مادر سایه عامل اصلی مرگ دخترش را سرکنسول ایران در فرانکفورت میداند. او به دویچهوله میگوید: «شاید برخی تصور کنند که دخترم سرطان داشت و بالاخره فوت میکرد. اما من این طور فکر نمیکنم. دختر من در آلمان تحت درمان قرار داشت و اگر کارشکنیهای سرکنسول ایران در فرانکفورت نبود، حتما حالا زنده بود.»
زمستان سال گذشته (۱۳۹۲) روند درمان سایه زیر نظر پزشکان آلمانی و با پیگیریهای "انجمن حمایت از بیماران سرطانی ایران- آلمان" آغاز شد. پیش از آن، بیماری او از سوی پزشکان در ایران تحت درمان قرار گرفته بود، اما به خاطر مشکلات دارویی ناشی از تحریمها و همچنین نیاز به پیوند مغز استخوان، بنا شد تا او به همراه پدر و مادرش به کشور آلمان اعزام شود.
با انتقال این خانواده به آلمان، روند درمان آغاز شد اما مدت زمان زیادی نگذشت که مسئولان بیمارستان از بیمه نبودن سایه خبر دادند.
پدر سایه پیش از این به دویچهوله گفته بود: «وقتی که ما وارد آلمان شدیم، از آنجا که حال سایه بسیار بد بود، خیلی سریع او را در بیمارستانی در فرانکفورت بستری کردند و درمان آغاز شد. چند روزی که از مراحل اولیه درمان گذشت، از طرف بیمارستان به من گفتند باید مدارکم را که شامل بیمه هم بود به آنها تحویل بدهم. من هم گفتم که من در استخدام مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت هستم و آنها باید تا به حال تمام کارهای اداری مرا انجام داده باشند، اما گویا من را بیمه نکرده بودند.»
پس از رسانهای شدن وضعیت "سایه مقدسی"، شخصی از سوی آموزش و پرورش برای رسیدگی به وضعیت این خانواده به آلمان فرستاده شد. با پیگیریهای این فرد و صحبت با کنسولگری ایران در فرانکفورت، بالاخره با گذشت چند ماه از توقف درمان، معالجات از سرگرفته شد اما در نهایت سایه که جزو دانشآموزان نخبه در ایران بود، جانش را از دست داد.
مادر سایه پس از فوت دخترش میگوید: «من دخترم را از دست دادم. هر کسی که فرزندی داشته باشد، میداند که این داغ چقدر سخت است. اما بیش از همه خشمگین هستم. من و همسرم امروز ظهر همراه جسد دخترمان به ایران بازمیگردیم. در ایران باید پیگیر مسئول مرگ دخترم باشند. من با دستور رئیس جمهور به آلمان آمدم و از ایشان درخواست کمک دارم. در ایران باید به قصوری که کنسولگری ایران در فرانکفورت انجام داد، رسیدگی شود.»
روند درمانی سایه پس از گذشت مدت زمان کوتاهی از ورودش به آلمان به خاطر نداشتن بیمه از سوی بیمارستان متوقف شده بود. به گفته پدر سایه، کنسولگری ایران در فرانکفورت از بیمه کردن این خانواده با وجود اینکه پدر سایه در مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت مشغول به کار بود، خودداری کرده بود.
پدر و مادر سایه مسئول کوتاهی در بیمه نشدن به موقع و متوقف شدن مراحل درمان دخترشان را که در نهایت منجر به مرگ وی شد را، سرکنسول ایران در فرانکفورت میدانند.
پدر سایه نیز معتقد است، فرزندش به خاطر کارشکنیها و تعلل کنسولگری ایران در فرانکفورت جانش را از دست داده است. او همچنین از پیگرد قانونی در رابطه با کارشکنی کنسولگری ایران خبرداده است و گفته که این ماجرا را از سوی مسئولان در ایران پیگیری خواهد کرد.
با توجه به اظهارات پدر و مادر سایه، صحبتهای سرکنسول ایران در فرانکفورت و دستور رئیس جمهوری ایران که کسی آن را به صورت کتبی هیچگاه ندیده، به راستی مسئولیت مرگ سایه به عهده چه کسی است؟
مسئولیت مرگ سایه به عهده چه کسی است؟ مسئولیت مرگ سایه در وهله ی اول به گردن دکترهای پست و بی وجدان و مسولان پول پرست و بی شرف بیمارستان آلمانی است که بخاطر پول٬ درمان یک بیمار سرطانی را متوقف کردند...
زمستان سال گذشته (۱۳۹۲) روند درمان سایه زیر نظر پزشکان آلمانی و با پیگیریهای "انجمن حمایت از بیماران سرطانی ایران- آلمان" آغاز شد. پیش از آن، بیماری او از سوی پزشکان در ایران تحت درمان قرار گرفته بود، اما به خاطر مشکلات دارویی ناشی از تحریمها و همچنین نیاز به پیوند مغز استخوان، بنا شد تا او به همراه پدر و مادرش به کشور آلمان اعزام شود.
با انتقال این خانواده به آلمان، روند درمان آغاز شد اما مدت زمان زیادی نگذشت که مسئولان بیمارستان از بیمه نبودن سایه خبر دادند.
پدر سایه پیش از این به دویچهوله گفته بود: «وقتی که ما وارد آلمان شدیم، از آنجا که حال سایه بسیار بد بود، خیلی سریع او را در بیمارستانی در فرانکفورت بستری کردند و درمان آغاز شد. چند روزی که از مراحل اولیه درمان گذشت، از طرف بیمارستان به من گفتند باید مدارکم را که شامل بیمه هم بود به آنها تحویل بدهم. من هم گفتم که من در استخدام مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت هستم و آنها باید تا به حال تمام کارهای اداری مرا انجام داده باشند، اما گویا من را بیمه نکرده بودند.»
پس از رسانهای شدن وضعیت "سایه مقدسی"، شخصی از سوی آموزش و پرورش برای رسیدگی به وضعیت این خانواده به آلمان فرستاده شد. با پیگیریهای این فرد و صحبت با کنسولگری ایران در فرانکفورت، بالاخره با گذشت چند ماه از توقف درمان، معالجات از سرگرفته شد اما در نهایت سایه که جزو دانشآموزان نخبه در ایران بود، جانش را از دست داد.
مادر سایه پس از فوت دخترش میگوید: «من دخترم را از دست دادم. هر کسی که فرزندی داشته باشد، میداند که این داغ چقدر سخت است. اما بیش از همه خشمگین هستم. من و همسرم امروز ظهر همراه جسد دخترمان به ایران بازمیگردیم. در ایران باید پیگیر مسئول مرگ دخترم باشند. من با دستور رئیس جمهور به آلمان آمدم و از ایشان درخواست کمک دارم. در ایران باید به قصوری که کنسولگری ایران در فرانکفورت انجام داد، رسیدگی شود.»
روند درمانی سایه پس از گذشت مدت زمان کوتاهی از ورودش به آلمان به خاطر نداشتن بیمه از سوی بیمارستان متوقف شده بود. به گفته پدر سایه، کنسولگری ایران در فرانکفورت از بیمه کردن این خانواده با وجود اینکه پدر سایه در مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت مشغول به کار بود، خودداری کرده بود.
پدر و مادر سایه مسئول کوتاهی در بیمه نشدن به موقع و متوقف شدن مراحل درمان دخترشان را که در نهایت منجر به مرگ وی شد را، سرکنسول ایران در فرانکفورت میدانند.
پدر سایه نیز معتقد است، فرزندش به خاطر کارشکنیها و تعلل کنسولگری ایران در فرانکفورت جانش را از دست داده است. او همچنین از پیگرد قانونی در رابطه با کارشکنی کنسولگری ایران خبرداده است و گفته که این ماجرا را از سوی مسئولان در ایران پیگیری خواهد کرد.
با توجه به اظهارات پدر و مادر سایه، صحبتهای سرکنسول ایران در فرانکفورت و دستور رئیس جمهوری ایران که کسی آن را به صورت کتبی هیچگاه ندیده، به راستی مسئولیت مرگ سایه به عهده چه کسی است؟
مسئولیت مرگ سایه به عهده چه کسی است؟ مسئولیت مرگ سایه در وهله ی اول به گردن دکترهای پست و بی وجدان و مسولان پول پرست و بی شرف بیمارستان آلمانی است که بخاطر پول٬ درمان یک بیمار سرطانی را متوقف کردند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر