جرس: محمد دادخواه وکیل باسابقه دادگستری و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر با یکی از سنگین ترین احکام قضایی مواجه شده است . ٩ سال زندان ، ده سال محرومیت از حرفه وکالت ، ده سال ممنوعیت از تدریس، ٩٠٠ هزار تومان جزایی و ٥ ضربه شلاق . جرم دادخواه بنیانگذاری کانون مدافعان حقوق بشر بوده است . کانونی که هدفش دفاع از حقوق زندانیان و تهیه گزارش هایی از موارد نقض حقوق بشر در ایران بوده است. دیگر اعضای این کانون نیز پیش تر با سختگیری های ویژه قضایی مواجه شده بودند.
نسرین ستوده و محمد سیف زاده به همین جرم محکوم شدند و نرگس محمدی نائب رئیس کانون در انتظار حکم به سر می برد . دادخواه با احتساب آنچه در قوه قضائیه و بازجویی ها و جلسات دادگاه گذشته بود به طعنه می گوید "خدا رو شکر که حکم اعدام ندادند! ". دادخواه همچنین می گوید با اینکه حمایت کانون وکلای دادگستری می تواند تاثیری در پرونده کانون مدافعان حقوق بشر داشته باشد اما عافیت گزینی و مصلحت سنجی روسای کانون وکلا مانع از دخالت آنها در این پرونده شده است. محمد دادخواه درباره آنچه در دادگاهش گذشته می گوید : صراحتا گفتند که کارهای شما ملی گرایی بوده است و نظرشان این بود که ملی گرا بدتر از مرتد است. البته من گفتم: اگر شما به شرع اعتقاد دارید پیامبر گفت حب الوطن من الایمان. اما گوششان به این حرفها بدهکار نبود.
گفتگوی جرس با محمد دادخواه را بخوانید.
آقای دادخواه باخبر شدیم که حکم شما صادر شده است . ممکن است بفرمایید دقیقا حکم چیست؟
ده سال محرومیت از تدریس در دانشگاه ها ، ده سال ممنوعیت از حرفه وکالت ، ٨ سال زندان به جرم برهم زدن نظم، یک سال زندان برای تبلیغ علیه نظام، ٥ ضربه شلاق که تبدیل به جزای نقدی قرار هست بشود و ٩٠٠ هزارتومان جزای نقدی دارم . مجموعا ٩ سال زندان.
چنین حکم سنگینی به چه دلیلی صادر شده است؟
من خیلی خوشحالم که حکم اعدام ندادند چون احتمال داشت حتی حکم اعدام بدهند .وقتی قانونی خوانده نشود همه چیز امکان پذیر می شود . لذا به داده بده، وزجبین گره بگشا.
اتهامات شما چه بود که منجر به چنین حکم سنگینی شد؟
سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و از بنیانگذاران این کانون بودم . کتاب گزارش و نگرش را تنظیم کردم و اتهامم تبلیغ علیه نظام بوده است .
کانون مدافعان حقوق بشر آیا فعالیتی جز حمایت و دفاع حقوقی از زندانیان را داشته است؟
این کانون از زمان تاسیس بارها رسالت خودش را همین اعلام کرده بود و گفته بود پایبند به قانون اساسی هستیم.
آیا این حکم را حکمی سیاسی ارزیابی می کنید؟
با توجه به اینکه من سی سال است که وکیل دادگستری هستم و رشته حقوق اساسی، حقوق قضایی و حقوق بین الملل را طی کرده ام . به نظرم این حکم با موازین حقوقی آشنایی چندانی ندارد.
آیا درخواست تجدیدنظر خواهید داد ؟ احتمال تخفیف مجازات و یا الغای حکم وجود دارد؟
من همیشه امید به روزهای روشنی دارم ، یک ایرانی هستم و همیشه به فردایی روشن می اندیشم .
وضعیت موکلان تان چه میشود. برخی شان در زندان هستند و برخی از آنها در انتظار حکم هستند؟
این را باید از کسانی که چنین حکمی را دادند بپرسید . من هیچ نقشی در صدور این حکم نداشتم.
قاضی پرونده موقع صدور این حکم توضیحی به شما داد؟
صراحتا گفت که کارهای شما ملی گرایی بوده است و نظرشان این بود که ملی گرا بدتر از مرتد است . البته من گفتم اگر شما به شرع اعتقاد دارید پیامبر گفت حب الوطن من الایمان. اما گوشش به این حرف بدهکار نبود.
نظرتان درباره حکم صادر شده چیست ؟
من خیلی خوشحال شدم که حکم اعدام ندادند.
یعنی انتظار داشتید حکم اعدام به شما بدهند؟
بله این احتمال بود . من در بازجویی ها بارها نوشتم من را اعدام کنید . در سلول انفرادی که بودم بارها در بازجویی ها میگفتم من هیچ کدام از اتهامات و موارد اتهامی را قبول ندارم . همه اینها دروغ محض است و من زیربار این موارد نمی روم اگر می خواهید من را اعدام کنید . من حتی می گفتم شما چون ادم های مقتصدی هستید اگر هرچه زودتر مرا اعدام کنید دیگه از غذا و نور بالانتقطاع شبانه روزی هم صرفه جویی خواهید کرد.
شما در این مدت خیلی بازجویی شدید ؟
بله بارها وقتی در سلول انفرادی بودم مدتها بازجویی شدم . موضوعات اتهامی درباره کانون و خانم شرین عبادی و موکلینم بود،البته در مورد نهضت آزادی و جبهه ملی هم مورد سوال قرار می گرفتم.
بعد از احکام سنگین برای خانم ستوده و آقای سیف زاده و اکنون برای شما، کانون مدافعان حقوق بشر با احکام بسیار سنگینی مواجه شده است و دیگرانی چون خانم محمدی و اقای تاجیک دیگر فعالان کانون در انتظار حکم به سر می برند. چرا کانون مدافعان حقوق بشر این چنین مورد فشار قرار گرفته است؟
من چون در چهارچوب قانون اندیشه میکنم اینها را به دور از قوانین بین المللی از یک سو و قوانین حقوق داخلی از سوی دیگر و مغایر با شرع می دانم . مگر در شرع نمی گویند که همانا بر پیشوا هست که عفو را بر عقوبت پیشی دهد.من چه کردم که می گویند میراث فرهنگی ایران را سیاه نمایی کردم . من گفتم کسانی که داعیه دار حفظ میراث فرهنگی هستند تیشه به ریشه آن زدند . من دلایلم را آوردند و یونسکو حرفم را تایید کرده است و بعد خود آنها به این امر افتخار کردند.
آیا شما جز حرفه تان یعنی دفاع از حقوق موکلان تان کاری کردید؟
من هیچ کاری نکردم .من کمی هم تدریس کردم اما الان هم ده سال محرومیت از تحصیل دارم .
اولین محکومیت من ده سال محرومیت از تحصیل در دانشگاه ها بوده است و اینها احکامی ناعادلانه بود .
آیا کسی از شما در دادگاه دفاع می کرد؟
آقای مژگانی در این مرحله دفاع می کرد؛ قبلا هم چند وکیل داشتم .
با توجه به احکامی که برای شما و کانون مدافعان حقوق بشر صادر شده است . آیا احتمال صدور احکام مشابهی برای دیگر اعضای کانون هم هست؟
بله گویا سنخ این چیزها افزایش یافته است . امیدوارم روشن بینی بر کسانی که چنین تصمیماتی را میگیرند سایه افکند .
چرا کانون وکلا در قبال این احکام سنگین واکنشی نشان نمی دهد؟
گویا فراموش کردند رسالتشان چیست.
کانون وکلا وظیفه حمایت از وکلا را دارد . خواسته شما از نهاد صنفی تان چیست؟
خواسته من این است که پرونده من رسیدگی شود و موازین مورد استناد قانون و مورد استتناد دادور دادگاه به طور مستقل رسیدگی شود . آیا واقعا در یک نظام عادلانه چنین حکمی باید صادر شود . من چه خطایی کردم جز دفاع از حقوق مردم . من که در دادگاه صحبت کردم . من که کاستی های دادگستری را یادآور شدم . من که امر به معروف و نهی از منکر کردکم . من که فارغ التحصیل رشته حقوق بودم .
درباره پرونده هایتان نیز توضیح بفرمایید؟
من حدود ٢٠٠٠ موکل دارم در موضوعات میراث فرهنگی، مقبره کوروش، جلوگیری از اقدامات زیانباری که برای چهارباغ و سی و سه پل اصفهان و برخی از آثار تاریخی رخ داده است و برخی از موکلینم با موضوعات سیاسی در زندان یا در انتظار حکم هستند .
الان با حکم محرومیت از حرفه ای وکالت پرونده های موکلانتان چگونه است . آیا شما دیگر حق حضور در دادگاه را ندارید؟
قاعدتا من را به دادگاه راه نمی دهند . از نظر قانون این کار غلط است .
آیا چنین موضوعی سابقه دارد؟
من بار قبل هم در سال ٨٠ برای اولین بار محکوم شدم .بعدا کانون وکلا اعلام کرد آن حکم را اجرا نخواهد کرد.
نامه ای با امضای شما و همکارانتان در کانون مدافعان حقوق بشر منتشر شد که از دادستانی خواستار پیگیری پرونده خانم سحابی و اقای صابر شدید. آیا این نامه را منشا اثر می دانید؟
مهم نیست منشا اثر باشد ولی ما موظف بودیم. ما تکلیفی داریم . ما حقوقدان هستیم و به این سرزمین علاقمندیم . باید آنچه می دانیم در جهت قانون و امتیازاتی که قانون برای مردم برشمرده است اعلام کنیم چون حق حیات اولین حق بشری است . به نظر ما تکلیف دادستانی است که به عنوان حفظ حقوق عمومی آنرا پیگیری کند.
شما نوشته اید . مرگ هاله سحابی و هدی صابر جرم مشهود است . به لحاظ حقوقی جرم مشهود چطور تعریف می شود؟
اتفاقی که در حضور بیش از سه نفر رخ دهد جرم مشهود خوانده می شود؛ این وقایع هم پنهانی نبوده است و ده ها نفر در آنجا حضور داشتند .
شکایتامه ای هم از سوی ٦٤ نفر از همبندیان آقای صابر منتشر شد که شاهد آخرین سخنان اقای صابر درباره ضرب و شتم ایشان بودند . آیا درباره این شکایتنامه پیگیری از سوی مراجع قضایی صورت گرفته است؟
من امیدوارم این اتفاق بیافتد اما تاکنون اقدامی در این زمینه نشده است .
باتوجه به شرایطی که سیستم قضایی دارد و احکام صادر شده . بیشتررویه سیاسی در پیش گرفته تا رویه قضایی و حقوقی. رویکر نظام قضایی را چطور ارزیابی می کنید؟
ما چون دل در گرو این سرزمین داریم باید حرف خودمان را بزنیم و به وظیفه خودم به عنوان وکیل و مدافع حقوق بشر عمل کنم . باقی دست من نیست.
الان شما چه خواهید کرد ؟
من استدلال خودم را برای دادگاه تجدیدنظر بیان خواهم کرد و موازین حقوقی را یادآور خواهم شد . من تکلیف این را دارم که روشنگری هایی که قانون سر راه من قرار داده است به دادگاه ارائه کنم و امیدوارم به استدلالم توجه شود. من به علت حرفه ام و سی سال وکالت دادگستری بدون هیچ تخلفی و بدون اینکه محکمه انتظامی کانون وکلا من را احضار کرده باشد به عوان یک وکیل فعال حقوق بشری کار کردم و سعی کردم وظیفه ام را به نحو احسن انجام دهم. در پرونده اتهامی من حتی نوشته اند . این حق الوکلا از دانشجویان نمی گرفته است . آیا ارزن فروشی جرم است؟!!
بعد از انتخابات نوشتند که در دفتر من مواد مخدر و سلاح هایی بوده و اینکه در خانه من تعداد پرشماری فشنگ بوده است . درحالی که این یک دروغ آشکار است.
من در دادگاه گفتم یا اقای مرتضوی تبصره ماده ١٨٨ قانون کیفری را نمی دانسته یا می دانسته ؛ یا می دانسته و عناد داشته که اسامی اشخاص را به روزنامه ها داده است پس صلاحیت دادستانی را نداشته، و اگر نمی دانسته، دادستانی که تبصره ١٨٨ ایین دادرسی را نمی دانسته است بازهم صلاحیت دادرسی را ندارد.
الان وظیفه مجلس را به عنوان نماینده ملت و ملجا احقاق حقوق مردم چه می دانید؟
حداقل این است که کمیسیون اصل نود موازین مورد استناد را بررسی کند. کانونی که در کمیسیون ماده ده ثبت شده و خبرگزاری مهر خبر آن را اعلام کرده ، اینها غیرقانونی تلقی می کنند و رفتار ما را براندازی نرم نام می نهند . حداقل این بود که به اینها داوری دادگرانه نگاه می شد که نمی شود .
کانون وکلا به عنوان مرجع نهاد صنفی شما درباره شناسایی کانون مدافعان حقوق بشر اظهارنظری نمی کند؟
برابر قانون اعتبار رئیس کانون وکلا همانند رئیس دیوان رسمی کشور است اما اینکه رئیس کانون در این باره اقدام می کند یا نه امر توام با ابهامی است.
آیا شما در کانون مدافعان حقق بشر درخواستی از کانون وکلا برای شناسایی سازمان تان داشتید؟
الان که کانون را بستند . اما قبلا چنین درخواستی را داشتیم . ما به کانون وکلا درباره خیلی از پرونده ها هشدار داده بودیم اما آنها چندان استقبال نکردند . شاید مصلحت یا عافیت گزینی آنها ایجاب می کرد به این نحو رفتار کنند .
١٨ تن از زندانیان سیاسی در اعتراض به مرگ مشکوک یکی از هم بندیانشان اعتصاب غذا کردند و مسئولین بی اعتنا نظاره گر بودند . سیستم قضایی ما به کجا رسیده است که حتی وقتی زندانی از جانش هم مایه می گذارد مسئولین توجهی نمی کنند؟
وقتی حیثیت انسان در نگاه مسئولین بی اعتبار شده است و شان آدمی به هیچ انگاشته شده است همه اینها ممکن می شود.
درباره گزارشکر ویژه حقوق بشر که برای بررسی موارد نقض حقوق بشر در ایران انتخاب شده است . نظر شما درباره این تصمیم شورای حقوق بشر چیست ؟
هر بررسی مفید است . هر واکاوی موثر است . هر تدبیر وتجریه و تحلیلی ارزشمند است و نهایتا روشن می کند چه کسی درست و چه کسی نادرست می گوید.
باتوجه به اینکه مقامات ارشد قضایی ایران اعلام کردند این گزارشگر اجازه ورود به ایران ندارد . آیا عدم ورود مانع از تحقیقات او خواهد شد؟
نه چندان تحقیقات مشکلی نیست . اما این برخلاف اصول و عهود است . ایران قبلا گفته بود حتما مرد باشد ، حتما مسلمان باشد و از برخی کشورها نباشد . همه این شرایط در انتخاب رعایت شده است و حالا ایران موظف است به به قول خود پایبند باشد. دولت ایران خودش این شرایط را گذاشته بود و اکنون باید بدان پایبند باشد. اما استنباط ما این است که پایبند نخواهد ماند. من امیدوارم حقیقت روشن شود و نگرش دادگرانه بر پرونده ها سایه افکند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر