۱۴۰۱ فروردین ۹, سه‌شنبه

بزودی سراغ من هم می‌آیند

بعد سراغ بهاییان آمدند
سکوت کردم چون بهایی نبودم

بخش چهارم
فصل یکم - شکنجه و کشتار٬ تاراج و زورگویی٬ آیین و روش مسلمانان از آغاز تا به امروز، برای فراخواندن مردم به اسلام.
پس از وقوع انقلاب حداقل دویست بهائی اعدام شده و تعداد زیادی از آنها زندانی و تحت شکنجه و فشار قرار گرفته‌اند تا شاید از دین خود بازگشته به اجبار به اسلام بگروند.
به سبب اعتراض‌های شدید بین‌المللی به آزار و سرکوب این اقلیت مذهبی غیر سیاسی و آرام، مقامات دولت ایران در بیشتر اوقات علت اصلی فشار و اعدام بهائیان را پنهان کرده و ادعا می‌کنند که اینان به اتهاماتی نظیر «فعالیتهای ضد انقلابی»، «حمایت از رژیم سابق»، «جاسوسی برای صهیونیسم» و «فحشا، زنا و فساد اخلاقی» محکوم و مجازات می‌شوند.
بنا به گزارش‌های نمایندگان سازمان ملل متحد در زمینهٔ حقوق بشر در ایران موارد زیر از جمله موارد سرکوب و آزار و اذیت بهائیان ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ بوده‌ است
چرا این همه نفرت و کینه علیه بهاییان؟
دین بهایی چالشی بسیار بزرگ برای کسب و کار روحانیون شیعه بوده است و از این جهت به صورت یک تهدید به آن نگاه می‌کنند
داستان اعدام و قتل بهاییان منحصر به دوران حاکمیت نظام اسلامی نمی‌شود، بلکه در دوران انقلاب، آخوندها و نیروهای تندرو و متعصب با استفاده و تحریک هیجان و شور مذهبی به وجود آمده در مردم، موجب آزار و قتل تعدادی از شهروندان بهایی شدند
سرکوبی بهاییان با هدایت اسلام گرایان نزدیک به دو سال قبل از انقلاب شروع شد. اردیبهشت ۱۳۵۶ روح الله تیموری مقدم در روستایی نزدیک گرگان به قتل رسید. 
سال ۱۳۵۶ با تجاوز به ساختمان های اداری بهایی و گورستان های بهاییان و"بعضی از آرامگاه‌های شهدا"ی بهایی در شهرهای مختلف ایران، جلوگیری از استخدام بهاییان بالاخص در آموزش و پرورش، ممانعت از ثبت نام پذیرفته شدگان بهایی در بعضی از دانشگاه ها، حمله به خانه های بهاییان و مجبور کردن آنها به ترک محل اقامتشان، اقدام به سرقت اسناد محفل ملی و حمله کردن به بهاییان و "ضرب و شتم و جرح و قتل آنان" ادامه یافت.
در سال ۱۳۵۶، نوروزی شهمیرزاد و اخوان کثیری شهمیرزاد را در سمنان به جرم بهایی بودن زنده زنده سوزاندند
شب بعد این تصمیم از بلندگوهای مساجد با تغییر شرط سوم به اعدام اعلام می گردد.
حاج محمد عزیزی ساکن شهر خورموج بود.  در روز ۱۸ مهر ۱۳۵۷ در سن ٧٠ سالگی گروهی مهاجم با بیل و چوب به جان او افتادند و چنان او را مجروح کردند که قادر به حرکت نبود و بستری شد. سه ماه مجروح و زمین‌گیر بود تا در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۵۷ درگذشت. دفن جسد او در گورستان بهائیان ممکن نبود، و او را در گورستان عمومی به خاک سپردند.
ضیاءالله حقیقت در روز ٢٢ مرداد ۱۳۵۷ به‌دست اعضای «گروه قنات» به قتل رسید
ضیاءالله حقیقت، ۴۷ ساله، به همراه همسر و فرزندانش. این عکس چهل روز پیش از قتل ضیاءالله حقیقت گرفته شده است.
جستجوی هویت آمران و عاملان قتل ضیاءالله حقیقت دشوار نبود. به گفته بازماندگانی که درباره جنایت‌های جهرم صحبت کرده‌اند دست کم سه تن در جنایت‌های جهرم دست داشتند: 
 به موازات کاهش قدرت حکومت مرکزی، تعداد حملات به بهاییان در سال ۱۳۵۷ افزایش یافت، حملاتی که در آنها گاه ردپای ماموران حکومتی و ساواک هم دیده می شد. اوج این حملات در آذر آن سال و شیراز رخ داد پیش از آن در خورموج، مرودشت، سروستان، نیریز، آباده و بعضی شهرهای دیگر حمله به بهاییان و بیرون راندن آنان از خانه‌هایشان آغاز شده بود. 
 پیکر عوض گل فهندژ در قبرستان مسلمین به خاک سپرده شد و سعی کردند با تحریف واقعیت او را زنی شیعه که در حمله بهائیان کشته شده معرفی کنند
او ساعت ٩ و نیم ١۶ آذر ١٣۵٨ در شیراز در ملاء عام تیرباران شد. سرهنگ فهندژ در جلسه دادگاه فرصت دفاع از خود پیدا نکرد.
تحریف واقعیت خبر حمله به بهاییان توسط مسلمانان در روزنامه اطلاعات و خودداری از بکار بردن  واژه «بهایی»
از فردای آن روز آتش زدن حمله به خانه ها و مغازه های بهاییان در شیراز آغاز شد. در این حمله که سه روز طول کشید، مهاجمان بیش از ۱۷۰خانه و مغازه را آتش زدند. انجمن حجتیه، ساواک، و بعضی مذهبیون انقلابی در این حملات دخیل بودند
در تاریخ ١١ دی ۱۳۵۷ میر پرویز افنانی و پسرش٬ خسرو افنانی را با ضربه‌های داس کشتند و اجسادشان را آتش زدند
مصادره زمین‌های بهاییان در روستای کتا؛ نه به اتهام جاسوس صهیونیسم یا عامل کودتای آمریکایی بودن بلکه تنها به خاطر بهایی بودن!
گزارشی از آزار و اذیت بهائیان روستای کتا 
سه گزینه به بهائیان کتا داده شده بود، گرویدن به اسلام، ماندن و قتل عام شدن و یا ترک روستا. شماری کوتاه آمده ولی بیشتر بهاییان از روی ناچاری آخرین گزینه را برگزیدند و محل و منطقه را ترک نمودند و به زنها و بچه‌های خود پیوستند و در منطقه‌ای به نام مهیار در ٣٠ کیلومتری اصفهان چادر زدند.
بخشی از نامه‌ جمعی از روحانیون و معتمدین سادات محمود درباره زمین‌های متعلق به بهائیان در منطقه کتا
منطق اسلام ناب محمدی!
مصادره املاک بهاییان در ایران همچنان ادامه دارد
نهادهای حکومتی در روستای کتا هزاران نفر از بهاییان را از روستا خارج کرده و به یک کمپ پناهندگی منتقل کرده‌اند اما در حال حاضر به نظر می‌رسد به علت بحران بی‌آبی در کشور، نهادهای حکومتی باردیگر به مصادره زمین‌های مرغوبِ زراعیِ برخی دیگر از ساکنان بهایی در این روستا روی آورده‌اند
در آذرماه ۱۴۰۰، سیزده قطعه از زمین‌های مصادره شده بهاییانِ کتا را با قیمتی که ۱۵ درصد ارزش واقعی آن‌ها است در وبسایتی به مزایده گذاشته است
 بهاییان روستای کتا٬ نامه‌هایی با استناد به ماده ۱۴۰ قانون مدنی و ماده ۳۱ قانون مدنی، خواستار بازپس‌گیری املاک و زمین‌های خود شده‌اند.
در ماده ۱۴۰ قانون مدنیِ ایران، بر حصول تملک از طریق «ارث» تاکید شده و همچنین در ماده ۳۱ قانون مدنی آمده است: «هیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمیتوان بیرون کرد مگر به حکم قانون.»
فرماندار یاسوج و مسئولان ستاد اجرایی فرمان امام در استان کهکیلویه و بویر احمد اما تاکنون هیچ‌گونه پاسخی به نامه‌های این شهروندان نداده‌اند.
تهران- ایرنا- هنگامی که رضاخان در آبان‌ماه سال ۱۳۰۴ و در پی تصویب ماده واحده انقراض قاجاریه توسط مجلس شورای ملی، به رضاشاه تبدیل شد، ملک و املاکی نداشت و حتی در خانه‌ای اجاره‌ای زندگی می‌کرد. با این حال، حدود ۱۶ سال بعد، در شهریور ماه سال ۱۳۲۰، وقتی چمدانش را می‌بست تا از تهران بگریزد و به دست نیروهای شوروی نیفتد، بزرگترین مالک ایران محسوب می‌شد.
پهلوی اول که هنگام تصاحب سلطنت، آهی در بساط نداشت، هنگام فرار از ایران، مالک دو هزار و ۱۶۷ روستا در سراسر ایران بود؛ روستاهایی که از نظر جایگاه و اراضی زراعی، در بهترین نقاط کشور قرار داشت.
رادیو زمانه - ستاد اجرایی فرمان امام که گفته می‌شود میزان دارایی‌اش به بیش از ۹۵ میلیارد دلار می‌رسد، «این رقم چیزی حدود چهل درصد بیشتر از صادرات نفتی ایران در سال گذشته است» از جمله نهادهای مالیِ غیر پاسخگو در ایران است که مستقیما زیر نظر علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی اداره می‌شود.
این نهاد حکومتی در طول دهه‌ها و سال‌های گذشته املاک و مستغلات بی‌شماری را از شهروندان بهایی، مسئولان حکومت پهلوی، فعالانِ مدنیِ تبعیدی و مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی مصادره کرده است.
«علی اکبر خرسندی» از بهاییان روستای کلاله از توابع گنبد کاووس بود. وی که از فعالان جامعه بهایی در منطقه سکونت خود بود در‌‌ همان ماه اول پیروزی انقلاب، دستگیر و به تهران اعزام می‌‌شود. او نخستین بهایی بود که پس از پیروزی انقلاب در ۲۳ فروردین ماه سال ۱۳۵۸ خورشیدی در سن ۵۰ سالگی به حکم دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام پیروی از بهاییت به دار آویخته می‌شود.
حسین شکوری شیشوانی در تاریخ ١٣ فروردین ١٣٥٨ در ارومیه به ضرب گلوله به قتل رسید. دختر شش ساله‌اش را نیز می‌خواستند بکشند.
مسلمانان؛ پس از غارت اموال احمد اسماعیلی خانه و انبارش را به آتش کشیدند، او را مجبور به ترک روستا کردند، پس از بازگشت دیگر از او خبری نرسید... 
علی ستار زاده متولد ٬۱۳۳۴ از سرِ کار به خانه بازمی‌گشت که به ضرب گلوله کشته شد
بهار وجدانی در کمتر از یک شبانه روز پس از بازداشت٬ به جرم عدم کتمان عقیده و اقرار به دیانت بهایی٬ به فرمان آخوند خلخالی اعدام شد
نامه بهار وجدانی به خانواده‌اش، قبل از اعدام
ثواب به آتش کشیدن خانه و فروشگاه حبیب‌الله پناهی برای مسلمانان کافی نبود٬ خود او را نیز کشتند 
میراسدالله مختاری٬ گله گوسفندانش را به چرا برده بود که مسلمانان سر رسیدند تا به «تکلیف شرعی» خود عمل کنند
میراسدالله تعداد گوسفندهایش زیاد بود، خود و فرزندانش از عهده‌ی چراندن آنها بر نمی آمدند. چوپانی استخدام نمود. مسلمانان٬ چند رأس گوسفند میراسدالله را در صحرا ربودند، چوپان بی طاقت شد و دنبال آنها را گرفت وقتی به خانه شان وارد شد که گوسفندان را ذبح کرده بودند. چوپان به آنها گفته بود که گوشت این گوسفندان بر شما حرام است. در جواب گفته بودند که علمای (آخوندها) ما به ما گفته‌اند از مال بهاییان هرچه ببرید حلال است، هر چه بدزدید گناه ندارد، هر چه بخورید ثواب است...
قاتلان بازداشت شدند و در جریان بازجویی بدین امر اعتراف کردند. آنها آشكارا بخود می‌بالیدند و به بهائيانی که در آنجا حضور داشتند هشدار دادند که نوبت آنها هم خواهد رسيد. همه آنها کشته خواهند شد. آنها تهدید کنان گفتند: "این حرف را جدی بگيرید." آنها هشدار دادند که بزودی این مشكلات برای بهاییان در سراسر مملكت پيش خواهد آمد. آنها با اصرار و الحاح می‌گفتند که زمان آن رسيده است تا بهایيان مذهب دروغين خود را انكار آنند و مسلمان شوند، یا بمیرند.
این روزها این مطلب یك جریان عادی شده است که تروریستها در سراسر دنيا مسوولیت قتلها و اعمال هولناك و شرم آور خود را بعهده گيرند. 
در سحرگاه روز ۱۶ اردیبهشت ٬۱۳۵۹ غلامحسین اعظمی٬ بدیع الله یزدانی و علی‌اکبر معینی تیرباران شدند. جرم: بهایی بودن
حسین اسماعیل زاده ۸۴ ساله را پاسداران حافظ انقلاب کشتند
یوسف سبحانی، زمان شاه بازداشت و زندانی شد٬ زمان خمینی اعدام
در روز ١٣ اسفند ۱۳۵۶ در دفترش در شرکت زمزم بازداشت شد. نخست در زندان کمیته بود و پس از چند روز به زندان قصر و بعد از چهار ماه به زندان اوین منتقل شد. در روز ۶ تیر ۱۳۵۹، به جرم قتل یک‌نفر در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، اعدام شد.
شهادت ۴۰ همکار یوسف سبحانی در شرکت پپسی کولا که او بیگناه است و مرتکب قتل نشده است
به علی داداش محمد اکبری؛ نانوای بهایی٬ اتهام زنای محصنه می‌زنند تا بهانه‌ای برای اعدام او داشته باشند
 یدالله آستانی؛ به جرم بهایی بودن، در ادامه طرح حکومت اسلامی برای نابودی جامعه بهائیان ایران و مصادره اموال آنها اعدام شد
با وجود اینکه پرویز بیانی را با چند نفر ارتشی دیگر٬ به جرم عامل کودتای آمریکایی اعدام کردند٬ جسدش جدا از آنها بود و روی سینه‌اش با خطّ درشت نوشته بودند: «بهائی، به اسم پرویز بیانی»
یدالله محبوبیان جرمی مرتکب نشده بود٬ غرض مصادره اموال و کشتن یک بهایی دیگر بود.
 
ذبیح الله مؤمنی؛ متولد ۲۲ دی ۱۳۲۷ در تهران. او در سال آخر دانشگاه در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل می‌کرد که بازداشت شد.  در روز ۲۱ تیر ۱۳۵۹ او را در خانه‌اش دستگیر کردند اما تا مدتی کسی از محل زندانی او ‌خبر نداشت.  او ۷ ماه قبل از این واقعه ازدواج کرده بود. در سحرگاه روز جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۵۹ تیرباران شد.
ادامه دارد...

برخی از منابع:
ویکی‌پدیا فارسی
سایت خانه اسناد بهایی ستیزی در ایران
صفحه فیس‌بوک- شهدا و مشاهیر بهائی
صفحه فیسبوک گلشن عشق
فهرست بهاییان کشته شده در گزارش سال ١٩٩٩ جامعه جهانی بهایی
سایت مشروطه- روزنامه‌ها
بنیاد عبدالرحمن برومند
ویلیام سیرز- کتاب "فریادی از اعماق قلب"
وبلاگ Behnazar
رادیو فردا- مجید محمدی/ چرا این همه نفرت و کینه علیه بهاییان؟
سهیلا وحدتی بنا- آغاز دوران بهائی کشی پس از انقلاب
بیداران- مصاحبه با سه تن از شاهدان جنايات «قنات»
بی‌بی‌سی فارسی- بهاییان ایران و انقلاب اسلامی
رادیو زمانه- اعدام و ترور بهاییان؛ پرونده‌ ۳۵ ساله
رادیو زمانه- مصادره املاک بهاییان در ایران ادامه دارد
رادیو زمانه- ترور و سرکوب بهاییان
فیلم آخوند محسن قرائتی- ۲۶ فروردین ۱۳۹۷: کسی که راه می‌رود و می‌گوید بهائی‌ام باید کشته شود