متاسفانه فرصتی نشد تا خبر خاموشی نوازنده چیره دست ویلن و خالق نغمههای ماندگار موسیقی ایران را به دیگر خبرهای تلخ این وبلاگ بیافزایم و عذاب وجدان از این کوتاهی حتی در خواب هم رهایم نکرد...
دیشب در حالیکه نشسته روی مبل چرت می زدم، خواب دیدم در کنار همسر و دخترم سرگرم تماشای تلویزیون هستیم که ناگهان قطعه ای موسیقی که بسیار شبیه آهنگ "رسوای زمانه" بود پخش شد...
ناگهان فریادی کشیدم و اشکم سرازیر شد...
دخترم متعجب از این حرکت من با نگاه پرسش گر و نگرانش به من خیره شد و من شرمنده از این اشک و فریاد ناگهانی در پاسخ به دخترم رو به همسرم کردم و گفتم:" می دونی همایون خرم درگذشت؟"
دویچه ویله: همایون خرم، آهنگساز برجسته ایرانی روز پنجشنبه (۲۸ دی/۱۷ ژانویه) در سن ۸۲ سالگی از جهان رفت. این نوازنده پیشکسوت ویولن، خالق ترانههای ماندگاری همچون "تو ای پری کجایی"، "امشب در سر شوری دارم" و "رسوای زمانه" است.
همایون خرم متولد سال ۱۳۰۹ خورشیدی در بوشهر بود. وی را یکی از آخرین بازماندگان مکتب ابوالحسن صبا میدانند که بدون واسطه نزد او مشق موسیقی کرده بود و تا چندی پیش به آهنگسازی و اجرای زنده موسیقی میپرداخت.
همایون خرم به تشویق مادرش به موسیقی روی آورد. او در گفتوگویی با رسانههای ایران انتخاب نام "همایون" از سوی خانوادهاش را که نام یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی است به دلیل علاقه ویژهی آنها به این هنر دانسته بود. همایون خرم نخستین قطعه موسیقی در رادیو را نیز در دستگاه همایون نواخت تا بدین ترتیب از تشویقهای مادر قدردانی کند.
جوانترین نوازنده سولیست در رادیو
همایون خرم پس از حضور در دورههای آموزشی ابوالحسن صبا، در سن ۱۴ سالگی به عنوان جوانترین نوازنده سولیست ویولن در دهه ۱۳۳۰خورشیدی در رادیو حاضر شد و به اجرای موسیقی پرداخت.
سامان احتشامی، نوازنده پیانو که در آخرین اجرای استاد خرم در سال جاری در تهران وی را همراهی کرده است، در گفتوگو با دویچه وله درباره جایگاه این آهنگساز برجسته گفت: «در زمانی که فرهنگ نوازندگی در ایران به وجود نیامده بود، سه تا چهار سال پس از تاسیس رادیو، استاد خرم به عنوان تکنواز ساز ویولن با رادیو همکاری داشت، آن هم در سن ۱۴ سالگی.»
با این که این نوازنده برجسته ویولن از کودکی به موسیقی مشغول بود، رشته مهندسی برق را برای تحصیل در دانشگاه برگزید. تحصیل در رشتهای فنی اما باعث نشد که خرم از موسیقی فاصله بگیرد.
همایون خرم با برنامههای رادیویی ویژه موسیقی در پیش از انقلاب همچون گلها، گلهای رنگارنگ و گلهای تازه به عنوان آهنگساز و نوازنده همکاری داشت.
آفرینش ترانههای ماندگار موسیقی ایران
همایون خرم همچنین خالق برخی از ماندگارترین ترانهها و تصنیفهای ایرانی است: "موج آتش" (اشک من هویدا شد) با صدای مرضیه، "رسوای زمانه منم" با صدای الهه، "غوغای ستارگان" با صدای پروین و "تو ای پری کجایی" با صدای قوامی از جمله آثار جاودان وی در زمینه آهنگسازی است.
همایون خرم علاوه بر تربیت شاگردان موسیقی در شورای عالی خانه موسیقی نیز عضویت داشت و از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان موفق به کسب درجه یک هنری شده بود. وی همچنین رهبری ارکستر سازهای ملی و تدریس در دانشکده موسیقی ملی را نیز در کارنامه هنری خود به ثبت رسانده است.
بشنوید: مصاحبه با محمود خوشنام در باره کارنامه و جنبههای هنری آثار همایون خرم
آواز استاد شجریان در مراسم تشییع استاد همایون خرم
قطعه تصویری غوغای ستارگان
ویولون: استاد همایون خرم
پیانو: سامان احتشامی
«راوی حکایت باقی» :
تاریخچه ترانه غوغای ستارگان (امشب در سر شوری دارم)
مهندس همایون خُرم، در کتاب خاطرات خود که اخیرا انتشار یافته، ماجرای چگونگی خلق این ترانه را با شرح آشناییاش با «پروین»، خوانندۀ این ترانه آغاز کرده و مینویسد:
« . . . روزی خانم «توران مهرزاد» تلفن کردند و گفتند با هم قراری بگذاریم تا ایشان یکنفر را بهعنوان خواننده به من معرفی کنند و ما با هم آشنا شویم. ایشان خانمی را بهنام «پروین نوری» به من معرفی کردند و از من خواستند که صدای ایشان را امتحان کنم.
صدای ایشان را شنیدم و دیدم که بهظاهر «دلکشوار» میخوانند و البته تفاوتهای زیادی هم وجود داشت. اما صدا، صدایی بود که بههرحال امکان میداد با آن کار شود.
به خانم مهرزاد گفتم: «صدای ایشان صدایی است که انشاالله بتوانیم با آن کار کنیم؛ اما من شرایطی دارم و آن، اینکه ایشان در حضور شما قول بدهند که از کارهایی مثل شرکت در مجالس دیگر، غیر از رادیو، خودداری خواهند کرد. البته نمیگویم که آن کارها بد است ولی با شرایط بنده مناسبتی ندارد و ایشان صرفا آهنگهای بنده را برای رادیو خواهند خواند.»
خانم مهرزاد هم گفتند: «نه، ایشان خودشان هم اصلا اهل اینگونه فعالیتها نیستند و در بانک بازرگانی شاغل هستند و در همانجا هم کارمند خیلی جدی و منضبطی هستند و فقط میخواهند استعداد و هنر خود را پرورش دهند. بههمین دلیل هم از من خواستهاند که ایشان را به شما معرفی کنم. . .»
قبول کردم و این شروع همکاری من با خانم پروین و اجرای دهها و شاید قریب به صد آهنگی بود که با هم اجرا کردیم. اولین آهنگی به ایشان دادم، ترانهای بود با کلام شادروان «کریم فکور». دومین، احتمالا آهنگی بود به نام «قلب عاشقان» که شعر آن از «تورج [نگهبان]» عزیز بود. پس از آن، آهنگهای «برق و خرمن» با شعری از «معینی کرمانشاهی» و آهنگ «یک نفس ای پیک سحری» باز با شعری از زندهیاد «کریم فکور». . .»
بهنظر می رسد عرف ترانهسرایی در ایران این بوده و هست که اول آهنگی ساخته شود و سپس ترانهسرا با شنیدن آن، شعرش را بسراید. مهندس همایون خُرم در ادامۀ خاطراتش از خلق ترانۀ «غوغای ستارگان» مینویسد:
« . . . یکروز آقای «فکور»، به من مراجعه کردند و گفتند که قرار شده است ایشان شعر دیگری بر روی یکی از آهنگهای جدید من بگذارند. چون گاهی رادیو به آهنگساز ابلاغ میکرد که در این ماه فلان شاعر روی آهنگ شما شعر میگذارد و به ترانهسرا هم رونوشت میدادند که به فلان آهنگساز مراجعه کنید. به هرحال، اینبار نوبت همکاری مشترک آقای کریم فکور و بنده شده بود.
آقای فکور به من مراجعه کردند و قراری با هم گذاشتیم که حدود دو هفتۀ دیگر ایشان مراجعه کنند و کارها را انجام دهیم. ایشان در روز موعود مراجعه کردند و من متاسفانه چیزی نساخته بودم، یعنی نتوانسته بودم که بسازم. مجددا با ایشان قرار دیگری برای ده روز بعد گذاشتیم و ایشان در روز مقرر به منزل ما آمدند. متاسفانه اینبار نیز هنوز کار مورد نظر و دلخواه خودم را نساخته بودم. ایشان متوجه شد و در چهرهشان مقداری ناراحتی را میشد ملاحظه کرد. از جیب خود کاغذی درآوردند و روی آن مطالبی نوشتند و هنگام خداحافظی گفتند: «خواهش میکنم پس از رفتن من این کاغذ را بخوانید.» و قرار آینده را گذاشتیم. پس از رفتن ایشان کاغذ را باز کردم و دیدم برای من شعری گفتهاند:
همایون خُرم فرشته نبود ـ نت خویش را هم نوشته نبود!
شاید همین سرزنش دوستانه و محبتآمیز ایشان، عامل و انگیزۀ قشنگی شد که بتواند احساس سازندگی مرا تشدید کند. و این باعث شد که من تا هفتۀ بعد آهنگی را ساختم. دفعۀ بعد که ایشان آمدند. آهنگ را با ویلون برایشان اجرا کردم و خیلی از آن لذت بردند؛ بهطوری که چند بار به من گفتند: «اگرچه ما را معطل کردی و چندین بار دست خالی ما را روانه کردی، اما اگر میدانستم قصد ساختن این آهنگ را داری، حاضر بودم خیلی بیشتر از اینها انتظار بکشم!».
این آهنگ همان «امشب در سر شوری دارم» بود که با سابقۀ بیش از چهل سال، همۀ مملکت آن را شنیدهاند و نسل همزمان ما، نسل بعد و نسل جدید واقعا به آن علاقهمند هستند و به گفتۀ دوستان، هنوز هم مانند آهنگی است که تازه ساخته شده باشد. حتی صفتهای خاصی به این آهنگ نسبت میدهند و از بسیاری شنیدهام که در نهایت محبت میگویند: «این اصلا سرود خاص ماست» یا «این آهنگ ما را به عوالمی میبرد که . . .». بعضی دیگر میپرسند: «این آهنگ چگونه به شما الهام شده . . .».
آهنگ «غوغای ستارگان» بلافاصله مورد محبوبیت و توجه جامعه قرار گرفت و برای خانم «پروین» هم که به بهترین وجهی آنرا اجرا کرد، شهرت و موفقیت دوچندانی به همراه آورد.»
[غوغای ستارگان، خاطرات هنری مهندس همایون خرم، انتشارات جاویدان، ص. ٥٧ تا ٦٠]
در عالم موسیقی و ترانه ـ چنانچه افتد و دانید ـ این بیشتر نام و صدای خوانندۀ ترانه است که در یاد شنونده باقی میماند. بعد از آن شاید بیتهای از شعر ترانه و بخشی از ملودی آن در زمزمههای هر از گاهی که من و شما را بوده و هست.
آثار و ساختههای مهندس «همایون خُرم» اما در خاطرههای ما از چنان قوام و دوامی برخوردار است که شنیدن نام ترانه و یا نوشتن بخشی از شعر آن، بیش از هر چیز، یادآور ملودی و آهنگ آن است.
«اشک من هویدا شد»، «ساغرم شکست ای ساقی»، «رسوای زمانه منم»، «داد از تو»، «که نوشی می ز مینای شکسته»، «من عاشقم و گنهگار، آیا همۀ شما بیگناهید؟»، «چون گل همراه نسیم»، «بعد از تو هم در بستر غم میتوان خفت»، «امشب در سر شوری دارم»، «تو ای پری کجایی؟»، کافی است نظری گذرا به یادماندههایتان از این ترانهها بیندازید تا بر بلندای خاطرتان، پهنای تابلویی رنگین از ملودیها و نغمههایی که سالهاست در حافظه محفوظ مانده نقش بندد.
به یاد آن آهنگهای گوشنواز و خاطراتی از آن صداهای مخملی و اشعار دلنشین، پنجاه ترانه از ساختههای مهندس «همایون خُرم» را به انتخاب «راوی حکایت باقی» بشنوید
نوای ساز همایون خرم همواره گوش های مان را نوازش خواهد داد و در یادها زنده می ماند...
دیشب در حالیکه نشسته روی مبل چرت می زدم، خواب دیدم در کنار همسر و دخترم سرگرم تماشای تلویزیون هستیم که ناگهان قطعه ای موسیقی که بسیار شبیه آهنگ "رسوای زمانه" بود پخش شد...
ناگهان فریادی کشیدم و اشکم سرازیر شد...
دخترم متعجب از این حرکت من با نگاه پرسش گر و نگرانش به من خیره شد و من شرمنده از این اشک و فریاد ناگهانی در پاسخ به دخترم رو به همسرم کردم و گفتم:" می دونی همایون خرم درگذشت؟"
دویچه ویله: همایون خرم، آهنگساز برجسته ایرانی روز پنجشنبه (۲۸ دی/۱۷ ژانویه) در سن ۸۲ سالگی از جهان رفت. این نوازنده پیشکسوت ویولن، خالق ترانههای ماندگاری همچون "تو ای پری کجایی"، "امشب در سر شوری دارم" و "رسوای زمانه" است.
همایون خرم متولد سال ۱۳۰۹ خورشیدی در بوشهر بود. وی را یکی از آخرین بازماندگان مکتب ابوالحسن صبا میدانند که بدون واسطه نزد او مشق موسیقی کرده بود و تا چندی پیش به آهنگسازی و اجرای زنده موسیقی میپرداخت.
همایون خرم به تشویق مادرش به موسیقی روی آورد. او در گفتوگویی با رسانههای ایران انتخاب نام "همایون" از سوی خانوادهاش را که نام یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی است به دلیل علاقه ویژهی آنها به این هنر دانسته بود. همایون خرم نخستین قطعه موسیقی در رادیو را نیز در دستگاه همایون نواخت تا بدین ترتیب از تشویقهای مادر قدردانی کند.
جوانترین نوازنده سولیست در رادیو
همایون خرم پس از حضور در دورههای آموزشی ابوالحسن صبا، در سن ۱۴ سالگی به عنوان جوانترین نوازنده سولیست ویولن در دهه ۱۳۳۰خورشیدی در رادیو حاضر شد و به اجرای موسیقی پرداخت.
سامان احتشامی، نوازنده پیانو که در آخرین اجرای استاد خرم در سال جاری در تهران وی را همراهی کرده است، در گفتوگو با دویچه وله درباره جایگاه این آهنگساز برجسته گفت: «در زمانی که فرهنگ نوازندگی در ایران به وجود نیامده بود، سه تا چهار سال پس از تاسیس رادیو، استاد خرم به عنوان تکنواز ساز ویولن با رادیو همکاری داشت، آن هم در سن ۱۴ سالگی.»
با این که این نوازنده برجسته ویولن از کودکی به موسیقی مشغول بود، رشته مهندسی برق را برای تحصیل در دانشگاه برگزید. تحصیل در رشتهای فنی اما باعث نشد که خرم از موسیقی فاصله بگیرد.
همایون خرم با برنامههای رادیویی ویژه موسیقی در پیش از انقلاب همچون گلها، گلهای رنگارنگ و گلهای تازه به عنوان آهنگساز و نوازنده همکاری داشت.
آفرینش ترانههای ماندگار موسیقی ایران
همایون خرم همچنین خالق برخی از ماندگارترین ترانهها و تصنیفهای ایرانی است: "موج آتش" (اشک من هویدا شد) با صدای مرضیه، "رسوای زمانه منم" با صدای الهه، "غوغای ستارگان" با صدای پروین و "تو ای پری کجایی" با صدای قوامی از جمله آثار جاودان وی در زمینه آهنگسازی است.
همایون خرم علاوه بر تربیت شاگردان موسیقی در شورای عالی خانه موسیقی نیز عضویت داشت و از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان موفق به کسب درجه یک هنری شده بود. وی همچنین رهبری ارکستر سازهای ملی و تدریس در دانشکده موسیقی ملی را نیز در کارنامه هنری خود به ثبت رسانده است.
بشنوید: مصاحبه با محمود خوشنام در باره کارنامه و جنبههای هنری آثار همایون خرم
آواز استاد شجریان در مراسم تشییع استاد همایون خرم
قطعه تصویری غوغای ستارگان
ویولون: استاد همایون خرم
پیانو: سامان احتشامی
«راوی حکایت باقی» :
تاریخچه ترانه غوغای ستارگان (امشب در سر شوری دارم)
مهندس همایون خُرم، در کتاب خاطرات خود که اخیرا انتشار یافته، ماجرای چگونگی خلق این ترانه را با شرح آشناییاش با «پروین»، خوانندۀ این ترانه آغاز کرده و مینویسد:
« . . . روزی خانم «توران مهرزاد» تلفن کردند و گفتند با هم قراری بگذاریم تا ایشان یکنفر را بهعنوان خواننده به من معرفی کنند و ما با هم آشنا شویم. ایشان خانمی را بهنام «پروین نوری» به من معرفی کردند و از من خواستند که صدای ایشان را امتحان کنم.
صدای ایشان را شنیدم و دیدم که بهظاهر «دلکشوار» میخوانند و البته تفاوتهای زیادی هم وجود داشت. اما صدا، صدایی بود که بههرحال امکان میداد با آن کار شود.
به خانم مهرزاد گفتم: «صدای ایشان صدایی است که انشاالله بتوانیم با آن کار کنیم؛ اما من شرایطی دارم و آن، اینکه ایشان در حضور شما قول بدهند که از کارهایی مثل شرکت در مجالس دیگر، غیر از رادیو، خودداری خواهند کرد. البته نمیگویم که آن کارها بد است ولی با شرایط بنده مناسبتی ندارد و ایشان صرفا آهنگهای بنده را برای رادیو خواهند خواند.»
خانم مهرزاد هم گفتند: «نه، ایشان خودشان هم اصلا اهل اینگونه فعالیتها نیستند و در بانک بازرگانی شاغل هستند و در همانجا هم کارمند خیلی جدی و منضبطی هستند و فقط میخواهند استعداد و هنر خود را پرورش دهند. بههمین دلیل هم از من خواستهاند که ایشان را به شما معرفی کنم. . .»
قبول کردم و این شروع همکاری من با خانم پروین و اجرای دهها و شاید قریب به صد آهنگی بود که با هم اجرا کردیم. اولین آهنگی به ایشان دادم، ترانهای بود با کلام شادروان «کریم فکور». دومین، احتمالا آهنگی بود به نام «قلب عاشقان» که شعر آن از «تورج [نگهبان]» عزیز بود. پس از آن، آهنگهای «برق و خرمن» با شعری از «معینی کرمانشاهی» و آهنگ «یک نفس ای پیک سحری» باز با شعری از زندهیاد «کریم فکور». . .»
«به هنرمند ارجمند، آقای مهندس همایون خرم» ١٣٣٤
عکس و دستخط «پروین نوری»، برگرفته از کتاب «غوغای ستارگان»
میدانیم که ترانه، از ترکیب «نوای موسیقی» و «کلام ترانهسرا» شکل میگیرد و با «صدای خواننده» عرضه میشود. آهنگسازانی که بر شعری سروده شده و آماده، ملودی بنویسند و آهنگ بگذارند، کم نیستند، ولی پیشینۀ «ترانهسازی در ایران» را که نگاه کنیم میبینیم ترانهسرایانی که بر آهنگی از پیش آماده و ساخته شده، کلام گذاشتهاند بیشتر بودهاند.عکس و دستخط «پروین نوری»، برگرفته از کتاب «غوغای ستارگان»
بهنظر می رسد عرف ترانهسرایی در ایران این بوده و هست که اول آهنگی ساخته شود و سپس ترانهسرا با شنیدن آن، شعرش را بسراید. مهندس همایون خُرم در ادامۀ خاطراتش از خلق ترانۀ «غوغای ستارگان» مینویسد:
« . . . یکروز آقای «فکور»، به من مراجعه کردند و گفتند که قرار شده است ایشان شعر دیگری بر روی یکی از آهنگهای جدید من بگذارند. چون گاهی رادیو به آهنگساز ابلاغ میکرد که در این ماه فلان شاعر روی آهنگ شما شعر میگذارد و به ترانهسرا هم رونوشت میدادند که به فلان آهنگساز مراجعه کنید. به هرحال، اینبار نوبت همکاری مشترک آقای کریم فکور و بنده شده بود.
آقای فکور به من مراجعه کردند و قراری با هم گذاشتیم که حدود دو هفتۀ دیگر ایشان مراجعه کنند و کارها را انجام دهیم. ایشان در روز موعود مراجعه کردند و من متاسفانه چیزی نساخته بودم، یعنی نتوانسته بودم که بسازم. مجددا با ایشان قرار دیگری برای ده روز بعد گذاشتیم و ایشان در روز مقرر به منزل ما آمدند. متاسفانه اینبار نیز هنوز کار مورد نظر و دلخواه خودم را نساخته بودم. ایشان متوجه شد و در چهرهشان مقداری ناراحتی را میشد ملاحظه کرد. از جیب خود کاغذی درآوردند و روی آن مطالبی نوشتند و هنگام خداحافظی گفتند: «خواهش میکنم پس از رفتن من این کاغذ را بخوانید.» و قرار آینده را گذاشتیم. پس از رفتن ایشان کاغذ را باز کردم و دیدم برای من شعری گفتهاند:
همایون خُرم فرشته نبود ـ نت خویش را هم نوشته نبود!
شاید همین سرزنش دوستانه و محبتآمیز ایشان، عامل و انگیزۀ قشنگی شد که بتواند احساس سازندگی مرا تشدید کند. و این باعث شد که من تا هفتۀ بعد آهنگی را ساختم. دفعۀ بعد که ایشان آمدند. آهنگ را با ویلون برایشان اجرا کردم و خیلی از آن لذت بردند؛ بهطوری که چند بار به من گفتند: «اگرچه ما را معطل کردی و چندین بار دست خالی ما را روانه کردی، اما اگر میدانستم قصد ساختن این آهنگ را داری، حاضر بودم خیلی بیشتر از اینها انتظار بکشم!».
این آهنگ همان «امشب در سر شوری دارم» بود که با سابقۀ بیش از چهل سال، همۀ مملکت آن را شنیدهاند و نسل همزمان ما، نسل بعد و نسل جدید واقعا به آن علاقهمند هستند و به گفتۀ دوستان، هنوز هم مانند آهنگی است که تازه ساخته شده باشد. حتی صفتهای خاصی به این آهنگ نسبت میدهند و از بسیاری شنیدهام که در نهایت محبت میگویند: «این اصلا سرود خاص ماست» یا «این آهنگ ما را به عوالمی میبرد که . . .». بعضی دیگر میپرسند: «این آهنگ چگونه به شما الهام شده . . .».
آهنگ «غوغای ستارگان» بلافاصله مورد محبوبیت و توجه جامعه قرار گرفت و برای خانم «پروین» هم که به بهترین وجهی آنرا اجرا کرد، شهرت و موفقیت دوچندانی به همراه آورد.»
[غوغای ستارگان، خاطرات هنری مهندس همایون خرم، انتشارات جاویدان، ص. ٥٧ تا ٦٠]
«کریم فکور»، سرایندۀ ترانۀ «غوغای ستارگان»
پنجاه یادگار از نغمهپرداز ترانههای ماندگار: «همایون خُرم» در عالم موسیقی و ترانه ـ چنانچه افتد و دانید ـ این بیشتر نام و صدای خوانندۀ ترانه است که در یاد شنونده باقی میماند. بعد از آن شاید بیتهای از شعر ترانه و بخشی از ملودی آن در زمزمههای هر از گاهی که من و شما را بوده و هست.
آثار و ساختههای مهندس «همایون خُرم» اما در خاطرههای ما از چنان قوام و دوامی برخوردار است که شنیدن نام ترانه و یا نوشتن بخشی از شعر آن، بیش از هر چیز، یادآور ملودی و آهنگ آن است.
«اشک من هویدا شد»، «ساغرم شکست ای ساقی»، «رسوای زمانه منم»، «داد از تو»، «که نوشی می ز مینای شکسته»، «من عاشقم و گنهگار، آیا همۀ شما بیگناهید؟»، «چون گل همراه نسیم»، «بعد از تو هم در بستر غم میتوان خفت»، «امشب در سر شوری دارم»، «تو ای پری کجایی؟»، کافی است نظری گذرا به یادماندههایتان از این ترانهها بیندازید تا بر بلندای خاطرتان، پهنای تابلویی رنگین از ملودیها و نغمههایی که سالهاست در حافظه محفوظ مانده نقش بندد.
به یاد آن آهنگهای گوشنواز و خاطراتی از آن صداهای مخملی و اشعار دلنشین، پنجاه ترانه از ساختههای مهندس «همایون خُرم» را به انتخاب «راوی حکایت باقی» بشنوید
نوای ساز همایون خرم همواره گوش های مان را نوازش خواهد داد و در یادها زنده می ماند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر