به امید آزادی همهی عزیزان دربند...
در اینکه از آزادی مجید توکلی خوشحال شدم، هیچگونه شک و تردیدی نیست ولی من جای مجید بودم تنم از ابراز شادی و تبریک و شادباش بعضیها میلرزید و به خودم شک میکردم که کجای کارم اشتباه بود؟!
مریم خانم خوش به حال دخترت. بیشتر بچههای بلوچ که پدرانشان در شکنجهگاههای جمهوری اسلامی اسیرند٬ اصلن نمیدونن اینا چی هستن؟!
سـرت سـبز و دلت خوش باد مریم خانم٬ مجید هم آزاد شد و رها هم میتونه با باباش بازی کنه.
بعضی بچهها اما با خیال پدرشون بازی نمیکنن چون میدونن دیگه پدرشون رو نمیتونن ببینن...
به سلامتی مریم خانم ما هم مشکلاتش حل شد و دیگه لازم نیست وقت بذاره توییت بزنه! مجید هم دیگه سالگرد ازدواج، تولدخودش یا عزیزاش و تمام رخدادهای مهم زندگی خودش و پاره تناش رو از دست نمیده و تو زندان نیست.
مریم خانم خوشحال باش که دیگه لازم نیست به ملاقات مجید بری و ما هم خوشحالیم که از دست نالهها و شکایتهای خودخواهانهی تو راحت شدیم!
در دنیای مریم خانم تنها سه نفر مهم هستند و تنها از دردها و خوشیهای این سه نفر مینویسد! خودش٬ دخترش و همسرش!
در سرتاسر توییتهای مریم٬ همسر مجید توکلی حتا یک توییت هم از درد و رنج دیگران ندیدم.
میدونستی مهوش ثابت٬ فقط به خاطر «بهایی بودن» از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶ بدون یک روز مرخصی به زندان افتاد. مرداد امسال دوباره بازداشت شد و ده سال دیگر حکم گرفت؟ خانم ثابت از هر هفت روز زندگی، یک روز در زندان بوده است.
شنیدی که جابر صخراوی زندانی سیاسی ده سال حبسِ بدون بهرهمندی از حق مرخصی را در حالی که به بیماری «اماس» مبتلاست، در زندان اهواز سپری میکند؟
راستی میدونستی که سه تا از برادران و یکی از خواهران مریم اکبری منفرد را اعدام کرده بودند؟
و یک برادر دیگرش را پس از گذراندن دوران چندسالهی زندان٬ آزاد و دوباره بازداشت و به ۵ سال حبس محکوم کردن؟
و خودش را هم بعد از سیزده سال و نیم زندان بدون حتا یک روز مرخصی، برای اینکه آزادش نکنن به جرم تبلیغ علیه نظام٬ درون زندان به دو سال اضافه حبس محکوم کردن؟
مریم بدون توانایی کسب درآمد به علت سیزده سال و نیم حبس، محکوم به پرداخت پانزده میلیون تومان جریمۀ نقدی هم شده!
و هزاران هزار زندانی گمنام و فراموش شده...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر