۱۴۰۳ بهمن ۱۶, سه‌شنبه

الهام و ناهید مدرسی، مفت‌خورانی سیری‌ناپذیر و پرتوقع!

این‌روزها، بعضی‌ها که از ایران فرار می‌کنن اسم خودشونو می‌زارن فعال حقوق بشر و فعال سیاسی! اگر هم به هر دلیلی بازداشت بشن و یه مدتی زندان باشن، به خودشون می‌گن زندانی سیاسی سابق و توقع دارن که مردم برای هزینه درمان بیماری یا گرفتن ویزای اروپا و کانادا، پول بریزن براشون!

البته چندان هم عجیب و غریب نیست وقتی که رضا پهلوی دزد و مفت‌خور و خائن؛ خودش رو رهبر منتخب مردم ایران اعلام می‌کنه، هرکی با ننه اش قهر کرد هم بشه فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی!!!
نام الهام مدرسی را نخستین بار بعنوان یک مبارز و زندانی سیاسی در توییتر خواندم که به گفته‌ی خواهرش ناهید به خانه‌شان ریخته‌بودن و با ضرب و شتم بازداشتش کرده‌اند. چرا؟ نوشته بود بخاطر شرکت در اعتراضات.
می‌گفتن که الهام در زندان برای اعتراف اجباری تحت شکنجه روحی قرار گرفته بود.
البته خواهرش نعناع پیاز داغش رو یه کم زیادتر کرد و شکنجه‌های شدید جسمی رو هم بهش اضافه کرد.
مجسمه هم ازش ساختن! شاید پس از پیروزی یه میدان هم به نامش کنند!
البته منکر ضرب و شتم‌ و شکنجه‌های زندان‌های جمهوری اسلامی نمی‌شم ولی اغراق، سواستفاده و دروغ‌های الهام و خواهرانش، بخصوص ناهید، باعث شد که نه تنها دیدگاه بسیاری نسبت به این دو خواهر تغییر کند بلکه در انتخاب افرادی که واقعن نیاز به کمک‌های مردمی دارند هم دچار تردید و دودلی و بیزاری شوند.
هر روز، از ساعت ۷ صبح تا ۱۱ شب بازجویی می‌شد؟!!! یک‌نفس و بدون وقفه؟!
با یکبار دستگیری چنان معروف شده بود که حتا کارمندان داروخانه‌ها هم او را می‌شناختند! و از دادن دارو به او خودداری می‌کردند!!!
 الهام مدرسی در اعتراض به وضعیت تحمیل شده بر او در زندان و شکنجه و آزارهای مداوم مسوولان زندان کچوئی کرج، دست به اعتصاب غذا و دارو زده بود.
هرچند که خودش می‌گه در تمام مدتی که در زندان بوده به داروهایش دسترسی نداشته!
و البته اغراق دوستان در این میانه هم بیشتر مایه انزجار می‌شود تا میل و اشتیاق به کمک!
کاربری نوشته الهام بعد از اینکه آزاد شد با همون شرایط جسمی بدش می‌رفت به دیدن خانواده‌های دادخواه! 
درحالیکه به گفته‌ی خواهرش: این عکس هم وضعیت هر روز بعد از زندانش بود که حتی نمیتونست دیگه راه بره!!! 
ناهید مدرسی میگه الهام پیش از زندان سرحال و قبراق بود درحالیکه الهام از بیماری ژنتیکی کبد (PSC) رنج می‌برد و احتیاج مبرم به پیوند کبد داشته.
برادرش هم به همین دلیل عمل پیوند کبد انجام داده بود اما الهام می‌خواست با یه تیر دو نشون بزنه هم رایگان عمل بشه و هم از ایران، به امید ویزای کانادا یا اروپا خارج بشه کنه.
خلاصه اینکه اینقدر دروغ و اغراق و تناقض در گفته‌هایشان هست که آدم نمی‌فهمه الهام پیش از زندان کبد بیمار داشت یا بعدش؟
اعتصاب غذا کرده بود یا چیزی تو معده‌اش بند نمی‌شد و همونطور که خودش می‌گفت گلاب به روتون بالا می‌آورد؟
داروهاش رو بخاطر اعتصاب غذای خشک نمی ‌خورد یا مسوولان زندان بهش نمی‌دادن؟
پس از آزاد شدن بیماری‌اش بدتر شده بود یا می‌تونست بره دیدار خانواده‌های دادخواه دادخواه؟
برای درمان رفت ترکیه یا جانش در خطر بود؟
خواهران مدرسی کی سیراب می‌شن و دیگه تقاضای کمک الی نمی‌کنن؟
الهام نمی‌تونه از اون ۲۰۰هزار دلاری که مردم براش ریختن یه چند هزار دلار برای خواهرش خرج کنه یا اینم مردم باید پرداخت کنن؟
چون اینطور که اینا طلبکارن بعید می‌دونم دیگه کسی کمک کنه!
بجای اینکه راست و شرافتمندانه کمک بخواد اینقدر دروغ گفته و اغراق کرده که دیگه کمتر کسی حاضره به این خانواده کمک کنه!
الهام مدرسی شجاع ما دست آخر نه گذاشت و نه برداشت بعد از اینکه مردم بیش از ۲۰۰هزار دلار بی‌زبون به حسابش ریختن از پدر بزرگوارش، ارباب حلقه تشکر کرد!!!
و تازه متوجه شده بدون دارو مداخله شیمیایی و فیزیکی هم بیماری کبدش خوب می‌شد!!! 
ولی البته وقت پول که می‌شه و چرندیات ارباب حلقه‌ هم نمی‌تونه براش آپارتمان مبله بخره، باز کاسه گدایی‌شون به سمت مردم دراز می‌شه!!!
والاگهر الهام، عکس‌شون رو هم بعد از عمل، بعنوان عیدی به مردم مشتاق ایران تقدیم کرده بودن!!!
و اما بشنوید از ناهید خانم مدرسی یکی از خواهران الهام!
ناهید وقتی دید خواهر بیمارش اومده ترکیه، با خودش فکر کرد چتوره با یه تیر دو نشان بزنم، هم پول جمع کم و خرج زندگی خودم و درمان خواهرم رو بدم، هم خواهرم رو بفرستم کانادا بلکه منم باهاش بفرستن!
ایشون گویا پیش از اینکه الهام دستگیر بشه، و حتا پیش از جنبش «زن زندگی آزادی» برای گرفتن ویزای کانادا یا اروپا به ترکیه رفته بوده ولی البته اصلن دوست نداره که دراین‌باره صحبتی بشه!
به مجرد اینکه کسی چیزی بگه زودی فرمان آنفالو کردن صادر می‌کنه!
و بهشون انگ سایبری می‌زنه! باز خوبه نمی‌گه ریپورتش کنید!
می‌فرمایند گزینشی عمل نکنید! تنها ایشون را برگزینید!!!
لبان دوخته‌ی حسین رونقی؟ ما خودمون بدن دوخته‌شده داریم!
البته وقتی یه گندی بزنه دیگه ادعای فعال سیاسی بودن نداره و می‌گه من از سیاست چیزی نمی‌دونم!!!
می‌گه منظورم حسین رونقی نبود! پس کی بود؟ نرگس محمدی؟!
 فعال حقوق بشرمون، خواهرش دو ماه رفته زندان، شده براش اسطوره‌ی مقاومت، اونوقت به نرگس محمدی مشکوکه!!!
یه چرتی گفته که دیگه نمی‌تونه پس بگیره!
ایشون به هر کسی که ازش قهرمان‌سازی بشه مشکوک هستن! زیرا با چشمان لیزری خودشون، از ترکیه، در زندان‌های ایران حقایقی دیده که در حال حاضر قادر به بیان آنها نیست! البته به استثنای خود و خواهر قهرمانش!!!
«ناهید مدرسی»، خواهر الهام مدرسی می‌گه به رغم همه تلاش‌هایی که برای توقف حکم دیپورت او از خاک ترکیه انجام شده، این حکم به تایید نهایی رسیده و او تنها ۱۵ روز (حالا ۱۳-۱۲روز) فرصت داره تا خاک ترکیه را ترک کند.
بعد یه روز پای برهنه با ناخن‌های تازه لاک زده رو آسفالت خیابون ناله و گریه‌کنان راه می‌ره و فیلم از خودش می‌گیره که حالم خیلی بده و درد دارم.
 روز دیگه سرخاب سفیداب می‌ماله و قبراق و سرحال فیلم می‌گیره و می‌گه فقط ۲۵هزار دلار ناقابل بریزید تو حسابم تا منم برم کانادا!
البته از وقتی ناامید شده سعی می‌کنه هر از گاهی هم توییت‌های انقلابی بذاره و از تجربیات دیگران هم عبرت گرفته و جاوید شاح نمی‌گه، بجاش دست به دامن ارباب حلقه شده!!!
فعال حقوق بشر؟! من جای ناهید بودم از خجالت آب می‌شدم! 
ورداشته یه عکس از خودش، با جمله‌ی شریفه محمدی آزاد باید گردد فرستاده به کمپین دفاع از شریف محمدی، بعد اونا که گذاشتن تو صفحه‌شون و تشکر کردن، این ورداشته ریتوییت کرده!!! چقدر ریاکار و متظاهری...
 البته از حق نگذریم ناهید خیلی برای الهام زحمت کشید و هر روز با توییت‌هاش و عکس‌ها و متن‌های جگرسوزش مردم رو تشویق به ریختن پول تو حساب الهام می‌کرد...
ولی الهام خیلی بی‌چشم روست!!! حالا که آبی زیر پوستش رفته و به کانادا رسیده دیگه چندان به فکر خواهرش نیست!!!
براش مفت و مجانی هم یه تیک آبی خریدن!!! بیچاره ناهید!!!
جناب ارباب حلقه‌ نوشته الهام مدرسی تن به ذلت نداد و زیر بار اعتراف اجباری نرفت!!!
یعنی هر کی زیر شکنجه‌های بی‌رحمانه‌ اعتراف اجباری کنه تن به ذلت داده؟!!!
همین روزهاست که یه بنیاد حقوق بشری «حلقه‌ی» الهام مدرسی هم راه بندازه و به جمع فاند‌بگیران ملحق بشه!
البته فعلن مجبوره یه کم ژست حقوق بشری بگیره تا خوب خوب بشه. پس فردا یه بهانه‌ای سر هم می‌کنه تا بتونه بی دردسر مفت‌خوری کنه و از امکانات کانادا لذت ببره و با سیاست خداحافظی کنه!
مثل آیدا شاکرمی نکبت که کارش شده موزیک گوش کردن و فیلم تماشا کردن و از خودش عکس گرفتن!
و در آخر اینکه نکته‌ی جالب توجه برای من این بود که در تمام توییت‌های این دو زندانی سیاسی و فعال حقوق بشر!!! حتا یک خط هم درباره نرگس محمدی نبود!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر