زمستان نیومده شازده رضا رو سیاه شد!

پایان تقلب ۲۲ روزه رضا پهلوی و آبروریزی کارزار امضای «ایران را پس می‌گیریمش» دورشاحی که ادعا دارد رهبر، پدر، وکیل و خداوند ۹۰ درصد مردم ایران است ولی درواقع آخرین برگ رو‌شده‌ی بازی خامنه‌ای است!

«و (کوروش) به ما آموخت که سیاست می‌تواند و باید با راستی یکی شود نه با فریب»

دوستان عزیز پادشاحی‌خواه غصه نخورید که امکان امضا کردن نداشتید 

بعضی از رعایای وفادار به شا‌ح‌زاده بجای شما هم امضا کردند!!!

اولتیماتوم به رضا پهلوی و تیمش بابت تقلب بزرگ!

به پنج روز نکشید!!!

این بزرگ‌ترین آبروریزی رضا پهلوی تو عمر سیاسیش بود.

کارزار امضا رو متوقف کردن!!!

با اینکه در اولتیماتوم ۵ روزه اقدام به تعطیلی کارزار کردن، اما هنوز از "مردم ایران" عذرخواهی نکردن.

هنوز منتظر این معذرت خواهی از سمت خود رضا پهلوی یا تیمش هستیم. اگه این معذرت خواهی انجام نشه، همچنان پیگیر هستم که این اطلاعات رو تا جایی که در توانم هست منتشر کنم.

اگه معذرت خواهی از مردم ایران انجام بشه و قبول کنن که اشتباه کردن، دیگه این موضوع رو پیگیری نمی‌کنم.

هنوز یکی از اون‌هایی که سایت رضا پهلوی رو امضا کرده (یعنی فکر می‌کرده که امضا کرده!) جرات نکرده ازش بپرسه که برای چی یهو کارزار رو تعطیل کردی وقتی داشت روزی ۳۰ هزار تا امضا بهش اضافه می‌شد!

ترسوهای خودفروخته در قالب خبرنگار!

چون دوست سطلی است شکایت کجا بریم؟!!!

چون سطلی دشمن است شکایت کجا برند؟!

پسرک‌مون شهریار شمس دیگه بچه نیست و بزرگ شده!

و حالا دیگه برا خودش مردی شده و «دیدگاه سیاسی خاصی» داره!

حالا دیگه ناراحت این نیست که باید بره زندان و راحت حرف دلش رو می‌زنه.

حالا که بزرگ شده دیگه دشمن اصلی رو شناخته!

مانند یک سطلی سپاهی حرفه‌ای؛ یک نفس درحال حمله به چپ‌هاست!

بنظرش چپ‌ها با ایران مشکل دارن ولی خودش دعا دعا می‌کنه کاش حالا که ترامپ اوکراین رو به روس‌ها فروخت٬ دست‌کم ایران رو گرفته باشه!!!

پسرک‌مون یاد گرفته که جامعه هنوز چپ رو بابت انقلاب ‌‌۵۷ مقصر می‌دونه!!!

این ممدلی رضای خائن و ترسو نبود که خایه آخوندها رو می‌لیسید؟!

ایران رو دو دستی تقدیم آخوندها کرد و پولهای مردم ایران رو دزدید و با خانواده‌اش فرار کرد؟!

اگه ازتون پرسیدن چپ یعنی چی؟ این عکس رو نشون بدین:

 زندگی‌شو داد ولی بخاطر خونه، خودشو نفروخت...

دیروز گفتن توییت‌هاتو پاکن؛ پاک نکردم

گفتن بازداشتت می‌کنیم؛ بلافاصله پاک کردم!!!

به وقتش پاسخ‌شون رو می‌ده!

وقت گل نی؟!

شهریار شمس همونطور که خودش گفته هیچ پخی نبوده و «دیدگاه سیاسی خاصی» نداشته برا همین هر زندانی‌ که از زندان آزاد می‌شد اینم می‌رفت قاطی دوستان و خانواده زندانی آزاد شده راه می‌رفت و عکس مینداخت!

برا همینه که میگه «گمنام» نبوده!

بسیجی‌ها جرات نمی‌کردن این شخصیت معروف جهانی رو کتک بزنن!

این هم از شکسته نفسی این مبارز معروف است که به این زخم شمشیر میگه «خشونت فیزیکی کمتر»!

البته همچنان دوست داره برای خودش اعتبار کسب کنه!!! آخه مزدور٬ دیگه چه کسی به تو اعتماد می‌کنه؟!

یه وقتی با عکس حسین رونقی برای خودش اعتبار کسب می‌کرد.

حالا جوجه مزدور اطلاعاتی به اعتصاب غذای حسین ایراد می‌گیره!!!

تو گُه خوردی! خیلی غلط کردی که گفتی!

بچه‌مون اون سالهایی که هنوز چیزی حالیش نمی‌شد و «دیدگاه سیاسی خاصی» نداشت٬ اعتصاب غذای کله گنجشکی هم کرده بود!!! 

اینو برا این میگم چون بعد از یکهفته اعتصاب غذای خشک٬ جون سالم بدر برده بود!
البته زرنگی کرده بود و از قبل گفته بود که یه هفته بیشتر اعتصاب غذا نمی‌کنه!

بعد هم دستور رسید فراخوان پوشیدن پیراهن سیاه بده که راحتتر بشه مبارزان را شناسایی کرد!

خیلی از بسته شدن شبکه عَن‌و‌گُه ناراحت شده بود! خوب هر چی باشه همکاراش بودن!

یه روز تنش می‌لرزه که مبادا دوباره جنگ شروع بشه

روز دیگه حسرت جنگ رو می‌خوره!!!

مزدور جان٬ سطری پول می‌گیری یا لغتی؟! چپ٬ اسلام٬ کورد...!

بعضی وقتها هم پولی کار نمی‌کنه٬ زر مفت می‌زنه!

خایه‌لیس پهلوی هم شده!!!
هر چی نباشه آخرین برگ بازیه اربابش که هست!

چنین گفت زرتشت و چنان گفت موسی!

پندار نیک

گفتار نیک

کردار نیک

البته این جناب زرتشتی متعصب‌، تا دید گند توییتش‌بالا اومد، از ترس آبروریزی، از جیگرش کَند و فهرست با ارزش تمام کسانی رو که دنبال می‌کرد رو پاک کرد!!!

نونت نبود؟ آبت نبود؟ توییت سیاسی زدنت چی بود؟!

توییت‌های چندماه گذشته‌ی این زرتشتی سرافراز رو دیدم؛ حتا یه توییت هم نزده بود! بدبخت از خودش نظری نداره و همه‌ش ریتوییت توییت‌های سطلی‌های بی‌آبرو بود!!!

از جشن مهرگان چیزی ندیدم ولی بمناسبت فرارسیدن عید شکنجه‌ و کشتار مر‌غ‌ یهودیان تبریک گفته بود!!!

و چنان گفت موسی!!!

در این روز، مرغ‌های بی‌دفاع را از پا یا بال‌شان می‌گیرند و دور سرشان می‌گردانند تا گناهان یک‌سال‌شان به مرغ منتقل شود و مرغ‌ها به جای یهودیان به جهنم بروند!!! 

مرغ‌ها پیش‌ از کشته شدن، از درد بی‌اندازه‌ی شکسته شدن بال و سر و گردن کوچک‌شان زجری بی‌پایان می‌کشند تا خدای موسی شاد و خوشنود گردد.

این جشن بمناسبت بازگشت موسی از کوه سینا است که لوح‌های سنگی ده‌ فرمان یهوه را با خود داشت.

البته می‌گن در ابتدا سه لوح با ۱۵ فرمان بوده که یکی از لوح‌ها که شامل فرمان‌ اشغال سرزمین دیگران و کشتار و بمباران خانه‌های مردم و شکنجه فجیعانه‌ی مرغ‌ها بوده از دست موسی میفته که اونا رو بطور شفاهی برای مردم توضیح می‌ده!

از دیگر آداب شاد این جشن این است که یهودیان اجازه شستن کون، شیردادن به بچه و غذا دادن به حیوانات رو هم ندارن!

البته خودشون، مانند مسلمانان، در غروب روز پیش از یوم‌کیپور تا خرخره کوفت می‌کنن!

بعد دوباره هر دزدی و جنایتی خواستی بکن، تا سال بعد و مرغی دگر...