۱۳۹۱ خرداد ۱, دوشنبه

صحنه های دلخراش شکار یک الاغ زنده در پارک پرندگان ساری

چندی پیش می خواستم مطلبی بنویسم درباره باغ وحش های چین که بازدید کنندگان با پرداخت ٥ - ٤٠ دلار می توانند حیوانات زنده مانند غاز، مرغ، بز یا گوسفند را در قفس حیوانات گوشتخوار بیاندازند...
اما دیدم چرا راه دور برم!!!
حالا که از بند شلوار تا قرآن، از سنگ قبر تا صنایع دستی ایران، چینی شده چرا آداب و رسوم و فرهنگ چینی ها رو با فرهنگ غنی اسلامی مون پیوند ندهیم؟!
که البته این کار را هم کردیم!!!
روزهای پنجشنبه هر هفته مسئولین پارک پرندگان ساری یک الاغ پیر را بصورت زنده در قفس شیرهای این مجموعه قرار میدهند تا توسط آنها دریده و خورده شود ... متاسفانه مردم به همراه کودکان این صحنه ها را نظاره کرده و اقدام به فیلمبرداری میکنند !!!
فکر نمیکنم اگر یک خارجی از من بپرسه اهل کجا هستی و من هم بگویم ایران، در جوابم بگوید: ایران؟ همان سرزمین کوروش بزرگ و بابک خرمدین؟ ابن‌سینا و زکریای رازی؟ سرزمین فردوسی و حافظ؟

فکر می کنم بگوید: ایران؟ همان جایی که شکم توله خرس هایش را زنده زنده پاره کردند و کره الاغی را با پتک کشتند؟ همان کشوری که "دانشجویی" برای عبرت دیگر گربه ها، بچه گربه ای را بدار آویخت و پوستش را کند؟ همان کشوری که با گربه کردی می رقصند؟ همان کشوری که پلنگ هایی که به بالای دکل برق پناه می برند را با تیر می کشند؟ همان کشوری که کبوتر بی گناهی را به رنگ قرمز در می آورند و بعد بجرم قرمز بودن، سرش را با بیرحمی تمام از تن جدا می کنند؟ همان کشوری که شیر اسیر در قفس را می سوزانند؟ همان کشوری که روز طبیعت گراز بی نوایی را زنده زنده می درند و مانند قحطی زده ها گوشتش را بین خود تقسیم می کنند؟ همان کشوری که مجازات سوزاندن الاغی، از حفظ کردن ٥٠ روایت و حدیث درباره حقوق حیوانات است؟ همان کشوری که مثل چین برای سرگرم کردن مردم الاغ زنده در قفس شیرهای باغ وحش می اندازند؟شیرهایی که حتی بلد نیستند مانند شیرهای آزاد در طبیعت، در یک چشم بهم زدن شکار را خفه کنند و الاغ بیچاره را زجر کش می کنند.
راستی هنوز هم ایرانی بودن باعث افتخار است؟ راستش نمی دانم به چه چیزمان باید افتخار کنیم گذشته یا حال؟ سخن از گذشته تا به کی؟ کلامی از حال بگوییم!
و همه گناه ها را گردن اسلام و حکومت اسلامی نندازیم!!!

توضیح: اگر یوتیوب بخاطر گزارش های منفی علاقمندان به خون و شکنجه، این فیلم را حذف کرده بود و اگر دلش را دارید در این سایت هم میتوانید آن را تماشا کنید.

البته این سایت نوشته بالای ١٨ سال ولی از آنجا که بچه های ایرانی به یمن عید قربان، به صحنه های کشتار عادت دارند و همین کودکان بودند که همراه پدر مادرهایشان به پارک پرندگان ساری رفتند، شما زیاد جدی نگیرید! من که فیلم را ندیدم و نخواهم دید ولی تیتر و نظرات مردم نشان دهنده درجه کمال کرامت انسانی در حکومت ناب محمدی است!

دلنوشته ای از فیسبوک انجمن حمایت از حیوانات: شماها، همه‌تان، ایستاده بودید پشت حصارهای شیشه‌ای، نگاهم می‌کردید. من هم نگاهتان می‌کردم. صاف و زل تویِ چشم‌هایتان. شاید شما یادتان نیاید که چشم‌هایم چه شکلی بود. ولی خودم خوب یادم هست. صبح‌ها توی آب چشمه خودم را نگاه می‌کردم. چشم‌هایم درشت... بود و سیاه. شماها حتما ندیدید. اگر می‌دیدید مگر می شد؟! مگر می‌گذاشتید؟! شماها که این همه زور دارید؟! نه! حتما ندیدید. اصلا خوب شد ندیدید. استخوان‌های گردنم شکست. سرم تاب برداشت و چرخید. دست و پا زدم. صدا کردم. نگاهتان کردم. صاف و زل توی چشم‌هایتان. خودم را کشیدم این طرف، آن طرف شماها، همه‌تان ایستاده بودید پشت حصارهای شیشه‌ای. حتما از آن کاغذهای سبز از جیبتان در آورده بودید و گذاشته بودید توی دست‌های آدمی که طناب را انداخت دور گردنم و کشید و آورد وسط همین جایی که ... این ورق‌های سبزی که می گذارید توی جیب‌هاتان چه کار می‌کند که چشم‌های من نکرد؟!

باز هم یک روزی می‌آید. دوباره طناب را می‌اندازند دور گردنم. می‌کشند و می‌برند همین جایی که ... پشت همان حصارهای شیشه‌ای. تنها ولم می‌کنند بین آن همه دندان و خون و نعره و ناخن و استخوان ... باز هم نگاهت می‌کنم. صاف و زل تویِ چشم‌هایت. شماها، همه‌تان، تویِ چشمهایم نگاه می‌کنید؟! یادتان می‌آید چشم‌های...
فیلم باغ وحش های چین را که الگوی مدیر شکنجه گاه حیوانات ساری است را در اینجا و اینجا تماشا کنید.
چینی ها میگویند تلاش می کنند تا آنجا که ممکن است محیطی طبیعی برای شیرها فراهم کنند! بز بیدفاع را از چند متری به پایین پرتاب می کنند طوری که تمام استخوان هایش بشکند و قدرت هیچ حرکتی نداشته باشد و آن را محیط زیست طبیعی می نامند!

اگر دل دیدن صحنه های دردناک الاغ ساری را نداشتید
این را هم نبینید که از آن هم باید وحشتناک تر و دلخراش تر باشد.
البته من خودم با هزار درد تا ثانیه ١٣ دیدم تا بتوانم مطلب را بنویسم
اما بریم سراغ یونان!

اینجا جزیره کرت و این پناهگاه الاغ هاست. البته میدانم برای بسیاری از هموطنان، نام این پناهگاه مسخره است
Diana Hermans  دیانا هرمانس هلندی این پناهگاه را بنیانگزاری کرده و هزینه های مختلف این پناهگاه از کمک های مالی هلندی ها تامین میشود. کاری که هنوز در میان مردم با فرهنگ و تمدن ٢٥٠٠ ساله ما معنی و مفهومی ندارد!
در اینجا از الاغ های پیری که یک عمر زحمت کشیده اند و بارهای سنگین را برای انسانها حمل کرده اند و دوران بازنشستگی شان را می گذرانند یا به حال خود رها شده و نا دیده گرفته شده اند، نگهداری می شود.
در ایران ما رسم است که پس از اینکه سالها شیره جان این حیوانات را کشیدند، به رسم تشکر آنها را خوراک شیرها کنند!
این پناهگاه با گروه رفاه حیوانات کرت "CAWG" در اجرای پروژه امداد رسانی همکاری می کند. در این پروژه به نسل قدیمی تری که که هنوز از الاغ ها در کارهای کشاورزی و غیره استفاده می کنند، کمک می شود. از جمله این کمک ها، ویزیت رایگان دامپزشک، کشیدن دندان و نعلبندی می باشد.
و ما همچنان در حال به رخ کشیدن فرهنگ ٢٥٠٠ ساله مان هستیم!
من آنم که رستم بود پهلوان!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر