۱۴۰۴ شهریور ۱, شنبه

رضا پهلوی: من تکیه‌گاهم رو همین آخوندهای حکومتی‌ست!

سرانجام با پیگیری فعالین ایرانی، ویزای مهدی نصیری، مزدور صادراتی هم بعد از ویزای همسرش توسط دولت کانادا باطل شد.
در سال ۱۴۰۴ و برخلاف قوانین مهاجرتی کانادا، با ویزای رسمی وارد خاک کانادا شد. این درحالیست که همه افرادی که مقام مهمی از سال ۲۰۰۳ به بعد در جمهوری اسلامی داشته‌اند به کانادا ممنوع‌الورود بوده اند.
از بازداشت تا صدور!
استوری هاربانو حسرت‌السلطنه درباره بازداشت مهدی نصیری!
جمهوری اسلامی روزی صدها نفر رو بازداشت و شکنجه و زندانی می کنه؛ اما هاربانو هرزه‌السادات یاسمین پهلوی تنها از بازداشت این آخوند حکومتی می‌نویسه!!! که تازه چند ساعته آزادش می‌کنند!
در سال ۱۴۰۳ به مدت چند ساعت بازداشت شد. به گفته خودش: «برادران اطلاعات سپاه عذرخواهی کردند و گفتند ناهماهنگ بوده. من هم گفتم حدس می‌زدم که دوستان برخلاف برنامه من را دستگیر کردند.» و اینکه با احترام راهی منزلش کردند!
اولین واکنش!
دومین واکنش!!!
سومین واکنش!!!
شازده‌ی دزد مفتخور خائن «از پول صندوق اعتصابات؟!»برای اخراج نشدن مهدی نصیری از کانادا، براش وکیل گرفته بود
معلوم نیست رضا پهلوی چه آتو یا گزکی دست جمهوری اسلامی داده که به این خواری و خفت افتاده که برای اخراج نشدن  مهدی نصیری از کانادا، پول بده برای این آخوند حکومتی وکیل بگیره!!!
من فرار کردم رفتم کانادا! ممکنه این سوال برای «بسیاری؟!» از شما پیش آمده باشه که دلیل این سفر من چی بود؟ ...این سوال در ذهن من مطرح شد که آیا اینکه من در ایران ممنوع‌الجاوید شاح گفتن بشم آوردش برای جنبش سطلی سپاهی بیشتره یا اینکه با کمک شاح زاده فرار کنم برم کانادا هم حال کنم و هم خایه‌های شازده رو از نزدیک بمالم؟!
آخه جمع کن این بساط دلقکی و مسخره‌بازی رو! مگه تو مزدور بد‌همه‌چیز، بجز خایه‌مالی رضا پهلوی، توییت دیگه‌ای هم زده بودی که حسابت سه بار مسدود بشه؟! بگو می خواستی چرندیاتت رو پاک کنی!
از دودی که از ماتحت سطلی سپاهی‌ها بلند شده میشه فهمید کاری که شادی صدر چه جلز و ولزی راه انداخته!
شاه و شیخ و شحنه درس یک مدرس خوانده‌اند
قیل و قال و جنگشان هم از ره نیرنگ بود
فرخی یزدی

۱۴۰۴ مرداد ۲۹, چهارشنبه

به مناسبت کودتای ننگین ۲۸مرداد

سطلی سپاهی‌های ۳۲ای!
مشاور اعظم شاه
جایگاه و مقام والای بانوان ایرانی در دوران حکومت خاندان پهلوی
بسوی تمدن بزرگ!
سرانجام آزادی مطبوعات
دموکراسیِ شاهانه
قیام ملی توسط تانک‌های آمریکا و انگلیس!!!
شهر امن و امان شد؛ ترسوی فراری بازگشت
بده بستون شاه و آیت‌الله
بوسه‌ی سپاس بر گونه‌ی پیشوا
مرگ دموکراسی...
موسیقی بر اساس یک مارش کوبایی
کلام: سعید سلطانپور
شاه و شیخ و شحنه درس یک مدرس خوانده‌اند
قیل و قال و جنگشان هم از ره نیرنگ بود
فرخی یزدی

۱۴۰۴ مرداد ۲۵, شنبه

آمریکن لاشی آرتیست (بخش چهارم)

ندید بدید وقتی بِدید به خود بِرید!
ایرانیانی که مجبور به ترک ایران شدن٬ هزار درد و غصه و دلتنگی و مشکل دارن٬ لاشی آرتیست اما پز می‌ده برای اینکه از کشور خودش خارج شده! 
 وقتی میگم لاشی فرفره منظورم فقط در سیاست نیست. بدبخت خودش هم نمی‌دونه چه خاکی تو سرش بریزه تا کمی توجه دیگران رو جلب کنه! اینقدر ضد و نقیض میگه که خودشم گُه گیجه گرفته!

از عشق آمریکا٬ اروپا رو داخل آدم حساب نمی‌کنه!
آمریکای خنک و قشنگم
اوا! پس آمریکای عزیز و سردت چی شد؟!
آمریکای قشنگ!!!
مرگ بر دشمنان مک‌دونالد!!! دست از تحقیر ایرانیان بردارید!!! آخه ایرانی دلش مک‌دونالد می‌خواد!!!
آخه کون‌گشاد خانم شام و ناهارش مک‌دونالده! اگه اوبر براش شام نیاره عرضه درست کردن یه تخم‌مرغ نیمرو رو نداره و چهار شب با شکم گشنه می‌ره زیر پتو!
عشق آمریکا و اسرائیل همچین کشتتش که حتا از رستوران بدنام مک‌دونالد هم دفاع می‌کنه!!!
چرا؟ چون برخی از طرفداران فلسطین، مک‌دونالد را بخاطر اینکه به سربازان اسرائیلی غذای رایگان می‌داد را تحریم کرده بودند.
 که البته چند هفته‌ای باعث ضرر بسیاری از شعبه‌‌های مک‌دونالد و استارباکس در برخی کشورها شده بود. بگذریم از اینکه هنوزم خیلی‌هاشون همچنان به تحریم ادامه می‌دن؛ برعکس ایرانیان مبارز که از یه بستنی میهن هم نتونستن بگذرند! 
ولی این آشغال بی‌شعور خبر نداره که سالهای سال است که رستوران زنجیره‌ای آمریکایی مک‌‌دونالد به دلیل جنبه‌های متعددی از کسب‌وکارش، از جمله تأثیرات منفی محصولاتش بر سلامت، نحوه برخوردش با کارکنان، تاثیرات زیان‌آور زیست‌محیطی٬ استخدام کودکان زیر ۱۵سال٬ حیوان‌آزاری و سایر شیوه‌های تجاری‌اش، مورد انتقاد قرار گرفته است.
آخرین فراخوان برای تحریم مک‌دونالد در سال ۲۰۲۵ توسط اتحادیه مردم آمریکا به رهبری جان شوارتز برای پایان دادن به قیمت‌گذاری‌های غارتگرانه، استفاده از معافیت‌های مالیاتی، سرکوب حقوق کارگران و تلاش‌های اتحادیه‌ای، فرار مالیاتی و دادن «وعده‌های دروغین DEI»(تنوع، برابری و شمول) سازماندهی شده است که هیچ ربطی به اسرائیل نداشت!
این دو تا فیلم رو هم که درباره تاریخچه مک‌دونالد
 و کثافتی که به خورد مردم می‌دهد را تماشا کنید تا ببینید ایرانیان بخاطر نداشتن چه چیزهایی تحقیر میشن!!!
لحظه شماری می‌کنه راهی براش باز بشه تا از آمریکای تخمی و بی‌روح فرار کنه!!!
اوا! پس آمریکای سرد و قشنگ و عزیزت با مک‌دونالد چی؟! همونی که با پاسپورتش پز می‌دادی؟!
پس سرزمین امید چی میشه؟!
در کشور امید٬ نه وقت و نه پول مسافرت و تفریح رو داره؟!
هر چی درمیاره خرج کرایه خونه و خرج‌های ضروریش میشه! پس اونجایی که رفتی فقط کباب و باقلوا کوفت کردی چی؟!
بعنوان یک آمریکایی٬ خیلی ایران‌پرسته!!!
آدرس خونه عمو ترامپش رو گذاشته کسی جرات نکنه اذیتش کنه!
این زنیکه واقعا مشنگه!  شبیه عمویش ترامپ شده!
به عموش میگه جاکش؟!
پیشگویی لاشی سیاستمدار!!!
حالا همچین می‌گه دوران سیاه انگار که در آمریکا بجز این دو تا حزب که هر چند سال یکبار جاشون رو عوض می‌کنن و میرینن به آمریکا و دنیا٬ حزب دیگه‌ای هم تا حالا روی کار اومده؟!!!
نگران نباش! اون کارهایی که تو دوست داری بکنی رو زیر لوای مسیحیت آمریکایی هم میشه ادامه بدی!
تولدش که میشه یه عکس مهوع از خودش میذاره که ببینید من ۴۶سالمه چه خوب موندم!
و کلی هم بهش تبریک گفته بودن! کنجکاو بودم ببینم این ۱۸-۱۷هزار نفری که دنبالش می‌کنند و تبریک گفتن چه کسانی هستند؟
یه سری برانداز!
یه سری زن بدبخت بیچاره‌‌ی توسری‌خور که اعتماد به نفس‌شون اندازه تخم گنجشک نر هم نیست و خودشون رو تا سطح فضله‌ی یه موش برای شنیدن چند کلمه تعریف از لاشی آرتیست٬ کوچیک کردن.
پیش‌گویی هم می‌کنه!!!
دوستاش!!!
و صد البته آقایون لاشی‌پسند!!!
خیالم راحت شد که توییت‌های تفرقه‌اندازانه و موذیانه‌ و مغرضانه‌اش اثر منفی آنچنانی نداره. یک همچین بدبخت‌هایی هیچ نقشی در انقلاب نمی‌تونن داشته باشن! مهم نیست اکه چرندیات لاشی آرتیست رو بخونن!!!
هرچند که اونا اصلن توییت‌هاشو نمی‌خونن فقط میان سروسینه‌ش رو ببینن!
با یادی از زینب جلالیان
زینب ۴۳ سال دارد؛ ۳سال از لاشی آرتیست جوان‌تر است.  او ۱۷سال است که بدون حق مرخصی و درمان در زندان است.
به انواع و اقسام محصولاتی که لاشی برای جوان ماندن پوستش استفاده می‌کنه دسترسی نداره؛ شانسش بزنه اجازه بدن گاهی نور آفتاب به صورتش بتابه.
اما زیباست. هم از درون و هم از بیرون. بدجوری آدمو شیفته‌ی خودش می‌کنه!
زینب در یکی از نامه‌هایش نوشته بود: «لباس‌های مرا بر روی تنم پاره کردند، چشم‌هایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. با کابل به زیر پاهایم شلاق زدند، پاهایم خیلی وحشتناک متورم و کبود شده بودند. این قدر مرا شکنجه کردند که دیگر هیچی را احساس نمی‌کردم، تمام تنم بی‌حس شده بود و دیگر اختیار جسمم را نداشتم.»
او چند سال پیش در یکی دیگر از نامه‌هایش از زندان خوی نوشته‌بود:
«در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌برم و علی‌رغم همه‌ بیماری‌هایم هیچ وقت از این رژیم تقاضا نکرده‌ام مرا به پزشک ببرد. اول از همه چشم‌هایم بیمار شدند، بعد روده‌‌ام، بعد کلیه‌هایم، بعد ریه‌هایم، بعد دهانم برفک زد، بعد فشار خونم و حالا دندان‌هایم خراب شده است و من مجبورم درد زیادی را تحمل کنم. من به عنوان یک زندانی سیاسی از ابتدایی‌ترین حق و حقوق برخوردار نیستم. همیشه با دردهایم کنار آمده‌ام، مثل مادری که کودک ناآرام و بیمارش را با لالاهایی آرام کرده، دردهایم را آرام کرده‌ام.»
دنیز جلالیان، خواهر زینب ۳ سال پیش 
در گفت و گو با کاوه کرمانشاهی، فعال حقوق بشر گفته بود: «زینب در ملاقات‌ها و تماس‌های تلفنی‌اش با مادر و پدرم مجبور است در حضور ماموران فارسی صحبت کند. در حالی که زبان مادری او کردی است و اصلا مادرم فارسی نمی‌داند و این یکی از دلایلی است که او طی این ۱۴ سال تنها یک بار زینب را ملاقات کرده است. مادرم می‌گوید این چه ملاقاتی است که ۱۰ بار باید درخواست بدهیم و اگرهم یک بار قبول کنند، اجازه در آغوش گرفتن و صحبت کردن با فرزندم را به من نمی‌دهند.»
پدر زینب جلالیان در گفت و گویی با بی‌بی‌سی می‌گوید: «گفتند آدم سیاسی است برای همین مرخصی نمی‌دهیم، بعد خودشان چند بار گفتند سند آماده کن برای مرخصی. آماده کردیم اما دروغ گفتند و مرخصی ندادند. می‌رویم دادگاه پیگیری، می‌گویند برو به جهنم، چرا آمدی. دختر را از بیست سالگی تا الان، در زندان نگه داشته‌اند و یک روز هم مرخصی ندادند.»

درحالیکه لاشی آرتیست هر روز یک سلفی از قیافه اکبیری‌اش میندازه

این کاربر هم الان مدتهاست که توییت زده و همچنان می‌زند که: من امروز و هر روز صدای زینب جلالیان هستم تا روز آزادی‌اش.
به امید آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی.
این لاشی بد‌همه چیز و نَرَش نوبادی رو هم بندازین تو سطل‌آشغال‌تون تا دوروبرتون تمیز بشه!