دختری که خون پاکش میتواند صد جمهوری اسلامی را سرنگون کند!!!
رادیو کوچه: در ۱۸ روزی که از آغاز قیام سراسری مردم علیه ظلم و جنایت میگذرد، قصههای زیادی از جوانان جانباختهی راه آزادی شنیده شده. دردناکترین این قصهها، قصهی نیکاست. نیکا شاکرمی دختر۱۶ سالهی لر. دختری که مانند هزاران همسن و سال خود به خیابانها رفت تا طبیعی ترین حقی را بخواهد که فقط در ایران و افغانستان از زنان گرفته شده.
نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۶ ساله، ۱۰ روز اسیر وحشیان و خونخواران حکومت اسلامی بود. هم او را شکنجه کردند، هم به او تجاوز کردند و هم اعضای بدنش را ربودند.
نیکا سهشنبه شب ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در تقاطع بلوار کشاورز و خیابان ۱۶ آذر در میان معترضان دیده شده بود.
او یک کوله پشتی، یک بطری آب، یک حوله و شناسنامهاش را با خود برد. حوله و بطری آب برای دفاع از خودش و شناسنامهاش برای احراز هویتش.
یکی از دوستاش استوری نیکا را دیده که در بلوار کشاوزر، شالش را آتش میزده و شعار میداده.
دوستش که این استوری را میبیند به او زنگ میزند و میپرسد کجایی؟ چکار میکنی؟ و نیکا میگوید من در حال فرار هستم. نیروهای امنیتی دنبالم هستند و این آخرین تماسی بوده که نیکا داشته و پس از آن گوشیاش خاموش میشود...
اکانت واتساپ، اینستاگرام و تلگرام نیکا بعد از خاموش شدن گوشیاش پاک شده. ماموران وقتی نیکا زنده بوده پسورد گوشی و صفحات اجتماعیاش را از او گرفته بودند.
سوال دیوانه کننده این است که با نیکا چه کردند که ده روز جرات تحویل جنازهاش را نداشتند. از این ده روز، نیکا تا کدام روز زنده بوده و با او چه کردهاند؟
همه میگویند از نیکا شاکرمی خیلی باید نوشت. خیلی باید گفت. نیکا را در خیابان گرفتند و میدانستند سنش چقدر کم است زیرا شناسنامه همراهش بود.
خاله نیکا شاکرمی، روز چهارشنبه شش مهر اطلاعیهای را به همراه عکس و مشخصات او در شبکههای اجتماعی منتشر کرده بود و از شهروندان برای پیدا کردن او کمک خواسته بود.
خانوادهی نیکا از شب سهشنبه ۲۹ شهریور تمام زندانها، قرچک، اوین، فشافویه و دیگر بازداشتگاهها، اطلاعات حفاظت سپاه، حفاظت نیروی انتظامی، پلیس امنیت و بیمارستانها را به دنبالش گشته بودند ولی هیچ کجا اثری از نیکا نبود. او در حالی مفقود شده بود که شناسنامهاش در کوله پشتیاش بود.
منابع غیر رسمی از داخل خود سپاه، هفته اول با خانوادهی او تماس گرفتند که نیکا هفته اول در اختیار اطلاعات سپاه بوده و بعد از آنکه کارهای بازجویی و پرونده سازی تمام شده بود نیکا را به اوین منتقل کرده بودند ولی نیکا اوین هم نبود.
سه بار پیش از تحویل جنازه، خانواده به کهریزک رفته بودند اما به آنها گفته شده بود که جنازهای با مشخصات فرزند آنها در آنجا نیست تا اینکه ناگهان پس از۱۰ روز بی خبری، میگویند برای شناسایی جنازه به کهریزک بیایید و آنجا هم فقط صورت نیکا را نشان میدهند که بینی و جمجمهاش خُرد شده بود.
بر جنازهی نیکا، از سینه تا شکم جای بخیه بوده ماموران گفته بودند که پاره کردن و دوختن بدن او به منظور کالبد شکافی بوده اما کیست که باور کند؟
همه میگویند حکومت نه تنها خود او را ربوده، شکنجه کرده و به قتل رسانده بلکه حتا اعضای جوان و سالم بدنش را نیز ربوده است.
به گفته آتش شاکرمی، خاله نیکا، که بنا بر گزارشها همزمان با روز خاکسپاری این دختر نوجوان بازداشت شده است، شنبه نهم مهر خانواده موفق شدند سرانجام پیکر او را تحویل بگیرند و بنا بود روز دوشنبه بعدازظهر در گورستان خرمآباد صالحین به خاک سپرده شود.
اما یازدهم مهر، مقامات امنیتی در خرمآباد جنازه او را ربودند و پیکرش را در روستای «ویسیان» در اطراف خرمآباد دفن کردند.
ویدیویی از مراسم خاکسپاری این دختر نوجوان منتشر شده که مادرش میگوید: «امروز تولد تو بود، شهادتت مبارک نیکا!»
پیکر نیکا روز یازدهم مهر، همزمان با تولد ۱۷ سالگیاش توسط حکومت در روستایی دور افتاده دفن شد درحالیکه خاله و دایی نیکا را به زندان انداخته بودند.
در مراسم خاکسپاری نیکا، نیروهای سرکوب به مردم شلیک کردند اما مردم خطاب به آنها و حکومت فریاد زدند که «انقلاب آغاز شده بدبخت ها، از این به بعد برای اینکه بتوانید بخوابید باید قرص خواب بخورید.»
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ پیکر بیجان نیکا شاکرمی در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافی چهارراه امیراکرم در منطقه انقلاب پیدا شده بود.
درحالیکه کولهپشتی و گوشی موبایل او را پیدا کرده بودند و شناسنامه نیکا هم داخل کوله پشتیاش بوده، چرا به خانوادهاش خبر ندادند؟ چرا ۱۰ روز صبر کردند؟
در حال حاضر خانواده نیکا برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار هستند تا بگویند نیکا در تظاهرات نبوده است.
حکومت خانواده را تهدید کرده که اگر مصاحبه ندهند باید منتظر جنازه خاله و دایی نیکا باشند که هم اکنون در زندان میباشند.
ماموران امنیتی ۱۰ مهر ۱۴۰۱، آتش شاکرمی، خاله نیکا و ۱۱ مهر ۱۴۰۱، محسن شاکرمی، دایی نیکا را دستگیر کردند. نیکا یک سال بود که با خالهاش که نقاش است در تهران زندگی میکرد. آتش شاکرمی در روزهای اخیر درباره وضعیت نیکا اطلاعرسانی میکرد.
داریوش معمار: تلویزیون جمهوری اسلامی برای لاپوشانی قتل #نیکا_شاکرمی سریع پروژه اعتراف اجباری از خاله و دایی بازداشت او را کلید زد.
این اعتراف اجباری و برنامه سازی ها جنایت را پنهان نمی کند.
داریوش معمار: در فیلم اعتراف گیری اجباری از خاله و دایی #نیکا_شاکرمی بازجو که سایه اش کنار مشخص است به دایی او آرام می گوید:"بگو لجن"
این است رسم جمهوری اسلامی. «در ثانیه اول»
اطلاعیه مراسم هفتم
پنجشنبه ۱۴ مهر از ساعت ۱۴ الی ۱۶ بر مزار نیکا در قبرستان روستای حیات الغیب بخش ویسیان
پنجشنبه ۱۴ مهر از ساعت ۱۴ الی ۱۶ بر مزار نیکا در قبرستان روستای حیات الغیب بخش ویسیان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر