۱۳۹۴ مهر ۷, سه‌شنبه

کاشت درخت به جای قربانی گوسفند در جشن ازدواج

میان ماه من تا ماه گردون 
تفاوت اززمین تا آسمان است...
دیده بان حقوق حیوانات: عروس داماد اصفهانی جشن ازدواج خود را با کاشت نهال به جشن زندگی تبدیل کردند.
همزمان با عید قربان یک زوج اصفهانی بخشی از مراسم پیوند خود را به کاشت یک نهال میوه اختصاص دادند. قربانی کردن گوسفند در جشن عروسی یک رسم نسبتاً متداول در استان اصفهان است اما این زوج خوشفکر و نیک سرشت ترجیح دادند به جای کشتن حیوان، زندگی خود را با زندگی بخشیدن به یک موجود زنده آغاز کنند.
نهال کاشته شده زردآلود بوده که ابتدای پاییز یکی از زمان های مناسبت برای کاشت این درخت در شهر اصفهان است.
گفتنی است کاشت صد و ده درخت، بخشی از مهریه عروس خانم است که آقای داماد باید عندالمطالبه بکارد!
دل نوشته های محمد درویش
عصر امروز اگر شاپرکی
روی انگشت ظریفِ تو نشست
تو نترس !
من نشانیِ تو را دادم و گفتم 
که تو آرام تر از برگ شقایق هستی …
حسن فرازمند

در شانزدهمین روز از بهمن ۹۳، رفته بودم به کرمان؛ تا برای گروهی از آموزگاران عزیز دیار کریمان از آموزه‌هایی سخن بگویم که مرا و همکارانم را در دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست واداشته تا برای تحقق مدارس جامع محیط زیستی (جم) هم‌قسم شویم.
    آنجا با زوجی آشنا شدم که قرار بود فردا جشن وصل برگزار کنند؛ برایم گفتند که دوست دارند یک جشن محیط زیستی بگیرند و از نخستین روز زندگی مشترک، هم‌قسم شوند که کاری نکنند تا به قانون درخت بربخورد …
چند پیشنهاد مطرح کردم و جملگی را دربست پذیرفتند و به اجرا درآوردند. خودشان هم البته ایده‌های نابی داشتند … تصاویری که می‌بینید، نشان‌دهنده‌ی پنج ابتکار ارزشمند محیط زیستی فرزانه و عارف در شادمانه‌های نخستین روز وصل‌شان است:
۱٫ معرفی برخی از ظرفیت‌های گردشگری استان کرمان با تاکید بر جاذبه های طبیعی و تاریخی بکر و کمتر شناخته شده استان با استفاده از تابلوهای عکاسی در مسیر ورود مدعوین به تالار
۲٫ آزادسازی دو کبوتر و بازگرداندن آنان به آغوش طبیعت
۳٫ جلوگیری از ریخته شدن خون حیوانی بی‌گناه (گوسفند) به عنوان قربانی در شب اول زندگی مشترک
۴٫ کاشت دو نهال درخت سرو در اتوبان هفت باغ علوی در نزدیکی تندیس هفتمین گردهمایی راهنمای گردشگری ایران
۵٫ طراحی شعار Responsible tourism based on Global peace بر روی کیک ازدواج
عروس و داماد دشتستانی به جای قربانی کردن حیوان، نخل کاشتند
به گزارش پارس خلیج: دو برادر در روستای طلحه در جشن مشترک ازدواج خود به جای قربانی کردن گوسفند که بعنوان یک رسم سنتی در استان بوشهر انجام می شود همزمان با آغازین روز زندگی مشترک یک اصله نخل کاشتند.
در استان های جنوبی رسم است که در زمانی که عروس وارد منزل داماد می شود گوسفند، گوساله یا بزغاله قربانی می کنند .
یکی از زوج های یادشده در گفت وگو با خبرنگار ایرنا هدف از انجام این کار را اشاعه فرهنگ درختکاری و قربانی نکردن حیوانات به پای انسان ها در مجالس شادی ذکر کرد.

صادق خسروی افزود: حیوانات می توانند در خدمت انسان ها قرار بگیرند اما نباید به پای انسان ها بعنوان زینت بخش مجالس قربانی شوند.

وی یادآورشد: این اقدام نمایدن افزون بر گسترش فرهنگ زیست محیطی مانع از ترویج فرهنگ خشونت و خون ریزی نیز در بین جامعه خواهد شد.
خسروی اضافه کرد: کاشت درخت خرما در جشن ازدواج جان بخشیدن به محیط زیست است و می تواند بهترین سنبل برای یک آغاز باشد و تا سال های متمادی نیز محصول آن برای همگان سودمند واقع شود.

وی گفت: هرچند آزاد کردن پرنده در جشن عروسی توسط برخی زوج ها انجام می شود اما کاشت درخت اقدامی جدید است که باید برای گسترش آن فرهنگ سازی شود.

روستای طلحه با جمعیتی بالغ بر سه هزار نفر واقع در بخش بوشکان و از توابع شهرستان دشتستان است.
با آرزوی خوشی و شادکامی و تندرستی برای این گرانمایگان


۱۳۹۴ مهر ۵, یکشنبه

بر فراز آسمان ها

دیروز داشتم مسیر پرواز دخترم رو دنبال می کردم و این است آنچه بر فراز آسمان کشورها دیدم!!!
آسمان اروپا در صبح شنبه
آسمان سوریه؛ یک هواپیمای سوری بدون مقصد! یا شاید هم به مقصد بمباران کردن مناطق مسکونی!!!
هواپیمایی ماهان بدون مقصد! حتمن خودشون می دونن طبق معمول دچار نقص فنی میشن و باید برگردند و یا مجبور به فرود اضطراری بشن!!!
تنها مردی که می تونه!!! از مشهد به قلب افغانستان!!! 
بجز اون هواپیمای مشهدی٬ یه هواپیمای مشکوک دیگه هم بر آسمان افغانستان چرخ می زد که معلوم نیست چرا میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کرده و از وسط آسمان افغانستان پرواز می کنه؟!!!
عجیبه! این هواپیماهایی که مبدا شون مشهد هست٬ همه بدون مقصد هستند! حتمن شازده مجتبی رفته بود کیسه های غبار گور آق رضا رو به خونه اش منتقل کنه!
فرودگاه بین المللی مهرآباد!!! پرنده پر نمی زنه چه برسه به هواپیما!!!
کشورهای عربی خلیج فارس...
قوه دافعه!!!
به این می گن «یین و یانگ» واقعی!!!

شرق چین 
و غرب چین!!!
کره شمالی!!! آسمان باز٬ آفتاب زر!!!
هواپیماها جرات نمی کنند از ۱۰۰ کیلومتریش رد بشن!!!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این تصاویر!!!

۱۳۹۴ مهر ۳, جمعه

باز هم عید منفور قربان آمد

 و میلیون ها حیوان بی دفاع بدست بی شعورترین موجودات دنیا (مسلمانان) کشته شدند...
باز هم جیب ها پر از پول شد
چاقوها تیز شد
و عکس های خانوادگی با قصاب و قربانی گرفته شد تا روز قیامت با هدف کسب خشنودی خدا و اثبات فرمانبرداری و بندگی به خدا نشان دهند!!!
می گن قران از مسلمانان خواسته‌ است که با جانوران به ملایمت و مهربانی رفتار کنند ولی گویا مسلمانان فقط به اون قسمتی که می گه حیوانات را قربانی کنید و از گوشت آنها کباب درست کنید گوش می دهند.

ببینید این مسلمانان بی شرف چگونه حیوانات را پیش از کشتن زجر می دهند و دست و پای ظریف و نازکشان را می شکنند...
امیدوارم آخرین خنده ی زندگیت باشه
بی شرف آشغال٬ انگار یه کیسه زباله دستش گرفته
امیدوارم آخرین کبابی باشه که کوفت می کنی٬ پیر نفرت انگیز
می گن گوسفند و خر بیشعور هستند!!!
آخه احمق! مسلمان! چشم حیوان را بستی و انتظار داری مثل خودت که کور کورانه به هر چرندیاتی گوش می کنی و عمل می کنی٬ هر جا که می خوای دنبالت بیاد؟!!!
این نکبت خانم رو ببینین! بی شرف انگار یه جو احساس تو تموم وجود نفرت انگیزش نیست! حیوان بیچاره داره از درد نعره می کشه٬ این بی همه چیز مشغول تاب خوردنه!!!
عید قربان امسال تنها حیوانات بی دفاع نبودند که بیرحمانه کشته شدند و تصاویر آن با افتخار در رسانه ها پخش شد.
انگار خدا دیگه کشتن حیوانات راضیش نمی کنه و خودش هم دست بکار شده و برای خودش قربانی می کنه!!!

این مسلمانان با ایمان اومدن برای خدا گوسفند قربانی کنند٬ خودشون قربانی شدن!!!


طبق آخرین گزارش ها آمار مجروحین و کشته های حادثه منا که براثر حمله و هجوم دیوانه وار حجاج برای پرتاب سنگریزه به دیوار٬ اتفاق افتاده به بیش از ۱۳۰۰ تن رسیده که حدود ۱۳۱ نفر٬ ایرانی‌هستند.


کرا می خواستی بکشی که کشته شدی اینچنین زار؟!

راستش ککم هم نگزید وقتی شنیدم زائران مردن برای اینکه همین بیشعورها هستند که آب به آسیاب اسلام می ریزند.
ولی این عکس رو که می بینم دلم آتیش می گیره...
در جشنواره گوشت سگ یولین؛ حامیان حیوانات٬ سگ ها را به مبلغ گزاف می خرند و از مرگی دردناک نجات می دهند. 
برای حیوانات ایران هیچ امیدی نیست...
این موجودات بی آزار و بی دفاع٬ همه بیرحمانه کشته شدند...
تفو به این دین و آیین تون...

تف به اسلام

آخوند جاکش٬ خمینی: ما با مرکز فحشا مخالفیم. فحشا را قطع می‌کنیم!
دخترم، تف کن به صورت من!
فرزندم، تو می توانستی دختر محمد نوری زاد باشی. اما نیستی. گر چه نیک که می نگرم هستی عزیزکم. بله، تو دختر منی. در همین یکی دو روزی که عکس برهنه ی تو را در یکی از هتل های مشهد و در محاصره ی نگاه های هیز و حریص زائران کشورهای همجوار دیده ام، باور کن کم مانده با سر به دیوار خانه ی سردارانی بکوبم که در ظاهر سخن از غیرت می رانند اما در پس پستوهای بی کسیِ مردم، خود بدست خود تو را به آغوش هرزگی در انداخته اند. و اکنون من چه بگویمت؟ این که: شرمسارم؟ تو را از شرمساریِ من چه سود؟ تو می توانستی عروس خانه ای باشی و صدای قهقهه ات به شادی و شادمانی رنگ بیفشاند. یادت هست کودک که بودی، مادرت تو را در آغوش می فشرد و این نغمه را می خواند: دختر نگو طلا بگو/ فرشته ی خدا بگو/ دخترکم بزرگ می شه / حریف صد تا گرگ می شه / هزار تا بوسش می کنم / یه روز عروسش می کنم؟
یا بزرگتر که شدی، پدرت بشوخی این را می خواند: من از همه خوشبخت ترم / یکی یه دونه دخترم / به شاه و شازده نمی دم / به مردم ده نمی دم / دختر یکی یه دونه / پیش باباش می مونه.
تو می توانستی دختر سید علی خامنه ای باشی. اما نیستی. نیک نیز که می نگرم، تو دختر وی نیستی. که اگر بودی، با دیدن همین یک عکست، و با دیدن ردیف چشمان هیز زائران کشورهای همجوار، یقه می دراند و نعره سر می داد و در کنجی از گمنامی پناه می گرفت. رهبر را رها کن دخترم. آب دهانی اگر می اندازی، بصورت من بینداز. او کارهای مهم تری دارد. او اکنون سرگرم ستیز با استکبار آمریکاست. او را با شیعه گستری اش وابگذار. وقت او را مگیر دخترم. که تو دختر او نیستی. هیچ دختر و بانوی وامانده و تن فروشی و هیچ پسر جوان و مرد بیکار و معتاد و خلافکاری فرزند وی نیست. او اگر بخواهد بخاطر تن فروشیِ تو یقه بدراند، دیگر نمی تواند پول تو را به لبنانی ها و فلسطینی ها و سوری ها بدهد. تن فروشیِ تو، خروجیِ حتمیِ پول هایی است که بدست رهبر و سردارانش از کشور خارج شده یا بالا کشیده شده.
تو دختر هیچیک از آیت الله های تهران و قم و مشهد و اصفهان و شیراز و تبریز نیستی. که اگر بودی، با تماشای همین یک قطعه عکس، عمامه ها از سر می گرفتند و بر زمین می کوفتند و گریبان چاک می زدند و بجای وا اسلاما، ضجه ی وا انسانا سر می دادند و رشته ی سبزی از عاطفه های خراش خورده ی تو را به گردن می بستند و پشتِ در خانه ی پدر و مادرت به التماس و التجاء بست می نشستند. تو دخترِ آیت الله علم الهدای مشهد نیز نیستی. او را با عربده های انطباقی اش تنها بگذار. آب دهانی که باید به صورت وی بیندازی، به صورت من بینداز. من جورِ همه ی نکبت های او و آیت الله واعظ طبسی و همه ی آخوندها و حجة الاسلام های خاموش و نابکار را یکجا به تن می خرم. من امشب تا بصبح با یاد توام دختر. سرت را بر شانه ی فرتوت من بگذار. بگذار من بجای پدرت بخوانم: من از همه خوشبخت ترم / یکی یه دونه دخترم / به شاه و شازده نمی دم / به مردم ده نمی دم. که من تو را نیک می فهمم عزیزکم. تو باید عروس خانه ای می بودی. چشم به راه فرزندی و فردایی. با قهقهه های مستانه. واویلا.
نیز تو دختر هیچ سرداری نیستی. که اگر بودی، رگ غیرت شان ور می جهید. لااقل ادای غیرت مندی را در می آوردند. راستی چه غیرتی؟ کدام نظامی خود بدست خود جوانان کشورش را به ورطه ی اعتیاد و بیکاری و بی هویتی در می اندازد؟ عجبا که تو دخترم، محصول فرهنگی و اجتماعی و اقتصادیِ همین سرداران و ملاهای بومیِ همین مرز و بومی. تو اگر به روسپی گری در افتاده ای، درست به جاده ای قدم گذارده ای که سرداران اسلامیِ ما پیشِ پایت آراسته اند. بصورت من سیلی بزن و سرداران اسلامی را با اشتهای سیری ناپذیرشان در بلعیدن قدرت و ثروت تنها بگذار. مرا شماتت کن که با دیدن تن فروشیِ ناگزیرِ دخترانم و افسردگی و بی آیندگیِ پسرانم و غارت و نابودی سرزمینم، چرا از جا نمی جنبم.
پی نوشت: 
این عکس در یکی از هتل های مشهد توسط یک زائر برداشته شده است. زائران کشورهای همجوار و عمدتاً عراقیِ امام رضا این دختر بیست و دو ساله را برای کامجویی به سوئیت خود برده اند. کاری که در مشهد و در تمام کشورهای منطقه با دختران ما انجام می شود. چه این عکس درست باشد و چه نادرست، تأثیری بر درستیِ تن فروشیِ ناگزیرِ جمعیتی از بانوان ما ندارد. ظاهراً ما به یکجور سندرمِ بی غیرتی مبتلا شده ایم. روزنامه ی گاردین چند ماه پیش ( هفدهم اردیبهشت نود و چهار) گزارشی از مشهد مقدس منتشر می کند. در آن گزارش، مشهد را اینگونه می بیند: زیارت، غذا، سکس، پارک آبی.
محمد نوری زاد 
بیست و هفت شهریور نود و چهار- تهران

۱۳۹۴ شهریور ۳۰, دوشنبه

و انسان خدا را آفرید و... آن خدا٬ اشرف مخلوقات را!!!

کون جامع نزد ما انسان بود
ور نباشد این چنین حیوان بود
جامع انسان کامل را بخوان 
معنی مجموع قرآن را بدان
...دانستیم!!!