این دوست تعریف میکرد با مادرش رفته بود سوئد نزد یکی دیگر از افراد فامیل که به زیبایی ظاهر بسیار اهمیت میداد. از قضا این دوست من باردار بود و از قضای دیگر سیستم سوخت و ساز بدنش جوری است که هر چه میخورد چاق نمیشود! هنگامیکه سر میز نشسته بودند و گپ میزدند، خانم میزبان پیشنهاد خوردن شکلات میکند و به هر کدام تکه شکلاتی تعارف میکند. هنگامی که مادر و دختر مشغول جویدن شکلات بودند، خانم میزبان تا ٣ میشمارد و میگوید خوبه! بسه دیگه! تف کنید که چاق میشوید!
این هم جریان متکی است که برای ماموریت روانه خارج اش میکنند و وسط ماموریت می گویند بسه! بیا! تودیگر وزیر امور خارجه نیستی!

چون مخبط شد اعتدال مزاج
نه عزیمت اثر کند نه علاج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر