سیویکم ماه آگوست (۹ شهریور)٬ بهعنوان روز جهانی وبلاگ انتخاب شده است. در این روز٬ وبلاگنویسان در سراسر جهان نوشتههای ویژهای برای گرامیداشت این روز در وبلاگهای خود منتشر میکنند
در شانزدهم شهریور ماه ۱۳۸۰، نیز اولین پست وبلاگی به زبان فارسی توسط سلمان جریری، دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف، منتشر شد
از آنجایی که فاصلهی روز جهانی وبلاگ (۳۱ آگوست - ۹ شهریور) با روز تولد نخستین وبلاگ فارسی که مصادف است با روز وبلاگستان فارسی (۱۶ شهریور)، هفت روز میباشد، لذا آن را با نام هفتهی بلاگنویسی گرامی میدارند
پس از انتشار نخستین وبنوشت٬ موج وبنویسی در ایران آغاز گشت. وبلاگ های سیاسی٬ خبری٬ محیط زیستی و حقوق حیوانات با انتشار اخبار و تصاویری که به دلیل سالها سانسور رژیم اسلامی کمتر کسی از آنها آگاهی داشت٬ یکی پس از دیگری دست به افشاگری زدند و باعث وحشت و نگرانی حکومت دزدان و جنایتکاران اسلامی شدند
سایتها و وبلاگها فیلتر شدند، وبلاگهای منتقد مسدود و یا حذف شدند٬ سرعت اینترنت را عمدی کاهش دادند و اینترنت را متناوب قطع میکردند
وبنویسان یکی پس از دیگری تهدید و بازداشت و زندانی و حتا به اعدام محکوم شدند؛ چند وبنویس نیز زیر شکنجه جان باختند
ستّار بهشتی (۱ شهریور ۱۳۵۶ – ۱۳ آبان ۱۳۹۱) کارگر و وبلاگنویس ایرانی بود که در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا دستگیر شد. او به اتّهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکهٔ اجتماعی و فیسبوک» بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده بود. در مدّت بازجویی به شدت از سوی پلیس فتا شکنجه شد و به دلیل خونریزی ریه، کبد، کلیه و مخچه، کشته شد
امیدرضا میرصیافی فعال فرهنگی و وبلاگنویس ایرانی بود که توسط دادگاه انقلاب ایران به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و اتهام توهین به خمینی و علی خامنهای به دو سال حبس محکوم گردید و در زندان اوین و در سن ۲۸ سالگی زیر شکنجه کشته شد
نوید محبی- در تاریخ ۲۳ آبان ماه ۱۳۸۳ جوانترین وبلاگنویس زندانی جهان در شهر آمل در دادگاهی بدون حضور وکیل مدافع و در پشت درهای بسته، محاکمه شد. نوید محبی ۱۸ ساله، مدیر وبلاگ "گاه نوشتههای" و از مدافعان حقوق زنان در تاریخ ۱۸ سپتامبر از سوی ۸ مأمور وزارت اطلاعات با خشونت و ضرب و شتم در منزلش بازداشت شد. اتهامات این وبلاگنویس جوان " اقدام علیه امنیت ملی، توهین به بنیانگذار و رهبر فعلی جمهوری اسلامی، تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط با رسانههای بیگانه" و "عضویت در کمپین یک میلیون امضاء و حمایت از اعضای آن" اعلام شده است
آرش هنرور شجاعی: وبلاگ نویس
او در دادگاه ویژه روحانیت دارای چندین پرونده مفتوح بود. برای پرونده اولش به اتهام جاسوسی، تبلیغ علیه نظام، اقدام بر علیه امنیت ملی و هتک حیثیت روحانیت به چهار سال زندان، ۵۰ ضربه شلاق و ۸۰۰ هزار تومان جزای نقدی و خلع لباس روحانیت محکوم شد
پرونده دوم او در شعبه دوم دادیاری دادسرای وِیژه روحانیت به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق مشارکت در کمپین «نه به حجاب اجباری» و توهین به آیت الله خمینی از طریق مصاحبه با سایت رسام به مناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد و شکستن حکم محرومیت از لباس روحانیت در زمان مرخصی رسیدگی شد و او به یکسال و سه ماه حبس دیگر محکوم شد
سهیل عربی، عکاس، وبلاگ نویس و فعال مدنی، آذرماه سال ۹۲ توسط سپاه پاسداران بازداشت شد. حکم صادره علیه او، که در ابتدا به اتهام «سبالنبی و توهین به مقدسات» به اعدام محکوم شده بود، پس از مدتی توسط یکی از شعبات دیوان عالی کشور نقض شد. او پس از اعاده دادرسی و نقض حکم، به ۷ سال و نیم حبس محکوم شد. او میبایست ضمن گذراندن هفت سال و نیم زندان، برای حذف مجازات اعدام و اثبات ندامت خود، باید ۱۳ جلد کتاب در حوزه دینشناسی، مذهبشناسی و رفع شبهات دینی بخواند. در مرحله دوم باید از هر کتاب ۵ تا ۱۰ صفحه خلاصه تهیه کند. او همچنین در تماس با مؤسسه «در راه حق» و «پژوهشکده امام خمینی» باید پاسخ شبهات خود را بگیرد و پرسش و پاسخها را به صورت مکتوب به دادگاه ارائه کند. او همچنین باید مقالهای با موضوع دین یا مذهبشناسی تهیه و برای نوشتن آن به ۵ تا ۱۰ کتاب رجوع کند. او باید طی دو سال و هر سه ماه یک بار گزارش تحقیقات خود را به دادگاه ارائه کند تا پس از اثبات پشیمانی اش برای دادگاه و تغییر در رفتارش از مجازات اعدام نجات یابد
رسانههای حکومتی، به سهیل اتهام تجاوز به «عنف» نیز میزدند
با یادی از جولیان آسانژ بنیانگذار ویکیلیکس
او مجددا در مهرماه سال ۹۸ به غیر از محکومیت قبلی، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی احمدزاده، به ۳ سال دیگر زندان و تبعید به برازجان محکوم شد
فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی، در روز دوشنبه، ۳۱ تیر ۱۳۹۸ به «جرم دادخواهی» فرزندش بازداشت شد. وی از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق” به ۱ سال حبس تعزیری و به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام و به نفع گروه های معاند نظام” به ۶ ماه حبس و مجموعا به ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد
محمدرضا پورشجری وبلاگنویس، در سال ۱۳۸۹ به اتهام ابراز نظر شخصی در وبلاگ خود، بازداشت و بدون داشتن وکیل محاکمه شد. در دادگاه او به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، «توهین به مقدسات» و «توهین به رهبر» به چهارسال زندان محکوم شد
حسین رونقی با نام مستعار بابک خرمدین در ایران به وبلاگ نویسی میپرداخت؛ وی همچنین در زمینه برنامهنویسی و ساخت وبلاگ و عبور از فیلترینگ تخصص داشته و در زمینه مبارزه با سانسور در فضای سایبری ایران تلاشهای گستردهای انجام داده است
در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ همراه برادرش حسن رونقی ملکی در منزل پدریاش در شهر ملکان در آذربایجان شرقی بازداشت شد. بازداشت برادر وی به خاطر اعمال فشار بر روی وی برای اخذ اعتراف و قبول اتهامات صورت گرفت. رونقی و برادرش در زندان شدیداً تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفتند، تا جایی که بنا بر گفتهٔ خانوادهاش حسن رونقی ملکی در اثر شکنجهها از ناحیه مهرههای پشت گردن آسیب دید. برادر وی یک ماه بعد با قرار وثیقهای ۸۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد
با گذشت ۱۰ ماه از بازداشت حسین رونقی ملکی در بند ۲ الف زندان اوین سرانجام در تاریخ ۱۳ مهر ماه ۱۳۸۹ حکم ۱۵ سال حبس تعزیری برایش از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب صادر و به وی ابلاغ شد و وی به خاطر امتناع از امضای حکم مورد ضرب شتم رئیس دفتر و مأموران همراه قرار گرفت
سرانجام در تاریخ ۵ تیر ۱۳۹۸ پس از تحمل نه سال و شش ماه حبس و با از دست دادن یک کلیه و عفونت مثانه و مشکل پروستات و ستون فقرات به تشخیص پزشکی قانونی بعلت عدم تحمل حبس آزاد شد
وبلاگ نویسانی که ناگهان گم شدند
ماهرخ غلامحسین پور: در جریان یک کار تحقیقاتی به وبلاگ نویسی به اسم «شایگان اسفندیاری» برخوردم، نویسنده وبلاگ گامرون. این اسم واقعی نویسنده نبود. به نظر میرسید دی ماه ۱۳۹۰ بازداشت شده اما هیچ خبری در رسانه ها درباره سرنوشتش منتشر نشده بود. تنها همان ایام سایت مشرق نیوز نوشته بود: « «عامل راه اندازى وبلاگ ضداسلامى «گ-ن» در بندرعباس شناسایى و دستگیر شد. بخشى از اقدامات وى شامل توهین به مقدسات اسلام، نظام و مسؤولان عالى، اهانت در قالب متن، کاریکاتور، عکس مونتاژ و انتشار کتاب «سفر به آخرت» با مضمون اهانت به حضرت امام (ره) بوده است. مشارالیه با نام مستعار «شایگان اسفندیارى» ارتباط نزدیکی با رسانههای ضد انقلاب و بیگانه برقرار کرده بود.» سیام شهریورماه سال ۱۳۹۱ نیز صفحه فیس بوک «شایگان اسفندیاری» با مطلبی متفاوت از نوشته های سابقش بروز شد. از آن پس تاکنون هیچ خبری درباره آزادی، محاکمه و مجازات وی منتشر نشده است
روز ٢٨ خرداد ١٣٨٨ سخی ریگی، وبلاگ نویس بلوچ، وقتی ۳۱ سال داشت در زاهدان بازداشت شد و با اتهاماتی از جمله «نشر اکاذیب» و «اقدام علیه امنیت ملی» در دادگاهی که جزئیات آن هرگز اعلام نشد به ۲۰ سال حبس در تبعید محکوم شد
سخی ریگی در وبلاگیپ شخصی خود اخبار مردم بلوچستان و وضعیت زندانیان بلوچ را بیان میکرد
او در نامهای از زندان تاکید کرد که حکم بیست سال زندان تنها به خاطر کامنت فردی ناشناس برایش صادر شده است
او در نامه خود نوشت: «بازجوها برای کاستن و شگفتی بازداشت من به یک نظر در وبلاگ استناد کردند، فردی ناشناس که مطمئن نیستم به جز بازجوها کسی آن را خوانده باشد، خود آن نظر کپی مطالبی بود که قبلا در صفحههای دیگر آمده بود و بعد بابت آن نظر در جلب متعدد بازجویی به شدیدترین صورت مرا شکنجه کردند که بگویم آن نظر دهنده چه کسی بود، حاضر بودم تمام گناهان مردم شهر را به گردن بگیرم تا شکنجه متوقف شود اما نمیدانستم نظر دهنده کیست
وی در ادامه نوشت: به من بابت همان نظر اتهام محاربه و افشای اسرار طبقهبندی شده را وارد کردند و در نهایت به جرم داشتن همان وبلاگ ساده به ۲۰ سال زندانِ در تبعید به اهواز محکوم شدم
محمد مرزیه٬ دادستان وقت زاهدان٬ انتشار مطالبی درباره بازداشت و اعدام یعقوب مهرنهاد، وبلاگ نویس بلوچی که اعدام شده بود را از اتهامات اصلی سخی ریگی عنوان کرده بود
یعقوب مهرنهاد ، متولد ۱۳۵۸ در استان بلوچستان و دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران بود. فعالیت مدنی و وبلاگ نویسی از جمله اهم فعالیتهای وی بود. آقای مهرنهاد که خود در استان محروم و توسعه نیافته بلوچستان میزیست و از نزدیک با دردها و مشکلات موجود در جامعه آشنا بود تلاش داشت تا با فعالیتهای فرهنگی، انجام سخنرانی و مقاله نویسی و انتقاد از حاکمان و مسئولان جمهوری اسلامی شرایط ناعادلانه موجود را تغییر بدهد
یعقوب مهرنهاد با تاسیس یک نهاد غیر انتفاعی به نام “انجمن جوانان صدای عدالت” تلاش میکرد تا در چهار چوب قوانین جمهوری اسلامی فعالیتهای مسالمت آمیز مدنی خود در جهت آگاهی بخشی به مردم و پرسشگری از مسوولان را گسترش دهد. او تصور میکرد که میتواند با استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی مطالبات مدنی و قانونی شهروندان را از دولتمردان به تدریج پیگیری کند. اما آستانه تحمل مقامات جمهوری اسلامی بسیار کمتر از آنی بود که یعقوب فکر میکرد. آقای مهر نهاد چندین بار به خاطر همین فعالیتهای قانونی خود دستگیر و بعد از مدتی کوتاه آزاد شده بود. وی آخرین بار در اردیبهشت سال ۱۳۸۶ بدون دلیل در زاهدان مجددا بازداشت شد و پس از مدت کوتاهی به سرعت به اتّهام “محاربه و فساد فی الارض” از طریق راه اندازی تشکل مدنی و وبلاگ نویسی به اعدام محکوم گشت. حکم بدوی اعدام وی، در کمتر از ۲۰ روز در دیوان عالی کشور تایید شد بدون آنکه متهم بتواند به حکم صادره اعتراض کند و بدین ترتیب یک جوان بلوچ، تحصیل کرده و روزنامه نگار در سنّ ۳۲ سالگی٬ ۱۶ مرداد ۱۳۸۷ در زندان زاهدان به دار آویخته شد
خبرنامه اميرکبير: در آخرين ملاقات يعقوب ميرنهاد با يکی از اقوامش٬ آثار شکنجه بر سر، صورت و بدن وی آشکار بوده و وی به شدت دچار کاهش وزن شده بوده است. اعضای خانواده يعقوب مهرنهاد معتقد هستند که حکم حقيقی دادگاه، حکم اعدام نبوده و احتمالا در اثر شکنجه و ضرب شتم يعقوب، مشکلی برای وی پيش آمده و برای سرپوش گذاشتن بر اين ماجرا اين حکم صادر شده است تا با يک صحنه نمايشی اعدام در محوطه زندان از افشای شکنجه های وارده بر يعقوب جلوگيری شود
هر چند که پروندهسازی برای وبلاگنویسان و مجازاتهای سنگین، فیلترینگ گسترده، قطع اینترنت و اعمال محدودیتهای رسمی در دسترسی به اینترنت پرسرعت، تاثیر زیادی در افول وبلاگستان داشتند، اما نتوانسته فریاد آزادیخواهی مردم را خاموش کند٬ تنها شیوه مبارزه را تغییر داده. مبارزان ایرانی همچنان از فعالترین کاربران شبکههای اجتماعیاند و حضوری فعال در جهان مجازی دارند