جناب سردار سابق سپاه و معاون سابق شهردار مشهد٬ اين شتری است که در خانه همه کس می خوابد!!!
خیلی دوست داشتم بدونم این سردار شلاق خورده٬ در طول سالهای سرداری و شهرداری اش چند بار حکم بازداشت و شلاق و اخراج و... هم میهنانش را داده بود؟!
جرس: صبح پنجشنبه، حکم بیست ضربه شلاق حسین فرزین، از سرداران سابق سپاه و معاون سابق شهردار مشهد به اجرا درآمد. حکم شلاق این مسئول سابق تبلیغات قرارگاه خاتم الانبیا، در دوران جنگ ٨ ساله، در حالی بطورناگهانی و بدون اطلاع قبلی به اجرا درآمد که وی عمل جراحی قلب باز انجام داده و از دیابت بالا رنج می برد. خانواده این زندانی سیاسی که از شنیدن این خبر در شوک بسر می برند، بشدت نگران وضعیت جسمانی او هستند.
حسین فرزین، معاون سابق شهردار مشهد در دوران اصلاحات و کارگردان تلویزیون، بیستم مهرماه سال ۱۳۸۹با یورش نیروهای اطلاعات سپاه مشهد به منزلش بازداشت شده و بعد از ۳ ماه با قرار وثیقه ای ٣٠۰ میلیون تومانی، موقتا از زندان آزاد شده بود اما یکماه پیش برای گذراندن حکم پانزده ماه و یک روز حبس تعزیری خود به زندان فراخوانده شد.
متن گفتگوی "جرس" با همسر حسین فرزین سردار سابق سپاه و جانباز شیمیایی را با هم می خوانیم:
خانم فرزین مطلع شدیم که حکم شلاق آقای فرزین اجرا شده، درست است؟
بله، امروز در کمال ناباوری خبردار شدیم که صبح ساعت هشت و نیم صبح حکم شلاق او را در زندان اجرا کردند. هنوز باورمان نمی شود که شب شهادت فاطمه زهرا اینکار را با ما کردند. دستم از همه جا کوتاه است تا صدای مظلومیت او و ظلمی که بر ما می رود را به گوش مسئولین برسانم. آن هم ظلم بر خانواده ای که در دفاع از خاک کشور در زمان جنگ از تمام وجود مایه گذاشتند. من با چهار فرزندم در پشت جبهه و همسرم در خاک عراق می جنگیدیم. حالا این رنج آور است که بچه های انقلاب که از جان و زندگی خود مایه گذاشتند تا از انقلاب و کشور حمایت کنند اینچنین دچار ظلم شوند. هنوز یادم نرفته زمانیکه همسرم و بچه کوچکمان کفن پوشیده بودند و در صف جلوی راهپیمایی بیست و دو بهمن حرکت می کردند، این آقایان مدام او را از رسانه ها نشان می دادند؛ چطور آن زمان خوب بودیم اما حالا باید چوب و شلاق بخوریم. آن هم کسی که جانباز شیمیایی است اما حاضر نشد از امتیازات آن استفاده کند و جانبازی خود را بخاطر اعتقادی که داشت اعلام نکرد.
آیا خود آقای فرزین می دانستند که امروز قرار است حکم شلاق را اجرا کنند؟
نخیر، بطور ناگهانی و بدون خبر همسرم را که عمل قلب باز کرده و دیابت بالا دارد را از خواب بیدار کرده اند و گفته اند بیا کارت داریم و او را می برند و شلاقش می زنند. الان هم بشدت نگران وضعیتش هستم و نمی دانم چه بر سرش آمده است.
با وجود مشکلات جسمی این حکم را اجرا کردند؟
بله، دیابت دارد و روزی چهار بار باید انسولین تزریق کند و همچنان از ناراحتی های پوستی و متورم بودن دستش هم رنج می برد. الان هم هیچ اطلاعی از وضعیتش ندارم.
می توانید در مورد حکم و اتهامات که به ایشان وارد کردند بگویید و اینکه الان چه مدت است که در زندان بسر می برند؟
دقیقا یکماه است که همسرم در زندان بسر می برد؛ یعنی یک روز پس از ۳۵ امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی یعنی روز ۲۳ بهمن بنا به نامه ای که دریافت کرده بود خود را به زندان معرفی کرد و بعد از معرفی به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شد. در مورد حکم ایشان هم باید بگویم او را به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و توهین به مقامات عالی رتبه مانند ریاست جمهوری و شورای نگهبان به ۱۵ ماه و یک روز حبس تعزیری و ۲۰ ضربه شلاق محکوم کردند البته اول چهل ضربه شلاق بود بعد در تجدیدنظر به بیست ضربه تغییر دادند و یک روز را هم اضافه کردند که آن سه ماه را نتوانند حذف کنند.
در چه بندی نگهداری می شوند؟
در بند ۶.۱ زندان وکیل آباد مشهد هستند.
این بند زندانیان سیاسی است؟
این بند آنطور که دوستان می گویند نه بند افراد سیاسی است و نه بند زندانیان با جرایم عادی؛ بلکه بندی است که آکواریوم می گویند و از همه نظر زندانیان را تحت نظر می گیرند. زندانیانی در آنجا هستند یا ناراحتی اعصاب و روان دارند و یا قاچاقچیان و چاقو کشها هستند و زندانیانی را هم که می خواهند اعدام کنند یک شب قبل به آنجا می برند تا فردا صبح اعدام شوند و حتی کسانی را که به اسم جاسوس گرفته اند در آنجا نگهداری می کنند. یعنی یک بند خاصی است که واقعا برایم جای سوال است که فردی مانند حاج آقا را باید در آنجا نگهداری کنند؟! از نظر بهداشتی هم بسیار کثیف است.
آخرین ملاقاتی که با آقای فرزین داشتید چه زمانی بود و وضعیت روحی ایشان چطور بود؟
روز سه شنبه ملاقات کابینی داشتیم که شکر خدا از نظر روحی بسیار عالی هستند. اما خیلی اذیت می کنند، بارها تلفن زدم به مسئولین زندان گفتم که همسر من مریض است و خواستم رسیدگی کنند، دوباره انسولین بردم و بدستش نرسانده بودند و بهانه می آورند که در انسولین باز شود خراب می شود، بهشان گفتم خب، در یخچال نگه دارید و خلاصه کلی عذاب کشیدم تا دو تا انسولین را به دستش برسانم. با این کارها می خواهند از نظر روحی و روانی ما را تحت فشار قرار دهند.
فشارهای دیگری هم بر روی شما هست؟
دیروز وقتی از مشهد به تهران آمدم از اطلاعات سپاه مشهد به من زنگ زدند که شبی که قرار بود آقای فرزین خودش را به زندان معرفی کند شما مهمانی خداحافظی گرفته اید! بهشان گفتم آقای فرزین داشتند زندان می رفتند، بالاخره نزدیکان و فامیل می آیند برای خداحافظی نمی توانیم که بگوییم نیایید. اما جواب دادند که شما چنین اجازه ای نداشتید. گفتم ببخشید از این به بعد شما به ما بگویید چه کارهایی را می توانیم انجام دهیم و چه کارهایی را نه؛ ما که کاری خلاف اسلام نکرده ایم. گویا می خواهند مانند درخت که از ریشه قطع می کنند، ما را هم از ریشه قطع کنند. متاسفانه سپاه اطلاعات مشهد بر خلاف سپاه تهران بسیار تنگ نظر و بسته هستند. تمام پرونده سازی که برای همسرم انجام شد توسط حفاظت اطلاعات سپاه خراسان بود و آنها به شعبه چهار دادگاه انقلاب ارسال کردند.
فکر می کردید که بعد از روی کار آمدن دولت آقای روحانی و امید به تغییر شرایط کشور شاهد چنین روزهای سختی باشید؟
ما امید داشتیم که فضا باز شود و به قول قدیمی ها یک جو عقل به مسئولین کشور و قوه قضاییه داده شود، اما متاسفانه می بینیم که با این اقدامات هیچ خبری از عقل و درایت نیست. این کارها بر خلاف اسلام است و تعجب می کنم که در یک کشور اسلامی تیشه برداشته اند و به ریشه اسلام می زنند و با این اقدامات عده زیادی را از بی دین می کنند. اما هر چقدر این کارها را ادامه دهند ما روز به روز بخدا نزدیکتر می شویم و امید خودمان را از دست نمی دهیم و امیدواریم روزی را ببینیم که اینها با این کارها به روز سیاه بنشینند و جواب ظلمی را که بر ما می کنند را از خدا بگیرند.
صحبتی با مسئولین و رئیس جمهور دارید؟
من از آقای روحانی که با شعار تدبیر و امید آمدند و وعده دادند که حقوق شهروندی را اجرا می کنند می خواهم وعده ها و شعارهای خود را جامه عمل بپوشانند. چرا باید افراد زیادی بخاطر ابراز عقیده و دلسوزی، عمر خود را در زندان بگذرانند. اگر امر به معروف خطاست، پس قانون بگذارند که دیگر کسی امر به معروف نکند و مردم کاری نداشته باشند که چه خوب است و چه بد. سوال من این است که آیا درست است که کسانی که جان و زندگی خود را برای اسلام گذاشتند حالا بخاطر امر به معروف باید بروند زندان؟ آقای رئیس جمهور زمان را در نظر بگیرند و سریع عزیزان ما را از این وضعیت نجات دهند. امیدوارم به حق این اذان شب، یک شعور و عقل به مسئولین ما بدهد تا این اسلام به این پاکی را اینگونه بدنام نکنند. امیدواریم دولت درایت و تدبیر خود را زودتر عملی کند، تا خون های بیشتری به ناحق ریخته نشود و این لرزش ها و دردها و شوک هایی که به خانواده ها وارد می کنند به زودی تمام شود.
خیلی دوست داشتم بدونم این سردار شلاق خورده٬ در طول سالهای سرداری و شهرداری اش چند بار حکم بازداشت و شلاق و اخراج و... هم میهنانش را داده بود؟!
جرس: صبح پنجشنبه، حکم بیست ضربه شلاق حسین فرزین، از سرداران سابق سپاه و معاون سابق شهردار مشهد به اجرا درآمد. حکم شلاق این مسئول سابق تبلیغات قرارگاه خاتم الانبیا، در دوران جنگ ٨ ساله، در حالی بطورناگهانی و بدون اطلاع قبلی به اجرا درآمد که وی عمل جراحی قلب باز انجام داده و از دیابت بالا رنج می برد. خانواده این زندانی سیاسی که از شنیدن این خبر در شوک بسر می برند، بشدت نگران وضعیت جسمانی او هستند.
حسین فرزین، معاون سابق شهردار مشهد در دوران اصلاحات و کارگردان تلویزیون، بیستم مهرماه سال ۱۳۸۹با یورش نیروهای اطلاعات سپاه مشهد به منزلش بازداشت شده و بعد از ۳ ماه با قرار وثیقه ای ٣٠۰ میلیون تومانی، موقتا از زندان آزاد شده بود اما یکماه پیش برای گذراندن حکم پانزده ماه و یک روز حبس تعزیری خود به زندان فراخوانده شد.
متن گفتگوی "جرس" با همسر حسین فرزین سردار سابق سپاه و جانباز شیمیایی را با هم می خوانیم:
خانم فرزین مطلع شدیم که حکم شلاق آقای فرزین اجرا شده، درست است؟
بله، امروز در کمال ناباوری خبردار شدیم که صبح ساعت هشت و نیم صبح حکم شلاق او را در زندان اجرا کردند. هنوز باورمان نمی شود که شب شهادت فاطمه زهرا اینکار را با ما کردند. دستم از همه جا کوتاه است تا صدای مظلومیت او و ظلمی که بر ما می رود را به گوش مسئولین برسانم. آن هم ظلم بر خانواده ای که در دفاع از خاک کشور در زمان جنگ از تمام وجود مایه گذاشتند. من با چهار فرزندم در پشت جبهه و همسرم در خاک عراق می جنگیدیم. حالا این رنج آور است که بچه های انقلاب که از جان و زندگی خود مایه گذاشتند تا از انقلاب و کشور حمایت کنند اینچنین دچار ظلم شوند. هنوز یادم نرفته زمانیکه همسرم و بچه کوچکمان کفن پوشیده بودند و در صف جلوی راهپیمایی بیست و دو بهمن حرکت می کردند، این آقایان مدام او را از رسانه ها نشان می دادند؛ چطور آن زمان خوب بودیم اما حالا باید چوب و شلاق بخوریم. آن هم کسی که جانباز شیمیایی است اما حاضر نشد از امتیازات آن استفاده کند و جانبازی خود را بخاطر اعتقادی که داشت اعلام نکرد.
آیا خود آقای فرزین می دانستند که امروز قرار است حکم شلاق را اجرا کنند؟
نخیر، بطور ناگهانی و بدون خبر همسرم را که عمل قلب باز کرده و دیابت بالا دارد را از خواب بیدار کرده اند و گفته اند بیا کارت داریم و او را می برند و شلاقش می زنند. الان هم بشدت نگران وضعیتش هستم و نمی دانم چه بر سرش آمده است.
با وجود مشکلات جسمی این حکم را اجرا کردند؟
بله، دیابت دارد و روزی چهار بار باید انسولین تزریق کند و همچنان از ناراحتی های پوستی و متورم بودن دستش هم رنج می برد. الان هم هیچ اطلاعی از وضعیتش ندارم.
می توانید در مورد حکم و اتهامات که به ایشان وارد کردند بگویید و اینکه الان چه مدت است که در زندان بسر می برند؟
دقیقا یکماه است که همسرم در زندان بسر می برد؛ یعنی یک روز پس از ۳۵ امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی یعنی روز ۲۳ بهمن بنا به نامه ای که دریافت کرده بود خود را به زندان معرفی کرد و بعد از معرفی به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شد. در مورد حکم ایشان هم باید بگویم او را به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و توهین به مقامات عالی رتبه مانند ریاست جمهوری و شورای نگهبان به ۱۵ ماه و یک روز حبس تعزیری و ۲۰ ضربه شلاق محکوم کردند البته اول چهل ضربه شلاق بود بعد در تجدیدنظر به بیست ضربه تغییر دادند و یک روز را هم اضافه کردند که آن سه ماه را نتوانند حذف کنند.
در چه بندی نگهداری می شوند؟
در بند ۶.۱ زندان وکیل آباد مشهد هستند.
این بند زندانیان سیاسی است؟
این بند آنطور که دوستان می گویند نه بند افراد سیاسی است و نه بند زندانیان با جرایم عادی؛ بلکه بندی است که آکواریوم می گویند و از همه نظر زندانیان را تحت نظر می گیرند. زندانیانی در آنجا هستند یا ناراحتی اعصاب و روان دارند و یا قاچاقچیان و چاقو کشها هستند و زندانیانی را هم که می خواهند اعدام کنند یک شب قبل به آنجا می برند تا فردا صبح اعدام شوند و حتی کسانی را که به اسم جاسوس گرفته اند در آنجا نگهداری می کنند. یعنی یک بند خاصی است که واقعا برایم جای سوال است که فردی مانند حاج آقا را باید در آنجا نگهداری کنند؟! از نظر بهداشتی هم بسیار کثیف است.
آخرین ملاقاتی که با آقای فرزین داشتید چه زمانی بود و وضعیت روحی ایشان چطور بود؟
روز سه شنبه ملاقات کابینی داشتیم که شکر خدا از نظر روحی بسیار عالی هستند. اما خیلی اذیت می کنند، بارها تلفن زدم به مسئولین زندان گفتم که همسر من مریض است و خواستم رسیدگی کنند، دوباره انسولین بردم و بدستش نرسانده بودند و بهانه می آورند که در انسولین باز شود خراب می شود، بهشان گفتم خب، در یخچال نگه دارید و خلاصه کلی عذاب کشیدم تا دو تا انسولین را به دستش برسانم. با این کارها می خواهند از نظر روحی و روانی ما را تحت فشار قرار دهند.
فشارهای دیگری هم بر روی شما هست؟
دیروز وقتی از مشهد به تهران آمدم از اطلاعات سپاه مشهد به من زنگ زدند که شبی که قرار بود آقای فرزین خودش را به زندان معرفی کند شما مهمانی خداحافظی گرفته اید! بهشان گفتم آقای فرزین داشتند زندان می رفتند، بالاخره نزدیکان و فامیل می آیند برای خداحافظی نمی توانیم که بگوییم نیایید. اما جواب دادند که شما چنین اجازه ای نداشتید. گفتم ببخشید از این به بعد شما به ما بگویید چه کارهایی را می توانیم انجام دهیم و چه کارهایی را نه؛ ما که کاری خلاف اسلام نکرده ایم. گویا می خواهند مانند درخت که از ریشه قطع می کنند، ما را هم از ریشه قطع کنند. متاسفانه سپاه اطلاعات مشهد بر خلاف سپاه تهران بسیار تنگ نظر و بسته هستند. تمام پرونده سازی که برای همسرم انجام شد توسط حفاظت اطلاعات سپاه خراسان بود و آنها به شعبه چهار دادگاه انقلاب ارسال کردند.
فکر می کردید که بعد از روی کار آمدن دولت آقای روحانی و امید به تغییر شرایط کشور شاهد چنین روزهای سختی باشید؟
ما امید داشتیم که فضا باز شود و به قول قدیمی ها یک جو عقل به مسئولین کشور و قوه قضاییه داده شود، اما متاسفانه می بینیم که با این اقدامات هیچ خبری از عقل و درایت نیست. این کارها بر خلاف اسلام است و تعجب می کنم که در یک کشور اسلامی تیشه برداشته اند و به ریشه اسلام می زنند و با این اقدامات عده زیادی را از بی دین می کنند. اما هر چقدر این کارها را ادامه دهند ما روز به روز بخدا نزدیکتر می شویم و امید خودمان را از دست نمی دهیم و امیدواریم روزی را ببینیم که اینها با این کارها به روز سیاه بنشینند و جواب ظلمی را که بر ما می کنند را از خدا بگیرند.
صحبتی با مسئولین و رئیس جمهور دارید؟
من از آقای روحانی که با شعار تدبیر و امید آمدند و وعده دادند که حقوق شهروندی را اجرا می کنند می خواهم وعده ها و شعارهای خود را جامه عمل بپوشانند. چرا باید افراد زیادی بخاطر ابراز عقیده و دلسوزی، عمر خود را در زندان بگذرانند. اگر امر به معروف خطاست، پس قانون بگذارند که دیگر کسی امر به معروف نکند و مردم کاری نداشته باشند که چه خوب است و چه بد. سوال من این است که آیا درست است که کسانی که جان و زندگی خود را برای اسلام گذاشتند حالا بخاطر امر به معروف باید بروند زندان؟ آقای رئیس جمهور زمان را در نظر بگیرند و سریع عزیزان ما را از این وضعیت نجات دهند. امیدوارم به حق این اذان شب، یک شعور و عقل به مسئولین ما بدهد تا این اسلام به این پاکی را اینگونه بدنام نکنند. امیدواریم دولت درایت و تدبیر خود را زودتر عملی کند، تا خون های بیشتری به ناحق ریخته نشود و این لرزش ها و دردها و شوک هایی که به خانواده ها وارد می کنند به زودی تمام شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر