۱۴۰۲ بهمن ۲, دوشنبه

این فکر رو از سرتون بیرون کنید که رضاپهلوی بخواد بیاد ایران!

بخش دوم
شغل و درآمد رضا پهلوی
پس از قتل ژینا؛ انقلاب داشت با سرعت هر چه تمام‌تر پیش‌ می‌رفت. ایرانیان داخل و خارج از کشور، متحد و یک‌پارچه خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی بودند. خیابان‌ها دست مردم بود و رژیم به التماس افتاده بود که بیایید گفتگو کنیم!
تا اینکه خامنه‌ای، آخرین برگ بازی‌شو رو کرد و سر و کله رضا پهلویه پَستِ مفتخورِ تفرقه‌انداز، دزدِ حقه‌باز، این ترسوی بی‌اراده و دشمن و خائن به انقلابِ ژینا پیدا شد
رضا پهلوی، نه جرات بازگشت به ایران رو داره و نه دلش می‌خواد جمهوری اسلامی سرنگون بشه! چرا؟
یکی دیگه از دلایلش اینه که می‌دونه اگه برگرده٬ اول از همه باید پول‌های دزدیده شده از مردم ایران، توسط خودش، پدرش و مادر و عمه‌ی قاچاقچی و جنایتکارش رو پس بده!
در گفتگو با امید خلیلی٬ مزدور شبکه عَن‌و‌گُه(منو‌تو) از دقیقه ۵۲:۵۵ و کوتاه شده‌اش٬ یکی از هم‌میهنان خیلی واضح از رضا پهلوی می‌پرسه محل ارتزاق‌شون از کجا بود؟
شاح‌زاده که از اول برنامه یه نفس خایه‌مالی مردم رو شنیده بود و انتظار چنین سوالی را نداشت می‌گه متوجه سوال نمی‌شه!!!
امید خلیلی می‌گه یعنی شغلت چیه؟ درآمدت از کجاست؟
رضا پهلوی: خوب یه مقداری امکاناتی است که...(بجای پاسخ صریح و مستقیم حرف رو عوض می‌کنه و می‌گه) قبلن هم گفتم من اگه قرار بود برم کاملن دنبال کار و اشتغال که اصلن نمی‌تونستم به کار و مسئله سیاسی بپردازم و خوب یکی دو جا یه سری consultations (مشاوره‌های مالی برای سرمایه گذاری با پول‌های دزدیده شده از مردم ایران؟!) هستش که یه مقدار کمک می‌کنه از لحاظ درآمد و مقداریش هم قبلن گفتم خوشبختانه از طرف خانواده (خانواده از کجا آوردن؟!) حمایت می‌شم برای اینکه بتونم فول‌تایم به این مسائل بپردازم.
امید خلیلی: شغل تمام وقت شما٬ شاح‌زاده٬ مبارزه هستش در راه آزادی‌ست فکر کنم؟
رضا پهلوی: خوب بله!!! می‌تونستم مثل خیلی‌های دیگه بگم برم دنبال کار و زندگی ولی با توجه به اینکه نمی‌تونستم بی‌تفاوت باشم نسبت به مسائل مملکت الان بیشتر از چهل سال عمرم رو هزینه کردم!
و منت می‌زاره سر مردم ایران که بخاطر مبارزه در راه آزادی ایران موهاش سفید شده! یعنی اگه اینهمه سال مبارزه نمی‌کرد در ۶۳ سالگی هنوز موهاش رنگ شبق بود؟!
خوشبختانه از طرف خانواده حمایت می‌شم
عمه‌اش که خوب معروف حضورتان هست! اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمد‌رضا پهلوی٬ جنایتکارِ دزد و قاچاقچی‌ معروف بین‌المللی٬ باید هم وضعش اونقدر خوب باشه که به برادر‌زاده‌اش کمک کنه!
حامی مالی دیگرش هم قاعدتا باید مادرش باشد!
همون دزد بی‌شرفی که ننه من غریبم بازی درآورده بود که: «با خودم پوتین‌هایم را آوردم اما حتی تنها نیم‌تاجی را که متعلق به خودم(ارث باباش بود؟!) بود که الماس و فیروزه‌نشان بود، گذاشتم ایران و آمدم.»
او همچنین گفت که هنگام خروج از کشور، بخش بزرگی از جواهرات شخصی‌اش را هم در «گنجه‌های کاخ نیاوران» برجای گذاشت.
ولی از قرار معلوم اون بخش کوچک جواهراتی که با خودش برد و پول‌های مردم ایران را که غارت کرده بود آنقدر بود که هم خودش زندگی شاهانه داشته باشد و هم برای پسر بیکاره و بی‌عار و تن‌ِ لش‌اش ویلا بخرد و ۴۴ سال هزینه‌های سرسام‌آور زندگی رضا پهلوی و خانواده‌اش را تامین کند!
البته عَن‌بانوی اعظم٬ برای کمک به خونواده‌ی پسرش٬ زیاد از جیب خودش مایه نمی‌زاره!!!
اینم خواننده‌ی محبوبش!!!
فقط من از حرص، خِست و گدا صفتی شاح‌زاده در شگفتم که چرا با وجود ثروتی که از پدرش به ارث برده بود(از مردم ایران غارت کرده بود!) و دیگر کمک‌های مالی مانند کمک‌های ایرانیان پولدار خارج نشین و شیخ‌های عرب و...و...و... ۴۴سال دست گدایی‌ هم به سوی مادرش دراز کرده!
 بخشی از گفتگوی قدیمی رضا پهلوی با صدای آمریکا درباره اموال ارث برده از پدرِ دزد و غارتگرش:
«اینجا یک کیس دادگاهی داشتم با کسی که مسوول رسیدندگی به امور مالی من باشه. تمام اسناد و پرونده‌ای که چه چیزی دقیقن از پدرم ارث بردم ( حالا می‌خوای بگم؟! حدود ۶۲ میلیون دلار!!!) و وضعیت مالی من چی بود رو کاملن درش مشخصه! و اینها جزو اسنادی است که به قول معروف می‌تونه در دسترس عموم باشه!
که البته پس از گذشت سال‌ها هنوز در دسترس عموم قرار داده نشده!!!
هر چند که اون ۶۲ میلیون دلار الان شده میلیاردها ولی دست گدایی شازده همچنان درازه!!!
از قرار آق‌رضاپهلوی پیش از اینکه تصمیم بگیره فقط از مردم ایران گدایی کنه منابع درآمد دیگه‌ای هم داشت!
از پادشاه عربستان  پول تو جیبی می‌گرفت!
در سال ۱۹۹۰ هم آق‌رضاپهلوی و احمدعلی مسعود انصاری، از دستیاران و مشاوران مالی نزدیکش، شکایاتی را علیه یکدیگر طرح کردند که در نهایت دادگاه به نفع آق‌رضا٬ انصاری را محکوم به پرداخت ۷٫۳ میلیون دلار به خانواده پهلوی کرد. بگذریم که هر دو شون دزدن و همه این شامورتی بازی سر پول مردم ایران بود که شاه و خانواده‌اش دزدیده بودند.
شازده مدعی بود که انصاری کلاهبرداری کرده در حالی که انصاری مدعی بود شازده که پولاشو حروم کرده دنبال مقصر می‌گرده.
ده‌سال پیش هم شاح‌زاده٬ نیم‌ میلیون دلار به عنوان کمک به شورای ملی ایرانیان  به جیب زده بود!
سیامک دهقان‌پور: جناب پهلوی چرا این کمک‌هایی که جمع‌آوری شد برای بسیاری پرسش هست که این کمک‌ها اعلام نشد. این کمک‌هایی که اگر اشتباه نکنم چیزی نزدیک به نیم‌ میلیون دلار بود.
شاح‌زاده: سیاستش هست متصدیان کار٬ مسئله آدیتینگ و حسابداریش وجود داره و افرادی که مسوول این کار خواهند بود که به شکل موقت این مسوولیت رو پذیرفتن تمام  تمام اسناد رو دارند و فکر می‌کنم مسئله قابلیت مراجعه‌ی عمومی داره و به محض اینکه کمیته مالی این شورا تشکیل خوآهد شد قطعن عهده‌دار این وظیفه خواهم بود و پس از آن هم جواب‌گو خواهم بود به مفهوم یک مراجعه شفاف در نحوه هزینه‌ها و پول‌هایی که جمع شده و هیچ سندی نیست که بایگانی نشده باشه جهت مراجعه و بررسی هم‌میهنان!
اولین شرط ما شفافیت بوده! تعهد دادیم به اینکه که شفاف باشیم و هیچ چیزی بر هیچ‌کسی پوشیده نخواهد بود!
ده سال گذشته و هنوز گزارش شفاف مالی داده نشده!!!
در اینجا از دقیقه ۵۲:۱۴ و کوتاه شده آن
تو پیجش هم برای گروه‌های تخمی تبلیغ می‌کرد!
با مبارزان داخل و خارج تماسی نداشت ولی هیچ کنسرتی نبود که نرفته باشه! و مدام دنبال خواننده‌ها و هنرپیشه‌ها موس موس می‌کرد که تو جشن‌هاشون دعوتش کنن! اونوقت زِر می‌زنه که موهاش در راه مبارزه سفید شده!
شاح‌زاده رضا پهلوی: من امسال نوروز ندارم!!!
تا پیش از انقلاب ژینا، کسی داخل آدم حسابش نمی‌کرد و خبر چندانی ازش نبود! 
هر از گاهی، هر وقت مردم برای اعتراض و تظاهرات به خیابان‌ها می‌آمدند یا کارگران اعتصاب می‌کردند، سایت‌های خبری طرفدار پادشاهی و بعضی رسانه‌ها برای جلب بازدید کننده باهاش مصاحبه می‌کردن و یه حق‌المصاحبه‌ای هم کف دستش می‌زاشتن!

آق‌رضای مفت‌خور ما، با آغاز انقلاب ژینا و جنبش «زن، زندگی، آزادی»، بد جوری بوی پول و قدرت به مشامش رسید و حسابی دست به‌کار شد و مانند خمینی زمان انقلاب شروع کرد به دادن وعده و وعید و سخنرانی پشت سخنرانی و مصاحبه بدنبال مصاحبه که البته مفت و رایگان هم نبود!!!
بعد از این دونه پاشیدن‌ها، نوبت اصل ماجرا شد! وکالت و تفرقه‌انداختن!!! علی چرخنده، مزدور صادراتی و کانال در آب نمک خوابانده‌ی کوچه و ارتش سایبری خامنه‌ای هم که یه ایموجی تاج گذاشته‌بودن و شده‌بودن سایبری‌های شاح‌اللهی‌  هم پشتش رو گرفتن!
پس از آن٬ شاح‌زاده به نمایندگی از مردم ایران مرتب برای گفتگو در سطح بین‌المللی به مسافرت می‌رفت!
 به نمایندگی از مردم ایران به دنبال راه حل‌های پایدار و بلند مدت رفت
درحالیکه جمهوری اسلامی مردم معترض را می‌کشت و اعدام می‌کرد، شاح‌زاده به نمایندگی از مردم ایران، از این مهمانی به اون مهمانی می‌رفت و مفت می‌خورد و می‌رقصید و خوش می‌گذروند و یه شاباشی هم می‌گرفت!
با تمام وجود از شما متنفرم.
شمایی که انقلاب را با ابتذال بردید.
شمایی که دل در گرو روحانی پاکدل و سپاهی ایران دوست دارید. شما در خون‌هایی که خامنه‌ای می‌ریزد سهیمید. دست شما کثافت‌ها که ترمز انقلاب بودید، آفت جنبش بودید به خون آلوده است.
 قراره وقتی «زمان آن فرا رسید» هم یه عمامه بزاره سرش و بره زیارت طلاهای آخوند رضا!
شاح‌زاده یه سری از خواننده‌ها و هنرپیشه‌های خارج‌نشین رو هم دور خودش جمع کرد و با شرکت و سخنرانی در کنسرت‌ها و تاترهاشون هم باعث فروش بلیط می‌شد و هم یه پورسانتی می‌گیره!
یه حق‌ال‌پیام از شهرام شب‌پره گرفت
به بهروز وثوقی هم گفت یه پورسانتی بده و خایه‌مالی منو بکن، منم با عَن‌بانو سلیطه سادات، لجن‌السلطنه میام مراسم تجلیلت تا بلیط‌هات همه فروش برن
خلاصه بگم؛ شاح‌زاده سرش خیلی شلوغ شده بود! مدام به نمایندگی از مردم ایران از این کنسرت به اون کنسرت می‌رفت، مصاحبه با هر کی پیشنهاد بالاتری بده، جشن عروسی پسر این، تاتر تخمی اون چرخنده‌های صادراتی و صد البته جشن‌های تولد خودش!
بعد هم یه دکون باز می‌کنه به نام کنسرت «برای آزادی زندگی کن»
همه‌ی خواننده‌های تخمی خارج‌نشین هم به شرط دادن وکالت، دعوت می‌شن
قرار بود درآمد این کنسرت به مجروحان اعتراضات ١۴٠١ اهدا شود که پول آنرا هم شریکی بالا کشیدند!
حتا الهه توکلیان، معترض مصدوم چشمی که نمک‌گیر شاح‌زاده و لجن‌السلطنه شده هم استوری زد که از سوی هیچ کمپین، کنسرت و شخص خاصی به من کمک مالی‌ای نشده است.
چند معترض آسیب‌دیده دیگر، از جمله کیمیا زند، محسن کفشگر٬ مرسده و سیما مرادبیگی هم در یک استوریِ مشابه اعلام کرد که از هیچ کمپین، کنسرت، گروه و شخص خاصی کمک مالی دریافت نکرده‌اند.
شاح‌زاده سیروسِ مفت‌خور تنه‌لشِ سوم یه صندوق کمک به کارگران اعتصابی هم تشکیل داده بود و خودشون می‌گن دو میلیون دلار جمع شده بود.
اولش آل رضا، موسس صندوق آرت فاند گفت به دلایل امنیتی نحوه رساندن پول‌های جمع آوری شده را اعلام نخواهیم کرد.
بعد آق‌رضا یادش افتاد که اصلن نمی‌شه به ایران پول فرستاد و آب پاکی رو ریخت رو دست کارگران اعتصابی که منتظر پول نباشید!
علیاحسرت اول پول‌هارو می‌گیره بعد می‌ره دنبال جوازش؟!!!
بعد از اینکه همه‌ی این پول‌ها رو با شریک‌هاش بالا کشید رفت سراغ دارایی‌های مسدود شده! اینا رو هم به من بدید!
اما همچنان فراخوان می‌دهد که اگه پول نان شب‌تان را ندارید، اگه بازداشت و از کار اخراج‌تون می‌کنن، اگه حقوق‌تون رو نمی‌دن، اگه پاسخ اعتراض ‌تون رو با گلوله می‌دن، اگه شکنجه و اعدام می‌کنند، مهم نیست! شما همچنان به اعتصابات و اعتراضات ادامه بدید!
یکی دیگر از راه‌های کاسبی‌ شاح‌زاده سیروسِ مفت‌خور تنه لشِ سوم و همسرش عَن‌بانو سلیطه‌سادات‌ لجن‌السلطنه که تا پیش از انقلاب ژینا بیشتر مردم ایران حتا نامش را نمی‌دانستند شام خوردن با مردم است!
قیمت‌های شرکت در سخنرانی حسرت‌السلطنه یاسمین پهلوی در سالگرد کشته شدن مهسا امینی:
عادی ۱۵۰ دلار
وی آی پی(اشخاص بسیار مهم!!!) ۲۵۰ دلار
نشستن سر میز او ۲۵۰ دلار!
صرف شام در رستورانی که شاح‌زاده سیروسِ مفت‌خور تنه لشِ سوم  حضور دارند ۲۵۰۰ دلار (۱۲۵ میلیون تومان)
نشستن کنار اعلیحسرت منتظرالسلطنه در حین صرف شام ۵۰۰۰ دلار (۲۵۰ میلیون تومان)
رضا پهلوی بقدری زیر دین کسانی رفته که از آنها کمک‌های مالی دریافت کرده است که جز ادامه به رقصیدن به ساز آنها راه و چاره‌‌ی دیگری نداره.
خلاصه اینکه تمام تلاش شاح‌زاده٬ به انحراف کشاندن انقلاب و تفرقه بین مردم است. چون تا وقتی جمهوری اسلامی هست، نون آق رضای ما تو هم روغنه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر