دروغ از بنه آبرو بسترد
نگوید دروغ آنکه دارد خرد
"من فکر نمیکنم فردی به خاطر روزنامهنگاری یا فعالیت رسانهای دستگیر شده باشد."
این پاسخی است که حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، به کریستین امانپور میدهد که از او درباره وضعیت جیسون رضاییان، خبرنگار بازداشتی واشنگتنپست در تهران، پرسیده است.
سازمان گزارشگران بدون مرز: با آنکه برخی از روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی در پی پایان یافتن مدت محکومیت خود از زندان آزاد شدهاند. اما جمهوری اسلامی ایران همچنان با ۵۲ روزنامهنگار و شهروند وبنگار زندانی یکی از پنج زندان بزرگ جهان برای فعالان رسانهای است. ایران همچنین با هشت زن زندانی، بزرگترین زندان جهان برای روزنامهنگار و وبنگار زن است.
تنها در ماههای اخیر روزنامهنگارانی چون صبا آذرپیک، سراجالدین میردامادی، ریحانه طباطبایی، مرضیه رسولی، حسین نورانینژاد و ساجده عرب سرخی بازداشت و یا برای گذراندن محکومیت خود به زندان رفتهاند.
معصومه ملول، مادر مسعود باستانی روزنامهنگار زندانی با ابراز تعجب از اظهارات حسن روحانی به «جرس» میگوید: «ما واقعا از صحبتهای آقای روحانی تعجب کردیم. اگرچه انتظار نداشتیم که آقای روحانی اعتراف کنند که در ایران روزنامه نگار زندانی داریم و یا حتی از روزنامه نگاران زندانی دفاع کنند اما این انتظار را داشتیم که به دروغ متوسل نشوند. ایشان حداقل میتوانستند سکوت کنند. ما انتظار چندانی از آقای روحانی نداریم و از محدودیتها و مشکلات و مسائل با خبر هستیم و تا الان هم به خاطر همین مسائل در قبال دولت سکوت کردیم و از عدم حرکت دولت برای آزادی روزنامه نگاران و فعالان سیاسی دربند انتقاد نکردیم. با توجه به تجربه دولت آقای احمدینژاد این انتظار را از آقای روحانی که ـ درباره پاکدستی و صداقت دولتاش وعده میداد ـ نداریم که دوباره همان ادبیاتی را بکار ببرند که در هشت سال دولت احمدینژاد زیاد شنیدیم و از آن گریزان بودیم.»
مسعود باستانی در ابتدای دهه هشتاد فعالیت خبرنگاریاش را آغاز کرد و خیلی زود به سربیری هفته نامه «ندای اصلاحات» در اراک رسید. او از جمله سردبیران سایت «جمهوریت» بود و سابقه خبرنگاری در روزنامههای شرق، جمهوریت و کارگزاران را دارد. وی سرانجام در دادگاههای نمایشی به شش سال زندان محکوم گردید و هم اکنون در زندان رجایی شهر بسر میبرد.
سیامک قادری، خبرنگار سابق خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) است که به نشراکاذیب، تبلیغ علیه نظام متهم وبه چهار سال حبس تعزیری و ۸۰ ضربه شلاق محکوم شد. این روزنامه نگار که چندی پیش با پایان یافتن دوران محکومیتش از زندان آزاد شد، علیرغم ۱۸ سال سابقه کار در خبرگزاری ایرنا اخراج شده است.
این روزنامه نگار باسابقه با بیان اینکه به شدت از سخنان آقای روحانی ناراحت است، میگوید: «الان بسیاری از افراد در ارتباط با جنبش سبز و فعالیتهای روزنامه نگاری و حقوق بشری در زندان هستند و فکر کنم این سکوتی که فعالان جنبش سبز و اصلاح طلب در این یکسال گذشته کردند دیگر فایدهای ندارد و امر را بر آقایان مشتبه کرده است. مردم ایران و جنبش سبز از این سیستم طلبکار هستند و اینطورتصور نشود که اگر روند اشتباهات گذشته را تغییر دادند تمام آن اشتباهات تمام شده است. واقعا انتظار چنین سخنانی از ایشان نمیرفت و اگر کسی غیر از آقای روحانی بود واکنشها بسیار جدیتر بود.
الان بسیاری از عزیزانی که که زندان هستند از جمله دکتر رجایی، کیوان صمیمی، مسعود باستانی و بهمن امویی به دلیل حرفه روزنامه نگاری در زندان هستندف نه به اتهام خلافکاری و جنایت. مسلم است که حرفه روزنامه نگاری ایجاب میکند که روزنامه نگاران انتقاد کنند و واقعیتهایی که در جامعه رخ میدهد را انعکاس دهند. اگر روزنامه نگاران نسبت به آن وقایع و جنایات سال ۸۸ که صدها نفر را در خیابان به گلوله بستند سکوت میکردند دیگر حرفه روزنامه نگاری معنا نداشت. رسالت حرفه روزنامه نگاران ایجاب میکرد که نسبت به آن حوادث واکنش نشان دهند و آن را بازتاب دهند. بسیاری از روزنامه نگاران که اتهام تبلیغ علیه نظام به آنها زده شد تنها به خاطر انعکاس آن حوادث و نشان دادن برخورد حکومت با جنبش مردمی بوده است.»
وی خاطرنشان میکند: «یک روزنامه نگار برای تهیه خبر یا گزارش باید در رخدادها شرکت کند. برای مثال خود من به خاطر شرکت در تظاهرات اعتراضی بدون هیچگونه عمل اعتراضی به اجتماع و تبانی متهم شدم و ۳ سال بابت همین مسئله حکم زندان گرفتم و یکسال آن بابت مطالبی که نوشتم. بنابراین از صحبتهای آقای روحانی نباید به سادگی گذشت و خیلی جدی باید با آن برخورد کرد زیرا اگر جلوی این انحرافات در صحبتهایشان گرفته نشود این قضیه همچنان ادامه پیدا میکند و مانند همان سال ۸۸ میشود که آقای احمدینژاد فارغ البال و راحت هر چه دلش میخواست میگفت.»
سراجالدین میردامادی، روزنامه نگار دیگر زندانی است که پس از بازگشت به ایران پس از نزدیک به ۳ ماه بازداشت روز یکشنبه پنجم مرداد ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد و هم اکنون در بلاتکلیفی بسر میبرد.
او به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال و به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی به ۵ سال حبس تعزیری و در مجموع به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. علاوه بر آن ۵ سال محرومیت از فعالیت روزنامه نگاری و ۲ سال ممنوع الخروجی بعد از پایان حبس را به او دادهاند.
حسین میردامادی، پدر سراجالدین میردامادی میگوید: «الآن بیش از ۴ ماه است که سراج در بند امنیتی دو الف سپاه در زندان اوین با متهمین بمب گذاری و جاسوسی در یک جا نگهداری میشود. از یکماه و نیم پیش که حکم اولیه شش سال حبس را دادند وکیل ایشان به این رای اعتراض کرد و به شعبه ۱۵ تسلیم کرد و خود سراج هم یک لایحهای نوشت و به حکمش اعتراض کرد اما از آن زمان تاکنون قاضی صلواتی هیچ اقدامی انجام نداده و مانند دفعات قبل در رسیدگی به پرونده کارشکنی میشود و قاضی صلواتی پاسخی نمیدهد. الان سراج تنها به جرم روزنامهنگاری در بلاتکلیفی بسر میبرد و رسیدگی هم نمیشود.»
وی در ادامه توضیح میدهد: «مواردی که منجر به صدور چنین رایی برای سراج شده است همان فعالیتهای روزنامه نگاری از سال ۸۸ به این طرف بوده است. مفصل تمام کارهای خبرنگاری و روزنامه نگاری او را لیست کرده بودند و جزء موارد اتهامی برایش زدند.»
مادر ریحانه طباطبایی، روزنامه نگار دیگری که در حال سپری کردن محکومیت خود دراوین است در مصاحبه با "روز" می گوید: اول اینکه در روزنامه ها در ایران چیزی نمی توانند بنویسند؛آقای غروی یک مطلبی درباره غدیر در روزنامه بهار نوشت، روزنامه را بستند و آقای غروی هم زندان است. هیچ روزنامه نگاری در ایران نمی تواند چیزی در روزنامه ها بنویسد. چون اینقدر سانسور است که عملا نمی توان چیزی نوشت، بچه های روزنامه نگار بیشتر در سایت ها و فیسبوک های شان اطلاع رسانی می کنند. آنها نمی توانند در روزنامه حتی یک چیز ساده بنویسند، یا یک کاریکاتوریست نمی تواند حتی یک طرح ساده بکشد و هزار تعبیر و تداعی می کنند و برخورد می کنند. بچه ها در سایت ها می نویسند و ریحانه یکی از اتهامات اش روزنامه نگاری بود به خاطر کار کردن در سایت های مختلف و فعالیت در فیسبوک. او به خاطر روزنامه نگاری در زندان است.
از وعده های انتخاباتی روحانی
- در دولت تدبیر و امید، اقتصاد ایران و اخلاق در این سرزمین احیا خواهد شد؛ چون باید دروغ و دورویی از این سرزمین رخت بربندد.
- معیار برای اعضای کابینه راستگویی، درستکرداری، روشناندیشی، واقعبینی و آیندهنگری است که همه این موارد را میتوان در کلمه درستکردار جمع کرد.
- من مردم را به نقد دعوت میکنم و این آزادی در دولت نیز ادامه دارد.
- راه مقابله با فساد آزادی دادن به رسانهها و مطبوعات است و اتکا به نظارتهای فرهنگی کافی نیست.
نگوید دروغ آنکه دارد خرد
"من فکر نمیکنم فردی به خاطر روزنامهنگاری یا فعالیت رسانهای دستگیر شده باشد."
این پاسخی است که حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، به کریستین امانپور میدهد که از او درباره وضعیت جیسون رضاییان، خبرنگار بازداشتی واشنگتنپست در تهران، پرسیده است.
سازمان گزارشگران بدون مرز: با آنکه برخی از روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی در پی پایان یافتن مدت محکومیت خود از زندان آزاد شدهاند. اما جمهوری اسلامی ایران همچنان با ۵۲ روزنامهنگار و شهروند وبنگار زندانی یکی از پنج زندان بزرگ جهان برای فعالان رسانهای است. ایران همچنین با هشت زن زندانی، بزرگترین زندان جهان برای روزنامهنگار و وبنگار زن است.
تنها در ماههای اخیر روزنامهنگارانی چون صبا آذرپیک، سراجالدین میردامادی، ریحانه طباطبایی، مرضیه رسولی، حسین نورانینژاد و ساجده عرب سرخی بازداشت و یا برای گذراندن محکومیت خود به زندان رفتهاند.
معصومه ملول، مادر مسعود باستانی روزنامهنگار زندانی با ابراز تعجب از اظهارات حسن روحانی به «جرس» میگوید: «ما واقعا از صحبتهای آقای روحانی تعجب کردیم. اگرچه انتظار نداشتیم که آقای روحانی اعتراف کنند که در ایران روزنامه نگار زندانی داریم و یا حتی از روزنامه نگاران زندانی دفاع کنند اما این انتظار را داشتیم که به دروغ متوسل نشوند. ایشان حداقل میتوانستند سکوت کنند. ما انتظار چندانی از آقای روحانی نداریم و از محدودیتها و مشکلات و مسائل با خبر هستیم و تا الان هم به خاطر همین مسائل در قبال دولت سکوت کردیم و از عدم حرکت دولت برای آزادی روزنامه نگاران و فعالان سیاسی دربند انتقاد نکردیم. با توجه به تجربه دولت آقای احمدینژاد این انتظار را از آقای روحانی که ـ درباره پاکدستی و صداقت دولتاش وعده میداد ـ نداریم که دوباره همان ادبیاتی را بکار ببرند که در هشت سال دولت احمدینژاد زیاد شنیدیم و از آن گریزان بودیم.»
مسعود باستانی در ابتدای دهه هشتاد فعالیت خبرنگاریاش را آغاز کرد و خیلی زود به سربیری هفته نامه «ندای اصلاحات» در اراک رسید. او از جمله سردبیران سایت «جمهوریت» بود و سابقه خبرنگاری در روزنامههای شرق، جمهوریت و کارگزاران را دارد. وی سرانجام در دادگاههای نمایشی به شش سال زندان محکوم گردید و هم اکنون در زندان رجایی شهر بسر میبرد.
سیامک قادری، خبرنگار سابق خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) است که به نشراکاذیب، تبلیغ علیه نظام متهم وبه چهار سال حبس تعزیری و ۸۰ ضربه شلاق محکوم شد. این روزنامه نگار که چندی پیش با پایان یافتن دوران محکومیتش از زندان آزاد شد، علیرغم ۱۸ سال سابقه کار در خبرگزاری ایرنا اخراج شده است.
این روزنامه نگار باسابقه با بیان اینکه به شدت از سخنان آقای روحانی ناراحت است، میگوید: «الان بسیاری از افراد در ارتباط با جنبش سبز و فعالیتهای روزنامه نگاری و حقوق بشری در زندان هستند و فکر کنم این سکوتی که فعالان جنبش سبز و اصلاح طلب در این یکسال گذشته کردند دیگر فایدهای ندارد و امر را بر آقایان مشتبه کرده است. مردم ایران و جنبش سبز از این سیستم طلبکار هستند و اینطورتصور نشود که اگر روند اشتباهات گذشته را تغییر دادند تمام آن اشتباهات تمام شده است. واقعا انتظار چنین سخنانی از ایشان نمیرفت و اگر کسی غیر از آقای روحانی بود واکنشها بسیار جدیتر بود.
الان بسیاری از عزیزانی که که زندان هستند از جمله دکتر رجایی، کیوان صمیمی، مسعود باستانی و بهمن امویی به دلیل حرفه روزنامه نگاری در زندان هستندف نه به اتهام خلافکاری و جنایت. مسلم است که حرفه روزنامه نگاری ایجاب میکند که روزنامه نگاران انتقاد کنند و واقعیتهایی که در جامعه رخ میدهد را انعکاس دهند. اگر روزنامه نگاران نسبت به آن وقایع و جنایات سال ۸۸ که صدها نفر را در خیابان به گلوله بستند سکوت میکردند دیگر حرفه روزنامه نگاری معنا نداشت. رسالت حرفه روزنامه نگاران ایجاب میکرد که نسبت به آن حوادث واکنش نشان دهند و آن را بازتاب دهند. بسیاری از روزنامه نگاران که اتهام تبلیغ علیه نظام به آنها زده شد تنها به خاطر انعکاس آن حوادث و نشان دادن برخورد حکومت با جنبش مردمی بوده است.»
وی خاطرنشان میکند: «یک روزنامه نگار برای تهیه خبر یا گزارش باید در رخدادها شرکت کند. برای مثال خود من به خاطر شرکت در تظاهرات اعتراضی بدون هیچگونه عمل اعتراضی به اجتماع و تبانی متهم شدم و ۳ سال بابت همین مسئله حکم زندان گرفتم و یکسال آن بابت مطالبی که نوشتم. بنابراین از صحبتهای آقای روحانی نباید به سادگی گذشت و خیلی جدی باید با آن برخورد کرد زیرا اگر جلوی این انحرافات در صحبتهایشان گرفته نشود این قضیه همچنان ادامه پیدا میکند و مانند همان سال ۸۸ میشود که آقای احمدینژاد فارغ البال و راحت هر چه دلش میخواست میگفت.»
سراجالدین میردامادی، روزنامه نگار دیگر زندانی است که پس از بازگشت به ایران پس از نزدیک به ۳ ماه بازداشت روز یکشنبه پنجم مرداد ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد و هم اکنون در بلاتکلیفی بسر میبرد.
او به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال و به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی به ۵ سال حبس تعزیری و در مجموع به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. علاوه بر آن ۵ سال محرومیت از فعالیت روزنامه نگاری و ۲ سال ممنوع الخروجی بعد از پایان حبس را به او دادهاند.
حسین میردامادی، پدر سراجالدین میردامادی میگوید: «الآن بیش از ۴ ماه است که سراج در بند امنیتی دو الف سپاه در زندان اوین با متهمین بمب گذاری و جاسوسی در یک جا نگهداری میشود. از یکماه و نیم پیش که حکم اولیه شش سال حبس را دادند وکیل ایشان به این رای اعتراض کرد و به شعبه ۱۵ تسلیم کرد و خود سراج هم یک لایحهای نوشت و به حکمش اعتراض کرد اما از آن زمان تاکنون قاضی صلواتی هیچ اقدامی انجام نداده و مانند دفعات قبل در رسیدگی به پرونده کارشکنی میشود و قاضی صلواتی پاسخی نمیدهد. الان سراج تنها به جرم روزنامهنگاری در بلاتکلیفی بسر میبرد و رسیدگی هم نمیشود.»
وی در ادامه توضیح میدهد: «مواردی که منجر به صدور چنین رایی برای سراج شده است همان فعالیتهای روزنامه نگاری از سال ۸۸ به این طرف بوده است. مفصل تمام کارهای خبرنگاری و روزنامه نگاری او را لیست کرده بودند و جزء موارد اتهامی برایش زدند.»
مادر ریحانه طباطبایی، روزنامه نگار دیگری که در حال سپری کردن محکومیت خود دراوین است در مصاحبه با "روز" می گوید: اول اینکه در روزنامه ها در ایران چیزی نمی توانند بنویسند؛آقای غروی یک مطلبی درباره غدیر در روزنامه بهار نوشت، روزنامه را بستند و آقای غروی هم زندان است. هیچ روزنامه نگاری در ایران نمی تواند چیزی در روزنامه ها بنویسد. چون اینقدر سانسور است که عملا نمی توان چیزی نوشت، بچه های روزنامه نگار بیشتر در سایت ها و فیسبوک های شان اطلاع رسانی می کنند. آنها نمی توانند در روزنامه حتی یک چیز ساده بنویسند، یا یک کاریکاتوریست نمی تواند حتی یک طرح ساده بکشد و هزار تعبیر و تداعی می کنند و برخورد می کنند. بچه ها در سایت ها می نویسند و ریحانه یکی از اتهامات اش روزنامه نگاری بود به خاطر کار کردن در سایت های مختلف و فعالیت در فیسبوک. او به خاطر روزنامه نگاری در زندان است.
از وعده های انتخاباتی روحانی
- در دولت تدبیر و امید، اقتصاد ایران و اخلاق در این سرزمین احیا خواهد شد؛ چون باید دروغ و دورویی از این سرزمین رخت بربندد.
- معیار برای اعضای کابینه راستگویی، درستکرداری، روشناندیشی، واقعبینی و آیندهنگری است که همه این موارد را میتوان در کلمه درستکردار جمع کرد.
- من مردم را به نقد دعوت میکنم و این آزادی در دولت نیز ادامه دارد.
- راه مقابله با فساد آزادی دادن به رسانهها و مطبوعات است و اتکا به نظارتهای فرهنگی کافی نیست.