هفتهی پیش بود که تو برنامه چند شنبه با سینا شنیدم که حال فرامرز اصلانی خوب نیست و امروز...
فرامرز اصلانی رفت و ما را با یاد و ترانهها و خاطرههایش تنها گذاشت...
دخترم حدود ۱۲ سالش بود و فارسی را خوب حرف نمیزد و بجز چند نفر٬ خوانندههای ایرانی را به نام نمیشناخت. چندان اهل موسیقی ایرانی نبود. یکروز دیدم داره ترانه اگه یه روز فرامرز اصلانی را زیر لب زمزمه میکنه! با تعجب پرسیدم این آهنگ رو از کجا شنیدی و یاد گرفتی؟ گفت پیدا کردم! تنها آهنگ ایرانی بود که دوست داشت و یاد گرفته بود. اینقدر از این ترانه خوشش اومده بود که آهنگ زنگ موبایلش رو هم٬ همین گذاشته بود...
من فرصت نکرده بودم به توییترش سر بزنم امروز برای اولین بار یه نگاهی انداختم. امروز صبح ۲۱۳۴ دنبال کننده داشت که البته تا شب کمی بیشتر شد شدند.
او صدای مردم بود
درسته که مانند جادوگر چرخنده، مزدور صادراتی خایهمال، دو ملیون فالوور نداشت و توییتهاش هزاران لایک نمیخورد ولی حتا پس از نبودش هم میلیونها نفر با شنیدن ترانههاش عاشقی میکنند، اشک میریزند و خاطرههای تلخ و شیرینشان زنده میشود...حرفتان که میشد، دوستان میگفتند حق ایشان بسیار بیشتر از اینها بوده و هست، در عصر ابتذالِ هنر، شما تا لحظهی آخر شریف ماندید و ما این را هرگز فراموش نخواهیم کرد.
یاد شیرینتان گرامی و روح بزرگتان شاد باد.
- توماج صالحی( زندان دستگرد اصفهان)
صد افسوس كه نموندی تا ايران آزاد را ببینی و یکبار دیگه بخونی: ای هموطن دوره رنج و حرمان گذشت...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر