگین کمان را غرق کنید"
درچهارمين سالگرد انفجار، صلح سبز جنگجوی رنگین کمان دوم را به آب انداخت.
او را بمباران کردند، توقیفش کردند، با کشتی های دولتی به آن کوبیدند، پلیس به آن یورش برد. ولی میلیونها نفر در سراسر جهان او را دوست میداشتند.
او نظام حقوقی را به چالش کشیده و پیروز شد، او با جنایات زیست محیطی مقابله کرد، به نقل مکان مردم جزیره جنوبی اقیانوس آرام که توسط اشعه رادیواکتیو آلوده شده بود کمک کرد، در امداد رسانی به قربانیان سونامی ٢٠٠٤ در آسیای جنوب شرقی سهم بزرگی داشت وعلیه صید نهنگ، جنگ، گرم شدن زمین، و دیگر جنایت های زیست محیطی بر روی تمامی اقیانوس های جهان، سفرها کرد...
و سرانجام پس از ٥٢ سال دریانوردی ( ٢١ سال در خدمت صلح سبز) در ١٦ آگوست ٢٠١١ بازنشسته شد و صلح سبز آن را که نماد مبارزاتش بود، به یک موسسۀ امدادرسانی غیردولتی بنگلادشی به نام "دوستی" اهدا کرد تا از آن بعنوان یک بیمارستان شناور استفاده شود و نام "Rongdhonu" را گرفت که بزبان بنگلادشی میشود رنگین کمان.
و اینک جنگجوی رنگین کمان  که با هدف مبارزه ساخته شده. جنگجوی جدید صدای اقیانوس ما، جنگل، آب و هوا و آینده ما خواهد بود. ساخته شده تا برای حداقل ٥٠ سال آینده. او عهد و تعهدی است با شما حامیان تا هرگز تسلیم نشوید.
Melina Laboucan-Massimo که خود از نسل سرخپوستان کری (Cree) است، در حال نواختن زنگ جنگجوی رنگین کمان. او مادر تعمیدی جنگجوی رنگین کمان که نام و رسالتش از ساکنین بومی آمریکای شمالی مانند (Cree) کری بر گرفته شده، می باشد.
در افسانه های سرخپوستان آمریکای شمالی آمده:
«روزی خواهد آمد که ماهیان در رودخانه‌ها بميرند، پرندگان از آسمان به زمين بيافتند، آبها تيره و درختان خشک شوند...
روزی که زمين بيمارشود، انسانهايی از سراسر جهان بيدار می‌شوند و قبيله‌ای ازمردمانِ سراسر زمين، همچون رنگهای رنگین کمان، گردهم می‌آیند. آنان برای شفا بخشيدن به «زمين»، دست به کار خواهند شد. در آن روزگار، آنها را به نام «جنگجويان رنگين کمان» می شناسند»
Kumi Naidoo مدیر اجرایی بین المللی صلح سبز، در این مراسم گفت : "جنگجوی رنگین کمان جدید، کشتی کاملی است که ما را در طوفانهای بحرانی زیست محیطی، اقتصادی و دموکراتیک که بر پیکر جهان ما ضربه وارد می آورد، هدایت میکند."
"جنگجوی رنگین کمان با به همراه داشتن گروه های بین المللی، با جنایتکاران زیست محیطی در سراسر جهان مقابله میکند. او فعالیت های مخرب را بررسی و افشا میکند و بالاتر از همه، همانند نور امید یک فانوس دریایی در دل شب تیره، به هر کجا که سفر کند، الهام بخش جنبش ها میشود."
اگر شما سهمی در ساختن جنگجوی رنگین کمان نداشتید، لطفا بر روی عرشه بیایید و با او در سفرهایش همراه شوید، جهان به یک جنگجوی دیگر نیاز دارد: شما  
از روز شنبه ٢٩ اکتبر تا ٥ نوامبر در Java-eiland آمستردام، فستیوال جنگجوی رنگین کمان برگزار میشود و شرکت در آن برای همگان رایگان است.
و بازدید کنندگانی که قبلا ثبت نام نکرده اند میتوانند روز شنبه ٥ نوامبر بر روی عرشه جنگجوی رنگین کمان بروند.
برای آگاهی از ساعات برنامه ها و محل اجرای آن اینجا را کلیک کنید

صحنه فجیع زیر گرفتن کودک چینی توسط دو خودرو و عبور ۱۸ عابر بی تفاوت از کنار آن

خبرآنلاین: دختر دو ساله چینی بعد از آنکه دو بار توسط دو ماشین زیر گرفته می شود، دچار مرگ مغزی شده و این در حالی است که مطابق تصاویر ضبط شده، ١٨ نفر از کنار این صحنه، بی خیال می گذرند.
دیلی میل گزارش داد: حادثه مذکور در بازار گوآنکفو در منطقه هوآنگفی از توابع فوشان رخ داد. بر این اساس ساعت پنج و سی دقیقه ١٣ اکتبر در حالی که دختر دو ساله ای قصد عبور از عرض بازار را داشته توسط خودروی ون زیر گرفته می شود.

قربانی یویی یوئیم نام داشته که بعد از اینکه تصادف می کند کسی به کمک وی نمی شتابد و خودروی دوم نیز او را زیر گرفته و فرار می کند.
طبق ویدئویی که از این صحنه گرفته شده، کل حادثه از ابتدا تا زمانی که به کمک وی می شتابند بیش از ٧  دقیقه طول می کشد. در طول این ٧ دقیقه ١٨ نفر از جلوی این دخترک معصوم گذشته بدون اینکه حتی به وی نگاه کرده و کمکش کنند.
سپس زنی که در حال تمیز کردن بازار بوده و ظاهرا خارجی بوده (کارگر زباله غیر چینی) به کمک دختر بچه شتافته و با تلفن کردن به مادر بچه سعی می کند به او کمک کند. مادر بچه بلافاصله به بازار آمده و دختر خود را به بیمارستان می برد. پدر دخترک در حالی که اشک می ریخت به تلویزیون محلی گفت دوست دارم بچه ام دوباره بابا بگوید.

پلیس توانسته هر دو راننده را بازداشت کند. ابتدا راننده دوم بازداشت شده و بعد با انتشار شماره پلاک دومین ماشین، راننده آن نیز بازداشت شد.
ویدئوی این حادثه در سایتهای چینی بازتاب زیادی داشته و در کمتر از ١٧ ساعت به گفته منتشر دهنده آن بیش از ٧٠٠ هزار نفر آنرا دیده و ٦٢٠٠ کامنت برای آن گذاشته اند.
دختر بچه ٢ ساله چینی امروز درگذشت...
البته الان همه با خودشون میگویند: وای که این چینی ها چقدر بی احساس، بی تفاوت و بیرحم هستند ( که البته اغلبشان همینطور هم هستند) ولی یادمان باشد که مردم ما هم اغلبشان دست کمی از چینی ها ندارند!

مخالف این نظر هستید؟ یک بار دیگر به صحنه دلخراش جان دادن جوانی در میدان کاج تهران، در حضور پلیس و مردم نگاهی بیاندازید!

۱۳۹۰ مهر ۲۸, پنجشنبه

معمر قذافی کشته شد

بی بی سی: در لیبی مقامات شورای ملی انتقالی از کشته شدن معمر قذافی، رهبر سابق لیبی در جریان درگیری ها در شهر سرت خبر داده اند.
محمود جبرئیل، نخست وزیر شورای انتقالی لیبی کشته شدن او را تایید کرده است.

عبدالمجید از مقامات شورای ملی انتقالی نیز قبلا به خبرگزاری رویترز گفته بود:" آقای قذافی از ناحیه هر دو پا مجروح شده است."
خبرگزاری فرانسه هم به نقل از محمد لیث یکی دیگر از مقامات شورای ملی انتقالی گفته بود سرهنگ قذافی دستگیر اما به " شدت زخمی "شده است.

یکی از نیروهای شورای ملی انتقالی به بی بی سی گفته است که آنها قذافی را درحالی که در یک گودال در شهر سرت مخفی شده بود، پیدا کردند.
خبرگزاری فرانسه گزارش داده است که معتصم، یکی از پسران معمر قذافی هم در شهر سرت کشته شده است.

یکی از اعضای شورای انتقالی ملی لیبی گفته است که این باور وجود دارد که سیف‌الاسلام قذافی، یکی از پسران معمر قذافی در منطقه بیابانی در جنوب لیبی به سر می‌برد.
در خیابان های شهرهای سرت و طرابلس، پایتخت لیبی، مردم به جشن و پایکوبی مشغولند.
فیلم سرانجام قذافی( قابل توجه عظمای جنایتکاران) +١٨
این فیلم هم تقدیم میشود به بشار اسد جنایتکار

کشتن بیش از ٤٨ شیر، ببر و دیگر حیوانات وحشی بدستور کلانتر اوهایو

بدستور کلانتر شهر اوهایو، بیش از ٥٠ حیوان وحشی از جمله ١٨ ببر کمیاب و در حال انقراض بنگال کشته شدند.


صاحب پارک حیوانات پس از آنکه درقفس حیوانات را باز کرد، به زندگی خود پایان داد.

سراسر شب به حیوانات شلیک کردند و بیش از ٤٨ حیوان را بیرحمانه کشتند و تازه یادشان افتاد، چیزی به اسم دارتهای بیهوش کننده وجود دارد! و میتوان آنها را زنده گرفت!
جناب کلانتر اوهایو چنان وحشتش گرفته بود که تنها فکری که به مغز یخ زده اش رسید، دستور کشتار بود!

اینقدر دم از اشرف مخلوقات میزنند و زمانی که باید از این شعور انسانی استفاده کنند، مغزشان تبدیل به پهن میشود و در نهایت و طبق معمول انسانها، احمقانه ترین و بیرحمانه ترین راه را انتخاب میکنند: کشتار!!!
بگفته ایشان:" امنیت عمومی نگرانی اصلی من بود. در مسیر دستور دادم هر حیوانی که به نظر می آید دارد (از محوطه مزرعه) خارج می شود را، از پا در آورند. ما نمی توانیم اجازه بدهیم حیوانات (خطرناک) آزاد در این ایالت بگردند."

و این در حالی است که طبق قوانین اوهایو،افراد اجازه نگهداری از حیوانات وحشی را دارند و امنیت عمومی و رفاه حیوانات هم کشک میباشد!

از تمامی حیوانات این مرد روانی که جواز نگهداری حیوانات وحشی را به او داده بودند، بجز یک میمون که از سرنوشت او خبری در دست نیست، ٤٨ حیوان ( ١ گرگ، ٦ خرس سیاه، ١٧ شیر، ١٨ ببر بنگال، ٢ خرس گریزلی، ١  بابون،  و ٣ شیر کوهستان) کشته، سه پلنگ، یک خرس و دو میمون زنده گرفته شدند، که قرار است آنها را به باغ وحش کلمبوس بفرستند تا به زندگی دردناک در اسارتشان ادامه دهند. و آدمیان برای تماشای زجر آنها به صاحبان باغ وحش ها پول پرداخت کنند!
به گفته ی خود این جناب کلانتر که سرعت عملش در یافتن راه چاره های انسانی  "تحسین برانگیز!!!" است نگهدارنده این حیوانات "Terry Thompson"  بارها متهم به رفتار بیرحمانه و شقاوت آمیز نسبت به حیوانات شده بود که از قرار جناب کلانتر اوهایو " Matt Lutz" احتیاجی به دخالت در این موارد را نمیدیدند!

گزارش جامعه انسانی ایالات متحده آمریکا "The Humane Society of the United States" را در مورد نگهداری حیوانات وحشی در اوهایو را تحت عنوان: جاذبه های کشنده اوهایو

مروری بر مسائل مربوط به حیات وحش اسیر در اوهایو
را در اینجا بخوانید
 
بعد از مسئولان سازمان محیط زیست و باغ وحش تهران که ید طولایی در کشتار شیرها و ببرها دارند، چشممان به این جناب کلانتر روشن!!!

۱۳۹۰ مهر ۲۴, یکشنبه

روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات

برای ماندگار شدن ضجه توله خرس های معصوم:

بیانیه گروه های زیست محیطی و فرهنگی در رابطه با اعلام
«روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات»
دیده بان حقوق حیوانات: انتشار خبر دردناک کشتار خرس های قهوه ای در یکی از شهرهای مرکزی ایران موجی از اعتراضات مردمی را نسبت به این عمل شنیع، ضد اخلاقی و غیر انسانی برانگیخت. در تاریخ ایران زمین این نخستین بار است که شاهد چنین حجمی از اعتراضات مردم، فعالان حقوق حیوانات و حامیان محیط زیست نسبت به کشتار، آزار و اذیت حیوانات کشورمان هستیم.

حیوان آزاری و نامهربانی با حیوانات رخدادی نادر نیست اما گاه برخی رخدادها جریان ساز می شود و می تواند برای همیشه در ذهن انسان های با وجدان جای بگیرد.
باور داریم در کنار پیگیریهای قضایی که برای مجازات و تنبیه متخلفان صورت می گیرد باید فضایی ایجاد شود تا بهترین بهره برداری فرهنگی از این حوادث دردناک صورت گیرد. خرس ها مردند و خاطیان دیر یا زود و کم یا زیاد مجازات خواهند شد و رسانه ها چون همیشه مساله را به فراموشی می سپرند. برای ما مجازات یک فرد هدف نیست، بلکه وظیفه ماست که نگذاریم حوادثی نظیر این حادثه دردناک بار دیگر رخ دهد.
ما گروه های فعال حقوق حیوانات و محیط زیست، سازمان ها و گروههای زیست محیطی و فرهنگی به همراه شخصیت های حقیقی این عرصه خواستاریم که فاجعه مرگ خرس ها برای همیشه در تاریخ ایران ثبت و ضبط شود.
بدینوسیله روز ۲۰ شهریورماه را «روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات» می نامیم. ۲۰ شهریورماه ۱۳۹۰ روزی است که مرگ خرس ها برای بار نخست از رسانه ها منتشر شد و باعث ایجاد خشم عمومی و موج گسترده انزجار مردمی از این فاجعه دردناک گشت.
این روز به واسطه نزدیکی به فصل پاییز و ورود مهاجران طبیعی به کشور به عنوان میهمان طبیعت ایران زمین و آغاز فصل شکار و صید از اهمیت بالایی برخوردار است. بی تردید نزدیکی این روز با فصل شکار می تواند بر اثرگذاری این نامگذاری بیفزاید.
رویکرد برخورد با «روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات» گسترده و پر دامنه خواهد بود. به جای اینکه هراز گاهی با مرگ شیرها، یوزپلنگ ها، خرس ها، آهوها و دیگر حیوانات ایران زمین به یاد زیستمندان این سرزمین بیفتیم، می توان با نامگذاری این روز، این دغدغه را همیشگی کرد. در این روز می توان به مسایلی پرداخت برای توجه دادن بیشتر فعالان حقوق حیوانات، دوستداران محیط زیست، ادارت و سازمانهای دولتی و مسئولان محترم در قوای مقننه و قضائیه به مقوله حقوق حیوانات و همچنین ایجاد حساسیت عمومی به کشتار و آزار حیوانات.
پیشنهاد می شود در این روز موارد زیر مورد توجه خاص قرار گیرد:
- «کشتار و آزار حیوانات»: مسایل قانونی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی مرتبط با پیشگیری و مقابله با آن
- “شکار”: اصلاح و به روزسازی قوانین شکار و صید، جرایم و ضرر و زیان وارده به طبیعت
- “حمل سلاح”: اجرایی کردن قوانین و احکام قضایی حمل و استفاده غیر مجاز از سلاح
- “حقوق حیوانات”: به رسمیت شناختن حقوق حیوانات و رایزنی با ارگان های مرتبط برای تصویب ضوابط و قوانین در زمینه حقوق حیوانات
بیستم شهریورماه به حق باید روز ملی مبارزه با حیوان آزاری و کشتار حیوانات باشد، چرا که بی سابقه ترین برخورد عمومی و اجتماعی با پدیده کشتار و آزار حیوانات در این روز آغاز گشته است؛ رخدادی که سبب ساز آن، قتل شنیع ماده خرسی مظلوم و آزار منجر به مرگ دو توله کوچکش به دست فردی نا آگاه بود. مسوولیت اجتماعی و فرهنگی مرگ این سه خرس بیش از آنکه به عهده قاتل خرس ها باشد، بر دوش فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست سنگینی می کند که پس از سال ها تلاش هنوز شاهد چنین رخداد هایی هستیم.
امیدواریم با نامگذاری «روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات»، مادام که حیوانی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ضجه نمادین توله خرس ها در گوشمان طنین افکند و سکوتمان را بشکند.

و... 
فراموش نکنیم ضجه ها، درد و رنج، لحظه های سرشار از بیم و هراس و کشتار فجیعانه، بی دلیل و بی مفهوم:
کاراکال بادرود
کفتار پارک ملی خبر


پلنگ بالای دکل برق در تربت جام
گرگ بدار آویخته ی آذربایجان
گراز تکه تکه شده در روز طبیعت
گربه جنگلی گرفتار در دام
سگ و گربه های شهری
گنجشک های دزفول
و...و...و...