۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

تا ١٠ اسفند

در خبر ها خواندم ٣٩ تن از مزدوران بیسواد مجلس از سر بیکاری چون مملکت مان بهشت است و هیچ مشکل دیگری نداریم طرح ممنوعیت نگهداری و تردد سگ ها را تقدیم مجلس نموده اند! تو بخوان طرح کشتار سگها! جمهوری اسلامی عرصه زندگی را لحظه به لحظه بر انسان، حیوان و طبیعت تنگتر میکند و اسلام ناب محمدی خامنه ای باز هم خون میطلبد. در این حکومت اسلامی به هیچ موجود زنده ای رحم نمیکنند،همه را میکشند و نابود میکنند. از زن و مرد و کودک، تا سگ و گربه، شیر و ببر و درختان ...خلاصه هر رونده و دونده ای را که گیر بیاورند، تا بلکه این جنون خونریزی شان را کمی تسکین دهند. انقلاب کردیم و خون دادیم تا این بیسواد های عقب مانده که فقط احکام شکم، زیرشکم و مجازات را آموخته اند بر کشور ایران حکومت کنند؟ حقا که حقمان است... و اگر سکوت کنیم لیاقت مان بیش از این نیست ! تا هنگامی که گوشه خانه خودمان نشسته ایم و به چندرغازی که در می آوریم خوشیم و با چرندیات تلویزیون سر خود را گرم میکنیم. وقتی از ترس خودمان را گول میزنیم که اهل سیاست نیستیم و کاری با سیاست نداریم و در خلوت به ناسزا گویی به رژیم بسنده میکنیم، حقمان است که این چند فسیل پا بگور برایمان تصمیم بگیرند. هر چند که آن دشنام پنهانی هم نشان از سیاسی بودن شماست و با سیاست عجین هستید! کاری با سیاست نداریم؟ اهل سیاست نیستیم؟ این چهار تا دزد مفتخور و قاتل اهل سیاست هستند؟ این ها سیاستمداران ایران زمین هستند؟
اهل سیاست نیستیم؟ مگر برای سیاسی بودن باید دکترای فیزیک اتمی داشته باشیم و هسته اتم بشکافیم؟
شما یک فرد سیاسی هستید، اگر عقیده ای دارید و میخواهید آزاد باشید تا آن عقیده را بیان کنید. همین!
شما با سیاست کار دارید هر گاه از ظلم و ستمی که به شما و دیگران روا میشود، بغض گلویتان را بفشارد و فریاد دادخواهانه تان بلند شود. شما سیاسی هستید اگر از اعدام و شکنجه و زندانی شدن هموطنان تان رنج میبرید و آنرا ابراز میکنید. شما سیاسی هستید اگر از قطع درختان و نابودی جنگلها و دریاچه ها قلب تان پاره پاره می شود. شما سیاسی هستید اگر از کشتار حیوانات روحتان آزرده شود و فریاد اعتراض تان بلند شود.
شما با سیاست کارها دارید:
سیاست برای شما تصمیم میگیرد که چگونه زندگی کنید، این سیاست را چه کسی بجز من و شما باید تعیین کند؟ چند تا مرتجع متحجر که در قرن بیست و یکم، قوانین ١٤٠٠ سال پیش "عربستان" را میخواهند در ایران پیاده کنند؟
پول نفت را خرج طلاکاری قبور مرده های ١٠٠٠ سال پیش می کنند تا مردم بجای گریه و زاری به حال اسفناک خویش آنجا بروند و توی سر خودشان بزنند و زاری و شیون کنند که چرا "آقا" یا "خانم" عمر نوح نداشته و مرده؟! انگار آقا یا خانم اگر زنده بودند چه گلی میخواستند به سرمان بزنند!
اما عجب حالی میدهد گریه بروی سنگفرشهای مرمری با گلاب شسته شده و فرشهای ایرانی، در میان دیوار های آیینه کاری شده ی طلایی و زیر چلچراغهای کریستال در هوای مفرح تهویه مطبوع!
ازعان کنیم که میترسیم و ترجیح میدهیم با این ننگ و بدبختی زندگی کنیم تا روزی که نوبت دستگیری خودمان، فامیل و دوستانمان برسد و از کار بیکار شویم و یا مجبور شویم داروندار خود را بخاطر خرج اتفاقی بیمارستان بفروشیم که آن موقع حتما سیاسی خواهیم شد! کمی وجدان داشته باشیم و به فکر شیر زنان و شیر مردانی باشیم که در زندانها تحت شدیدترین و غیرانسانی ترین شکنجه ها قرار دارند، آنهم بخاطر آزادی ما!!
بفکر مادران و پدرانی باشیم که به آنها قول دادیم که اجازه نخواهیم داد خون عزیزانشان پایمال شود، به فکر حیوانات بیگناه و بی دفاعی باشیم که بیرحمانه کشته میشوند، بفکر جنگلهایی باشیم که نابود میشوند، بفکر دریاچه هایی باشیم که خشک میشوند... بفکر ایران عزیزمان
یادتان هست میگفتیم: موسوی (کروبی) دستگیر بشه، ایران قیامت میشه؟! قیامت را فردا بپا کنید!!! بر پا خیزیم و هموطنانمان را فردا با این مزدوران خونخوار تنها نگذاریم!
در اعتراض به ادامه حصر رهبران جنبش سبز، روز سه شنبه ۱۰ اسفند، از ساعت ۵ بعدازظهر به سوی میدان آزادی راهپیمایی می‌کنیم. همراه شو عزیز!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر