الگویی برای جهانیان!!!
خشم دوستداران حیوانات از یک دامپزشک را یادتان هست؟ البته خشم که چه عرض کنم، دشنام ها و ناسزاها و توهین ها!!!
یادتان هست چگونه احساساتشان جریحه دار شده بود؟!!! این دامپزشک پس از اینکه یک ماه این بچه گربه در کلینیکش (نه پناهگاه) مانده بود و منتطر شد تا دوستداران با احساس حیوانات در ایران سرپرستی این گربه را قبول کنند، سرانجام در فیسبوکش چنین نوشت:
که کمتر از سه روز، یک نفر اعلام آمادگی برای پذیرش این بچه گربه کرد!!!
١٨٤ نفر اظهار نظر کردند ( اغلب توهین و ناسزا! ) و ٦٥ نفر آن را به اشتراک گذاشتند که دیگران هم بخوانند و دشنام دهند!!!
و دو نفر هم اعلام کردند که همه (؟!!!) گربه های دکتر را قبول می کنند!!!
دو سه هفته پس از آن دکتر معماریان از دوستداران حیوانات در ایران، خواهش کرد برای نگهداری از گربه ای ٥ ماهه که مبتلا به panleukopenia بود و نیاز به درمان مرتب و به موقع داشت سریعا تماس بگیرند تا شانس زنده ماندن داشته باشد...
١٦ نفر اظهار نظر کردند که البته بیشتر راجع به بیماری گربه اطلاعات می خواستند که مبادا خرج بیخود برایش کنند!!! و تنها ٥ نفر هم آن را به اشتراک گذاشتند!!!
البته این بار، آقای دکتر برای اینکه احساسات هموطنان حیوان دوست جریحه دار نشه!!! صحبتی از دوران طلایی نکردند و بنابراین کسی حاضر نشد سرپرستی این گربه را قبول کند و خبری هم از جنابانی که حاضر بودند همه گربه ها را به سرپرستی قبول کنند نشد!!! گربه ی بی پناه و بیمار ما پس از ٨ روز، از دنیا رفت...
اما!!! اما غرض از یادآوری این داستان!!!
امروز در فیسبوک جامعه حیوان دوستان ایرانی یک گربه ٩ ماهه ایرانی که پشم هایش را کوتاه کردند، واکسن هاش هم زدند، شپش زدایی کردنش، قرص انگل هم بهش دادند، قارچ هاشو درمان کردند، عقیمش هم کردند و شناسنامه هم براش گرفتند و صد البته سالمه سالم هم هست ( دیگه مرگ می خوای برو گیلان!!!) آماده واگذاری بود...
٤ ساعت پیش اعلام واگذاری کردند و یک ساعت هم طول نکشید که یکی از حامیان حیوانات سرپرستی او را قبول کرد!!!
همین!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
خشم دوستداران حیوانات از یک دامپزشک را یادتان هست؟ البته خشم که چه عرض کنم، دشنام ها و ناسزاها و توهین ها!!!
یادتان هست چگونه احساساتشان جریحه دار شده بود؟!!! این دامپزشک پس از اینکه یک ماه این بچه گربه در کلینیکش (نه پناهگاه) مانده بود و منتطر شد تا دوستداران با احساس حیوانات در ایران سرپرستی این گربه را قبول کنند، سرانجام در فیسبوکش چنین نوشت:
که کمتر از سه روز، یک نفر اعلام آمادگی برای پذیرش این بچه گربه کرد!!!
١٨٤ نفر اظهار نظر کردند ( اغلب توهین و ناسزا! ) و ٦٥ نفر آن را به اشتراک گذاشتند که دیگران هم بخوانند و دشنام دهند!!!
و دو نفر هم اعلام کردند که همه (؟!!!) گربه های دکتر را قبول می کنند!!!
دو سه هفته پس از آن دکتر معماریان از دوستداران حیوانات در ایران، خواهش کرد برای نگهداری از گربه ای ٥ ماهه که مبتلا به panleukopenia بود و نیاز به درمان مرتب و به موقع داشت سریعا تماس بگیرند تا شانس زنده ماندن داشته باشد...
١٦ نفر اظهار نظر کردند که البته بیشتر راجع به بیماری گربه اطلاعات می خواستند که مبادا خرج بیخود برایش کنند!!! و تنها ٥ نفر هم آن را به اشتراک گذاشتند!!!
البته این بار، آقای دکتر برای اینکه احساسات هموطنان حیوان دوست جریحه دار نشه!!! صحبتی از دوران طلایی نکردند و بنابراین کسی حاضر نشد سرپرستی این گربه را قبول کند و خبری هم از جنابانی که حاضر بودند همه گربه ها را به سرپرستی قبول کنند نشد!!! گربه ی بی پناه و بیمار ما پس از ٨ روز، از دنیا رفت...
اما!!! اما غرض از یادآوری این داستان!!!
امروز در فیسبوک جامعه حیوان دوستان ایرانی یک گربه ٩ ماهه ایرانی که پشم هایش را کوتاه کردند، واکسن هاش هم زدند، شپش زدایی کردنش، قرص انگل هم بهش دادند، قارچ هاشو درمان کردند، عقیمش هم کردند و شناسنامه هم براش گرفتند و صد البته سالمه سالم هم هست ( دیگه مرگ می خوای برو گیلان!!!) آماده واگذاری بود...
٤ ساعت پیش اعلام واگذاری کردند و یک ساعت هم طول نکشید که یکی از حامیان حیوانات سرپرستی او را قبول کرد!!!
همین!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر