۱۴۰۳ آبان ۱, سه‌شنبه

۳۰ مهرماه آخرین درس: داستان دنباله‌دار

این داستان دنباله‌دار تا نابودی جمهوری اسلامی و محاکمه‌ی رضا پهلوی خائن٬ آخرین برگ بازی خامنه‌ای٬ ادامه دارد...
آبرو می‌رود ای ابرِ خطاپوش ببار
که به دیوانِ عمل نامه سیاه آمده‌ایم
این روزا توییتر رو که باز می‌کنی یاد داستان پادشاه و لباس جدیدش میفتی! 
یک دلقک بی‌شعوری که باورش شده مردم ایران او را می‌خواهند!!!
خوب اینو که تا حالا بیست بار اعلام کردی و مردم هم محلت نذاشتن؛ از رو نمی‌ری؟! برای خودت احترام قائل نیستی؟!
از استقبال مردم الهام گرفته!
استقبال!!!
هر کسی به نحوی رضاپهلوی رو مسخره و تحقیر می‌کنه!
ولی طرف اینقدر بی‌شخصیت و فرومایه‌ است که چشمش رو به روی همه‌‌ی این بی‌احترامی‌ها، تحقیرها و تمسخرها می‌بنده و با بی‌شرمی و پررویی تمام ادعا می‌کنه که اگه مردم در انتخابات شرکت نکردند دلیلش چند کلیپ بچگانه و دلقک بازی بی‌معنی «سیرک انتخابات» این مسخره بوده!
مرضیه محمودی: شما بخشی از این "ما" نبودی و نیستی.
البته مردم هم پاسخش رو با هشتگ رضا مصادره دادن!

 سکه یک پول شده!
دیگه نه به کنسرت و تاتر دعوتش می‌کنن و نه کسی برای مصاحبه بهش پول می‌ده!
اینور و اونور می‌گرده ببینه کی میاد باهاش مصاحبه کنه!
دست رد به سینه هیچکس نمی‌زنه!
رفته با یه خبرگزاری ژاپنی که شش هزار تا فالوور داره که البته همه‌شون ژاپنی هستن و اصلن نمی‌دونن ایران یه چیز پوشیدنیه یا خوردنیه، مصاحبه کرده!
و پس از اینکه چند پیاله ساکی بالا انداخته، گفته «باور و اعتماد زیادی از سوی مردم به من وجود دارد، پس من هم از این سرمایه سیاسی در جهت مدیریت این گذار برای آنها و رهبری این فرایند استفاده می‌کنم.»
انگارش نه انگاره که خود تنِ لش و مفت‌خور و بدهمه‌چیز، زن هرزه و نفرت‌انگیز و دختران بی‌شعور و خوش‌گذرانش شدن مضحکه مردم!
خط قرمزش انتقامجویی از بسیجی‌ها و شکنجه‌گران و متجاوزان و سپاه پاسداران و دیگر مسوولان دزد و جنایتکار است!
وقتی یه عمر با پول‌های دزدیده شده از مردم ایران مفت‌خوری و خوش‌گذرانی کرده باشی بایدم خط قرمزت انتقام‌جویی باشه!!!
ولی یادت نره... روز انتقام نزدیکه
ما میشیم کابوستون...
پیشاپیش هم قول بخشش و عفو به سپاه رو داده! البته دست پیش رو گرفته که پس نیفته! چون می‌دونه خودش هم خیلی حساب‌ها باید پس بده!
رضا پهلوی: مقصودم علی‌الخصوص نیروهای انتظامی است. ارتش البته، پاسدارا البته، حتا بسیجی‌ها و خیلی از این افراد بارها شده با خود من تماس گرفتن و گفتن ما خودمون دلِ زار داریم ولی آینده‌مون چی می‌شه؟ آیا فردا مردم از ما انتقام خواهند گرفت؟ آیا من تامین جانی خواهم داشت؟ آیا این پولی که گرفتم رو از من پس خواهید گرفت؟ من والله بخدا خیلی رک و راست بهتون بگم اگه فلان سردار سپاهی(مثلن قالیباف یا حسین سلامی؟!) هم که پول به دست آورده تو این مملکت...
مصاحبه کننده: باج گرفته
حالا باج گرفته یا چه جوری گرفته رو کاری ندارم!!! ما که نمی‌تونیم تا ابد دنبال این افراد دور دنیا بچرخیم و بدویم که. آقا جان! جونت تضمین، پولت هم تضمین! پولتو بیار تو کشور خودت سرمایه گزاری کن لااقل! نرو بزار تو فلان بانک سویسی هنگ‌کنگی یا جای دیگه!
فقط عنی کریمی مونده بود که اونم رید! هم به هیکل خودش و هم به تمام ابهت شاح‌زاده!!!
عنی چرخنده: بی شک پرستیدن گاوی(شاح‌زاده) که آنرا میدوشیم ...! 
بهتر از رای دادن به گاویست(خامنه‌ای) که ما را میدوشد ...!
فقط شعورش نمی‌رسه گاوی که می‌دوشه، نَره!!!
رضا پخمه سال ۱۳۸۰(۲۳ سال قبل) 
الان که با شما صحبت می‌کنم تیم های ترورشون رو فرستادن منو بزنن
الان دیگه خودشم روش نمیشه از این خالیا ببنده!
از سایه خودشون هم می‌ترسن. امروز بسیاری از این حضرات حاکم٬ شب‌ در اتاق فولادین خودشون رو قفل می‌کنن از ترس اینکه زن خودشون بیان ترورشون بکنن!
باید ترس رو گذاشت کنار... مرگ یکبار شیون یکبار! بعضی از شما خواهید گفت برای تو آسونه زدن این حرف که بیرون نشستی ولی باور بکنید این‌ها من رو هم تهدید می‌کنن!
الان که با شما صحبت می‌کنم تیم‌های تروریست‌شون رو فرستادن که یه جوری بتونن به منم...
صفحه ۹۶ از کتاب  countdown to crises نوشته Kennth R.Timmerman 
«فلاحیان در پاسخ با خنده می‌گوید: ما باید این پسر را در بازی نگه داریم. این فکر خیلی بهتر از فرستادن تیمی برای کشتن او است. او را در بازی نگه داریم و دیگران(بقیه شخصیت‌های اپوزسیون) را بوسیله او خنثی کنیم، ما منابع خودمان را داریم. او به انصاری می‌گوید فراموش نکن ما ایرانی‌ها بازی شطرنج را اختراع کردیم!!!»
رضا پخمه فراموشکار ۱۰ سال بعد از اینکه ادعا کرده بود جمهوری اسلامی تیم های ترورش را برای حذف این الدنگ روانه کرده ، خیلی واضح اعلام کرد که هیچ تهدیدی هرگز در زندگی متوجهش نبوده و یک  زندگی عادی مثل سایرین در کنار خانوادش داره.
...زندگی خیلی جمع و جوری داریم با چند نفر از دوستان خیلی نزدیک‌مون که گهگاهی با هم جمع می‌شیم حالا یا سینمایی می‌ریم یا رستورانی می‌ریم یا منزل پیش هم جمع می‌شیم بهرحال خیلی آرومه و ساکته این زندگی به اصطلاح خصوصی من.
حادثه‌ی سوءیی علیه شما یا خانواده‌ی شما در این سال‌ها اتفاق افتاده که شما به هر دلیلی نخواستید با مردم در این میان بگذارید؟
خیر.
ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر