دختر آبی
سحر خدایاری در زمستان ۹۷ برای تماشای بازی استقلال تهران و العین امارات، به استادیوم آزادی رفت. به گفته خواهرش، او موقع ورود به ورزشگاه "لباس مبدل پوشیده بود٬ کلاهگیس آبی و یک پالتوی بلند
وقتی ماموران قصد بازرسی بدنی او را برای ورود به استادیوم داشتند، او به آنها میگوید که دختر است تا به او دست نزنند. او روز سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ در مقابل استادیوم آزادی بازداشت شد
سحر خدایاری از هواداران تیم فوتبال استقلال تهران بود٬ او در اعتراض به دستگیری و محکومیت خود به زندان بابت تلاش برای ورود به ورزشگاه و تماشای مسابقات فوتبال، اقدام به خودسوزی کرد و در ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ درگذشت
اولین حضور رسمی در استادیوم فوتبال
در روز پنجشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۸ عدهای از بانوان ایرانی برای اولین بار، رسماً به عنوان تماشاگر زن فوتبال به استادیوم آزادی در تهران راه یافتند تا بازی ایران و کامبوج را از نزدیک تماشا کنند. این اولین بار بود که زنهای ایرانی نه با دعوتنامه یا با لباس مبدل و در نقش مرد، بلکه به عنوان زن فوتبالدوست بلیت خریدند و به تماشای بازی فوتبال رفتند. حضور زنان در این بازی در شرایطی ممکن شد که فدراسیون جهانی فوتبال تهدید کرده بود که در صورت ممانعت مجدد ایران از حضور زنان در ورزشگاهها فوتبال ایران را محروم خواهد کرد
خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است
پس از چهل سال حکومت زور اسلامی٬ با مقاومت چندساله بالاخره مجبور به پذیرفتن حضور زنان در ورزشگاه برای تماشای مسابقات مردان شد. مردم هم این پیروزی را جشن گرفتند
قدم بعدی٬ مبارزه برای آزادی حجاب است که شاید تا چند سال آینده این پیروزی را نیز جشن بگیریم
خوبه! با این سرعت لاک پشتی مردم و شتاب رهبران دزد حکومتی به چپاول٬ اگه چیزی از مملکت باقی مانده باشد٬ تا بیست سی سال دیگر شاید شاهد سرنگونی حکومت دیکتاتوری اسلامی هم باشیم...شاید
حالا در این مدت چند میلیون نفر دیگر اعدام میشوند
یا بهترین سالها عمرشان را در زندانهای مخوف حکومت اسلامی سپری میکنند
چند میلیون نفر به جمع ۵-۴ میلیون معتاد کشورمان اضافه میشود
چند میلیون نفر اعضای بدنشان را می فروشند
چند میلیون نفر به تعداد بیکاران و کارگران و کارمندانی که ماههاست حقوق دریافت نکرده اند و بخاطر اعتصاب و اعتراض اخراج میشوند یا شلاق میخورند٬ اضافه میشود؟
چند هزار آلونک دیگه رو سر مردم خراب میشود؟
چند هزار نفر بخاطر نیاز و تنگدستی خودکشی میکنند؟
چند هکتار جنگل میسوزد یا تبدیل به ویلا میشود؟
چند میلیون درخت قطع و چند تا دریاچه خشک میشود؟
چه تن طلای دیگر از کشور خارج میشود تا صرف طلاکاری گور عربستانی های هزار سال پیش مرده٬ شود؟
مهم نیست! زیرا به یکی از با ارزشترین آزادیها برای زنان ایران که همانا اجازه تماشای تمرین و بازی تیم های فوتبال است٬ دست یافته ایم و دومین آزادی که لغو حجاب اجباری است هم به یاری مصی خانم گل بسر پس از چند سالی میسر خواهد شد
این روزا دیگه کسی یادی از دختر آبی نمیکنه. هم به خواسته شون که رفتن به ورزشگاه برای تماشای مسابقات فوتبال بود رسیدن (البته تا زمانیکه دوباره اسلام به خطر نیافته و آقایون مسلمان از دیدن زنان در ورزشگاه ها٬ حالی به حالی نشن!) و هم بخاطر کرونا که ورود تماشاچی به استادیوم ها ممنوع شده
ولی دختر آبی٬ حیف که نیستی تا ببینی باشگاه مورد علاقه ات قراره پولدار بشه! با بهترین اتفاق ممکن تاریخ سرخآبی ها یعنی ورود به فرابورس
حالا دیگه نیازی نیست «هواداران پولدار؟!» بدهی های ۷ میلیاردی شان را پرداخت کنند
حتا علی پروین هم که نمیدونم الان چکاره ی این دو باشگاه است؛ داره با دمش گردو میشکنه و در دیدار با وزیر ورزش گفت: «من به شخص شما به دلیل اقداماتی که انجام داده اید علاقه دارم» (پیش از این علاقه نداشت؟!) وی افزود: هیچ زمانی شرایط مالی استقلال و پرسپولیس به این میزان خوب نبود
علی پروین: امروز هر دو باشگاه ۷۰ درصد از مطالبات فصل بازیکنانشان را پرداخت کرده اند؛ این در حالیست که تا چند سال قبل در انتهای فصل بازیکنان ۴۰، ۳۰ درصد بیشتر از حقوقشان را نمیگرفتند
آخه پیش از ورود به فرابورس مجبور بودن بجای پرداخت های میلیاردی بابت قرارداد، به بعضی از آنها ماشین «بی ام و» ۵ میلیاردی بدهند
افشار لفظی٬ بوقچی(لیدر استقلال)و عباس اسماعیل بیگی٬ بوقچی(لیدر پرسپولیس)؛ لیدرهایی که میگویند به مقامات بالا وصل هستند حتا پسر بوقچی که هیچ بوقی نیست هم اجازه شرکت در تمرینات تیم استقلال را دارد با ورود به فرابورس٬ دیگه آنقدر پولدار میشوند که حتا میتوانند برای پیروزی تیم استقلال فیل و کرگدن قربانی کنند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ استقلالی ها امروز یک گوسفند در تمرین شان قربانی کردند تا بتوانند در بازی های بعدی موفق باشند. منصوریان از چند روز قبل چنین نذری کرده بود. امروز یک راس گوسفند به محل تمرین استقلالی ها منتقل شد و سپس در حالی که بازیکنان تو چشم این گوسفند نگاه می کردند، قربانی شد. این راه حل ظاهرا راه حل قدیمی منصوریان است. سال گذشته هم آنها یکی دو بار گوسفند قربانی کردند و یک بار هم برای محکم کاری، گاو کشتند و مرحله بعدی شتر بود که در نیم فصل آنها نتیجه گرفتند و ماجرای کنسل شد امسال هم حرف و حدیث داخل تیم زیاد است. بعضی ها می گویند آه پشت تیم است، بعضی ها می گویند استقلال چشم خورده و بعضی ها می گویند تیم را طلسم کرده اند. منصوریان هم به همین دلیل تصمیم گرفت یک گوسفند قربانی کند تا قدم مثبتی در این راه برداشته باشد
از قرار مشکل آه پشت تیم استقلال و طلسم٬ با مالیدن انگشت به خون گوسفند برطرف خواهد شد
با ورود به فرابورس دیگه نیازی نیست تا فرهاد مجیدی نگران «مدیران بی پول» باشد
درسته مردم نان ندارند بخورند و اعضای بدنشان را میفروشند. مهم این است که تیم مورد علاقه ات٬ حالا دیگه راحت میتواند ۲۹ میلیارد تومان پول مربی و بازیکن خارجی شان را پرداخت کنند
حالا دیگه راحت میتونن چپ و راست بمناسبت های گوناگون پاداش های میلیونی به بازیکنان پرداخت کنند
پاداش ۲۰۰ دلاری مجیدی به بازیکنان استقلال البته این مبلغ٬ چرک کف دست بود و مال زمان برو بیای فرهاد مجیدی بوده که از کیسه خلیفه بخشش میکرده در حال حاضر از سرمربیگری تیم فوتبال استقلال کناره گرفته و بدون تیم مانده و منتظر است تا احتمالن دادگاهی و مشخص شود از «ارز» دولتی منفعتی برده است یا خیر
درسته که مهدی شریفی نیک نفس که به عنوان عضو هیات مدیره استقلال معرفی شده بود با اختلاسی که انجام داده از کشور متواری شده است و به امارات گریخته است. ولی این اختلاس ربطی به باشگاه خوشنام استقلال نداره و ایشان یکی از متهمان پرونده ۶ میلیارد و ۶۵۶ میلیون یورویی پتروشیمی بوده
فقط مشخص نیست چرا با وجود آن که او جزء متهمان بوده، وزیر ورزش برای او حکم عضویت هیئت مدیره در استقلال را صادر کرده است
دخترک آبی٬ نیستی که ببینی شیخ دیاباته هم به جمع بازیکنان استقلال پیوست! البته باشگاه استقلال باید به سرعت در راستای پرداخت مطالبات شیخ دیاباته اقدام کند، وگرنه این بازیکن قراردادش را فسخ میکند و از استقلال میرود این بازیکن در هفتههای گذشته فقط ۱۰۰ هزار دلار از حقوق خود را دریافت کرده است و منتظر است الباقی قراردادش را از استقلال دریافت کند. شیخ ۴۳۸ هزار دلار از باشگاه استقلال طلب دارد که اگر ۱۰۰ هزار دلار آن را کم کنیم ۳۳۸ هزار دلار دیگر از طلب او باقی میماند که معادل ریالی آن بیش از ۱۰ میلیارد تومان خواهد شد... خوشبختانه این مبلغ٬ برای استقلال مثه علف خرسه مخصوصن حالا که بهترین اتفاق ممکن تاریخ سرخآبی ها روی داده یعنی همان ورود به فرابورس
دختر آبی٬ نیستی تا ببینی نوید افکاری را به جرم اعتراض به گرانی اعدام کردندو دو برادر نوید به نامهای وحید افکاری سنگری و حبیب افکاری سنگری نیز از سوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران محکوم شناخته شدهاند. وحید به تحمل ۵۴ سال و ۶ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق و حبیب نیز به تحمل ۲۷ سال و ۳ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدهاست البته جای هیچگونه نگرانی برای شیفتگان و عاشقان بازیکنان تیم فوتبال استقلال نیست زیرا آنها به اندازه کافی درآمد از بستن قرارداد و پاداش و پول برای بالا بردن روحیه و... دارند تا زندگی مرفهی داشته باشند و نیازی به شرکت در تظاهرات علیه گرانی نداشته باشندالونک وریا غفوری کاپیتان تیم استقلال. البته نگران نباشید این آلونک مانند آلونک های زن بندر عباسی و آسیه پناهی تخریب نخواهد شد
خوشبختانه بازیکنان تیم استقلال٬ «تاج افتخار ایران و ایرانی» نیازی ندارند مانند بعضی ورزشکاران و قهرمانان که بخاطر کسب چند تا مدال جهانی بیخودی معروف شده اند برای تامین هزینه های زندگی دستفروشی کنند
محسن مدهنی، قهرمان کشتی فرنگی نوجوانان ۲۰۱۷ جهان در وزن ۵۸ کیلوگرم
محسن مدهنی در سن ۲۰ سالگی مجبور به تامین مخارج زندگی خود از طریق میوهفروشی در خیابانهای شهر اندیمشک در استان خوزستان ایران شده است
محمد یوسف رئیسی، کاپیتان سابق تیم ملی کریکت بزرگسالان ایران و سرمربی تیم ملی کریکت ایران
در کنار خیابانهای نیکشهر استان سیستان و بلوچستان بنزین میفروشد
امید ستایش پور از قهرمانان پاور لیفتینگ (وزنهبرداری قدرتی) ایران و آسیا
برای گذاران زندگی و تأمین هزینه تمرینانش در معابر قزوین روسری و شال میفروشد
مجتبی مرادی نفر سوم مسابقات کشتی آزاد نوجوانان جهان
برای تامین زندگیاش در میدان بار شهرستان دزفول، سمبوسه میفروخت
سجاد پیرایقرچمن نماینده دوومیدانی ایران در مسابقات المپیک ناشنوایان موفق شد به مدال نقره این مسابقات برسد
او در کنار خیابان سیگار میفروخت
فرشاد درکه، قهرمان ﮐﯿﮏ ﺑﻮﮐﺲ جهان
او در مغازه آب انار فروشی کارگری میکرد اما به خاطر نداشتن سرپناه، شبها را باید در پارک، داخل کارتن میخوابید. گاهی هم ﺯﯾﺮ ﺳﯿﻨﮏ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﯾﮏ ﻣﻐﺎﺯﻩ
تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل
دختر آبی٬ این است آن تیمی که بخاطرعشقش جان بر سر نهادی. نمیفهمم این چه عشق و چه نیاز شدیدی بود٬ تنها امیدوارم لحظه ای که شعله های آتش سراسر وجودت را فراگرفته بود٬ درد جانسوز پشیمانی به درد سوزش جانت افزون نشده باشد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر