۱۳۹۰ مهر ۸, جمعه

چه کسی خرس های قهوه ای را کشت؟!

سپهر سلیمی
دیده بان حقوق حیوانات: شاید با دیدن فیلم کشتار وحشیانه یک خرس مادر و دو توله خرس در نخستین نگاه بگوئیم که این خرس ها به وسیله دو نفر کشته شده اند. اما به راستی واقعیت چیست؟ در پس این فاجعه چه عواملی وجود دارد و این فاجعه زاییده چه عواملی می تواند باشد؟
برای بررسی این مساله و جلوگیری از تکرار موارد مشابه باید به واکاوی زمینه های بروز چنین اتفاقاتی پرداخت. این مساله از جهات بسیاری قابل بررسی و کنکاش است که در روزهای گذشته نیز به آنها پرداخته شده است و نکاتی نیز نگارنده بیان کرده است:

حیوانات بی پناه سرزمین ایران

از این اتفاق نباید به سادگی گذشت و رسانه ها باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند. توجه داشته باشیم که اگر این اتفاق برای انسانی می افتاد، اقوام، دوستان و آشنایان آن شخص می توانستند بر علیه خاطیان اعلام جرم کنند و دادخواهی نمایند ولی برای حیوانات چنین امکانی وجود ندارد و این وظیفه بر عهده حامیان محیط زیست و فعالان حقوق حیوانات و همه افراد و رسانه های مردمی است که نسبت به این حادثه حساسیت نشان دهند و خواهان مجازات خاطیان شوند. ضمن اینکه اگر بخواهیم به این ماجرا از دیدگاه صرفاً اکولوژیک نگاه کنیم و موجودات زنده را همچون زنجیری ببنیم که حیات آنها در گروه حیات دیگری است در اینصورت باید بگوئیم در شرایطی که بسیاری از پستانداران بزرگ کشورمان و از جمله همین خرس قهوه ای در شرایط خوبی قرار ندارند بنابراین شاید ارزش زیستی یک خرس قهوه ای از انسانی که حدود ۷ میلیارد نفر از آن در روی کره زمین وجود دارد بیشتر باشد.
ضمن اینکه دستگاه قضایی و دولت باید بیش از پیش خود را در برابر حفظ حقوق حیوانات متعهد بداند. در حالیکه امام هشتم شیعیان در مقام یک رهبر دینی و سیاسی در برابر شکارچی ای به دفاع از آهو می پردازد و جان حیوانی را نجات می دهد لازم است دستگاههای دولتی نیز خود را مدافع و حامی حقوق حیوانات ایران بدانند.

حیوان آزاری باید به ضد ارزش تبدیل شود

حیوان آزاری باید به یک ضد ارزش تبدیل شود و این مساله اتفاق نمی افتد مگر با کار فرهنگی و میدان دادن به سازمانهای مردم نهاد جهت گسترش آموزش در بین مردم. این مساله را باید از حیوانات شهری نظیر سگ و گربه و پرندگان شهری شروع کرد. روزانه به دفعات زیادی شاهد آزار و اذیت حیوانات شهری هستیم و تا وقتی این صحنه ها تکرار شود باید انتظار چنین فجایعی را نیز داشت. حیوان آزاری به هر شکلی باید به عنوان عملی غیر اخلاقی و غیر انسانی در جامعه شناخته شود.
ذبح حیوانات حلال گوشت در انظار عمومی ؛ صحنه ای مشابه قتل خرسها که صدها باردیده ایم
برخی از رفتارها به طور غیر مستقیم به شیوع فرهنگ حیوان آزاری در جامعه کمک می کند ، برای مثال ذبح حیوانات حلال گوشت نظیر گوسفند در محیط های مسکونی و انظار عمومی از جمله این موارد است. در عمل تفاوتی بین کشتن و پاره کردن شکم یک گوسفند و یک خرس وجود ندارد و این در حالیست که در محیط های مسکونی به دفعات شاهد چنین صحنه های بوده و هستیم. ذبح حیواناتی نظیر گوسفند در محیط های مسکونی علاوه بر اینکه خطرات بهداشتی برای سلامت جامعه دارد باعث می شود دیدن صحنه کشتن و پاره کردن شکم حیوانات برای ببیندگان عادی شود و به نوعی ترویج خشونت و جنون علیه حیوانات است. وقتی حیوان بی آزاری همچون گوسفند در انظار عموم و بویژه کودکان مورد سلاخی قرار می گیرد چگونه انتظار داریم که چنین صحنه ایی برای حیوان وحشی همچون خرس اتفاق نیفتد؟
لاشه حیوانات در ویترین قصابی ها به نمایش گذاشته نشود
همچنین لازم است تمهیداتی اندیشیده شود تا لاشه حیوانات حلال گوشت نظیر گاو و گوسفند در ویترین قصابی ها و در برابر انظار عمومی به نمایش گذاشته نشود. حیوان، حیوان است و تفاوتی بین لاشه خرس ها و لاشه های فراوان آویزان شده حیوانات در ویترین گوشت فروشی ها وجود ندارد.
کشتار سگهای ولگرد، صحنه ای آشنا از حیوان کشی
از دیگر موارد عینی حیوان آزاری می توان به کشتار سگهای ولگرد توسط اسلحه در محیط های شهری و مسکونی اشاره کرد که اثرات به جا مانده از این کشتار دست کمی از حوادثی نظیر کشتن خرس ها ندارد. در صورتیکه برای مهار سگهای ولگرد راههای بهتر و موثرتری از کشتن توسط سلاح گرم وجود دارد متاسفانه باز هم شاهد کشتن حیوانات سگهای ولگرد به این شکل هستیم که این موارد بطور مستقیم و غیر مستقیم فرهنگ حیوان آزاری را ترویج می کند. لاشه های رها شده حیوانات، صدای شلیک اسلحه برای کشتن سگها و ضجه های سگهای تیر خورده همگی مواردی است که تصویری از حیوان آزاری در ذهن بیننده به وجود می آورد.
شکارچیان بی سواد و بی اخلاق
از دیگر نکات مورد توجه در این خصوص باید به مساله آموزش شکارچیان اشاره کرد، در همین فیلم کشتار خرس ها شاهد هستیم که یکی از شکارچیان می گوید که ممکن است اینها خرس قطبی باشند! این یعنی اوج بی اطلاعی این شکارچیان از حیات وحش. در سالهای نه چندان دور شکارچیان هم اطلاعات بیشتری نسبت به حیات وحش داشتند و هم پایبندی بیشتری به اخلاق داشتند به طوریکه بسیاری از شکارچیان از فاصله دور قادر به تشخیص حیوانات ماده و یا آبستن بودند و در بسیاری از موارد از شکار آنها خودداری می کردند اما متاسفانه همزمان با بی سوادی شکارچیان شاهد کمرنگ شدن مسائل اخلاقی نیز هستیم و بر این اساس لازم است که کلیه شکارچیان و یا کسانی که مجوز حمل اسلحه شکاری دارند تحت آموزش های زیست محیطی قرار بگیرند. این آموزش ها قرار نیست چنان وقت گیر و پیچیده و یا هزینه بر باشد، در صورتیکه چنین الزامی از سوی نهاد مسئول برای شکارچیان وضع شود سازمانهای غیردولتی زیست محیطی این توانایی را دارند که در سراسر کشور بطور رایگان ساعتی را صرف آموزش اصول اولیه حیات وحش به شکارچیان هر منطقه بکنند. مطمئنم همین نکته ساده می تواند جلوی بسیاری از شکارها و یا تکرار موارد اینچنینی را بگیرد. همچنین بر لازم است نهاد مسئول ارائه دهنده مجوز اسلحه علاوه بر تحقیقات امنیتی در خصوص سلامت اخلاقی و روانی شکارچیان نیز تحقیق نمایند.
ضمن اینکه بی اخلاقی شکارچیان را می توان متناسب با مشکلات فرهنگی و بحران های اخلاقی موجود در جامعه دانست. شکارچیان نیز بخشی از مردمان جامعه هستند و افزایش مجرمان و تعداد زندانیان در بین این افراد نیز تاثیرگذار است.
کمرنگ شدن رابطه انسان و حیوان
هر چقدر در جامعه ارتباط بین انسان و حیوان بیشتر باشد، کمتر شاهد بروز چنین اتفاقاتی خواهیم بود. این مساله از نگهداری حیوانات خانگی تا وجود پارک وحش ها و سفرهای گردش در محیط های طبیعی حیات وحش را شامل می شود. ارتباط بیشتر با حیوانات باعث ایجاد دوستی انسان و حیوان می شود و کاهش ارتباط باعث زوال روحیه حیوان دوستی و طبیعت گرایی و در نهایت بروز حیوان آزاری می شود.
سازمانهای غیردولتی (NGO) کجا هستند؟
در سالهای گذشته تعدادی از سازمانهای غیردولتی مرتبط با محیط زیست و بویژه حمایت از حقوق حیوانات به دلایل مختلفی سلب امتیاز شده ویا عده ای به خاطر فضای سنگین به وجود آمده بر علیه سازمانهای غیردولتی تعطیل و یا کم توان شده اند. همچنین روند دادن امتیاز فعالیت به سازمانهایی با موضوع حمایت از حیوانات سخت تر از همیشه شده است. در حالیکه سازمانهای غیردولتی در همه کشورها به عنوان بازوهای اجرایی دولت ها در امر آموزش و فرهنگ سازی فعال هستند لازم است نگاه حاکمان به این سازمانها عوض شود و آنها را همچون قبل برای کمک به وضعیت محیط زیست کشور به کار گیرند.
از قانون مقابله با حیوانات خانگی تا نداشتن قانون حمایت از حیوانات
این مورد و مواردی نظیر این به خوبی ثابت می کند که در کشور بزرگ ایران با تنوع زیستی فراوان و وجود گونه های جانوری ویژه که بعضاً در معرض خطر انقراض هستند بیش از هر زمان دیگر نیازمند تدوین قانونی برای حمایت از حیوانات هستیم. بطور کلی اصل حفاظت از محیط زیست در اصل پنجاهم قانون اساسی آمده است و حیات وحش و حیوانات نیز بخشی از محیط زیست کشورمان هستند و بر همین اساس لازم است همانطوریکه برای بخش های دیگری از محیط زیست همچون پسماندها قانون جامعی تهیه و تدوین شده است برای حفاظت از حیوانات و گونه های جانوری نیز قانونی تدوین شود و در این مسیر می توان از ظرفیت سازمانهای غیردولتی زیست محیطی و گروههای حامی حقوق حیوانات نیز بهره برد.
جای تاسف است که در کشور عزیزمان با آن سابقه دیرینه در خصوص حفاظت از محیط زیست و حیوانات، پیشنهاداتی برای تصویب قانون مقابله با سگ و گربه داشته باشیم ولی قانونی برای حمایت از حیوانات که وظیفه ای انسانی، اخلاقی و شرعی است نداشته باشیم.
برخورد قضایی مناسب و قاطع با قانون شکنان
نکته آخر برخورد قضایی مناسب با متخلفان و قانون شکنان است. برای مثال در مورد این مساله خاص و با روحیه بی رحمانه شکارچیان سه خرس که به خوبی در این فیلم قابل درک است کسی نمی تواند با اطمینان بگوید اگر جریمه مادی و طبعات اجتماعی کشتن سه نفر انسان به اندازه جریمه و طبعات کشتن این سه خرس بود، این شکارچیان دست به قتل انسان نمی زدند! آنچه که در این فیلم مشخص است شکارچیان یا بهتر بگویم شکارکش ها برای کسب شهرت اقدام به فیلمبرداری از این صحنه ها کرده اند و اگر با اینها برخورد مناسب صورت نگیرد نه تنها از کرده خود پشیمان نخواهند شد بلکه در روزهای گذشته تبلیغ مضاعفی برای تسکین عقده های روانی این افراد صورت گرفته است.
حالا یک بار دیگر به این پرسش پاسخ دهید:
چه کسی خرس های قهوه ای را کشت؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر