سهشنبه، ۱٧ اسفند، فرصتی برای پیوند «روز جهانی زن» با جنبش سبز مردم ایران است
کمیته گزارشگران حقوق بشر- در آستانه ی یک صدمین سالگرد روز جهانی زن، هشتم مارس و در حالی که گروه های مختلف و فعالان جنبش زنان در حال تدارک برنامه های مختلف برای برگزاری این روز هستند، شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، با صدور بیانیه ای از مردم ایران خواست تا ضمن گرامیداشت این مناسبت، زنان ایرانی را در دستیابی به «حقوق برابر» تنها نگذارند.
شیرین عبادی در این بیانیه با تاکید بر این که «دسترسی به حقوق برابر»، مستلزم «اصلاح موادی از قانون اساسی» است، به این نکته اشاره کرده است که «نباید اجازه داد که به بهانه بروز بحران سیاسی و یا پرهیز از تفرقه باز هم خواستههایمان را نادیده بگیرند». متن کامل بیانیه شیرین عبادی در پی می آید:
هم وطنان گرامی
۳۲ سال قبل در ۸ مارس – روز جهانی زن – طبق اطلاعیه ای که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قرائت شد، زنانی که کارمند دولت بودند از ابتدائی ترین حق خود یعنی آزادی در پوشش محروم شدند و از آن پس به تدریج هویت و شخصیت زن ایرانی دستخوش هجوم مردانی شد که حق مادری را پاس نمی داشتند. آنان که خود را حتی از مادران شان با ارزش تر می پنداشتند، بیشرمانه در قانونشان نوشتند که: «دیه زن نصف دیه مرد است».
سیاست پیشگان حق ناشناس، مبارزات زنان را برای پیروزی انقلاب فراموش کرده و در قانونشان نوشتند: «شهادت دو زن معادل با شهادت یک مرد است». مردانی که دست پرورده فرهنگ پدر سالار بودند برای خوش گذرانی هم جنسان خود قانون نوشتند و چهار زن عقدی و دهها زن صیغهای را مجاز دانستند و حتی در چند مرکز دولتی علنا مردان را تشویق به ازدواج موقت کرده و علاوه بر لذت دنیوی، ثواب اخروی را نیز وعده میدادند.
خواهران گرامی
سالها صدای حقطلبی زنان را به انحاء مختلف خفه کردهاند . گاه به بهانه سوء استفاده ضد انقلاب، گاه به دستاویز جنگ با عراق، زمانی برای حفظ امنیت ملی و زمانی دیگر به علت مبارزه با استکبار جهانی و دردناکتر آنکه نه تنها حاکمان سیاسی، بلکه حتی بسیاری از روشنفکران نیز در به فراموشی سپردن زنان، سهیم بوده اند – در سی و دو سال گذشته که برخی برای کسب قدرت سیاسی و بعضی دیگر برای تثبیت ایدئولوژی خود میجنگیدند، فریاد حقطلبی زنان به گونهای شایسته، شنیده نشد.
سالها صدای حقطلبی زنان را به انحاء مختلف خفه کردهاند . گاه به بهانه سوء استفاده ضد انقلاب، گاه به دستاویز جنگ با عراق، زمانی برای حفظ امنیت ملی و زمانی دیگر به علت مبارزه با استکبار جهانی و دردناکتر آنکه نه تنها حاکمان سیاسی، بلکه حتی بسیاری از روشنفکران نیز در به فراموشی سپردن زنان، سهیم بوده اند – در سی و دو سال گذشته که برخی برای کسب قدرت سیاسی و بعضی دیگر برای تثبیت ایدئولوژی خود میجنگیدند، فریاد حقطلبی زنان به گونهای شایسته، شنیده نشد.
زنان شجاعی که از حق برابر دم زدند و ندای تساوی طلبی سر دادند، گرفتار باتوم و شلاق پاسداران رژیم شده و یا سر از زندان ها در آوردند، چند نفری هم به چوبه دار سپرده شدند – روزی که رهائی انسان و نه فقط مردان را جشن بگیریم، فرزندانمان تاریخ را به گونه ای دیگر خواهند نوشت.
آزاد زنان ایرانی
روز ۸ مارس امسال (۱۳۸۹) روز ویژه ای است، در این روز علاوه بر حقوق برابر زنان، خواستهای دموکراتیک مردم ایران نیز مورد مطالبه قرا ر میگیرد – مبادا که در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که «تساوی حقوق» است فراموش کنیم – در این روز همگام و هم دوش با برادران هموطن خود به خیابانها آمده و از خواست همگانی حمایت میکنیم، زیرا که دسترسی به «حقوق برابر» جز در یک حکومت دموکراتیک امکان پذیر نیست، اما نباید اجازه داد که به بهانه بروز بحران سیاسی و یا پرهیز از تفرقه باز هم خواستههایمان را نادیده بگیرند و بدیهی است که دسترسی به «حقوق برابر» متضمن اصلاح قوانین تبعیض آمیز است و رسیدن به این هدف، مستلزم اصلاح موادی از قانون اساسی است تا امکان چنین اصلاحاتی فراهم آید و از این رو بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نه یک خواست سیاسی بلکه مقدمه یک حرکت مدنی است.
روز ۸ مارس امسال (۱۳۸۹) روز ویژه ای است، در این روز علاوه بر حقوق برابر زنان، خواستهای دموکراتیک مردم ایران نیز مورد مطالبه قرا ر میگیرد – مبادا که در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که «تساوی حقوق» است فراموش کنیم – در این روز همگام و هم دوش با برادران هموطن خود به خیابانها آمده و از خواست همگانی حمایت میکنیم، زیرا که دسترسی به «حقوق برابر» جز در یک حکومت دموکراتیک امکان پذیر نیست، اما نباید اجازه داد که به بهانه بروز بحران سیاسی و یا پرهیز از تفرقه باز هم خواستههایمان را نادیده بگیرند و بدیهی است که دسترسی به «حقوق برابر» متضمن اصلاح قوانین تبعیض آمیز است و رسیدن به این هدف، مستلزم اصلاح موادی از قانون اساسی است تا امکان چنین اصلاحاتی فراهم آید و از این رو بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نه یک خواست سیاسی بلکه مقدمه یک حرکت مدنی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر