سپس سراغ زنان آمدند
سکوت کردم چون زن نبودم
بخش سوم
چگونه حجاب اجباری شد - فصل دوم
مشکل خمینی با زنان ایران تنها یک روسری نبود
اما پیامدهای حجاب اجباری آن طور که حکومت ادعا میکرد، به یک تکه پارچه بر سر زنان محدود نماند
مهرانگیز کار در کتاب چگونه باحجاب شدیم مینویسد:
سال ماجرا که به پایان خود نزدیک شد، مانکنها نخستین زنان بی جان و بی حجابی بودند که در اجرای دستور کمیتهها روسری سر کردند. برجستگیهای بدن مانکنها کمیتهها را نگران میکرد، مبادا انقلاب از پایه فروریزد. همچنین لب های قلوه ای و سرخ و چشم و ابروی بزک شده مانکنها مایه دلواپسی های انقلابی شده بود. صاحبان فروشگاهها مجبور شدند برجستگیها را با پوشاک گشاد از نگاه رهگذران دور کنند و سرانجام کله مانکنها را کندند تا دیگر گیسو و چشم و ابرو و لبی باقی نماند تا کمیته به بهانهای محل کسب شان را مهر و موم کند.
زنان بی خیال دستور رهبر، آزادانه در خیابانها رفت و آمد داشتند. مانکنهای سر بریده را به هم نشان میدادند و قهقهه میزدند. زنان کارمند تن به حجاب اجباری نمیدادند. در پستوهای مدیریت انقلابی، این مقاومت جدی گرفته میشد. برخورد با آن هم آسان نبود. جنگ وسیع با زنانگی شروع شده بود.
۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ ممنوعیت پخش ترانه با صدای زن از برنامه های موسیقی رادیو- تلویزیون انقلابی رسما اعلام شد. تک خوانی زنان نیز ممنوع شد.
زندهیاد استاد محمدرضا شجریان در تیرماه ۱۳۵۸ در گفتوگویی با «روزنامهٔ بامداد» دربارهٔ حذف صدای زن در موسیقی در گفتوگو چنین نظر داده بود: اگر صدای زن میتواند تحریککننده برای مردان باشد، صدای مرد هم میتواند برای زن تحریککننده باشد. پس باید گفته شود که تمام حنجرهها بسته باشند. زن هم باید بخواند، منتها صدا باید در مسیرش قرار بگیرد. یعنی همانطور که آقای خواننده باید شرف هنری و شخصیت فردی خود را حفظ کند، خانم خواننده هم باید از این اصول پیروی کند. من دلیلی نمیبینم که خانمها نخوانند. باید بخوانند خیلی سنگین، خیلی درست و در جهت صحیح. دولت هم نباید جلوی خوانندگی زنها را بگیرد. آنها هم باید هنرشان را عرضه کنند. به هر دو جنس صدا داده شده
قضاوت زنان ممنوع شد
در قوانین و مقررات پیش از انقلاب منعی برای قضاوت زنها پیش بینی نشده بود و هیچ یک از چهار شرطی که در «قانون استخدام حکام محاکم عدلیه و صاحب منصبان پارکه» مصوب سال ۱۳۰۲ برای مناصب قضایی منظور شد، اشارهای به مرد یا زن بودن قضات نشده بود.
با این وجود، در عمل تا سال ۴۷ هیچ زنی نتوانست به مناصب قضایی راه پیدا کند. پس از خرداد ۴۷ اما به تدریج بر تعداد زنان قاضی اضافه شد به نحوی که تا اوایل سال ۵۷ تعداد قضات زن به بیش از ۱۰۰ نفر رسید.
در«قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری» مصوب ۱۴اردیبهشت ۱۳۶۱، زنان به صراحت از اشتغال به قضاوت منع شدند و حضورشان در قوه قضاییه به مشاغل اداری محدود شد. به موجب این قانون، قضات باید از بین مردان واجد شرایط انتخاب شوند
فرصت طلبانی که بوی پول و پست و مقام به مشامشان رسیده بود؛ برای خودشیرینی در ارائه طرح های اسلامی با یکدیگر مسابقه گذاشته بودند.
در خرداد سال ۱۳۵۸ طرح تفکیک شنای زنان و مردان در شهر بندر انزلی انجام شد تا دریا دیگر طاغوتی نباشد. فرماندار انزلی ابوالقاسم حسینجانی گفت: طرح ما با تأیید و پشتیبانی اکثریت مردم روبهرو شدهاست و البته مخالفینی هم داشتهایم که نه حرفشان منطقی است و نه مخالفتشان جدی! یک راهپیمایی نیز در مخالفت با ما انجام گردید که در برابر چندین راهپیمایی نیز در تأیید طرح جداسازی زنان و مردان صورت گرفت.
ابوالقاسم حسینجانی بدون توجه به نظر مردم شهر که راهپیماییهایشان تا ۳ ماه ادامه داشت، اقدام به تفکیک ساحل دریا به قطعات دویست متری نمود که با ۳ نوع تابلو با این عناوین جدا میشدند: «مخصوص شنای خواهران»، «مخصوص شنای برادران» و «شنا ممنوع»
خمینی پس از چند ماه در ۷ تیرماه ۵۸ درباره وضعیت سواحل شمالی کشور سخنان تندی بر زبان راند و گفت: «... اسلام نمی گذارد که لخت بروند توی این دریاها شنا کنند. پوست شان را می کند!... بعد از این که میرفتند زن و مرد در دریا، زن ها همان طور لخت می آمدند توی شهر! مردم هم جرات نمی کردند حرف بزنند. امروز اگر یک هم چون چیزی بشود، این ها را ما خواهیم تکلیف شان را معین کرد... البته دولت (به) طوری که وزیر کشور گفتند، گفتند ما جلویش را گرفتیم. اگر نگیرند، مردم می گیرند.
۸ مرداد ۱۳۵۸ صادق طباطبائی، سخنگوی دولت پیرامون شایعات مربوط به حضور و غیاب خانمها در اجتماعات و اجبار آنان به سر کردن چادر و همچنین حضور در ادارات با چادر گفت: «از چند روز گذشته تعدادی اتومبیل و وانتبار با بلندگو در شهر گردش می کنند و این شایعات را پخش میکنند از جمله اینکه میگویند در ماه مبارک رمضان خانمها یا نباید سر کار خود حاضر شوند یا با چادر و حجاب سر کار خود بروند. ...شایعات مربوط به حذف خانمها از خدمات اداری و یا شرایط و دستورالعمل جدید و یا شرایط جدید برای کار خانمها به هیچ وجه صحت ندارد.»
درواقع این حزب الله بود که شایعهپراکنی میکرد و این مبلغ بعنوان دست خوش به چماقداران دایره مبارزه با منکرات و دارودسته زهرا خانم پرداخت میشد
۳۱ شهریور ۱۳۵۸ آخوند خدایی٬ نماینده خمینی در مرودشت گفت: « اگر دختران دانشآموز از روز اول مهرماه بدون حجاب به مدارس بروند از ورود آنان جلوگیری خواهد شد»
طرح و رنگ روپوشهای دختران دانشآموز تهران اعلام شد
پس از حجاب اجباری دختران دانشآموز نوبت حجاب اجباری تصاویر زنان و دختران کتابهای درسی شد
تصویر شاه را هم با قاب عکسی از خمینی تعویض کردند
این سخنرانی به حکمی بدل شد که دو روز بعد آخوند ری شهری به عنوان رییس دادگاه انقلاب صادر نمود مبنی بر اینکه: «با توجه به اوامر و رهنمودهای رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بدین وسیله به عموم فرماندهان یگانها و روسای سازمانهای نظامی و انتظامی ابلاغ میشود که از ورود آن دسته از پرسنل زن که پوشش اسلامی ندارند به اماکن نظامی و سرویسهای رفت و آمد جلوگیری به عمل آورند.»
۱۶ تیر ۱۳۵۹، آخوند علی قدوسی، دادستان کل انقلاب اطلاعیه ای صادر کرد:
«بدین وسیله به تمام وزارتخانه ها و موسسات و ادارات تابعه شدیدا اخطار می شود چنانچه اثری از انچه مورد تاکید حضرت امام و خواست ملت ایران است دیده شود یا بانوی کارمندی بدون پوشش اسلامی در محل کار حضور یابد بلادرنگ حقوق و مزایای او قطع خواهد شد.»
نقش حسن روحانی (آخوند بنفش) در تحمیل حجاب اجباری
می گن خر که از دید بسیاری از ایرانیان حیوانی احمق است٬ اگر یک بار پایش به چاله رفت، دیگر از آن راه نمیرود
حسینعلی منتظری که هنوز با رهبر انقلاب رو در رو نشده بود و او را "فقیه عالیقدر" و "امید امت و امام" می نامید، خبرنگار کیهان را به حضور پذیرفت و در پاسخ به پرسش های او در باره حجاب گفت: "حفظ حجاب دستور خداست و باید اجرا شود"
...مسئولین مواظب باشند خانمها با زبان آرام بپذیرند. البته اگر توجیه نشوند و بخواهند مقاومت کنند طبعا این حق دولت و حکومت است که در محیط کارش اجازه ندهد آن چیزی که صلاح نمیداند جریان داشته باشد.
روز ۱۴ تیر ماه ۱۳۵۹ زنان در اعتراض به صدور بخشنامههای مسئولین مبنی بر ضرورت حفظ حجاب، در مقابل نخست وزیری خیابان پاستور، دست به تظاهرات زدند. این زنان عموما شاغل بودند. روزنامههای حکومتی که دیگر صحنه را کاملا در اختیار داشتند، این زنان معترض را که شاغل و تحصیلکرده بودند به نام مشتی زنان رقاصه و هرزه و بی آبرو نام بردند و آنها را ایادی امریکا، اشراف زاده و طاغوت زده خواندند.
حزب توده ایران نیز چنان سرمست مبارزات ضدامپریالیستی «امام» بود که صدای پای «وحشت بزرگ» را نمیشنید
حزب توده اعضای خود را از شرکت در این گونه تجمعات منع میکرد و آنها را به «حرکت سیا ساخته زنان قابلمه به دست شیلی» تشبیه کرد
میرحسین موسوی که در آن زمان مسئولیت روزنامه جمهوری اسلامی را بر عهده داشت در دفاع از قانون حجاب اجباری از هیچ دروغ و بیاحترامی نسبت به زنان معترض فروگذار نکرد. وی با چاپ عکس معترضین به قانون حجاب اجباری و سوتیترهای تمسخرآمیز به آنها توهین کرد
روزنامه جمهوری اسلامی، ارگان حکومت دو روز بعد از تظاهرات با عنوان "دفاع از سنگر" در سرمقاله ای نوشت: "تظاهرات زنان اشراف اگرچه از نظر بسیاری به جوک بیشتر شبیه بود تا به تظاهرات سیاسی برای دفاع از حقوق دموکراتیک به منظور رسیدن به یک جامعه مدرن ولی در بطن این حرکت عروسکی رگه های جوشانی از یک عصبیت اجتماعی به منظور احقاق حقوق از دست رفته شهدای جبهه مستحکم زنان عروسکی از فرخ رو پارسا تا ثریا ترکه و اشرف چهار چشم و پری بلنده به چشم می خورد..."
خامنه ای: «دلیل آزادی امروز این است که به شما ضدانقلابیون اجازه دادند تظاهرات کنید.» البته پس از این «آزادی» تظاهرات٬ آنها را بازداشت و از کار اخراج کردند
حجاب اجباری به زنان ارمنی نیز تحمیل شد
زهرا رهنورد نیز پا به پای همسرش٬ میرحسین موسوی از حجاب اجباری دفاع میکرد و خواستار «عفت عمومی»٬ آنهم نه تنها در سطح ادارات بلکه در سطح کل کشور بود
با شروع جنگ ایران و عراق و با بالا گرفتن سرکوب نیروهای سیاسی، ردپای کمرنگشده معترضان خیابانی علیه حجاب اجباری بهتدریج از بین میرفت. مبارزه با حجاب اجباری و خواست حقوق برابر، تبدیل به گناهی درحد خیانت به خون شهدا و حتی وطنفروشی شد
جنگ به فریاد ارتجاع رسید
پیام های مادران شهدا کم اثر شد و به تدریج این مادران به ذات مادرانه شان بازگشتند و ناله و نفرین ها به گوش مدیران جنگ و مدافعان ادامه جنگ رسید، وصیت نامهها با هدف تثبیت حجاب با پوشش جنگی، به صورت کاملا رسمی و مانند یک امریه انتشار یافت. شورای مرکزی انجمن های اسلامی یک اخطار کوتاه را این گونه منتشر کرد
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم ـ از آن به که کشور به دشمن دهیم
جای شگفتی است که هیچکدام از این شهدا درباره ایران و دفاع از خاک ایران وصیتی نکرده بودند
در بهار ۱۳۶۱ خرمشهر آزاد شد و نیروهای عراقی از خاک ایران بیرون رفتند، این واقعه بهترین فرصت برای خاتمه دادن به جنگ بود. شورای امنیت ملل متحد هم قطعنامه ۵۱۴ را در تاریخ ۲۱ تیر ۱۳۶۱ صادر کرد. و خواهان آتشبس و خاتمهی فوری کلیهی عملیاتهای نظامی شد
عراق این قطعنامه را پذیرفت اما خمینی آن را مطلقاً رد کرد
برای نسترن حسنی زاده٬ قهرمان شنا و رکوردار رشته های مختلف در سال ۱۳۵۲ که در سال ۱۳۶۰ دبیر دبیرستان بود به اتهام ترویج بیبندوباری و فساد اخلاق که نمونه بارز آن عریان شدن در مجامع عمومی و رسانه های گروهی (بعنوان نمونه قهرمان شنا و...) حکم اخراج صادر کردند
اماکن عمومی موظف شدند تابلویی در معرض دید مشتریان خود قرار دهند با این جمله: به دستور دادگاه مبارزه با منکرات از پذیرفتن میهمانان و مشتریانی که رعایت ظواهر اسلامی را نمیکنند معذوریم
آخوند موسوی تبریزی ۶ شهریور ۱۳۹۳ در گفتوگو با ایلنا گفت: حفظ حجاب زنان بالاخره در سال ۶۱ با گفتار آیت الله هاشمی و بنده و سایر دوستان بدون زور و اجبار عملیاتی شد
چیزی که ما از اسلام یاد گرفتیم این است که هیچ کاری با اجبار ارزش ندارد
پس از برداشتن شدن قدمهای اولیهای که موسوی تبریزی مبتکرش بود، حجاب اجباری جنبه قانونی به خود گرفت. به موجب ماده ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۸ بهمن ۱۳۶۲ هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس عمل دارای کیفر نمیباشد ولی عفت عمومی را جریحهدار نماید، فقط تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد
تبصره – زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهند شد
این مجازاتها جدا از پونز زدن به سرِ زنان بیحجاب٬ تيغ زدن به لبهای آرايش شده٬ فرو كردن انگشتانی كه ناخنهای لاك زده داشت در کیسههای پر از سوسك و اسیدپاشان حزبالله٬ «گشت القارعه» سپاه پاسداران و مزدوران لباس شخصی بود
خرداد ۸۸ میرحسین موسوی
باید به اسلام باز گردیم، اسلام ناب محمدی که تحجر را بر نمیتابد و تا قیام قیامت برای معضلات جدید بشریت پاسخهای بکر و نو دارد
ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را میخواهیم
پس از طرح جداسازی ساحل دریا٬ نوبت طرح جداسازی زنان و مردان در اتوبوس شد
در دهه ۶۰ جدایی و تفکیک بین زنان و مردان در فضاهای عمومی آغاز شد
از سال ۱۳۶۴ به بعد با سرکوب شدید مقاومت زنان در برابر حجاب اسلامی، زمانیکه دیگر زن بیحجابی باقی نمانده بود، اصطلاح "بدحجاب" وارد ادبیات رسمی حکومت شد
نظر چند تن از «علمای دین اسلام» درباره زنان و حجاب اجباری
ملاحسنی٬ امام جمعه ارومیه: زنها به سه دسته تقسیم می شوند، گروه اول زنهای بی حجاب هستند که مانند اتوبوسند یعنی هر کس میتواند سوار آنها بشود. دسته دوم زنهایی که حجاب بدون چادر دارند و معمولن مانتو به تن می کنند و رو سری بر سر دارند. آنها مانند تا کسی هستند که فقط افراد مشخصی را سوار می کنند و بالاخره زنهایی مانند زن بنده که مثل الاغند که فقط یک نفر میتواند از آنها سواری بگیرد
آخوند جعفر شجونی: همان طور که زورکی رضاخان چادر مردم را برداشت باید زورکی سر زنها چادر گذاشت
آخوند علی برهان٬ امام جمعه مهریز: انسان آدم بی حجاب را مانند الاغ لخت و بی پالان یک بار ببیند چشمانش سیر می شود و دیگر وسوسه نمی شود و شماها الاغ بی پالان ندیدهاید که حتماً دیدهاید و در زمان شاه زنان بی حجاب زیاد بودند ولی جلب توجه نمی کردند ولی هم اکنون زنان بدحجاب که مانند الاغ های پالان دار هستند در جامعه فراوانند و خودنمایی می کنند
آخوند احمد سالک٬ نماینده مجلس: بودجه سیل را به مبارزه با بدحجابی اختصاص دهید٬ اثر بیبندوباری از سیل و زلزله کمتر نیست
آخوند علمالهدی، امام جمعه مشهد: یک خانم بدحجاب باید احساس کند، مردم از او بدشان میآید. اظهار نفرت از زن بیحجاب یک تکلیف الهی است
فاطمه رفسنجانی، دختر آخوند هاشمی رفسنجانی سال ۹۷: پدرم به حجاب اجباری اعتقادی نداشت
آخوند هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۵: اردوگاههای کار و آموزش اجباری برای زنان بدحجاب ایجاد شود
زنان بدحجاب و بی حجاب دزد و ضد انقلاب هستند
در سال ۱۳۸۶ نیروی انتظامی٬ برخورد با چکمه پوشان را آغاز کرد
مثنوی هفتاد منِ قانون گسترش فرهنگ عفاف و حجاب
چه اقداماتی در کشور برای مبارزه با بی حجابی انجام شده؟
قلیان کشیدن و ورود زنان به قهوهخانهها ممنوع شد
شنا با حجاب کامل هم ممنوع شد
نوشتن اسامی زنان در آگهیهای ترحیم ممنوع شد
ذکر نام زنان در اطلاعیههای مجالس ترحیم ممنوع و پیگرد قانونی خواهد داشت
دادن کارنامه و پرونده تحصیلی دانش آموزان به مادران ممنوع شد
هر گونه عمل جراحی برای پیشگیری دائمی از بارداری ممنوع شد
خروج زنان بدون اجازه همسر یا ولی قهری (پدر، جد پدری) ممنوع شد
زنان پس از مرگ هم از جمهوری اسلامی در امان نیستند! عکس «مکشوفه» و «غیرمتعارف» بر سنگ مزار در «بهشت زهرا» ممنوع شد
مائده هژبری٬ دختر ۱۷ ساله را به جرم انتشار ویدیوهایی از رقص خود در صفحه شخصیاش در اینستاگرام بازداشت کردند و در شبکه یک صداوسیمای اسلامی٬ گریه کنان موظف به پاسخگویی (اعترافات اجباری) به یک مرد بازجو خبرنگار شد
بازداشت گروهی جوان ایرانی به اتهام رقص در بازسازی ویدئوکلیپ «هپی» (شاد) فرل ویلیامز
ویدئو کلیپ «هَپی» پس از انتشار در آمریکا به سرعت طرفداران بسیاری پیدا کرد و بسیاری در اقصی نقاط جهان٬ از جمله بوسنی٬ لبنان٬ تونس٬ ایتالیا٬ ماداگاسکار٬ چین٬ ایتالیا و آفریقای جنوبی٬ ویدئوی آن را بازسازی کردند
در این خصوص ویدئو کلیپهایی نیز از رقص و شادی مسلمانان با موسیقی «هپی» در بریتانیا٬ هلند٬ نوار غزه٬ بیتالمقدس٬ نابلس٬ شیکاگو و بوستون در فضای مجازی منتشر شده است
در ایران نیز در عرض یکماه٬ دستکم دو نسخه بازسازی شده از ویدئو کلیپ «هپی» در فضای مجازی منتشر شد که نسخه اصل مربوط به بازداشتشدگان دیگر در وبسایت یوتیوب موجود نیست
نرمش صبحگاهی مرضیه وحید دستجردی٬ وزیر بهداشت وقت
ورزش زنان از دید آخوندی که یک مملکت را رهبری میکند
دو ویدیو از تمسخر جهانی سانسور بدن زنان در صدا و سیمای جمهوری اسلامی
بعد نوبت ممنوعیت دوچرخهسواری زنان رسید
نظر آخوندهای حکومتی درباره دوچرخه سواری بانوان در انظار عمومی
آخوند ابوالحسن مهدوی: خدا کند به خاطر دوچرخهسواری زنان عذاب به ما نازل نشود
سوال: چه عملی از سوی زنان موجب جلب توجه نامحرم و تهییج قوای شهوی مردان مسلمان نمیشود؟
طبق بخشنامهای اعلام شد: نشستن زنان پشت سر راننده اتوبوس در جادهها قدغن است و راننده مرد توسط پلیس جریمه میشود
نقاشی های دیوار مهدکودکها هم بی نصیب نماندند
آموزش موسیقی و رقص به کودکان٬ شنای مختلط و فاجعهآمیزتر برنامه های آموزشی نگهداری و آشنایی با حیوانات خانگی مانند «سگ و گربه» نیز در مهدکودکها ممنوع شد و در صورت مرتکب شدن به چنین تخلفاتی، آن مهدکودک پلمب میشود
در سال تحصیلی ۹۱، پذیرش دختران در ۷۷ رشته ۳۶ دانشگاه ایران متوقف شد
شاهکاری به نام ارسال پیامک کشف حجاب در خودرواحضار دریافتکنندگان پیامک کشف حجاب موجب ازدحام در خیابان وزرا شد و پلیس از ترس تظاهرات٬ همه پیامکهای ارسال شده را حذف کرد
اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان
در پاییز ۱۳۹۳ در شهر اصفهان٬ پیامکهایی با مضمون «روی صورت بدحجابان اسید پاشیده میشود» ارسال شده بود
اندکی پس از این اخطارها٬ اسیدپاشی به سر و صورت زنان بدون چادر در اصفهان آغاز شد
روزنامهنگاران ایرانی تهدید شدند که درباره اسیدپاشی ننویسند
از مجید توکلی تا بهروز ملبوسباف
ماموران مستند ساز را دزدیدند و لباس زنانه تن او کردند
اصفهان در بوق کارخانه ها٬ مستندی از بهروز ملبوسباف. یکی از ادوات ارتباطی و جاسوسی ب. م. ب. که در
منزلش کشف شد
اسیدپاشان دستگیر نشدند بجای آنها نگار مسعودی، عکاس و مستندساز اسیدپاشیهای زنجیرهای اصفهان را بازداشت کردند
بیش از ۳۲ دستگاه در جمهوری اسلامی ایران مستقیم و غیرمستقیم درگیر "مسائل عفاف و حجاب" هستند. یکی از این دستگاهها کارش تولید پوسترها و بیلبوردهای عظیم و پر هزینه برای ترویج حجاب است که تولیدات توهینآمیز و مسخرهاش باعث انزجار بیشتر ایرانیان از حکومت اسلامی و گاهی هم مایه خنده و ریشخند مردم میشود
دختربچهها، کالای تبلیغات ایدئولوژیک
گریه های محمد و توصیف شکنجه های خدا نیز تاثیری در مبارزات زنان ایران علیه حجاب اجباری نداشت
آزادیهای یواشکی زنان در ایران
در بهار ۱۳۹۳ توسط مسیح علینژاد، روزنامهنگار ایرانی مقیم آمریکا، صفحهای در فیسبوک راه انداخته شد به نام «آزادیهای یواشکی زنان در ایران» که در آن، زنان ایرانی عکسهایی از خودشان را منتشر کرده و دربارهٔ تجربه خودشان از آزادی پوشش حرف میزدند
حق التذاذ اراذل و اوباش در حکومت اسلامی
پوشاندن بدن زنهای تابلوهای فرش دستباف در نمایشگاه فرش عشایری ایران؛ دلیل آن را «الهام گرفتن» این تابلوها از «فرهنگهای غیر ایرانی» و «مغایرت با فرهنگ اسلامی» دانستهاند. یا شاید هم به دلیل جلوگیری از تجاوز به زنان نقش تابلوها پس از برسمیت شناخته شدن «حق التذاذ» مردان مسلمان
در یکی از برنامههای شبکه تلویزیونی ایرانکالا، مجسمهای که در تصویر دیده میشود با پارچه پوشانده شد. حالا چرا اصولن این مجسمه را بعنوان دکور گذاشته بودند بماند
کمپین چهارشنبه های سفید
چهارشنبههای سفید٬ کارزاری اجتماعی است که آنهم با هدف مبارزه با حجاب اجباری در جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۶ توسط مسیح علینژاد، بنیانگذار پویش آزادیهای یواشکی، پایهگذاری شد
عربده کشان عمامه سفید
پیادهروی حرمسرای سفید
در همایش زنان چادر سفید شهر ورزنه٬ «مردان زورخانه» نیز برنامههای شاد و لذت بخش و سرگرم کنندهای برای «فرشتگان سفیدپوش» اجرا کردند
تازه در پایان به قید قرعه به تعداد ۳۰ نفر از ۶۰-۵۰ نفر شرکت کننده در همایش، هدایای نفیسی نیز اهدا گردید! باقی هم با دریافت «ساندیس» شاد و خوشنود٬ روانه خانههایشان شدند
چهارشنبه های بنفش یشمی خال خال پشمی
زنان محجبه ارشادی در گروههای سه نفره بهسوی زنان «بدحجاب» میروند و ضمن تعریف و تملق از سر و رو و موی زنان، با پیشنهاد یک هدیه چشمگیر در چشم برهم زدنی روسری آنان را تا روی پیشانی جلو کشیده، دنباله روسری را از زیر چانه به سمت شقیقه بالا میآورند و با یک ضربه سنجاقی طلایی را در جایی بین گوش و شقیقه آنها فرو میکنند
با استقبال و شرکت گسترده زنان مخالف حجاب اجباری در کمپین چهارشنبههای سفید٬ سیل دشنام و توهین٬ افترا و تهدید نیز از سوی مزدوران رژیم آغاز شد
رضا یثربی، آخوندک حکومتی نیز مسیح علینژاد را در اینستاگرام تهدید به قتل کرد و بیشرمانه اعتراف کرد که فریدون فرخزاد را نیز آخوندها و مزدورانشان کشتهاند
صبا کردافشاری فعال مدنی و زندانی سیاسی ایرانی است. او به دلیل ارتباط با کمپین چهارشنبههای سفید، مسیح علینژاد و مخالفت با حجاب اجباری، در خردادماه سال ۹۸، بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به اتهام «تشویق به فساد و فحشا» به ۲۴ سال زندان محکوم شد که هفت سال و نیم آن اجرایی است. او در زمان بازداشت در سال ۱۳۹۸ تنها ۲۱ سال سن داشت
یاسمن آریانی، منیره عربشاهی و مژگان کشاورز فعالان مخالف حجاب اجباری که در بهار ۱۳۹۸ بازداشت شده بودند، از سوی دادگاه انقلاب تهران مجموعا به ۵۵ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شدند که در دادگاه تجدید نظر برای هر کدام ده سال حبس صادر شد
دختران خیابان انقلاب
نام حرکتی اعتراضی است که در آن دختران و زنان به نشانهٔ اعتراض به حجاب اجباری در ایران با حرکتی نمادین روسری خود را در خیابان از سر برمیدارند
اولین "دختر خیابان انقلاب" پس از دومین کشف حجاب خود در میدان انقلاب در آبان ۱۳۹۷ به یکسال حبس تعزیری محکوم شد. او در حالی که بادکنکهای رنگی در دست داشت این بار از گنبد فیروزهای میدان انقلاب بالا رفت تا برای دومین بار به حجاب اجباری اعتراض کند
نرگس حسینی ۳۲ ساله٬ پس از ویدا موحد دومین دختری بود که در حرکت نمادین اعتراض به حجاب اجباری از کاشان به تهران آمد، مچ بند سبز بست و در خیابان انقلاب از جعبه تقسیم برق شهری بالا رفت و روسریاش را به نشانه اعتراض بالا برد. او همان جا توسط پلیس دستگیر شد و بیست روز را در زندان قرچک ورامین در حبس بود. سرانجام با قرار وثیقه ۶۰ میلیون تومانی آزاد شد
روایت اعظم جنگروی از مواجهه او با قاضی منصوری در دادگاه
البته مزدوران بسیجی هم بیکار ننشستند
در ادامه «زنستیزی» و «تبعیض جنسیتی»٬ با آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۹ تصویر کتاب ریاضی سوم دبستان که دختربچههایی با لباس فرم مدرسه در کنار پسران دانشآموز حضور داشتند٬ از روی جلد حذف شد
جلد شلوغ بود٬ خلوتش کردیم
وزارت آموزش و پرورش ایران در واکنش به انتقادهای گستردهای که در فضای مجازی نسبت به حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب سوم دبستان رخ داده، گفته است "تصویر قبلی بسیار شلوغ بود" و در روی جلد جدید " تصویر خلوت تر" شده است
طبق آمار وزارت ارشاد ۷۰ درصد جامعه ایران مخالف حجاب اجباری هستند
مهدی نصیری٬ سردبیر سابق کیهان: اگر جامعهای به جایی رسید که اکثر مردم خواهان عریانی بودند، باید از حکومت اسلامی خداحافظی کنیم
برخی از منابع
ویکیپدیای فارسی
سایت مشروطه- روزنامهها
ایران وایر- نرگس توسلیان/ قضاوت زنان در ایران، ۴۸ سال پر از پیشرفت و پسرفت
ایران وایر/ مهرانگیز کار- چگونه با حجاب شدیم در ۱۵ قسمت
عصر نو- شش روز خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷ در شش قسمت
عدالت برای ایران- ۳۵ سال در حجاب؛ نقض گسترده حقوق زنان در ایران
رسانهٔ همیاری- بازخوانی چند دهه حضور درخشان زندهیاد محمدرضا شجریان
رادیو فردا- بازداشت گروهی جوان ایرانی به اتهام رقص در بازسازی ویدئوکلیپ «هپی» شاد
دویچه وله فارسی- چهارشنبههای طلایی؛ چیزی از جنس فریب
رادیو فردا- اعظم جنگروی، دختر خیابان انقلاب
بنیاد عبدالرحمن برومند- اعظم جنگروی: خسته شدم، انگار باید عمل کرد، شعار بس است
بیبیسی فارسی- تهدید به تجاوز علیه 'بدحجابان' ایران؟
دویچه وله فارسی- شماتت قربانیان تجاوز در خمینیشهر
بیبیسی فارسی- انتقاد از حجاب اجباری و برخوردها با زنان در برنامه زنده تلویزیون ایران
ایران وایر- روایتهای سپیده قلیان از زندان
نسخه کامل پیدیاف کتاب تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد
رادیو زمانه- هما دارابی؛ زنی که در آتش شئونات اسلامی سوخت
توانا- هما دارابی؛ استادی که در اعتراض به حجاب اجباری خود را آتش زد
بیبیسی فارسی- 'تصویری که آدم را رها نمیکند' اعتراض به حجاب اجباری؛ خودسوزی هما دارابی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر