گربههای بازیگوش که آرامش را از اهالی ساختمانی در شمالغرب تهران گرفته بودند با دستور قاضی از خانه زن تنها اخراج شدند.
به گزارش همشهری، مهرماه سالجاری اهالی ساختمانی در شمالغرب پایتخت شکایتنامهای تنظیم کردند مبنی بر اینکه گربههای همسایه آرامش را از آنها گرفته اند. بعد از تهیه این شکایتنامه، مدیر ساختمان راهی دادسرای ناحیه ۲ تهران شد و خواست که به شکایتش رسیدگی شود.
او به بازپرس گفت: ۶ماه است که زن میانسالی به ساختمان ما آمده و آپارتمانی را اجاره کرده است.
او ۸ گربه دارد که مرتب صدای آنها را میشنویم. وی ادامه داد: گربه های او یک دفعه، نیمههای شب با هم دعوا و سر و صدا میکنند در حالی که در آن زمان بقیه ساکنان ساختمان مشغول استراحت هستند و این سرو صداها باعث وحشت آنها میشود. من نیز بهعنوان مدیر ساختمان بارها به او تذکر دادم و به او گفتم که آپارتمان جای نگهداری حیوانات نیست. اما او هربار عذرخواهی کرد و به من قول داد که به زودی گربههایش را به باغ شوهرخواهرش میبرد اما تا حالا اعتراضهای ما بیفایده بوده و او به وعدهاش عمل نکرده است. از سوی دیگر این گربهها مرتب در راهروی ساختمان سرگردان هستند و نه تنها باعث آلودگی میشوند و همهجا را کثیف میکنند بلکه برخی از بچهها و همسایهها به شدت از گربه وحشت دارند و از ترسشان جرأت نمیکنند از خانه بیرون بیایند.
اخراج گربهها
اظهارات مدیر ساختمان کافی بود تا قاضی دستور احضار زن میانسال به دادسرا را صادر کند. این زن وقتی در برابر بازپرس قرار گرفت، چنین گفت: همسرم سالها پیش فوت کرد و در آخرین سال زندگیاش برایم گربهای خرید که آن را در خانهمان نگه میداشتیم. بعد از فوت همسرم، نزد مادرم رفتم و مدتی همراه او زندگی میکردم، تا اینکه چند وقت پیش مادرم فوت کرد و من بیشتر تنها شدم و برای همین چند گربه دیگر هم خریدم.
وی ادامه داد: ۶ ماه است که به ساختمان جدید آمدم و در این مدت همسایهها مرتب نسبت به سروصدای گربههایم اعتراض میکنند. از سوی دیگر من به این گربهها عادت کردهام و نمیتوانم بدون آنها زندگی کنم. نمیدانم چرا آنها از گربه متنفر هستند! بعد از اظهارات زن میانسال قاضی دستور اخراج گربهها را از آپارتمان صادر کرد و زن میانسال قول داد که ظرف یک هفته همه گربههایش را به باغ شوهر خواهرش ببرد.
موندم از این "برخی از بچهها و همسایهها" که "به شدت از گربه وحشت دارند و از ترسشان جرأت نمیکنند از خانه بیرون بیایند" ولی از تماشای سربریدن حیوانات در مراسم گوناگون ککشان هم نمی گزد!!!
و یا صدای وقت و بی وقت اذان و بلندگوهای مساجد و طبل و سنج عزاداران مردگان ١٤٠٠ سال پیش عربستان، باعث سلب آسایش آنها نمی شود؟
حاضرند صبح سحر از خواب ناز بیدار شوند تا به تماشای مراسم اعدام بروند و تماشای مرگ انسان ها باعث وحشت شان نمی شود؟
صدای ساخت و سازهای شبانه و ریختن انبوهی از آجر و تیرآهن روی زمین، باعث وحشت آنها نمی شود و بجایی شکایت نمی برند زیرا هيچ قانونی برای ممنوعيت ساخت و سازهای شبانه که موجب سلب آسايش شهروندان می شود، وجود ندارد!!!
صدای اره برقی، هنگام کشتار شبانه درختان، آن ها را آزار نمی دهد هیچ، جیکشون هم در نمی آد!!!
سر و صدای موتورسیکلت ها در ساعت پایانی شب و صدای بوق ماشین همسایه، بجای پیاده شدن و زنگ درب خانه را زدن و یا هنگام خداحافظی، باعث سلب آسایش شان نمی شود؟
و خلاصه صدها صدای گوشخراش و آزار دهنده دیگر، باعث سلب آسایش شان نمی شود ولی صدای چند تا گربه باعث وحشت آنها می شود؟!!
دیواری کوتاه تر از دیوار یک زن تنها که همدمی جز چند تا گربه نداره پیدا نکردند؟ بنازم به این معرفت و مردانگی!!!
این هم فیلم زنی در روسیه که در آپارتمانی کوچک، به ١٣٠ گربه پناه داده و خوشبختانه این بانو، همسایه های مومن و مسلمان با فرهنگ ٢٥٠٠ ساله، به اضافه ١٤٠٠ سال اسلام ناب محمدی هم ندارد که به قاضی شکایت کنند!!!
به گزارش همشهری، مهرماه سالجاری اهالی ساختمانی در شمالغرب پایتخت شکایتنامهای تنظیم کردند مبنی بر اینکه گربههای همسایه آرامش را از آنها گرفته اند. بعد از تهیه این شکایتنامه، مدیر ساختمان راهی دادسرای ناحیه ۲ تهران شد و خواست که به شکایتش رسیدگی شود.
او به بازپرس گفت: ۶ماه است که زن میانسالی به ساختمان ما آمده و آپارتمانی را اجاره کرده است.
او ۸ گربه دارد که مرتب صدای آنها را میشنویم. وی ادامه داد: گربه های او یک دفعه، نیمههای شب با هم دعوا و سر و صدا میکنند در حالی که در آن زمان بقیه ساکنان ساختمان مشغول استراحت هستند و این سرو صداها باعث وحشت آنها میشود. من نیز بهعنوان مدیر ساختمان بارها به او تذکر دادم و به او گفتم که آپارتمان جای نگهداری حیوانات نیست. اما او هربار عذرخواهی کرد و به من قول داد که به زودی گربههایش را به باغ شوهرخواهرش میبرد اما تا حالا اعتراضهای ما بیفایده بوده و او به وعدهاش عمل نکرده است. از سوی دیگر این گربهها مرتب در راهروی ساختمان سرگردان هستند و نه تنها باعث آلودگی میشوند و همهجا را کثیف میکنند بلکه برخی از بچهها و همسایهها به شدت از گربه وحشت دارند و از ترسشان جرأت نمیکنند از خانه بیرون بیایند.
اخراج گربهها
اظهارات مدیر ساختمان کافی بود تا قاضی دستور احضار زن میانسال به دادسرا را صادر کند. این زن وقتی در برابر بازپرس قرار گرفت، چنین گفت: همسرم سالها پیش فوت کرد و در آخرین سال زندگیاش برایم گربهای خرید که آن را در خانهمان نگه میداشتیم. بعد از فوت همسرم، نزد مادرم رفتم و مدتی همراه او زندگی میکردم، تا اینکه چند وقت پیش مادرم فوت کرد و من بیشتر تنها شدم و برای همین چند گربه دیگر هم خریدم.
وی ادامه داد: ۶ ماه است که به ساختمان جدید آمدم و در این مدت همسایهها مرتب نسبت به سروصدای گربههایم اعتراض میکنند. از سوی دیگر من به این گربهها عادت کردهام و نمیتوانم بدون آنها زندگی کنم. نمیدانم چرا آنها از گربه متنفر هستند! بعد از اظهارات زن میانسال قاضی دستور اخراج گربهها را از آپارتمان صادر کرد و زن میانسال قول داد که ظرف یک هفته همه گربههایش را به باغ شوهر خواهرش ببرد.
موندم از این "برخی از بچهها و همسایهها" که "به شدت از گربه وحشت دارند و از ترسشان جرأت نمیکنند از خانه بیرون بیایند" ولی از تماشای سربریدن حیوانات در مراسم گوناگون ککشان هم نمی گزد!!!
و یا صدای وقت و بی وقت اذان و بلندگوهای مساجد و طبل و سنج عزاداران مردگان ١٤٠٠ سال پیش عربستان، باعث سلب آسایش آنها نمی شود؟
حاضرند صبح سحر از خواب ناز بیدار شوند تا به تماشای مراسم اعدام بروند و تماشای مرگ انسان ها باعث وحشت شان نمی شود؟
صدای ساخت و سازهای شبانه و ریختن انبوهی از آجر و تیرآهن روی زمین، باعث وحشت آنها نمی شود و بجایی شکایت نمی برند زیرا هيچ قانونی برای ممنوعيت ساخت و سازهای شبانه که موجب سلب آسايش شهروندان می شود، وجود ندارد!!!
صدای اره برقی، هنگام کشتار شبانه درختان، آن ها را آزار نمی دهد هیچ، جیکشون هم در نمی آد!!!
و خلاصه صدها صدای گوشخراش و آزار دهنده دیگر، باعث سلب آسایش شان نمی شود ولی صدای چند تا گربه باعث وحشت آنها می شود؟!!
دیواری کوتاه تر از دیوار یک زن تنها که همدمی جز چند تا گربه نداره پیدا نکردند؟ بنازم به این معرفت و مردانگی!!!
این هم فیلم زنی در روسیه که در آپارتمانی کوچک، به ١٣٠ گربه پناه داده و خوشبختانه این بانو، همسایه های مومن و مسلمان با فرهنگ ٢٥٠٠ ساله، به اضافه ١٤٠٠ سال اسلام ناب محمدی هم ندارد که به قاضی شکایت کنند!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر