۱۴۰۳ شهریور ۲۳, جمعه

به چه امید و قیمتی خودتونو به پهلوی می‌فروشید؟

به اسم یک کودک ۱۴ ساله آسیب دیده چشمی، صفحه ساختند و زیرش هم برای تاثیر بیشتر یه شعار زن زندگی آزادی گذاشتن.
سطلی‌ها با دیدن شعار زن٬ زندگی٬ آزادی‌اش شروع کردن به مسخره کردن!
طرف بلافاصله ۱۸۰ درجه چرخید و بجاش زد جاوید شاح!!!
باباهه فکر می‌کرد با یه جاوید شاح گفتن مسئله حله و شازده و سطلی‌هاش زودی پول‌ها رو سر ریز می‌کنن براش!
برای محکم‌کاری٬ می‌ره و تا فیهاخالدونش رو پر می‌کنه از خالکوبی خاندان ایران‌ ویران‌ساز پهلوی!
پشت سر هم اکانت باز می‌کنه و خودشو به آب و آتش می‌زنه!!! 
بعد پسر نوجوانش رو مجبور می‌کنه بگه آرزوش دیدن شاح‌زاده از نزدیکه!
غافل از اینکه شازده و خانواده‌ی انگل صفتش ۴۵ساله که دارن از راه دزدی و گدایی زندگی می‌کنن! 
و غافل‌تر آنکه اگر هم کمکی بشه کلی شرط و شروط داره! باید توییت‌های شاح‌پسند بزنه!
و از آنجا که سطلی سپاهی، برادران خونی هستند، پدر عرفان باید یک قربانی هم به پیشگاه عمام خامنه‌ای تقدیم کند!!!
قصابش هم همین جناب فرشاد عاشور مزدور صادراتی است!
خودش کم بود، یکی دیگه رو هم مثل خودش پیدا کرده!!!
تبلیغ همدیگه رو می‌کنن که بعدا با هم تقسیم کنن!
 موسی شکوری، پدر عرفان گاهی هم برای اینکه ثابت کنه یه سطلی به تمام معناست می‌ره دایرکت دیگران و به زبان پهلویسم پیغام می‌زاره!
ولی وقت گدایی خیلی آقا و مؤدب است!!!
اما در مورد اشکان سلیمانی٬ نظر من اینه که اگر حرفهایی که زده درست باشه باید بگم یه همچین آدمی بهتره تنها فعالیت کنه که حماقت‌ها و تمایلش به خودنمایی باعث گرفتاری و لو رفتن همکارانش می‌شه. 
تو هم بگم؟ بگم؟ میگما نکن! جونت بالا بیاد بگو!
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر