۱۳۹۰ دی ۱۵, پنجشنبه

انسان متمدن، حیوان وحشی



بخش نخست
آیا زمان آن نرسیده در به کارگیری برخی واژه ها و زبانزد ها بازنگری کنیم؟

واژه ها و زبانزدهایی مانند: وحشیانه، ددمنش، خوی حیوانی، حیوان صفت،
دشنام و ناسزاهایی مانند: وحشی، حیوان، پدرسگ، توله سگ، میمون، خر، گاو، یابو و...
و صفت هایی که به حیوانات نسبت میدهند اما بیشتر شایسته مقام اغلب انسانهاست!!!
مانند: گربه بی چشم و رو و بی عاطفه، روباه مکار و حیله گر، گرگ درنده و خونخوار، جغد شوم و بد شگون، کفتار کریه و بدگل، گوسفند ابله و ترسو، میمون زشت، موش دزد و موذی، کلاغ دزد و خبرچین، سگ و خوک نجس و...
گفتگو از مرگ انسانیت است...
احساسات لطیف یک زن جوان آمریکایی و شیوه همدردی اش با اسبی که کشت و یکی شدنش با طبیعت!
دختر روسی و شوخی و سرگرمی اش!
شکنجه و کشتار توله خرس ها و مادرشان توسط یک "آموزگار" ایرانی بخاطر رفع بلا!
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت

بااحساسات رقیق انسان متمدن آشنا شدید؟ این هم چند صحنه از وحشیگری حیوانات بدون احساس!

در آگوست ١٩٩٦ پسر بچه ای در باغ وحش Brookfield شیکاگو از نرده بالا میرود و ٦ متر بداخل کنام گوریل ها سقوط میکند. گوریل ٨ ساله ای، در حالیکه بچه خود را به پشت حمل میکرد به سمت پسر که بیهوش افتاده بود میرود، با احتیاط تمام او را بلند میکند و به سمت در میرود و منتظر کارکنان باغ وحش می نشیند تا برای کمک به او در محل حاضر شوند.
هنگامیکه این خانه در ملبورن استرالیا آتش گرفت، ساکنان آدمیزاد آن، دو پا داشتند، دو پای دیگر هم قرض گرفتند و بدون آنکه به پشت سر خود نگاه کنند، جان خود را نجات دادند. ولی این سگ کوچک در خانه ی پر از دود و آتش ماند تا از بچه گربه هایی که در خانه مانده بودند محافظت کند...
تلاش یک گربه برای نجات دادن همدمش و رنج و اندوه وصف ناپذیرش در غم از دست دادن دوست.
ادامه دارد...

۱ نظر: