۱۴۰۲ مرداد ۷, شنبه

این خاک حق من است، میهن من است

دایه عظیمه مادر جاویدنام محمد حسن‌زادە از جانباختگان مقاومت مردمی در بوکان در اعتراض بە تغییرات هدفمند بە منظور جلوگیری از دسترس بودن مزار جانباختگان انقلاب ژن ژیان ئازادی در بوکان، قبرهای جدید اطراف مزار جانباختگان را پر می‌کند.
می‌گوید، من مادر محمد حسن زادە‌ام و این خاک و وطن ماست
من مادر محمد هستم از یک قبر نمی‌ترسم، این خاک و وطن ماست، متعلق به دولت نیست، فرزاندم را کشتند، این شهیدان را کشتند، چرا با ما چنین کردند، چرا؟ این خاک ماست این خاک، خاک کوردستان است.
آنها اجازە دارند فرزندان ما را بکشند؛ اما ما اجازە یک وجب خاک در جوار آرامگاه فرزندانمان را نداریم؟ نفرین بر شما، محمد تنها پسرم بود.
میگوید دندانی که لق باشد باید برود، باد کشیدش، من شیر مار را برای محمد -اگر می‌خواست- برلیش پیدا می‌کردم، شب سهم غذای خودم را برای محمد نگە می‌داشتم.
او تاکید می‌کند کە جاشها را بە آرامستان این جانباختگان می‌فرستند تا از آنها حرف بکشند، و می‌گوید: ما شهید دادەایم، آن‌ها هرکدام یک انسان بودند، نه فقط یک موجود جاندار!
پدر جاویدنام محمد حسن زاده در کنار مزار پسرش در بوکان گفته بود:
«زمانی اگر می‌خواستیم به کسی بگوییم خیلی مرد است، خیل باغیرت و باناموس و باوجدان است، از کلمه «مرد» استفاده می‌کردیم. الان مردی که می‌خواهد خیلی مرد باشد باید خیلی «زن» باشد، چون واقعا غیرت زنها از مردها خیلی بیشتر است»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر