ادی لاما در این فیلم مستند ٤٣ دقیقه ای که برنده ١٠ جایزه در فستیوالهای مختلف شده، بیان میکند که چگونه بیشتر عمر خویش را از حیوانات انزجار داشته، از آنها دوری می کرده و تنها ارتباطش با حیوانات بر سر سفره غذا بود تا زمانی که عشق یک بچه گربه الهام بخش او میشود تا به کمک حیوانات رانده شده بشتابد و پیام همدردی و غمخواری خود را به خیابان های نیویورک ببرد.
هشدار! برخی صحنه ها بسیار دلخراش و تکان دهنده هستند
ادی لاما یک کارگر ساختمانی اهل نیویورک بود که بقول معروف دو زار هم برای حیوانات ارزش قائل نبود! در حال حاضر، او مدافع پرشوری برای حیوانات است.
دوران کودکی و جوانی اش را در محله بروکلین سپری کرد. با سخت کاری، تلاش میکرد بر چالش های موجود در محله فقیرنشین و خشونت بار بروکلین، چیره شود در چنین شرایط سختی رشد می کند و سرانجام احساس عمیقی در وجود او رشد و گسترش می یابد تا صدایی باشد برای آسیب پذیران و ستمدیدگان خاموش دنیای ما.
ماجرا از آنجا آغاز شد که ادی بدنبال بهانه ای می گشت تا با زنی که در جستجوی کسی بود تا از بچه گربه ای نگهداری کند، قرار ملاقات بگذارد. بهمین دلیل داوطلب شد تا از بچه گربه برای مدتی مراقبت کند و آنچه به دنبال این چند روز پیش آمد، مسیر زندگی ادی را کاملا تغییر داد.
ادی نه تنها به حیوانات علاقه ای نداشت بلکه تحمل وجود آنها را هم در خانه اش نداشت. ولی در کمال شگفتی این بچه گربه در دلش جای گرفت و باعث شد "ادی" با دید دیگری به حیوانات بنگرد. "ادی" با دقت کردن در رفتار گربه متوجه شباهت های بین انسانها و حیوانات، در داشتن طیف وسیعی از احساسات شد. بازیگوشی، طبیعت ملایم و مهربان و در عین حال آسیب پذیری بچه گربه او را تحت تاثیر قرار داد و دریچه تازه ای به دنیای حیوانات و آگاهی حیوانات بر روی او گشوده شد.
روش زندگی اش، با دگرگونی در بینش، احساس و ادراکش نسبت به حیوانات تغییر کرد. بلافاصله گیاهخوار شد و عادت کشیدن سیگار را پس از ٢٥ سال بخاطر زیان هایی که برای گربه داشت، کنار گذاشت و به جمع مدافعان حقوق حیوانات پیوست.
با هر گردهمآیی و راهپیمایی، هر تظاهرات و هر رویداد امداد رسانی، ادی بیشتر و بیشتر متوجه نقش بزرگ تبلیغات تصویری و بصری در آگاه ساختن جامعه امروزی از ستمی که به حیوانات روا میرود، می شد. او همچنین متوجه شد که عموم مردم، چه اندک از استثمار و سوءاستفاده از حیوانات در صنایع مختلف از قبیل دامداری صنعتی، سوءاستفاده از حیوانات برای سرگرمی، تحقیقات پزشکی و تجارت خز و پوست، میدانند.
در این هنگام ایده ون تصویری به ذهنش آمد و در عرض چند ماه با یک ون سیار مجهز به صفحه تلویزیون و سیستم صوتی وارد خیابان های نیویورک شد تا آن درد و زجری را که شاهدش بود به دیگران هم نشان دهد.
در یکی از تکان دهنده ترین صحنه های فیلم "شاهد" تجربه ی دلخراش مورد ضرب و شتم قرار گرفتن، رها شدن بحال خود تا فرا رسیدن مرگ و فریاد کمک خواهی که کسی به آن واکنشی نشان نمیداد را توصیف می کند. ادی توضیح میدهد که چگونه این تجربه ی شخصی و ضربه روحی حاصل از آن، به او کمک کرد تا احساس حیواناتی را که در مخمصه افتاده اند و رنجی که در تنهایی میکشند را بهتر درک کند. تحمل دردی وحشتناک که هیچ کس حتی شاهد سرنوشت غم انگیز آنها نیست چه رسد به اینکه فریاد رس آنها باشند.
امروزه، ادی لاما همچنان به کار حمایت و دفاع از حقوق حیوانات با ایجاد پناهگاهی غیر انتفاعی برای مراقبت از حیوانات رانده شده و آزار دیده، ادامه میدهد و همچنین با شیوه منحصر بفردش یعنی آموزش های ویدئویی سیار در سطح خیابان ها.
لطفااین فیلم را تماشا کنید و شما هم شاهدی باشید بر واقعیت بیرحمانه ای که به حیوانات برای استفاده از پوست و خزشان به آنها روا میشود.
شاهد باشید که حیوانات، این موجودات خاموش و بیدفاع، برای تهیه پوست و خز شان چه زجرها کشیده اند و چه شکنجه هایی متحمل می شوند...
و... بیایید تنها "شاهد" نباشیم، صدایی باشیم برای بیصدایان و مخالفت، بیزاری و انزجار خود را از بیرحمی و خشونت نسبت به حیوانات اعلام و از خریدن پوست و خز حیوانات خوداری کنیم...
توضیح: با کمال تاسف پس از جستجو در مورد پناهگاه حیوانات ادی لاما ، متوجه شدم به دلیل مشکلات مادی، این پناهگاه بسته شده و خبر خوش اینکه در حال ساختن پناهگاهی جدید هستند.
هشدار! برخی صحنه ها بسیار دلخراش و تکان دهنده هستند
ادی لاما یک کارگر ساختمانی اهل نیویورک بود که بقول معروف دو زار هم برای حیوانات ارزش قائل نبود! در حال حاضر، او مدافع پرشوری برای حیوانات است.
دوران کودکی و جوانی اش را در محله بروکلین سپری کرد. با سخت کاری، تلاش میکرد بر چالش های موجود در محله فقیرنشین و خشونت بار بروکلین، چیره شود در چنین شرایط سختی رشد می کند و سرانجام احساس عمیقی در وجود او رشد و گسترش می یابد تا صدایی باشد برای آسیب پذیران و ستمدیدگان خاموش دنیای ما.
ماجرا از آنجا آغاز شد که ادی بدنبال بهانه ای می گشت تا با زنی که در جستجوی کسی بود تا از بچه گربه ای نگهداری کند، قرار ملاقات بگذارد. بهمین دلیل داوطلب شد تا از بچه گربه برای مدتی مراقبت کند و آنچه به دنبال این چند روز پیش آمد، مسیر زندگی ادی را کاملا تغییر داد.
ادی نه تنها به حیوانات علاقه ای نداشت بلکه تحمل وجود آنها را هم در خانه اش نداشت. ولی در کمال شگفتی این بچه گربه در دلش جای گرفت و باعث شد "ادی" با دید دیگری به حیوانات بنگرد. "ادی" با دقت کردن در رفتار گربه متوجه شباهت های بین انسانها و حیوانات، در داشتن طیف وسیعی از احساسات شد. بازیگوشی، طبیعت ملایم و مهربان و در عین حال آسیب پذیری بچه گربه او را تحت تاثیر قرار داد و دریچه تازه ای به دنیای حیوانات و آگاهی حیوانات بر روی او گشوده شد.
روش زندگی اش، با دگرگونی در بینش، احساس و ادراکش نسبت به حیوانات تغییر کرد. بلافاصله گیاهخوار شد و عادت کشیدن سیگار را پس از ٢٥ سال بخاطر زیان هایی که برای گربه داشت، کنار گذاشت و به جمع مدافعان حقوق حیوانات پیوست.
با هر گردهمآیی و راهپیمایی، هر تظاهرات و هر رویداد امداد رسانی، ادی بیشتر و بیشتر متوجه نقش بزرگ تبلیغات تصویری و بصری در آگاه ساختن جامعه امروزی از ستمی که به حیوانات روا میرود، می شد. او همچنین متوجه شد که عموم مردم، چه اندک از استثمار و سوءاستفاده از حیوانات در صنایع مختلف از قبیل دامداری صنعتی، سوءاستفاده از حیوانات برای سرگرمی، تحقیقات پزشکی و تجارت خز و پوست، میدانند.
در این هنگام ایده ون تصویری به ذهنش آمد و در عرض چند ماه با یک ون سیار مجهز به صفحه تلویزیون و سیستم صوتی وارد خیابان های نیویورک شد تا آن درد و زجری را که شاهدش بود به دیگران هم نشان دهد.
در یکی از تکان دهنده ترین صحنه های فیلم "شاهد" تجربه ی دلخراش مورد ضرب و شتم قرار گرفتن، رها شدن بحال خود تا فرا رسیدن مرگ و فریاد کمک خواهی که کسی به آن واکنشی نشان نمیداد را توصیف می کند. ادی توضیح میدهد که چگونه این تجربه ی شخصی و ضربه روحی حاصل از آن، به او کمک کرد تا احساس حیواناتی را که در مخمصه افتاده اند و رنجی که در تنهایی میکشند را بهتر درک کند. تحمل دردی وحشتناک که هیچ کس حتی شاهد سرنوشت غم انگیز آنها نیست چه رسد به اینکه فریاد رس آنها باشند.
امروزه، ادی لاما همچنان به کار حمایت و دفاع از حقوق حیوانات با ایجاد پناهگاهی غیر انتفاعی برای مراقبت از حیوانات رانده شده و آزار دیده، ادامه میدهد و همچنین با شیوه منحصر بفردش یعنی آموزش های ویدئویی سیار در سطح خیابان ها.
لطفااین فیلم را تماشا کنید و شما هم شاهدی باشید بر واقعیت بیرحمانه ای که به حیوانات برای استفاده از پوست و خزشان به آنها روا میشود.
شاهد باشید که حیوانات، این موجودات خاموش و بیدفاع، برای تهیه پوست و خز شان چه زجرها کشیده اند و چه شکنجه هایی متحمل می شوند...
و... بیایید تنها "شاهد" نباشیم، صدایی باشیم برای بیصدایان و مخالفت، بیزاری و انزجار خود را از بیرحمی و خشونت نسبت به حیوانات اعلام و از خریدن پوست و خز حیوانات خوداری کنیم...
توضیح: با کمال تاسف پس از جستجو در مورد پناهگاه حیوانات ادی لاما ، متوجه شدم به دلیل مشکلات مادی، این پناهگاه بسته شده و خبر خوش اینکه در حال ساختن پناهگاهی جدید هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر