امروز در توییتر دو خبر کوتاه دیدم
۱- حسین رونقی برای آغاز تحصن خود به سمت زندان اوین روانه شد.
حسین رونقی به محض حضور در مقابل زندان اوین و پیش از آغاز تحصن بازداشت شد.
با دیدن لبهای حسین٬ احساس خفقان کردم و آهی بلند کشیدم که یادم آمد٬ پسر ایران٬ با لبهای بستهاش حتا یک آه هم نمیتونه بکشه...
فکر میکردم اگر مورد ضرب و شتم قرار بگیره که حتمن کتکش زدن، چتوری با لبان بهم دوخته شده از درد فریاد بزنه؟
بانو صابری: عجیب نیست که رسانهها از حسین رونقی نمینویسند.
عجیب این نیست که حتا بعضی خبرگزاریهای حقوق بشری هم از حسین رونقی نمینویسند.
بعضی بهتره برن سراغ حیوانآزاری و فیلمهای خندهدار ساختن از رضا پهلوی!
ما رو باش چقدر خوشحال شدیم وقتی شنیدیم تونسته از ترکیه خارج بشه! هنوز نرسیده به دنیای آزاد نشون داد که هنر نزد ایرانیان است و بس!
ولی بالا غیرتا دیگه نظرهای انقلابیتون رو ننویسید و به این یه ذره اتحادی که داریم گَند نزنین و آبرومون رو جلوی سطلی سپاهی نبرید تا چپ و راست بهمون بخندن و فحش بدن! کار شما از تف سربالا به گُه سر پایین کشیده!کاربر آدم (ابن حوا) رو تقریبن همه میشناسن! یکی از پستترین و خودفروختهترین مزدوران عرزشی است که درازای پول، خبر دروغ میده، خایهمالی و مالهکشی میکنه، توهین و افترا و ناسزا و خلاصه هر دستوری که از بالا برسه رو انجام میده ولی کمتر فحش رکیک میده.
امروز من از زبان یکی از هواداران رضا پهلوی که اتفاقن هاربانو حسرتالسلطنه یاسمین پهلوی از دوستداران و طرفدارانش است، فحشهایی شنیدم که هنوزم شک دارم درست شنیدم چون نیمهکاره از وحشت فیلم را قطع کردم! اونم منی که از ۶سالگی، عموم مثل نقل و نبات بهم فحشهای رکیک مادر میداد و چیز جدیدی نبود!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر