۱۳۹۲ بهمن ۷, دوشنبه

می گن: برای داشتن بلندترین ساختمان شهر، دو راه وجود دارد.

 یا باید با تمام توان و روحیه و انرژی و دارایی خود ساختمانی بسازید.
 یا باید تمام ساختمان های بلندتر از خود را خراب کنید.
و جناب قاسم فتحعلی پور٬ حامی «پرآوازه» حیوانات٬ راه دوم را برگزیده اند!!!
غافل از اینکه این جناب با این طعنه ی بسیار ناشیانه و مغرضانه شان تنها گذشته تیره و پر از پرسش شان را به یادها آوردند!!!
سرگرم آماده کردن چهارمین افشاگری بودم و داشتم طبق معمول صفحه های حامیان حیوانات را می دیدم که چشمم به این پست از پناهگاه حیوانات سوهانک افتاد:
عین نوشته ی ایشان: دیروز در راه بازگشت از شمال به تهران بودم کی سگی را افتاده در کنار جاده دیدم. در پشت وانت کله مرغ داشتم به او دادو و دیدم که با ولع خورد. منتها قادر به حرکت نبود و به زمین می افتد.او را به یک دامپزشکی در رشت بردم.دکتر گفت به کمرش ضربه خورده اما خوشبختانه قطع نخاع نیست. باید به مدت ۲هفته نحت مراقبت و فیزیوتراپی باشد.  به خانم ازاده محجوب از حامیان گیلان زنگ زدیم متاسفانه او را نپذیرفت و حتی بعد از فهمیدن موضوع جواب تلفن ما را نداد. او را به تهران اوردم در منزل اقای شهاب صادقی تحت درمان قرار دارد. امیدوارم بعد از بهبود او را به محل زنگیش بازگردانده تا به زندگی طبیعی خود ادامه دهد. روی سخنم به کسانی است که با رانندگی بد خود حیوانات را صدمه زده و به راحتی چشم خود را بر انسانیت می بندند مطمئن باشند روزی این عملشان به خود انها بازگرداننده خواهد شد. من برای ۱ روز استراحت رفته بود که مجبور شدم تاوان کس که به سگ زده بود را بدهم. از این بابت ناراحت نیستم اما امیدوارم روزی مردم ما اعمال و رفتار خود را تغییر دهند. 
سپاس
 فتحعلی پور
پیش از هر چیز؛ جناب فتحعلی پور اگر شما فرصت این را دارید که مدام به مسافرت بروید٬ آزاده محجوب با اینکه در شمال زندگی می کنه٬ مدت هاست که پاهایش ماسه های کنار دریا را لمس نکرده و شب و روزش را صرف پرستاری و تیمار حیوانات آزار دیده و دردمند ایران می کند. با این طعنه و کنایه ها او را بدنام و خودتان را خوشنام نمی کنید.
و صد البته یه سری دنباله رو که نه سر پیازند٬ نه ته پیاز و همیشه آماده هستند با اصرار٬ نادانی خودشان را نشان دهند٬ بدون فکر و تحقیق٬ به به و چه چه کنان یاوه گویی های ایشان را تکرار کنند.
آدم یاد نماز جمعه می افته که پس از هر جمله ای بدون اینکه بفهمند اصلن طرف چی گفته٬ جمعیت ده بار الله و اکبر و مرگ بر ضد ولایت فقیه می گه!!!
هیچ به مغز کوچک تان رسید چرا آزاده محجوب که تمام سرمایه و وقت و جوانی خود را صرف نجات حیوانات آزار دیده و بیمار ایران می کنه٬ این سگ را نپذیرفت؟و پاسخی به تلفن تان نداد؟
شاید چون جا نداشت؟ چون همیشه ۵۰ - ۴۰ تا یا بیشتر٬ توله سگ و سگ و گربهی تیکه پاره شده و حامله و بیمار و... در پناهگاه نیمه کاره اش داره؟
شاید چون اینقدر مردم حیوان آوردند و قول دادند هزینه درمان و نگهداری اش را بپردازند و رفتند حاجی حاجی مکه؟!!!
شاید چون پس از یاوه گویی ها و هرزه گویی های هوچی گر عظما٬ دیگه جرات نمی کنه به هیچکس اعتماد کنه؟
شاید چون پس از بسته شدن تاربرگ حامیان حیوانات گیلان٬ دیگه خانم محجوب مثل جناب فتحعلی پور هفته ای ۵۰۰ هزار تومن کمک مالی دریافت نمی کنه و نمی تونه با این همه بدهی٬ هزینه های درمانی٬  یک سگ دیگر را هم به آن اضافه کنه؟
و... یا شایدم بخاطر رسوایی و بدنامی و آبروریزی دست اندرکاران پناهگاه حیوانات سوهانک٬ چشمش ترسیده با شما همکاری کنه؟!!!
و این هم درخواست ماست مالی همه آبروریزی ها و افشاگری ها٬ توسط جناب فتحعلی پور از تالار گفتگوی انجمن حمایت از حیوانات تا بلکه همه چی به دست فراموشی سپرده بشه:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر