۱۴۰۲ شهریور ۷, سه‌شنبه

بریم تا سرنگونی

چند نکته‌ی مهم: 
پیش از ۲۵ شهریور کسانی را که در توییتر دنبال می‌کنید چک کنید. ارتش سایبری (حزب الهی و شاح الهی) با اخبار دروغ می‌خواهند شما را ناامید کنند، بین مردم تفرقه بیندازند و انقلاب را به انحراف بکشانند.

شناسایی اغلب افراد این گروه از خائنان، کار دشواری نیست. 
اگر به توییت‌های گذشته‌شان نگاهی بیندازید می‌بینید هیچگونه توهینی به خامنه‌ای نکردند!
هشتگ‌ها و شعارهایشان، مانند هشتگ‌ها و شعارهای انقلابِ زن، زندگی، آزادی نیست.
 نوک حمله‌شان را به جای حکومت (خامنه‌ای و دارودسته‌اش)، به سوی مخالفان حکومت گرفته‌اند. 
بنابراین هر کاربری که در این شرایط، بجای پخش اخبار انقلاب سرگرم تخریب شخصیت‌های مخالف حکومت است یا جزو ارتش سایبری است یا بی‌شعور است و ناخواسته در راه آنها قدم برمی‌دارد. همه را بلاک و آنفالو کنید.
گزارشگر منوتو، بی‌بی‌سی فارسی و ایندیپندنت فارسی و خبرنگاران و همکارانشان مغرضانه می‌نویسند و قابل اعتماد نیستند.
با وجود کشتار٬ اعدام و بازداشت و شکنجه‌های وحشیانه‌ی هزاران بلوچ توسط مزدوران حکومت جنایتکار اسلامی٬ بلوچ‌ها حتا یک هفته هم سکوت نکردند و هر جمعه آتش شعله‌های این انقلاب را روشن نگهداشته‌اند.
چند نفر رو می‌برید؟!
تهران بشه کردستان، ایران می‌شه گلستان
اتحاد مردم، کابوس رژیم 

برنامه‌ات برای سالگرد قتل مهساا(ژینا) چیه؟

شاحین نجفی: کنسرت می‌زاریم و درکنار شاهزاده و یاسی، دورهمی می‌زنیم و می‌خونیم و می‌رقصیم و می‌خندیم.
شاح‌زاده رضا پهلوی: بستگی داره سالگرد قتل ژینا(مهسا) امینی؛ کنسرت خداحافظی کدوم خواننده‌ی عنقلابی باشه تا شرکت کنم و براش پیام قدردانی بفرستم!
شاهزاده رضا پهلوی در این پیام ضمن قدردانی از شصت سال فعالیت و زحمات هنری شهرام شب‌پره، نوشته است: «همواره دلش برای ایران تپیده و ازجمله در تمام سال‌های تبعید اجباری کنار مردمش بوده است. قدردان او هستم که در سخت‌ترین روز‌های وطن، توانست شادی را برای ملت ایران (بخصوص برای خانواده‌های کشته و اعدام شدگان و زندانیان زیر شکنجه) به ارمغان آورد.
یا ببینم در سالگرد انقلاب زن٬ زندگی٬ آزادی؛ آرزوی پیش از مرگ کدام بازیگر رو می‌تونم برآورده کنم!
البته آرزوی کسانی مثل بهروز‌جان رو که بتونم برآورده کنم؛ نه اونهایی که آرزوی آزادی ایران و از اینجور چیزهای سخت دارن!
درسته که من بیشتر از ۴۰ سال تو کارِ سیاست هستم و کار و اشتغالی نداشتم. شغل تمام وقت من مبارزه درراه آزادی است ولی شما سوال‌های سخت سخت رو از فعالین سیاسی بپرسید، از من نپرسید!
منبع درآمدم هم کمک‌های خانواده‌ام (مادر و عمه‌ام؟) بود که البته از منبع درآمد آنها بی‌اطلاعم! 
گروه عنقلابیِ خانه‌ی عَن: امروز و فردا و فرداهای دیگر، سرتاسر خاک آمریکا و اروپا رو زیر پا می‌زاریم و با اجرای نمایش خانه‌ی عن و با سواستفاده از نام جان‌باختگان راه آزادی، تا می‌تونیم حساب بانکی‌مون رو چاق و چله می‌کنیم.
البته با پشتیبانی عل‌حضرت شاح‌زاده رضا پهلوی

۱۴۰۲ شهریور ۶, دوشنبه

مهدی یراحی بازداشت شد

باز یکی یه ترانه خوند؛ آخوندا از ترس شاشیدن تو شلوارشون!
مهدی یراحی، هنرمند و خواننده به دلیل انتشار ترانه «روسریتو»، با دستور دادستان تهران بازداشت شده است.
سرودخوانی دانشجویان دانشگاه شریف، ۱۷ آبان ۱۴۰۱
سفر چرا بمان و پس بگیر ز جورشان نفس بگیر از مهدی یراحی
آرش صادقی: برای مهدی یراحی که صدای همه بود.
به امید آزادی مهدی و همه عزیزان در بند...
حمایت آتش شاکرمی، خاله نیکا شاکرمی، از مهدی یراحی، هنرمند در بند:
«تو خود دعای عزّت ِ خویشتنت هستی.
مهدی جان،
گفته بودم سکوت خواهم کرد اما برای تو که دایی نیکا هستی، می‌شود و باید سکوت را شکست.
برقرار باشی طنین ِ عزت ِملتت.»

۲۰۰ هزار تومان پاداش قهرمان پارالمپیک برای رکوردشکنی!

مهدی اولاد، قهرمان پارالمپیک توکیو در پرتاب وزنه گفت: درمسابقات قهرمانی کشور رکورد آسیا را  زدم و هیات نابینایان استان فارس بابت هر رکورد ۲۰۰ هزار تومان به من پاداش داد، واقعا نمی‌دانستم این مبلغ سنگین را چطور خرج کنم!
وی قهرمان پارالمپیک توکیو در پرتاب وزنه است که ۱۷ مدال بین‌المللی (۱۲ مدال طلا، ۲ نقره و ۳ برنز) در کلکسیون افتخاراتش دارد.
تحصیلات ورزشی خود را در کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزش ادامه داده و اکنون نیز دانشجوی دکترای مدیریت ورزش است.
او می‌گوید: کفش پرتابی که قبلا دومیلیون و پانصد هزار تومان می‌خریدم الان قیمت آن ۱۰ میلیون تومان شده است. 
فکر کردم حالا که نمی‌دونه این مبلغ سنگین را چطور خرج کنه؛ خوبه یه فهرست کوچکی از چیزهای گران‌قیمت بعنوان نمونه برای ایشان تهیه کنم!

این هم‌وطن قهرمان پارالمپیک می تونه از دیجی‌کالا؛ هر چند که مردم تحریمش کردن ولی اغلب یواشکی می‌خرن! 
 دو بسته آدامس بادکنکی بخره که البته باید سرکیسه رو شُل کنه و ده هزار تومنش رو از جیب خودش بده!
 می‌تونه یه قوطی چیپس و یه قوطی رُب بخره و چیپس رو بزنه تو رُب و خودش رو تقویت کنه! البته بازم یه مبلغ جزیی باید از جیبش بده!
می‌تونه ۹۰۰ گرم مرغ بخره و اگه آب قطع نبود، آب‌پز کنه و نوش جان کنه!
با بقیه پولش هم یواشکی دو سه تا نون بخره، جوری که کسی نفهمه!
می‌تونه نیم کیلو سماق بخره!
 یه چیزی هم ته جیبش می‌مونه!
می‌تونه یه مشت آجیل بخره!
می‌تونه ۲۰ عدد تخم‌مرغ و یه بطری روغن بخره! بازم یه مبلغ جزیی باید از جیبش بده!
می‌تونه یه بسته‌ی ۲۴تایی دستمال توالت بخره!
می‌تونه هم پاداشش رو تبدیل به دلار کنه! که البته بسته به اوضاع و احوال جمهوری اسلامی و نوسان‌های روزانه‌ی بهای دلار، بین۵ تا ۳ دلار می‌تونه بخره!
حتا می‌تونه ۵ کیلو برنج هندی از دیجی‌کالا بخره، الان پولشو نده و یه رکورد دیگه هم بشکنه و بعدا پرداخت کنه!
اما اگه انتظار داره بهش بخاطر رکورد شکنی، حواله واردات خودرو بدن، 
راه داره!
با خرید اینجور تابلوها می‌تونه شروع کنه که اگه گذر مسوولان ورزشی به خانه‌اش افتاد، تاثیر زیادی داره!

۱۴۰۲ شهریور ۵, یکشنبه

مهناز افشار؛ عنی دیگر از جمع عنقلابیون خارج نشین!

مهناز افشار تا وقتی تو ایران بود وضعش توپ بود! در فیلم‌های دوزاری بازی می‌کرد و خوب پول می‌گرفت! خایه همه مسوولان مملکتی را هم می‌مالید و می‌سایید! 
کلی دوست و رفیق داشت!
بنا به فرمان عمام برای ازدواج، او هم در خرداد ۱۳۹۳ با یاسین رامین فرزند محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره‌ی دوم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد ازدواج کرد.
 و آخوند محمد خاتمی، رییس‌جمهور پیشین ایران، خطبه‌ی عقد آن‌ها را خواند
بعدش کلی با هم رفیق شدند تا جاییکه ازش خواستن مجانی یه خونه بهشون بده! و البته اونم داد!
آخوندِ اسهال‌طلب اولش بر سر دو راهی مونده بود که دستور بده به آسیه پناهی خونه بدن یا به این طفلکی‌ها!
صلاح کار را در این دانست که آلونک آسیه رو خراب کنن و به مهناز جون و خانواده اش خونه بدن!
البته اتفاق خاصی نیفتاد!!! آسیه بعنوان اعتراض خودش رو تو چنگک بیل مکانیکی انداخت و ماموران دلسوز هم اسپری فلفل بهش پاشیدن و بعد هم گفتن معتاده و خواستن ببرنش کمپ معتادان که در راه درگذشت...
در سال ۱۳۹۳ جمعیت هلال احمر ایران به دلیل تصاحب اموال آن سازمان از یاسین رامین، همسر مهناز افشار و فرزند محمدعلی رامین معاون وزیر دولت محمود احمدی‌نژاد شکایت کرد.
وی متهم شده بود که دو میلیون یورو از جمعیت هلال احمر برای واردات دارو و تجهیزات پزشکی دریافت کرده اما این مبلغ را به فروشنده تحویل نداده است.
 مهناز افشار و همسرش پیش از اعلام رای دادگاه به آلمان مهاجرت کردند که ابتدا مهناز خانم علت آن را ادامه تحصیل عنوان کرد و گفت به ایران باز خواهد گشت.
مهناز خانم زرنگ ما از امتیاز شهروندی همسرش استفاده می‌کنه و در ماه های آخر بارداری، دوتایی ساکن کشور آلمان شدند تا اگه کار فساد مالی شوهرش بیخ پیدا کنه همونجا بمونه!
یاسین رامین در مرداد ماه سال ۹۵ با شکایت جمعیت هلال احمر بازداشت و در اسفند همان سال با وثیقه آزاد شد.
 یاسین رامین همچنین به واردات شیر خشک فاسد متهم شد.
 مهناز در ابتدا نسبت به این اقدام بشردوستانه و خیرخواهانه همسرش سکوت می‌کنه.
فکر می‌کرد اینم مثه بقیه پرونده‌های فساد مالی در جمهوری اسلامی، سمبل می‌شه و عاغا پیام می‌ده که اینقدر این قضیه را هی کش ندهید!
ولی وقتی دید کار به جاهای باریک کشید و شوهرش به ۱۷ سال زندان (۷ سال زندان قطعی) محکوم شد و ممکنه پول‌هاشو ازش بگیرن؛ با خودش فکر کرد خوشبختانه این چرت و پرت‌های خارجی‌ها در سوگند ازدواج (در بیماری یا در سلامتی، در شادی یا غم، در ثروت یا فقر) ربطی به ما مسلمونا نداره و جنگی طلاق می‌گیره.
البته یه کمی عجله کرد! چون یاسین رامین در دادگاه تجدیدنظر از اتهام فساد مالی تبرئه شد!!!
یه توییت خطاب به خواهرش گذاشت!
بعد هم چندتا استوری تخمی در پشتیبانی از دختران خیابان انقلاب گذاشت و شد عنقلابی و وکیلش، عبدالصمد خرمشاهی گفت: موکلم در شعبه دادسرای فرهنگ و رسانه متهم به تبلیغ علیه نظام و جریحه دار کردن عفت عمومی و نشر اکاذیب بوده و قادر به بازگشت نیست!
البته اون اوایل یه توری رو سرش میذاشت که اگه خواست برگرده بگه من حجابمو حتا در خارج هم رعایت کردم!
ولی وقتی در برنامه استعداد یابی در شبکه ام بی سی پرشیا پول کلانی بهش دادن، کشف حجاب هم کرد!
خلاصه حسابی افتاده بود رو غلتک و پول پارو می‌کرد!
با آغاز خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی با خودش گفت: چه خوب! ایران که دیگه نمی‌تونم برگردم؛ بهتره منم برم تظاهرات شرکت کنم همه بگن به‌به! چه عنقلابیه مهناز جون‌مون! 
فکر کرد مگه من چیم از علی کریمی کمتره که با چندتا استوری که آدمین‌اش می‌زاره شد جزو ''ائتلاف اپوزیسیون''؟!
که البته مردم بهش گفتن برو گمشو و با اردنگی انداختنش بیرون!
ایرانی‌ها که با اردنگی انداختنش بیرون، رفت سراغ زنان افغانستان و فراخوان می‌ده!!! متاسفانه زنان افغانستان، امکان اینکه پاسخ این گنده گوزی‌هایش را بدهند ندارند.
بعدش به سرش زد تا از خون جان‌باختگان انقلاب، کار و کاسبی راه بندازه. بابت هر چمدونی که می‌فروخت، یه پورسانتی می‌گرفت.
بعدش وارد عرصه مدلینگ شد تا دوباره وطن را بسازه!
طفلکی از هزاران از هزاران منفعتش گذشته!
بعضی وقتها هم یاد دم و دستگاهی که تو ایران داشته و مامان جونش میفته، چند قطره اشک می‌ریزه و برای اینکه ثابت کنه گریه کرده، یه سلفی هم از خودش می‌گیره که آدم از دیدنش استفراغش می‌گیره!
ولی خوشبختانه یادش میفته که تو خارج وضعش توپ شده و می‌ره دوش می‌گیره وآرایش می‌کنه و می‌ره سر جلسه کاریش!
فکر کنم در جلسه‌ی کاریشون از شاهزاده بخواد کار اقامتش در آمریکا رو براش درست کنه که از جمع عنقلابیون دور نباشه
از وقتی رفته آمریکا، سرش خیلی شلوغ شده و هر روز کنسرت یه خواننده انقلابی می‌ره
حالا باز دوباره عاشق شده!
لاشی ولایی، حالا به گروه مزدوران صادراتی که یهویی و یک‌شبه عنقلابی شدن پیوسته و با خون جان‌باختگان راه آزادی، کاسبی راه انداخته.
خلاصه اینکه نکبت خانمِ بد‌همه‌چیز، فکر برگشتن به ایران رو از سرت بیرون کن...