رشادت یک نوجوان پاکستانی سبب نجات جان دهها دانشآموز شد. اعتزاز حسن، نوجوان ۱۵ ساله، با جلوگیری از ورود یک تروریست مجهز به جلیقه انفجاری از یک فاجعه انسانی جلوگیری کرد، اما خود در این حادثه جان باخت.
دویچه ویله: اعتزاز حسن، در روزی که دوستان خود را از مرگ نجات داد، دیر به مدرسه رسیده بود. او باید به همراه دو همکلاسی خود ساعت اول درس را به عنوان تنبیه در جلوی درب مدرسه سپری میکرد. اعتزاز حسن، نوجوان پانزده سالهای از اهالی منطقه هنگو در ولایت خیبر پختونخوا در پاکستان بود.
اعتزاز در حالی که با دوستانش در انتظار پایان تنبیه یکساعته خود بود متوجه مردی حدود ۲۰ تا ۲۵ ساله میشود که یونیفورم مدرسه به تن دارد، اما ناشناس به نظر میرسد.
نوجوانان کنجکاو متوجه کابل و سیمهایی میشوند که مرد در زیر لباس خود حمل میکرده و میبینند که او میخواهد وارد مدرسهی آنها شود. در این زمان حدود ۲ هزار دانشآموز در مدرسهی "ابراهیمزی" به سر میبردند.
اعتزاز و دوستانش مطمئن میشوند که وی قصد بدی دارد و این کابلها بخشی از جلیقه انفجاری این تروریست است. دو دوست اعتزاز به سرعت از محل میگریزند، اما اعتزار که در مقایسه با همکلاسیهایش نوجوانی تنومند به حساب میآمد، تصمیم میگیرد که مانع از ورود این تروریست به مدرسه شود.
نخست درگیری لفظی و سپس درگیری فیزیکی میان اعتزاز و عامل انتحاری رخ میدهد. شاهدان عینی میگویند که اعتزاز با پرتاب سنگ به این مرد میخواسته او را فراری دهد، اما سرانجام برای متوقف کردن کامل وی، اعتزاز خودش را به روی مرد میاندازد و در این لحظه فرد مهاجم جلیقه انفجاری خود را منفجر میکند.
موج انفجار حیاط مدرسه را تکان میدهد و پنجرههای اطراف همه شکسته میشوند. مرد تروریست پس از انفجار درجا کشته میشود، اما اعتزاز پس از مدتی در بیمارستان جان میبازد.
نجات جان دهها دانشآموز
به گفته ماموران پلیس، فرد مهاجم حدود ۶ کیلوگرم ماده انفجاری با خود به همراه داشته است. "لشکر جنگوی" پاکستان که سازمانی اسلامگرا و تندرو است مسئولیت این حمله تروریستی را بر عهده گرفته است.
به گفته مقامات پلیس پاکستان اگر بمب در درون ساختمان مدرسه منفجر شده بود، فاجعهای رخ میداد و شمار قربانیان بسیار زیاد میشد.
مسئولان امنیتی پاکستان تصریح میکنند: «رشادت اعتزاز سبب نجات جان تعداد بسیار زیادی شده است.»
واکنش افکار عمومی در پاکستان
حمله تروریستی در هنگو به ظاهر همچون دهها عملیات تروریستی دیگر است که هر هفته در پاکستان بوقوع میپیوند. اما پس از این حادثه ناگهان توجه شبکههای خبری پاکستان به پسری جلب شد که همچون ملاله یوسفزی در مقابل تروریستها یکتنه ایستاده و جان خود را فدای دوستانش کرد.
ملاله یوسفزی به خاطر دفاع از حق دختران برای تحصیل مورد سوء قصد گروه طالبان قرار گرفت و به شدت از ناحیه سر آسیب دید. ملاله به نماد مبارزه علیه افراطگری و دفاع از حقوقزنان و دختران تبدیل شد. او تا کنون چندین جایزه حقوقبشری دریافت کرده است.
نسیم زهرا، یکی از مجریان سرشناس تلویزیون پاکستان خواستار اعطای نشان رشادت به اعتزاز حسن شد. وی از اعتزاز به عنوان "شهید" یاد کرد.
دیگر رسانههای پاکستان نیز از اعتزاز به عنوان الگوی مبارزه علیه تروریسم یاد کردهاند. با توجه به ماجرای اعتزاز برخی از سیاستمداران پاکستانی مذاکره با اسلامگرایانی که از "حمله به مدرسه و کشتن کودکان و نوجوانان ابایی ندارند"، را مجاز نمیدانند.
مجاهد علی حسن، پدر اعتزاز که برای خاکسپاری فرزندش از امارات به پاکستان بازگشته، گفت: «من برای عزاداری پسرم به پاکستان باز نگشتهام، بلکه برای شادی نجات جان دهها نفری که در مدرسه بودهاند باز گشتهام.»
پدر اعتزاز که برای تامین معاش خانواده در امارات متحده کارگری میکند، افزود: «من به شجاعت پسرم افتخار میکنم. اما متعجبم که تا کنون هیچ یک از مقامات دولتی پاکستان به خانوادهی ما اعتنایی نکردهاند.»
مدیر مدرسه "ابراهیمزی" نیز سکوت وبیاعتنایی مسئولان دولتی به خانواده اعتزاز حسن را یک "رسوایی" خواند.
مداسیر بنگاش: پسر عموی من می خواست دکتر شود ولی خواست خدا این نبود...
دویچه ویله: اعتزاز حسن، در روزی که دوستان خود را از مرگ نجات داد، دیر به مدرسه رسیده بود. او باید به همراه دو همکلاسی خود ساعت اول درس را به عنوان تنبیه در جلوی درب مدرسه سپری میکرد. اعتزاز حسن، نوجوان پانزده سالهای از اهالی منطقه هنگو در ولایت خیبر پختونخوا در پاکستان بود.
اعتزاز در حالی که با دوستانش در انتظار پایان تنبیه یکساعته خود بود متوجه مردی حدود ۲۰ تا ۲۵ ساله میشود که یونیفورم مدرسه به تن دارد، اما ناشناس به نظر میرسد.
نوجوانان کنجکاو متوجه کابل و سیمهایی میشوند که مرد در زیر لباس خود حمل میکرده و میبینند که او میخواهد وارد مدرسهی آنها شود. در این زمان حدود ۲ هزار دانشآموز در مدرسهی "ابراهیمزی" به سر میبردند.
اعتزاز و دوستانش مطمئن میشوند که وی قصد بدی دارد و این کابلها بخشی از جلیقه انفجاری این تروریست است. دو دوست اعتزاز به سرعت از محل میگریزند، اما اعتزار که در مقایسه با همکلاسیهایش نوجوانی تنومند به حساب میآمد، تصمیم میگیرد که مانع از ورود این تروریست به مدرسه شود.
نخست درگیری لفظی و سپس درگیری فیزیکی میان اعتزاز و عامل انتحاری رخ میدهد. شاهدان عینی میگویند که اعتزاز با پرتاب سنگ به این مرد میخواسته او را فراری دهد، اما سرانجام برای متوقف کردن کامل وی، اعتزاز خودش را به روی مرد میاندازد و در این لحظه فرد مهاجم جلیقه انفجاری خود را منفجر میکند.
موج انفجار حیاط مدرسه را تکان میدهد و پنجرههای اطراف همه شکسته میشوند. مرد تروریست پس از انفجار درجا کشته میشود، اما اعتزاز پس از مدتی در بیمارستان جان میبازد.
نجات جان دهها دانشآموز
به گفته ماموران پلیس، فرد مهاجم حدود ۶ کیلوگرم ماده انفجاری با خود به همراه داشته است. "لشکر جنگوی" پاکستان که سازمانی اسلامگرا و تندرو است مسئولیت این حمله تروریستی را بر عهده گرفته است.
به گفته مقامات پلیس پاکستان اگر بمب در درون ساختمان مدرسه منفجر شده بود، فاجعهای رخ میداد و شمار قربانیان بسیار زیاد میشد.
مسئولان امنیتی پاکستان تصریح میکنند: «رشادت اعتزاز سبب نجات جان تعداد بسیار زیادی شده است.»
واکنش افکار عمومی در پاکستان
حمله تروریستی در هنگو به ظاهر همچون دهها عملیات تروریستی دیگر است که هر هفته در پاکستان بوقوع میپیوند. اما پس از این حادثه ناگهان توجه شبکههای خبری پاکستان به پسری جلب شد که همچون ملاله یوسفزی در مقابل تروریستها یکتنه ایستاده و جان خود را فدای دوستانش کرد.
ملاله یوسفزی به خاطر دفاع از حق دختران برای تحصیل مورد سوء قصد گروه طالبان قرار گرفت و به شدت از ناحیه سر آسیب دید. ملاله به نماد مبارزه علیه افراطگری و دفاع از حقوقزنان و دختران تبدیل شد. او تا کنون چندین جایزه حقوقبشری دریافت کرده است.
نسیم زهرا، یکی از مجریان سرشناس تلویزیون پاکستان خواستار اعطای نشان رشادت به اعتزاز حسن شد. وی از اعتزاز به عنوان "شهید" یاد کرد.
دیگر رسانههای پاکستان نیز از اعتزاز به عنوان الگوی مبارزه علیه تروریسم یاد کردهاند. با توجه به ماجرای اعتزاز برخی از سیاستمداران پاکستانی مذاکره با اسلامگرایانی که از "حمله به مدرسه و کشتن کودکان و نوجوانان ابایی ندارند"، را مجاز نمیدانند.
مجاهد علی حسن، پدر اعتزاز که برای خاکسپاری فرزندش از امارات به پاکستان بازگشته، گفت: «من برای عزاداری پسرم به پاکستان باز نگشتهام، بلکه برای شادی نجات جان دهها نفری که در مدرسه بودهاند باز گشتهام.»
پدر اعتزاز که برای تامین معاش خانواده در امارات متحده کارگری میکند، افزود: «من به شجاعت پسرم افتخار میکنم. اما متعجبم که تا کنون هیچ یک از مقامات دولتی پاکستان به خانوادهی ما اعتنایی نکردهاند.»
مدیر مدرسه "ابراهیمزی" نیز سکوت وبیاعتنایی مسئولان دولتی به خانواده اعتزاز حسن را یک "رسوایی" خواند.
مداسیر بنگاش: پسر عموی من می خواست دکتر شود ولی خواست خدا این نبود...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر