۱۴۰۲ مرداد ۶, جمعه

برای گزارشگران قتل مهسا (ژینا) امینی

که ۳۰۰ روز است بخاطر یک عکس و گزارش مراسم خاکسپاری مهسا (ژینا) در زندان جمهوری اسلامی اسیرند.
نیلوفر حامدی٬ خبرنگارِ روزنامه شرق٬ تصویری از مادر و پدر مهسا(ژینا) پس از شنیدن خبر مرگ دخترشان گذاشت و نوشت: «مادر بزرگش با نوای کُردی می‌خوند و پدرش که تازه از هشتگرد آمده بود٬ می‌گفت به دادِ دخترم برسین. خاک بر سرِ من. خاک بر سرِ ما. هیچ‌کاری از دستمون برنیومد. اما رختِ سیاه دیگه پرچمِ ماست.»
فردای آنروز٬ به خاطر پوشش قتل مهسا (ژینا) بازداشت شد.
پس از کشته‌شدن مهسا (ژینا)امینی، الهه محمدی خبرنگار روزنامه هم‌میهن برای تهیه گزارشی از مراسم خاکسپاری مهسا (ژینا)امینی به سقز فرستاده می‌شود. الهه در سفری که به سقز داشت، گزارشی با اسم «یک وطن اندوه» از خود منتشر می‌کند و روزنامه هم‌میهن آن را چاپ می‌کند.
الهه محمدی هم بازداشت می‌شود!
الهه محمدی پس از احضار تلفنی به سوی محل بازجویی در حال حرکت بود که در طی مسیر بازداشت شد.
 پس از بازداشت الهه٬ الناز محمدی، خواهر دوقلویش را که دبیر گروه اجتماعی روزنامه هم‌میهن است نیز بازداشت کردند. این یکی را نه بخاطر جاسوسی برای دولت متخاصم بلکه چون بازپرس از رفتار و صحبت الناز احساس خوبی بهش دست نداده بود!!!
درحال حاضر الناز با قید وثیقه از زندان اوین آزاد شده است.
 البته الهه و نیلوفر تنها کسانی نبودند که درباره قتل مهسا (ژینا) نوشته بودند. احسان هوشمند٬ محمود دولت آبادی و احمد مسجد جامعی٬ زهرا کریمی و علیرضا غریب دوست و زهرا نژاد بهرام هم یه «چیزهایی» نوشتند
ولی خوب اینها جزو از ما بهتران بودند و مانند الهه و نیلوفر٬ جاسوس‌های آموزش دیده‌ی دوره‌های رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی نبودند تا بازداشت شوند!
از علی کریمی هم یه استوری گذاشتند که شاید اگر کس دیگری بود بلافاصله بازداشت می‌شد ولی خوب این جادوگر را در آب نمک خواباندند تا بموقعش با شعار انحرافی و تفرقه‌اندازانه‌ی (من وکالت می‌دهم) اتحاد مردم ایران را در داخل و خارج٬ علیه جمهوری اسلامی را بهم بریزد و ترمزی شود برای سرعت پیشرفت انقلاب.
دروغگزاری فارس: پروژه رسانه‌ای CIA در حمایت از الهه محمدی و نیلوفر حامدی
جمعی از وابستگان به جریان براندازی و جریان اصلاحات، به طور سازمان‌یافته از نیلوفر حامدی و الهه محمدی حمایت کردند؛ یکی از عوامل سازمان‌دهی این حمایت را می‌توان رادیو فردا، رسانه وابسته به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) دانست.
یعنی اگه همسران‌شون هم خواهان آزادیشان بشن٬ از طرف (CIA) سازماندهی شدن؟!
حالا هم که گَندِ کارشون دراومده و آبرویی که نداشتند و ندارند بیشتر نزد مردم جهان ریخته می‌گن: اتهام نیلوفر حامدی و الهه محمدی در حال حاضر نه خبرنگاری است، نه جاسوسی و نه انتشار خبر فوت امینی، بلکه اتهام آن‌ها، همکاری با دولت متخاصم است!!!
ترجمه: جرمشان این است که اسرار هویدا کردند!
بخشی از دفاعیات الهه محمدی و نیلوفر حامدی در آخرین جلسه‌ی بی‌دادگاه:
به نام قلم
من الهه محمدی، ۱۵ سال است که خبرنگارم و در تمام طول زمان کار حرفه‌ای‌ام، غیر از اینکه حرف مردم را بزنم و قدمی در راه بهتر شدن زندگی‌شان بردارم، هیچ کار دیگری نکرده‌ام. من هیچ ارتباطی با هیچ دولت خارجی‌ای نداشته‌ام و افتخار می‌کنم که در کنار مردم ماندم تا صدایشان باشم...
دومین جلسه دادگاه بدوی نیلوفر حامدی برگزار و آخرین دفاع گرفته شد. نیلوفر در این جلسه گفت به عملکردش به عنوان یک روزنامه‌نگار افتخار می‌کند.
آرش صادقی: خبرنگاری شغل نیست، باور به کشف حقیقت است و هرکس در پی روشنگری با‌چراغ حقیقت باشد، جایگاه والای خود را در جامعه خواهد یافت.
جای خبرنگار زندان نیست.
به امید آزادی راویان حقیقت...
مژگان جمشیدی: با همه بگیر و ببندها
با این همه تلاشها برای رسانه سازی و خبرنگار سازی و ماله کش سازی؛
اما #الهه_نیلوفر نشان دادند تا وقتی انسانیت و شرافت زنده است؛ روزنامه نگاری هم در ایران زنده است
در انتظار عدالت و آزادی برای #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی
اگه #الهه_نیلوفر نبودن صدای مظلوم مثل همیشه خفه می‌شد...
می‌شکنند قلمی را که بنویسد بر سر این مردم چه رفت...

به امید آزادی دختران ایران...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر