حکم اعدام محمد رامز رشیدی و نعیم هاشم قتالی، دو متهم حمله به «حرم شاهچراغ» شیراز بامداد روز شنبه ۱۷ تیر در ملا عام اجرا شد.
اینبار هم مانند شب اعدام آن سه نفر که بیشرفها و دیوثان برای جشن و پایکوبی پیروزی تیم فوتبال مورد علاقهشان به خیابانها آمده بودند؛
گدایانِ ذلیل و جیرهخوار آخوندها٬ تا نیمه شب شکم کاردخوردهشان را در میهمانی ذلت و حقارت٬ انباشته از غذاهای رایگانی که از جیب مردم ایران میرود میکردند.
پیکر بیجان محمد رامز رشیدی و نعيم هاشم قتالى را چه کسی تحویل گرفت؟
بعد از اینکه جیرهخواران سنگیندلتان، رو به روی آن نخل بلند، تنهای آویخته از جرثقیلشان را تماشا کردند؛ بعد از اینکه قلبمان با دیدن عکسی که از این صحنه منتشر کردید فرو ریخت؛ کسی بر پیکرهای سردشان اشک ریخت؟
«خانه» برایشان کجا بود؟ برای اجرای مراسم آیینیتان، روی دیوارهای کدام آلونک کارگری برایشان فحش و ناسزا نوشتید؟ کسی روی مزار بینشانشان سنگی خواهد گذاشت که بشکنید؟
محمد. نعیم. شما را نمیشناختیم، کسی نبود که داستان شما را روایت کند، اما روایتهایشان که هر هفته عوض میشد، دروغهایشان که یکی در میان همدیگر را لو میدادند، خطوط درد چهرهی محمد به وقت اعتراف اجباری، را دیدیم و شناختیم.
اما شما کشته شدید. شما در سکوت کشته شدید و کمتر کسی رد شکنجه را روی چهرهی آفتاب سوختهتان دید. آفتاب ذره ذره در سلولهای زندان از چهرهتان رفت و شما را کشتند.
دانشجوها از همون روزای اول گفتن قاتل شاهچراغ کیه: همونی که چلاقه٬ قاتل شاهچراغه
جعل تدریجی یک سناریو در ۵ ماه: بررسی روایتهای جمهوری اسلامی درباره حملهی شاهچراغ از آبان تا اسفند ۱۴۰۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر