باز دو کودک بی پدر شدند، باز مادر و پدری داغدار شدند و باز هم یک خانواده کشته شد...و
باز دو سه روزی٬ مردم در هشتگ #ساسان_نیکنفس٬ چند سطری مینویسند... یه توفان توییتری هم به راه میندازند...تا هشتگ بعدی
ساسان نیکنفس را نیز مانند بهنام محجوبی کشتند
این اتفاق به اندازه ای ناچیز بود که پیش از کشته شدنش٬ حتا نسیم ملایم توییتری هم نوزیده بود و فعالان سیاسی و مدنی و آزادیخواهان٬ درباره وضعیت نگران کننده و بیماری او در کلابهاوس گفتگویی نکرده بودند! هر چند که تا بحال با اینگونه توفان های توییتری نه کسی از زندان آزاد شده و نه از اعدام نجات یافته
با اینگونه مبارزات آبکی٬ ۸ سال دیگر هم آخوند رییسی بعنوان رییس جمهور٬ به کشتارهایش ادامه خواهد داد البته اگه این وسط رهبرش نکنند
حالا تا دیر نشده برید چندین هزار توفان توییتری دیگر به راه بیندازید که سیاهچال های آخوندها٬ پر از زندانیان شناخته شده و گمنام است
ساسان نیکنفس را طبق معمول برای کشتن به بیمارستان فیروزآبادی بردند و بازهم طبق معمول مشخص میشود که ساسان نیکنفس٬ با وجود اینکه از بیماریهایی گوناگون، از جمله دیابت، کبد چرب، ورم معده، فشارخون بالا و مشکلات اعصاب و روان رنج می برده٬ نشناخته و ندیده از «احدی زندانیان» چند عدد قرص گرفته و مصرف نموده و پس از مصرف متوجه میشوند که شرایط وی نرمال نبوده است و مجدداً تشنج کرده و بنا به تشخیص پزشک «سریعا»٬ پس از گذشت ۱۰ ساعت با وجود وخامت حال و خونریزی شدید از دهان و بینی و با وجود شرایط نامناسب جسمی هفت ماه تحمل حبس در زندان٬ از اعزام او به بیمارستان خارج از زندان مخالفت میشود٬ سرانجام وقتی مطمئن میشوند که دیگر کار از کار گذشته به صورت اورژانسی به بیمارستان فیروزآبادی منتقل میشود
که صد البته دیگر دیر شده بود... قرار بر این بود که دیر شده باشد
به گزارش ایسنا که همواره باید اخبار خوب٬ مفید و امیدبخش مخابره کند
این زندانی در طول مدت زمان حضور در زندان(۱۱ ماه ) حدودا ۳۵ مرتبه توسط پزشکان متخصص اعم از اعصاب و روان، دندانپزشکی، متخصص داخلی، روانپزشک ، روانشناس و پزشک عمومی ویزیت گردیده و در چهار نوبت با هماهنگی دادیار ناظر زندان به مراکز درمانی و آزمایشگاهی خارج از ندامتگاه اعزام شده بود. تف به اون شرفی که ندارید! انسانی اینچنین بیمار را در زندان نگه میدارید؟
بر روی سردر قدیمی این بیمارستان٬ نوشته ای است به خط عمادالکتاب با این مضمون که: این مریضخانه وقف است بر فقرا، رعایا و غربا و بیچارگان؛ لعنت بر کسی که تخلف نماید
در حکومت اسلامی٬ این بیمارستان تبدیل شده به شکنجه گاه و کشتارگاه زندانیان سیاسی و از آنجا که آخوندهای دزد و جنایتکار و ریاکار بهتر از هر کسی آگاه هستند که خدایی وجود ندارد٬ نه از لعنت هراسی دارند و نه از نفرین
خمینی دجال٬ تهران، بهشت زهرا - ۱۳۵۷/۱۱/۱۲: آیا ملتی که فریاد میکند که ما این دولتمان، این شاهمان، این مجلسمان برخلاف قوانین است، و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشتمان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر؟
دست خطی از ساسان نیکنفس برای یکی از همبندی هایش
ساسان نیکنفس برای مجید نوشته بود: به امید آزادی از این سلول و زندان و به امید روزی که همه زندانیان سیاسی دربند که با درد، رنج تحمل مینمایید؛ به امید آزادی ایران و ایرانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر