بخش دوم
اسهالطلبان و یبوستگرایان٬ نایاکیها و مزدوران آخوندپرست٬ مسوولان مملکتی٬ بسیجیها و ماموران خونخوارِ نیروهای انتظامی٬ شکنجهگران و عرزشیهای همیشه در صحنه و... تماشاگران خاموشِ پشت پنجرهها بخوانند!
به سراغ شما نیز خواهند آمد!
«یادگار امام» در اسفندماه سال ۱۳۷۳ ناگهان دچار بیماری زمینهای شد!
احمد خمینی دوران تبعید پدرش را بیشتر در قم و لبنان گذراند. او گهگاه نیز برای دیدار با والدینش به عراق میرفت. گذرنامه و مجوز سفر او با وساطت امیرعباس هویدا صادر شده بود.
پس از انقلاب٬ او مسوول انتقال دستورهای پدرش به مراکز ذیربط بود.
اخبار جنگ از طریق احمد به خمینی میرسید و علاوه بر آن، ابلاغ پیامهای سرّی و علنی خمینی در رابطه با امور نظامی و ارتباط با شورای عالی دفاع و فرماندهان نظامی و شرکت در جلسات شورا و برنامهریزی ملاقاتِ رزمندگان ارتشی و سپاهی و بسیجی با فرمانده کل قوا از دیگر مسوولیتهای او بود. او در تمام ملاقاتهای خمینی حضور داشت.
به عبارتی ریش و قیچی را به او سپرده بود!
آیتالله منتظری در دیدار مردادماه ۶۷ هیئت مرگ هم به آنها میگوید: «شخص احمد آقا، پسر آقای خمینی هم از سه چهار سال قبل میگفت مجاهدین، از روزنامهخوانش و مجلهخوانش و اعلامیهخوانش، همه باید اعدام بشوند.» او همچنین در کتاب خاطرات خود دو نامه خمینی برای اجرای اعدامها را دستخط احمد خمینی میداند.
احمد خمينی بعدها و در نامهای به عمويش اين اتهام را تکذيب کرد و گفت که اين نامه را پدرش اما هنگام قدم زدن نوشته بود!
جايگاه احمد خمينی در جمهوری اسلامی پس از مرگ پدرش، هرگز مانند قبل نشد. پس از آنکه رویای کاخ رهبری شدنش فروریخت٬ به جايی پرت در بيابانهای مابين تهران و قم میرود و به کشاورزی و باغداری مشغول میشود.پس از مدتی، انتقادات تند و علنی احمد خمينی از شرايط کشور آغاز میشود.
او با مسئولان وزارت اطلاعات ديدار و از اينکه «امروز هم خون مستضعفين را سرمايه داران بزرگ و کوچک میمکند» ابراز تاسف میکند؛ از اينکه «يک عده سرمايهدار زالوصفت به اين بهانه که اقتصاد دولتی مضر است، به حال خود رها شده و به جان اين ملت افتادهاند».
چهار روز قبل از مرگ، آخرين مصاحبه احمد خمينی منتشر میشود. احمد خمينی با انتقاد از «گسترش فساد اداری و رشوهخواری در ادارات و موسسات دولتی و اتخاذ تصميمات نابخردانه درباره ذخاير ارزی مملکت»، ريشه اين مشکلات را مسئولان کشور عنوان میکند. چرا همه مشکلات و نارسايیها را به گردن آمريکا و ديگران میاندازيم. آيا اختلاس از بيتالمال نيز به آمريکا مربوط میشود؟».
بعد از مرگ ناگهانی احمد خمینی که بر اساس اعلام منابع دولتی، بر اثر سکته قلبی اعلام شد، شایعاتی در مورد طبیعی نبودن مرگ وی وجود داشت، تا بعد از ماجرای قتلهای زنجیرهای پاییز ۱۳۷۷ و اعترافات سعید امامی.
سعید امامی٬ عامل اصلی قتلهای زنجیرهای در برگههای بازجوییاش نوشته بود:
ما فقط به آقایان اخبار و اطلاعات میرساندیم و بعد هم منتظر دستور میماندیم. مثلاً وقتی باخبر شدیم که حاج احمدآقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولایت امر اهانت میکند. آنرا ارجاع دادیم و بلافاصله دستور آمد که همه رفت و آمدهای ایشان را زیر نظر بگیرید و از مکالمات و ملاقاتهای ایشان نوار تهیه کنید. ما هم بمدت یکسال همین کار را کردیم. متأسفانه حاج احمدآقا به راه یک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت.
وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحیان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به تردید فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحیان به دیدار آیتالله مصباح رفتیم، آقایان محسنی اژهای و بادامچیان هم آنجا بودند البته بعداً حاج آقا خوشوقت هم از بیت آمدند آنجا و نظر جمع بر این بود که نباید به کسانی که با ولی امر مسلمین خصومت میکنند، رحم کرد…»
سعید امامی یا سعید اسلامی٬ مامور بلندپایهی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و از معاونین علی فلاحیان از زمان وزارتش بود. او عامل اصلی قتلهای زنجیرهای دانسته میشود.
او ۷ سال سمت معاونت امنیتی وزارت اطلاعات را داشت. پس از فاش شدن قتلهای زنجیرهای زندانی شد. در بازجوییهای اولیه، سعید امامی برخی مسائل را بیان کرده بود و از ترس اینکه مبادا اطلاعات او به بیرون درز کند، او را در زندان به قتل رساندند. منابع رسمی در زندان اعلام کردند او با خوردن داروی نظافت خودش را کشت!
در اسناد بازجویی سعید امامی که بعداً منتشر شد آمدهاست: «من از آغاز انقلاب تا به امروز سرباز گوش به فرمان نظام مقدس اسلامی و مقام ولایت بوده و هستم، هیچگاه بدون کسب اجازه یا بدون دستور مقامات عالی نظام کاری انجام ندادهام. حکم اعدام داریوش فروهر و پروانه اسکندری را به روال معمول همیشگی حجتالاسلام علی فلاحیان به من داد.
با قتل شاپور بختیار، عبدالرحمن برومند، روابط دو کشور به شدت تیره شد. امامی در بلژیک به همراه اسلحه و مهمات دستگیر شد. هاشمی رفسنجانی تنها به توبیخ امامی بسنده کرد و او در معاونت وزارت اطلاعات باقی ماند.
با سعید امامی٬ این خدمتگزار صدیق اسلام آشنا شوید:
سال ۱۳۷۴ سعید امامی طی سخنرانی در دانشگاه همدان میگوید که «… تهاجم فرهنگی در حال حاضر ریشهها را نشانه گرفتهاست. ما دلایل بزرگی برای این حرف داریم. علت اصلی گسترش آن، وحشت از اسلام است. تفکراتی که ما با آن روبرو هستیم عبارتند از: ۱- تفکرات لائیسم. ۲- تفکرات مسیحیت. ۳- تفکرات اسلام آمریکایی. ۴- تفکرات یهودیت. منافقین، اسلامشان آمریکایی است. آنها میخواهند ریشه آخوند را بزنند. تفکر لائیسم میخواهد بنیان فکری ما را به هم بزند.»
در این سخنرانی، سعید امامی به افرادی همچون، داریوش فروهر، فرج سرکوهی، احسان یارشاطر، داریوش شایگان، عبدالکریم سروش، عباس معروفی، سعیدی سیرجانی و چند نفر دیگر اشاره میکند.
وی همچنین در همین سخنرانی، کشتار شش میلیون یهودی در هولوکاست را غیرواقعی و دروغ خواند. وی گفت که «دوستان نازیست و نئونازیست»اش به او گفتهاند که تعداد کشته شدگان یهودی نهایتاً ۲۵۰ هزار نفر بوده است.
او از دراویش به عنوان یکی از گروهکهای چهارگانهی خطرناک برای نظام نام برده بود که از تفکرات وحشتناک برخوردارند، دارند رشد میکنند و به گفتهی وزارت اطلاعات در آن زمان عدهای از آنان را به همین دلیل دستگیر کردند.
بازداشت و زندان٬ اخراج از کار و دانشگاه٬ تخریب خانهها و شکنجه و اعدام دراویش همچنان ادامه دارد...
سعید امامی روابط نزدیکی با «بیترهبری» و شخص خامنهای و مجتبی داشت و «سعیدجان» خوانده میشد. وی به تصدیق همسرش فهمیه دری نوگورانی در سال ۱۳۶۹ به مدت دوماه در کنار مجتبی خامنهای و همسرش حضور داشت که برای درمان ناباروری همسر مجتبی خامنهای، در لندن به سر میبردند... به حدی که خود آقا مجتبی٬ پسر آقا (داماد آقای حداد عادل) و مادر خانمشان شیفتهی اخلاق سعید شده بودند که حتی تا قبل از دستگیری سعید هم مرتبا خود آقا مجتبی زنگ میزدند به سعید که چرا نمیآیی و با ما رفت و آمد نمیکنی؟...»
دقایقی از جریان جلسه بازجویی وزارت اطلاعات از همسر «سعیدجان» امامی
سعید امامی٬ عامل اصلی قتلهای زنجیرهای (خدمتگزار صدیق اسلام) را کشتند و دست آخر یه لقب شهید هم بهش دادند!
رادیو فردا- مرگهای مشکوک؛ آیا «احمد آقا» را کشتند؟
صفحه آخر- احمد خمینی و قاتلان او را بهتر بشناسیم
صفحه آخر- قتل های زنجیره ای پاییز ۷۷ را بهتر بشناسیم
این هم بخشی از جلسه بازجویی وزارت اطلاعات از همسر «سعیدجان» امامی، متهم پرونده قتلهای زنجیرهای
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر