خبرگزاری هرانا - یک زندانی سیاسی کرد در سلماس به اتهام همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) امروز صبح ۴ ابان ۱۳۹۲ در زندان شهرستان سلماس اعدام شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رضا اسماعیلی (مامدی) فرزند توفیق، ۳۴ ساله و اهل روستای دریک از توابع شهرستان سلماس که تیرماه سال ۸۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود؛ به اتهام «محاربه» از طریق «فعالیت تبلیغی و همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) به اعدام محکوم شد بود.
بر پای همین گزارش، دولت ایران بدون ابلاغ به خانواده ووکیل این زندانی سیاسی پس از اعدام پیکر وی را در قبرستان این شهرستان به خاک سپرده، اما خانواده و بستگان وی همراه با شمار زیادی از شهروندان کرد پیکر او را خارج ساخته وبه زادگاهش منتقل داده اند. همچنین در سراسر شهرستان سلماس و روستاهای حومه آن فضای امنیتی تشدید شده است.
شایان ذکر است که رضا اسماعیلی در تیرماه سال ۸۸ به جرم همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) زندانی و از سوی دادگاه انقلاب خوی به اتهام محاربه، به اعدام محکوم شده بود.
قابل ذکر است، رضا اسماعیلی که مدتی طولانی را در بازداشتگاه‌های وزارت اطلاعات شهرستان سلماس سپری نموده بود، در زندان این شهرستان به سر می برد.
شب گذشته حبیب الله گلپری پور دیگر زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان مرکزی ارومیه بدون اطلاع خانواده و وکیلش اعدام شده بود.
ندای سبز آزادی: برخی گزارشهای تائید نشده حمایت از اعدام حبیب‌الله گلپری‌پور،شهروند کرد زندانی در زندان ارومیه دارد. براساس این گزارشها خانواده حبیب الله گلپری‌پور در حال حاضر با حضور مقابل استانداری سنندج خواهان تحویل جنازه فرزندشان شدند.
حبیب الله گلپری پور در مورخ ۵ مهرماه سال ۸۶ در خروجی شهر مهاباد توسط نیروهای حفاظت اطلاعات مهاباد بازداشت و چندین ماه را در بازداشتگاهای امنیتی شهرهای مهاباد، ارومیه و سنندج سپری کرد. این زندانی در تاریخ ۲۴ اسفندماه به اتهام عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) و سازماندهی مادران صلح کُرد در شهر مهاباد از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر به اعدام محکوم شد. این زندانی در اعتراض به حکم صادر در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه سال ۸۹ به مدت ۱۵ روز اقدام به اعتصاب غذا کرد. بعد از اعتراض به حکم صادر پرونده به دیوانی عالی کشور ارسال و در آنجا نیز حکم بدوی عینا تائید شد.
این زندانی در اسفندماه سال ۹۰ با انتشار نامه ایی سرگشاده در خصوص شکنجه ها روحی و فیزیکی اعمال شده بر وی در زمان بازداشت در بازداشتگاهای وزارت اطلاعات در ارومیه و مهاباد نوشته بود «علی رغم بازداشتهای طولانی مدت و شکنجه های فیزیکی و روحی من را تا حد مرگ پیش بردند که شکایت آن را همراه به مراتب و ارگان گوناگون دولتی ارسالی کرده ام ولی در این مملکت صدای ما از سلولهای زندانمان هم عبور نمی کند چه برسد به اینکه شنونده داشته باشد.»
رادیو زمانه: ناصر گلپری‌پور پدر این زندانی سیاسی کُرد ضمن تأیید این خبر به زمانه گفت، روز گذشته حبیب‌الله را به مکان نامعلومی منتقل کردند و امروز گفتند که اعدام شده است.
پدر حبیب‌الله گلپری‌پور گفت، تاکنون نهادهای حکومتی پاسخ مشخصی در مورد تحویل پیکر حبیب‌الله به آنان نداده‌اند.
گفته می‌شود این زندانی سیاسی کُرد در همه مراحل بازجویی، شرکت در عملیات مسلحانه را رد کرده و اداره اطلاعات تنها به‌دلیل داشتن کتاب و ارتباط با گروه مادران آشتی شهر مهاباد وی را به همکاری با پژاک متهم کرده بود.
بنا به گزارشهای منتشر شده، گلپری‌پور طی این مدت در بازداشتگاه‌های شهرهای مهاباد، ارومیه، سنندج و سمنان زندانی بود و تحت شکنجه‌های روحی و جسمی شدیدی قرار گرفته بود.
“به ما وعده تخفیف حکم داده بودند”
پدر زندانی سیاسی اعدام‌شده با تأکید بر اینکه آخرین بار حدود یک ماه پیش با پسرش حبیب در زندان دیدار داشته است می‌گوید: “حبیب اصلاً فکرش را نمی‌کرد که اعدام شود. به ما وعده تخفیف در حکم اعدام را داده بودند.”
او می‌افزاید: “کاش من آخرین پدری باشم که می‌بیند بچه‌اش، دخترش، پسرش، جگرگوشه‌اش را این‌طور می‌کُشند. کاش دیگر هیچ پدری، این‌طور مثل من دلش نسوزد. من تنها پدری نیستم که شاهد اعدام جگرگوشه‌اش است. هزاران نفر مثل من در ایران هستند، اما امیدوارم آخرین پدری باشم که جگرش این‌طور می‌سوزد. کاش هیچ انسانی دیگر پای چوبه دار نرود. در کدام آیه قرآن نوشته شده است که انسانی را بکشید؟ آن هم با این‌همه نابرابری؟ برای چند جلد کتاب؟ در کدام قانون چنین چیزی نوشته شده است که شما با پسر من کردید؟”
تقدیم به کسانی که به روحانی رای دادند و دلشان خوش بود که با انتخاب یک آخوند دیگر به دموکراسی دست خواهند یافت!!!
یک زن بیشعور و مردی که حاضر نیست بخاطر نجات جان یک سگ، از یک شانه تخم مرغ بگذرد!
فیلم آن را در اینجا تماشا کنید
نترسید! درخواست کمک مالی نیست و هیچ خرجی براتون نداره!!!
این درخواست کمک را در صفحه دیده بان گربه های ایران دیدم و به یه بیست سی تایی از صفحه های ریز و درشت مثلا حامی حیوانات سر زدم و دیدم بجز یکی دو نفر، کسی این پست را به اشتراک نگذاشته... این هم از اتحاد و همکاری دوستداران حیوانات در ایران!!!
دیدم منکه کاری از دستم بر نمی آد، دست کم بزارمش اینجا شاید چند نفری ببینند و کاری کنند...
دیده بان گربه های ایران - از شب جمعه تامی من غیبش زد... هر چی رفتم روی پشت بام پیداش نکردم. تا اینکه امروز صبح دیدم خانه بغلی صدای گربه از جائی میاد رفتم دیدم یک تله کوچک ناجور گذاشتن و یک گربه بدبخت توش گیر کرده.
مرد شکم گنده جوان خیلی ثروتمند آمد و گفت میخواد همه اینها را تک تک ببره. کلی باهاش صحبت کردم از آن ادمهای بی انصافی که فکر میکنه صاحب زمین و زمانه. بعدم حرف بیماریزا بودن و برنامه میزبان ناخوانده کانال من و تو و شروور های همیشگی ایرانیان.
بالاخره از زیر زبانش کشیدیم که تامی را برده در زعفرانیه خیابانی باسم ماکوئی یا ماکوئی پور ولش کرده.
آیا بین دوستان کسی ساکن زعفرانیه هست؟ این خیابان را میشناسید.
طفلکی تامی گربه ای نیست که بتونه از پس خودش بر بیاد
اگر ساکن آن منطقه هستید در پیدا کردنش بمن کمک کنید.
عکس زیر تامی و جری هستند. تامی گربه عقبی ست.. جری طفلکی که چند ماه قبل از بین رفت
البته یک کار دیگه هم از دست من برمیآد!!! اونم اینکه از ته دل آرزو کنم و فکرم را متمرکز کنم روی این جوان بی شرف و ثروتمند تا به چنان دردی دچار شود که نه تنها تمام ثروتش را در این راه بدهد بلکه کلیه و کبدش را هم مجبور شود بفروشد!!!
پیشاپیش هم پاسخ کسانی را بدم که شاید بپرسند:" بخاطر یک گربه؟!!!" بله!!! بخاطر یک گربه و درد و اندوه و نگرانی و دلشوره نگهدارنده اش، زیرا ارزش این گربه، صد برابر چنین بی رحم هایی است که فکر می کنند شهر و کشور و این کره خاکی مان تنها به انسانهای نفرت انگیزی مانند این پست فطرت تعلق دارد...
عید قربان هم آمد و رفت...
مسلمانان جهان، میلیون ها حیوان بی گناه را برای خوشنودی خدایشان بی رحمانه کشتند...
عید قربان در عربستان سعودی
لطفن به اندازه ی چاقو توجه کنید تا بلکه درد و زجری که شتر تنومند متحمل می شود را کمی درک کنید
ولی در ایران اسلامی، همه روزه حیوانی را به بهانه ای مسخره قربانی می کنند...
از کشتن حیوانی بینوا در پیش پای عروس به امید اینکه مرگ حیوان برایشان خوشبختی به بار بیاورد!!!
تا به مناسبت بدنیا آمدن فرزند!
بخاطر عرب هایی که ١٤٠٠ سال پیش مرده اند!
یا مراسم استقبال از رییس جمهور بنفش!
به مناسبت بازگشت قهرمانان المپیک ایران!
برای پیروزی تیم فوتبال، کنار زمین چمن ورزشگاه!
پرچمداران فرهنگ دوهزار و پانصد ساله و... ١٤٠٠ سال ارتجاع!!!
انگشت پیروزی!!! بیشعوری و بی همه چیزی هم حدی داره! یعنی با همین انگشتی که تو خون حیوان بینوا زدی، باعث می شه تیمت برنده بشه؟!!!
امیدوارم خون این حیوان بی نوا چنان انتقامش را بگیره که تا آخر عمر نتونی بازی کنی.
یا در مراسم بیل گردانی شهر نیم ور!!! آنهم پیش پای یک آخوند دزد و مفتخور!!!
نارسیس خانم می فرمایند:"قربانی کردن حیوان نماد قربانی نفسی است که هیچ یک نتونستیم قربانیش کنیم."
زنک نفرت انگیز! تو و همفکرانت، با تمام ایمان و اعتقادات تون نتونستین ، حالا حیوان بیچاره باید تاوان بی عرضگی شماها را پس بده؟!!!
همچنین فرموده اند:"برای شفای عزیزی که از دستش دادم ۵ قربانی نذر دارم که از خدا میخوام تا زندم این امکان رو فراهم کنه تا برای سلامت روحش قربانی کنم."
برای شفای جسم عزیزش ٥ گوسفند نذر کرده بود که کارساز نشد! حالا برای سلامت روحش کماکان به این کشتار ادامه می ده!!! همون خدایی که وجود نداره و تو بهش اعتقاد داری، یه کمی عقل و شعور بهت بده!!!
خلاصه بگم، از قبولی در کنکور تا خرید خانه یا اتومبیل، ختنه سورون پسرشون یا بازگشت مسافر از سفر، بیماری و هزار و یک دلیل احمقانه دیگر، هر کس و ناکسی، در کوچه و خیابان، چاقویی زیر گلوی حیوانی می گذارد...
بوسه پیش از مرگ...
و خداوند لبخند زد، لبخندی از سر خشنودی...
ای تف به گور ابراهیم ریاکار با اون خواب دروغینش و نفرین بر تمامی بی خردانی که در قرن بیست و یکم، دروغ های سه هزار سال پیش این حیله گر دغلباز را باور می کنند و بخاطر خودخواهی خودشان حیوانات بی دفاع را بی رحمانه می کشند...
اینجا فلسطین است، فلسطینی ها روز عید قربان را جشن می گیرند...
عکسی از عبید کتیب
psychopaths
شنیدم گوسپندی را بزرگی
رهانید از دهان و دست گرگی
شبانگه کارد در حلقش بمالید
روان گوسپند از وی بنالید
که از چنگال گرگم در ربودی
چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی
امسال هم سپهر سلیمی، دوستدار حیوانات و محیط زیست، طرفدار سرسخت قربانی کردن حیوانات و ماهی سفره هفت سین، پس از شکرپرانی شان خطاب به حامیان حیوانات و مخالفت شان با کشتار حیوانات به مناسبت عید قربان که فرموده بودند:" نباید گفت این روز عید نیست و یا نباید به هیچ شکل ممکن حیوانات را قربانی کرد." و "مطالب افراطی گرایانه در مخالفت با مراسم عید قربان و ذبح حیوانات ( به هر شکلی) گاهاً جنبه توهین و بی احترامی به دین را پیدا می کند. بی احترامی به هر دین و آیینی رسمی نکوهیده است."
امسال باز هم در باره عید قربان از طرف دیگر دوستداران حیوانات نظر دادند. به گفته ایشان:"موافقان قربانی کردن حیوانات نیز باید به این نکته توجه داشته باشند که مخالفت حامیان حیوانات با قربانی کردن حیوانات در اماکن عمومی در واقع به نوعی امر به معروف و نهی از منکر است. زیرا در دین اسلام کشتن هر حیوانی حتی یک مگس اگر بی دلیل باشد امری مکروه است و یا شغلی نظیر قصابی به دلیل آنکه با کشتن حیوانات سر و کار دارد و باعث قساوت قلب می شود از مشاغل مکروه محسوب می شود..."
نخست اینکه انواع و اقسام کلاه های شرعی را در دکون استفتائات آخوندها، می توانید با دلیلی موجه برای کشتن حیوانات پیدا کنید!!!
دوم اینکه حامیان واقعی حیوانات، بر خلاف ایشان، تنها با قربانی کردن حیوانات در اماکن عمومی مخالف نیستند بلکه با کل این آیین احمقانه و مرتجعانه و بی رحمانه مخالف هستند!
شغل قصابی مکروه است؟! بدون وجود شریف سلاخان و قصابان!!! چه کسی گوشت کباب چرب و نرم جناب محمد و ٤ تا خلیفه اش، ١٢ امام و ٤٠ - ٥٠ تا زن و صیغه های امامان، ده ها هزار امامزاده و هزاران هزار آخوند و میلیون ها مسلمان را آماده می کرد؟!!! بابا! بی انصافی هم حدی داره!!! به این می گن نمک خوردن و نمکدان شکستن!!!
در پاسخ این شعار "بی احترامی به هر دین و آیینی رسمی نکوهیده است" هم صدها عکس و مطلب دارم تا متوجه شوید به هر دین و آیینی نباید کورکورانه احترام گذاشت که متاسفانه از حوصله این مطلب خارج است...
لزوم رعایت حقوق (؟!) حیوانات در حین ذبح طی روز عید قربان
حکیم مهر - نماینده ولی فقیه در اداره‌کل دامپزشکی خراسان شمالی بر رعایت حقوق حیوانات در حین کشتار در روز عید قربان تأکید کرد و افزود: چنانچه دام در منزل کشتار شود باید از ذابحان آموزش‌دیده استفاده شود.
وی افزود: در هنگام ذبح باید از کارد آهنی استفاده شود، دام رو به قبله ذبح شود و آب دادن به دام هنگام کشتار مستحب است.
ما نفهمیدیم!!! یکی می گه سلاخی از نظر اسلام شغلی مکروه است و اون یکی می گه باید آنها را آموزش داد؟!!!
یکی می گه قصابی از مشاغل مکروه محسوب می شود و اون یکی که البته واردتر هم هست و دلش برای کباب ضعف می ره، می گه اگه حیوان بینوا را رو به قبله بکشید و بزور هم بهش آب بدهید، همه چی حله!!!
اثر رعايت حقوق (؟!) حيوانات در ذبح شرعی به قلم حميدرضا قيصری
ايكنا: دستورات اسلام برای ذبح نشان دهنده اهميتی است كه شريعت اسلام جهت رعايت حقوق حيوانات در هنگام ذبح آنها قائل است كه علاوه بر تأثيرات مطلوب بهداشتی، اين شيوه كشتار اسلامی دارای اثرات مثبت متعددی در سلامت روانی فرد ذبح كننده و مصرف كننده است.
البته منظور ایشان از حقوق حیوانات، حق زجر کشیدن، کشته شدن و کباب خوشمزه شدن است!
ایشان می فرمایند: دين مبين اسلام كه برای تمام شئون زندگی انسان برنامه جامع و كاملی دارد. در اين رابطه نيز دستورات پيشرفتهای دارد كه با آخرين اصول بهداشتی شناخته شده و حقوق حيوانات همخوانی دارد. به منظور مثال:
الف) در هنگام سر بريدن حيوان بايستی چهار رگ بزرگ گردن آن را (تای ـ مری ـ وريد و داج سمت راست و چپ) از پائين برآمدگی زير گلو به طور كامل ببرند. اين عمل موجب خونگيری بهتر از لاشه می‌شود و در نتيجه كيفيت گوشت از لحاظ رنگ و طعم مناسب‌تر می‌شود.
ب) سر حيوان را با چيزی ببرند كه از آهن باشد، اين كار موجب می‌شود كه حداقل استرس به حيوان وارد شود، دام زجر كمتری بكشد و امنيت فرد ذبح كننده كمتر در معرض خطر قرار گيرد. ذخيره گليكوژنی عضلات دام كمتر مورد استفاده قرار گرفته و در تغييرات پس از كشتار ميزان PH در حد مناسبی پايين آمده و در نتيجه گوشت طعم مناسب‌تری داشته و تردتر است.
ج) حيوان بعد از سر بريدن حركتی كند كه معلوم شود زنده بوده است ( یعنی معلوم شود که به اندازه کافی زجر کشیده). چنانچه حيوانی مرده باشد و پس از آن عمل ذبح روی آن صورت گيرد، اولاً خونگيری در دام مزبور صورت نمیگيرد و باقی ماندن خون موجب تغييرات بد طعمی و رنگی لاشه و فساد آن می‌شود. ثانياً در دام مرده تغييرات پس از مرگ رخ میدهد كه كيفيت لاشه را بسيار پائين خواهد آورد.
جناب سلیمی، اگر بنا به دلایلی جرات نمی کنید حرف دلتان را بزنید بهتر است در این باره سکوت کنید! و اگر هم حرف دلتان این است، وای به حال حیوانات با این حامیان و پشتیبانان شان!!!
این تصاویر بسیار اسلامی را هم به حامی حیوانات، جناب سلیمی تقدیم می کنم که بدانند صرف عمل شکنجه و کشتار حیوانات، حالا می خواد به دستور خدا و اسلام باشد یا هر آیین و اعتقاد دیگری، عملی بی رحمانه است و باید متوقف شود و فرقی هم نمی کند، چه در اماکن عمومی صورت بگیرد و چه پشت دیوارهای کشتارگاه ها...
در ضمن اون خدایی که در عالم هپروت و نئشه گی به خیال ابراهیم آمده بود، گوسفند به او داده بود تا براش قربانی کند نه بز و گاو و شتر و شترمرغ و...!!! نظر جنابعالی در این مورد چیست؟!
کودکان فلسطینی در غزه در حال آموزش اعمال و مناسک حج از جمله قربانی کردن هستند. یک گوسفند عروسکی و مایع قرمزی که به جای خون ریخته شده؛ بدین منظور تهیه شده است.
مرحله بعدی آموزش: تماشای خون و زجر کشیدن حیوانات همراه با لبخند پر افتخار پدر
البته کودکان ایرانی به اینگونه عروسک بازی ها نیازی ندارند زیرا اینقدر روزانه به مناسبت های گوناگون شاهد آموزش های عملی و واقعی هستند که از همان کودکی یه پا سلاخ هستند!
پس از آنکه اتهام بی اساس دزدان دریایی به سرنشینان کشتی (Arctic Sunrise) به جایی راه نیافت، کمیته تحقیقات روسیه، ناگهان اعلام می کند که در کشتی (Arctic Sunrise) صلح سبز که با پرچم کشور هلند، در آب های "بین المللی" حرکت می‌کرد، مواد مخدر غیر قانونی از جمله مرفین پیدا کرده.
سخنگوی صلح سبز (Greenpeace) می گوید که کشتی سه هفته پیش، پس از بازداشت ٣٠ نفر سرنشین آن توسط ماموران روسیه بطور کامل تفتیش و جستجو شده بود و این اتهام جدید، تنها به دلیل انتقادات و اعتراض های بین المللی نسبت به این کشور است.
بنا به گفته سخنگوی صلح سبز، طبق قانون هلند، وجود مرفین در کشتی اجباری است و این مواد در گاو صندوقی نگهداری می شد که تنها کاپیتان و پزشک کشتی امکان دسترسی به آن را داشتند. قفل این صندوق توسط ماموران روسی شکسته شد.
"هیچ چیز غیر قانونی در کشتی وجود نداشت و هر گونه ادعایی که چیزی غیر از تجهیزات پزشکی پیدا شده بسیار شک برانگیز است."
وی همچنین افزود که "این کشتی چند هفته پیش از حرکت به سوی سکوی نفتی شرکت گازپروم، در نروژ، توسط سگ ردیاب مواد مخدر مورد جستجو قرار گرفت و چیزی پیدا نشد. همچنین با خط مشی و سیاست سختگیرانه ما، وجود داروهای تفریحی امکان پذیر نیست."محققان روسی همچنین اعلام کردند که در کنار مرفین، کپسول خشخاش نیز پیدا کرده اند. در این مورد سخنگوی صلح سبز توضیح داد که این امکان دارد، زیرا از کپسول خشخاش مرفین ساخته می شود.
به گفته Mikhail Kreindlin نماینده Greenpeace در مسکو، کشتی به مدت دو هفته بدون سرنشین بوده.
"در این اوضاع و احوال، یک بمب هسته ای می توانست در آنجا یافت شود."
صلح سبز همچنین ادعای منفجر کردن قایق گارد ساحلی را خیال پردازانه و واهی خواند.
پیش از این، فعالان صلح سبز متهم به منفجر کردن قایق گارد ساحلی روسیه شده بودند. اتهامی غیر واقعی که مجازات آن ١٢ سال زندان است.
اما اتهام اصلی وارده دادگاه مورمانسک روسیه به این گروه ۳۰ نفره سازمان صلح سبز، دزدی دریایی است، اتهامی که می تواند در روسیه تا ۱۵ سال حبس داشته باشد.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه گفته است "واضح است که فعالان صلح سبز دزدان دریایی نیستند" ولی سخنگوی او بعدا گفت رییس جمهور نظر شخصی خود را بیان کرده.
پوتین در کنفرانس بین المللی قطب شمال که اخیرا در شهر سالخارد برگزار شد خواستار گفتگو با صلح سبز شده بود. در این نشست رییس جمهور روسیه گفت:" بسیار بهتر بود اگر نمایندگان این سازمان در این اتاق می بودند و نظر خود را در مورد مسائلی که ما در حال بررسی هستیم بیان می کردند."
کومی نایدو، مدیر سازمان صلح سبز با ارسال نامه ای به ولادیمیر پوتین خواستار ملاقات با وی شد و اعلام کرد حاضر است به عنوان ضامن در ازای آزادی ٢٨ فعال صلح سبز و دو خبرنگار و عکاس آزاد، بجای آنها، تا برگزاری دادگاه به روسیه سفر کند و در آنجا بماند.
در بخشی از نامه کومی نایدو چنین آمده: "بر خلاف جلساتی که شما با رهبران جهان تشکیل می دهید، من نفوذ و قدرت یک دولت را همراه خود نخواهم داشت بلکه تنها ساز و برگ همراه من این است که به عنوان نماینده میلیون ها نفر از مردم سراسر جهان، بسیاری از آنها روسی، که آرزوی قلبی شان این است هر چه زودتر به ادامه حبس سی فعال شجاع و صلح جو که در بازداشتگاه مورمانسک نگهداشته می شوند پایان داده شود، به آنجا بیایم."
همراه با مردم سراسر جهان این پتیشن را امضا کنید و خواستار آزادی فعالان صلح سبز شوید
سالانه، صنعت نفت در روسیه، عامل نشت ٣٠ میلیون بشکه نفت است و اینک شرکت گازپروم چشم به نفت های قطب شمال دوخته که در صورت نشت، پاکسازی آن غیر ممکن خواهد بود.
به همین دلیل است که ٢٨ فعال صلح سبز و دو عکاس و فیلمبردار آزاد، به سوی دریای پچورا حرکت کردند تا گواهی باشند برای حفاری های بی ملاحظه و عاری از مسوولیت Gazprom در قطب شمال.
در این باره بیشتر بخوانید
صفحه فیسبوک صلح سبز
ویدئوهای صلح سبز در یوتیوب
Greenpeace International
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رضا اسماعیلی (مامدی) فرزند توفیق، ۳۴ ساله و اهل روستای دریک از توابع شهرستان سلماس که تیرماه سال ۸۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود؛ به اتهام «محاربه» از طریق «فعالیت تبلیغی و همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) به اعدام محکوم شد بود.
