۱۴۰۱ مهر ۲۲, جمعه

خوزستان به پا خیز!

برای سوختگان سینما رکس آبادان
برای زیر آوار جانباختگان متروپل آبادان
برای بنیامین البوغبیش جوان ۲۶ساله که در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز آنقدر شکنجه شد تا جان باخت
برای هادی راشدی و هاشم شعبانی نژاد (عموری) از اعضا و بنیانگذاران موسسه علمی- فرهنگی الحوار (گفتگو) که زیر شکنجه‌های شدید جسمی و روحی مجبور به  اعتراف تلویزیونی شدند و  بر اساس همین اعتراف علیه خود، به اتهام «محاربه» و «فساد فی الارض» و «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «اقدام علیه امنیت ملی کشور» اعدام شدند.
زمان دقیق اجرای حکم و محل دفن ایشان به خانواده‌هایشان گفته نشد. مسوولان از تحویل اجساد اعدام شدگان به خانواده‌هایشان امتناع کردند و هشدار دادند که آنان اجازه برگزاری مراسم سوگواری در مسجد و یا سالن اجتماعات را ندارند و در خانه‌هایشان نیز تنها به صورت محدود و به مدت ۲۴ ساعت اجازه سوگواری دارند.
برای ریسان سواری، قاسم سلامات و ماجد آلبوغبیش که تحت شدیدترین شکنجه‌ها برای اعتراف تلویزیونی علیه خود و دیگر متهمان قرار گرفته بودند و اعدام شدند.
پیکر آنها برای برگزاری مراسم خاکسپاری به خانواده‌هایشان تحویل نشد و توسط ماموران امنیتی در گورستان متروکی در اهواز بنام «لعنت آباد» دفن شد. ماموران امنیتی اجازه برگزاری مراسم رسمی سوگواری به خانواده‌های آنها را ندادند.
برای علی مطیری، بوکسور ۳۰ ساله اهوازی که به اتهام «محاربه، افساد فی‌الارض و قتل دو تن از اعضای بسیج این شهرستان» اعدام شد.
او متهم بود که  دونفر از نیروهای بسیجی اهواز را در یک درگیری به قتل رسانده است اما به گفته یکی از هم‌بندی‌هایش، این ورزشکار وقتی اتهام‌ها را پذیرفته که بیش از یک سال در سلول انفرادی نگه‌داری شده و بارها مورد بازجویی و تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفته بود.
برای علی خسرجی، جاسم حیدری، ناصر خفاجیان و حسین سیلاوی که پیش از اعدام تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفته بودند.
ایران وایر- منابع مطلعی که پیکرهای «علی خسرجی»، «حسین سیلاوی» و «جاسم حیدری» را پس از اجرای حکم دیده‌اند، می‌گویند روی صورت و قسمت‌های دیگر بدن آن‌ها آثار كبودى ناشى از شكنجه قابل مشاهده بوده است.
جاسم حیدری، علی خسرجی، ۲۶ ساله، حسین سیلاوی، ۳۰ ساله، سه زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز هستند که از ۴ بهمن‌ماه با دوختن لب‌های خود اقدام به اعتصاب غذا کرده‌ بودند.
 به گفته منابع مطلع، آثار دوخته بودن لب‌ها بر چهره زندانیان کاملا مشهود و دست راستی علی خسرجی که پیش‌تر در آن پلاتین کار گذاشته شده بود، متورم بوده است.
اين منبع هم‌چنین درمورد «ناصر خفاجیان» که مدت‌های طولانی در مکانی نامعلوم نگه‌داری شده و حتی ظن کشته شدن او تحت شکنجه در میان فعالان عرب مطرح شده بود، پیش از اجرای حکم، چند روزى با خانواده‌اش در زندان «فجر» شهر دزفول ملاقات داشته است.
برای علی مطیری‌نژاد (مطیری‌زاده)
و تمامی آن  ۶۴ نفر از شهروندان عرب خوزستان که از تاریخ ۲۶ فروردین تا ۴ اردیبهشت ۱۳۸۴ در جریان اعتراض‌های شهرهای عرب‌نشین خوزستان، به دست نیروهای امنیتی و انتظامی کشته شده‌اند. 
راضی عبیات فرزند عبود،  مهدی عبد الحسین ، علی خسرجی فرزند نادر، عارف جلالی فرزند حسن، حسن جلالی فرزند عباس، مهدی عفراوی فرزند عباس ، داغر شموسی فرزند راضی، نصار حیدری، احمد سواری البناهی، سعید نواصری،  ناصر دغاغله ، ناصر غزلاوی،  صادق نواصری،  ناصر عبیات ، عدنان ساری ، حسین حزباوی ، صمد حزباوی ،  سعید ریحانی ، علی کعبی ، محمد حزباوی، عبدالرحمن طرفی ،  عبدالحسین محمد زاده ، توفیق سعیدی ، ناجی مزرعاوی ، جعفر حزباوی،  علی عبیات ، ابراهیم غازی ، حسن سواری ، علی سعیداوی ، ناجی عبیات ،  علم خسرجی ،  رضى عبیداوی ،  مهدی حیدری فرزند حنون ، موسى شموسی ، ناهی عبیات ، علی سبهانی  از أهالی حمیدیه ، احمد کعبی ، جلیل کعبی فرزند کریم ، موزان کعبی ، علی بترانی ،  عبد نواصری ،  حسین ناصری ، سعید نواصری ، ناصر خسرجی ، سیدخلف موسوی ، مهدی یزدان عبیاوی ، اسماعیل مزرعه ، علی فریسات فرزند محمد ، هادی عبد النبی (سبهانی)،  محمد سواری فرزند جاسم ،  مجید کعبی ، سداوی کروشاوی فرزند دبیس ، یونس شموسی فرزند عریبی ، یوسف شموسی ، راضی حیدری فرزند عنایه ، عبدالله نواصری ، علی آلبوعلی فرزند حنش ،  کمال دغاغله ، هادی سلامات ، جمال ادریس آلبو عبادی ،  علی سواری فرزند شرهان ، علی حیدری فرزند عبد الساده ، رضا عسکراوی، غیبان عبیداوی،‌ علی عبیداوی(سواری)، علی چلداوی، عبدالرحمن بداوی، علی نیسی، محمد شاخی معربی، ناشناس (۹نفر)،  ناصر آلبوشوکه، ‌رضا مغامسی.

برای خالد موسوی و علی چبيشاط
برای برادران حیدریان - عباس، طه و عبدالرحمن و دوستشان علی شریفی ( نعامی)
برای محسن محمدپور ابوجدیعی، نوجوان ۱۷ ساله‌ی خرمشهری. او دانش‌آموز بود و هر روز پس از پایان مدرسه، برای کمک به خانواده، به کارگری ساختمان و بنایی مشغول بود.
محسن محمدپور، در اعتراضات آبان ۹۸، به‌دلیل ضرب‌وشتم شدید نیروهای امنیتی و ضربات شوکر و باتون به گردن و جمجمه‌اش به کما رفت. او پس از ۴ روز در بیمارستان ولیعصر خرمشهر جان‌باخت.
برای هورالعظیم سوخته و خشک شده
برای گاومیش‌های سوخته هورالعظیم
برای جان‌باختگان کشتار نیزار ماهشهر
برای تشنه لبان خوزستان که ضحاک زمان، پاسخشان را با سربِ داغ داد.
برای عیسی بالدی
برای تمامی اعدام شدگان، جانباختگان و خوزستانی‌های زیر شکنجه در زندان‌های حکومت آخوندها
برای کارون خشک شده
برای هوای آلوده 
برای اینکه دیگه از این هشتگ‌ها نزنیم:
#خوزستان_تشنه 
#خوزستان_آب_ندارد
#خوزستان_در_خون
#رکس_تا_متروپل
#آبادان_تسلیت
برای#سنندج_در_خون 
برای #زاهدان_در_خون
برای ایران...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر