شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد...
یلدا؛ شبِ یلدا بهدنیا آمد، چهلمش هم شبِ یلداستتا لحظه آخر «احضار پشیمونی» نکرد
یکی دیگر از طولانی ترین شبهای سال و انقلاب ژینا
پسر عموی جانباختە(کومار درافتادە) مینویسد: برادرم کومار جان طولانی ترین شبم خوابیدن کنار جسد بی جان تو بود.
در مراسم خاکسپاری این نوجوان در روز دوشنبه ۹ آبان پدرش به زبان کردی میگوید:
خوشبختم که برای آزادی و خاکش شهید شدهاست…؛ از دیشب جگرم تکهتکه شدهاست؛ اما فدای این خاک و آزادی شد. به خدا همه ما را خواهند کشت؛ به خدا [فرزندم] بیگناه بود؛[حکومت اسلامی] به هیچکس رحم نخواهند کرد...
تصویر شهید نوجوان کومار درافتاده در دستان پدر با شعری از شاعر بزرگ شیرکو بیکس
شههید نامری وه کوو شاخ
وه کوو به فروه کوو درهخت
وه کوو بههار وهکو گول باخ
شههید ئاوه
تینوویهتی زهوی دهشکینی پهنجه ودهسته
ئازاری خاک را دهژینی
سومای چاوهکام دوا روژ دووره ده یبینی
شه هید بالای بهقهد بالای کوردستانه
دلی ئازادی و بهیداخی لووتکهی ههلویستی ئینسانه
شهید نمیمیرد، همچون کوه
همچون برف، همچون درخت
همچون بهار و گل رز
شهید همچو آب
تشنگی زمین را برطرف میکند
دستانیست که دردهای زمین را تاب میدهد
روشنایی چشمانیست
که تا بی نهایت افق را میبیند
سرو قدش هم اندازه کردستان
قلب آزادی و پرچم قله انسانیت است
طولانیترین شبِ سال٬ شبی بود که شهریار محمدی، تا صبح کنار جسد رفیقش ماند.آنها سه رفیق بودند محمد حسن زاده ، شهریار محمدی و هیمن امان.
محمد که کشته شد شهریار تا صبح بالای سرش بود، صبح او هم در مراسم خاکسپاری تیر خورد و کشته شد. هیمن اما در آن مراسم مجروح شد، او را ربودند و زیر شکنجه کشتند.
محمد حسن زاده و هیمن امانپدر محمد حسنزاده در مراسم خاکسپاری پسرش میگوید:
«زمانی اگر میخواستیم بگوییم یکی خیلی باغیرت، با ناموس و با وجدان است میگفتیم خیلی مرد است، اما امروز کسی میخواهد مرد باشد باید خیلی زن باشد، غیرت زنها از مردها بیشتر است.»
طولانیترین شبِ سالِ کودکان جانباخته راه آزادی فواد محمدی
ژیوان و بارین، فرزندان جاویدنامان فواد محمدی و برهان کرمی در کردستان نوید پیروزی میدهند
ژیوان و بارین، فرزندان جاویدنامان فواد محمدی و برهان کرمی در کردستان نوید پیروزی میدهند
شب یلدا٬ مراسم چهلم جانباخته راه آزادی هیمن حمزه٬ دخترش٬ یسنا فریاد سر داد: «پدر من قهرمان است، شهید کوردستان است.»
در این #شب_یلدا، تا صبح فرصت داریم به خنده ها و چهره های زیبای تک تکتان نگاه کنیم و سرشار از امید شویم؛
شما که هیچکدام زنجیرها را باور نداشتید
و به طلوع یک صبح زیباتر ایمان داشتید...
مراسم شب یلدا بر مزار پدرام آذرنوش
استوری پدر پدرام آذرنوش: شیر مَردَم، شب یلدای ما شب ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شب شهادت تو بود… وای این شب چقدر طولانی شدهمزدوران جمهوریاعدامی شب پنجشنبه ۳۱شهریور پدرام آذرنوش ۱۶ساله را در دهدشت کشتند و پنجشنبه ۱۷آذر پسرعموهایش شایان آذرنوش (۱۶ساله) و رضا آذرنوش (۱۷ساله) را در فلکه عدل یاسوج و هنگام بازگشت از باشگاه ربودهاند که تاکنون هیچ خبری از آنان در دست نیست. جان این کودکان در خطر جدی است.
شب یلدا٬ حافظخوانی بر مزار محمدحسن ترکمان
شب یلدا٬ حافظخوانی بر مزار محمدحسن ترکمان
محمدحسن ترکمان دانشجو بود. یکی از معترضان خیزش ۱۴۰۱ ایران که در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در ۲۶ سالگی در بابُل با تیراندازی نیروهای امنیتی کشته شد.
دوست محمدحسن با خانواده او تماس میگیرد و میگوید که محمدحسن گمشده است. ساعاتی بعد، شمارهای ناشناس با دوست محمدحسن تماس میگیرد و با آرامش میگوید که او تیر خوردهاست. همان شب، خانواده او در جستوجوی محمدحسن از تهران به بابل میآیند. پدر محمدحسن-که در دوره جنگ ایران و عراق اسیر بود-در بیمارستان بابل سکته میکند و به سیسییو منقل میشود.
دوست محمدحسن با خانواده او تماس میگیرد و میگوید که محمدحسن گمشده است. ساعاتی بعد، شمارهای ناشناس با دوست محمدحسن تماس میگیرد و با آرامش میگوید که او تیر خوردهاست. همان شب، خانواده او در جستوجوی محمدحسن از تهران به بابل میآیند. پدر محمدحسن-که در دوره جنگ ایران و عراق اسیر بود-در بیمارستان بابل سکته میکند و به سیسییو منقل میشود.
مادر محمدحسن در در مراسم چهلم او تأیید میکند که او توسط نیروهای حکومتی کشته و از سوی آنها تحت فشار بوده که بگوید فرزندش در تصادف درگذشته است:
خون بچه من را آوردن، در آن نان زدن و گفتن بخور… اومدن گفتند تو هم این را بگو، بگو تصادف بوده، من دروغ نمیگم، بچه من را کشتید، من به فنا، مردم به فنا، از پدرش خجالت نکشیدین ۸ سال سینه سپر کرد برای شما حرومزادهها؟ میگم دیگه… خفهخون گرفتم این چهل روز… بچه منو کشتین به نامردی هم کشتین… زینب زمان منم، منم، منم…
دوستان حمیدرضا روحی شب یلدا بر سر مزارشحمیدرضا روحی بنفشهورق (فروردین ۱۳۸۲ – ۲۷ آبان ۱۴۰۱) مدل و شهروند ایرانی ساکن تهران بود که در شامگاه جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱، در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران، در منطقه شهر زیبا، تهران با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شد.
خبرگزاریهای وابسته به سپاه پاسداران تلاش کردند او را «بسیجی» معرفی کنند اما دوستان او تصاویری را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند که نشان میدهد که حمیدرضا روحانی در حال شعار دادن و مقابله با نیروهای امنیتی است. پس از انتشار این تصاویر روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، نوشت «حمیدرضا روحی دارای سابقه عضویت عادی در بسیج بودهاست اما پنجشنبه شب به عنوان معترض در اعتراضات خیابانی شرکت کرده بود.»
کامپیوترم داغ کرده٬ یلدا اما ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر