که به جهانیان نشان داد چگونه با عشق و محبت میتوان با حیواناتی که برخی آنها را وحشی و ددمنش می نامند، حتی پس از آزادی شان رابطه و دوستی برقرار کرد.
و تقدیم به شیرهایی که به آنها عشق میورزید و به ما نشان دادند که بر خلاف آنچه به تصویر کشیده شده اند، موجوداتی بی احساس و مکانیکی که فقط در پی دریدن و خوردن هستند، نیستند.
دوستی تعریف می کرد در سفری به صحرای سینا با یک محقق سرطان که به حیوانات علاقه زیادی داشت آشنا شد و در صحبت های روزمره شان این دانشمند بلژیکی، داستانی از ملاقاتش با یک شیر را اینچنین نقل کرد:و تقدیم به شیرهایی که به آنها عشق میورزید و به ما نشان دادند که بر خلاف آنچه به تصویر کشیده شده اند، موجوداتی بی احساس و مکانیکی که فقط در پی دریدن و خوردن هستند، نیستند.
در یکی از سفرهایش به آفریقای جنوبی، هنگامیکه در کنار دیگر دوستانش با دوربین سرگرم نگاه کردن حیوانات پارک ملی بودند، تصادفا شیری را دید که بسختی و با رنج فراوان راه می رفت. از آن فاصله دور این چنین بنظر می آمد که از دردی جانکاه عذاب می کشد.
مرد دانشمند بی درنگ برای کمک بسمت شیر رفت. دوستانش حیران و متعجب تلاش کردند او را از انجام این عمل خطرناک بازدارند ولی موفق نشدند.
او به نزدیکی شیر رفت و در فاصله ی نزدیکی روبروی او ایستاد. تعظیمی به شیر کرد. شیر حرکت خشونت باری از خود نشان نداد. او نزدیک تر رفت و متوجه شد تکه چوب تیزی به پای شیر فرو رفته که هنگام حرکت او را عذاب میدهد. شیر بدون اینکه حرکتی کند به او اجازه داد تا تکه چوب را از پایش بیرون بیاورد.
سپس رفت... مرد هم به نزد دوستانش که این صحنه ها را فیلمبرداری کرده بودند بازگشت...
روز بعد هنگامیکه دوستان در کنار کلبه شان سرگرم گفتگو بودند، در فاصله نسبتا نزدیکی شیری را دیدند که با توله هایش ایستاده بود و به آنها نگاه می کند. شیر تعظیمی کرد و با توله هایش ناپدید شد...
در ٢٠ آگوست ١٩٨٩ جورج آدامسون، هنگامی که برای نجات دستیار خود و یک جهانگرد اروپایی به پارک "کورا" رفت، توسط شکارچیان غیرمجاز سومالیایی به ضرب گلوله به قتل میرسد...
او همیشه میگفت: "حیوانات هیچ خطری برای انسان ندارند، ولی این انسان است که برای حیوانات و حتی کره خاکی مان بسیارخطرناک است."
یکی از دوستان نزدیکش میگوید :" بسیاری از ما بدلیل نادانی و قضاوت متعصبانه ، تصور میکنیم که چون حیوانات مانند ما حرف نمیزنند در رتبه پایین تری از انسان قرار دارند. جورج مانند دیگران نبود. او با تجربه و تیزبینی خود توانایی های حیوانات را تشخیص میداد و آنها را با خود برابر میدانست و تلاش میکرد حیوانات را از اسارت، رنج و مرگ نجات دهد. پایه رابطه اش با حیوانات عشق و درک آنان بود.
به دلیل نزدیکیش به شیرها، دوستانش همیشه نگران جان او و جوی همسرش بودند. اما او بدست بیرحمترین و خطرناکترین شکارچی، یعنی انسان، کشته شد.
یادش گرامی باد و راهش پایدار
زندگینامه، فیلمها و عکسهای جورج آدامسون را در اینجا تماشا کنید:
جورج آدامسون، پدر شیرها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر