بخش نخست
اول سراغ سینماها آمدند
سکوت کردم چون زودباور و کور بودم
پایان- سرنوشت سینما رکس آبادان
انگار اول از هر چیز، پوستر نیمسوختهی فیلم گوزنها را از سر در سینما برداشتند تا مبادا مردم بخاطر بیاورند که زمانی آبادان با ۲۸ سینما، شهر سینماها بود.
پس از انقلاب همه سینماهای ایران مصادره شده بودند و در آبادان تنها چند سینما فعال بودند. در دوران جنگ هم که همه سینماهای آبادان تعطيل شدند
با شروع جنگ و در طول جنگ، همه سینماها آسيب دیدند و تعدادی نيز به كلی ويران شدند. ساختمان سینما رکس اما در همان شکل سوخته شدهاش از آسیب حملات بیشمار موشک و بمب مصون مانده بود
چند سال پس از پایان جنگ٬ سینما را تخریب کردند و در طبقهی همکف شماری فروشگاه کیف و کفش مشغول به کار شدند. بازماندگان امید داشتند ساختمان سینما رکس پس از بازسازی به یک مرکز فرهنگی برای یادبود سوختگان تبدیل شود. آنان همچنین آرزو داشتند یک بنای یادبود درآن چهارراه ایجاد شود.
ساختمان سینما با خاک یکسان شد تا خاطره جنایت آخوندها از یادها پاک شود.
بجای آنکه آنرا تبدیل به موزه کنند٬ جای آن٬ چند فروشگاه کفش فروشی، نوشت افزار و فتوکپی، اغذیه فروشی درست کردند و شد پاساژ رکس!
این فاجعه را بعد از دو سال از تقویم جمهوری اسلامی حذف کردند.
پس از گذشت ۳۳ سال هم سرانجام یک یادمان و سنگ نبشتهی زشت و بیمعنی که معلوم نیست چه مقدار بابت ساختنش پول بالا کشیدن، در کوچهی بن بست، جایی که دیده نشود، کنار ساختمان سابق سینما گذاشتند.
قرار شد خیابانی هم به نام شهدای سینما رکس آبادان نامگذاری شود که در نقشه گوگل اثری از این خیابان دیده نمیشود ولی در عوض نام یکی از خیابانهای اطراف سینما را بنام آق رضای موبایلی گذاشتند و فرودگاه بینالمللی آبادان را به نام آخوند جنایتکار٬ غلامحسین جمی که در دستور آتش زدن سینما رکس نقش مهم و مثبتی داشت گذاشتند!
البته شاه هم میخواست یک بنای یادبود درست کنه البته با پول مردم که عمر حکومتش قد نداد! شاید اگر تعلل نمیکرد و خست بخرج نمیداد و سریع به خانوادههای قربانیان سینما میرسید...
«فرنگیس» دو خواهرش را در فاجعه سینما رکس آبادان از دست داده است. او در گفتوگو با ایرانوایر میگوید: «به کشتهشدگان سینما رکس میگویند، شهدای سینما رکس. اما در این سه دهه ما هیچ سهمیهای نداشتهایم. تعداد انگشت شماری، حدودا ۴ تا ۵ خانواده، از بنیاد شهید سهمیه دریافت کردند. دو نفر از آنها کودکانی بودند که پدر و مادرشان را در آن فاجعه از دست داده بودند و در زمان وقوع آتش سوزی نوزاد بودهاند. دو یا سه خانواده دیگر را اصلا نمیشناسم. فقط نام شهید را در رسانهها برای تبلیغات استفاده میکنند. ما از روز اول نخواستیم خانواده شهید باشیم فقط انتظار داشتیم که به عزیزانمان احترام بگذارند که نگذاشتند.»فرزند یکی از کشتهشدگان سینما رکس حتی از بخشنامهای صحبت کرد که طبق آن «خانواده سینما رکس جزو خانواده شهدا محسوب نمیشدند». به این ترتیب او، پیش از پایان سال تحصیلی از مدرسه شاهد محل زندگیاش اخراج شد.
«رضا» ۸ نفر از بستگان و دوستانش در فاجعه سینما رکس آبادان جان خود را از دست داده است میگوید: گور دسته جمعی عزیزان ما در کنار قطعه شهدای جنگ ایران و عراق است، اما این کجا و آن کجا. حتی در دهه هفتاد زمزمههایی بود که میخواهند گور عمومی عزیزان ما را خراب کنند و شهدای گمنام جنگ را آنجا به خاک بسپارند.
از صبح وقتی دیدم که فضا امنیتی است و به همه ما زنگ میزنند، تصمیم گرفتم با فاصله در آن جا بایستم تا بتوانم در صورت درگیری، گزارشی تصویری تهیه کنم. چند دقیقه رفتم شمعی روشن کردم و بعد از بچهها دور شدم. اما در همان چند دقیقه، مدام تلفنها زنگ میخوردند. شمارهها متفاوت بودند اما کسانی که پشت خط بودند، یک پیام مشترک داشتند؛ تا با گونی نیامدهایم و جمعتان نکردهایم، گورتان را گم کنید. بعد هم یک دفعه یکی یکی بچهها را کنار کشیدند و گوشیهای موبایل آنها را گرفتند. از آنها میپرسیدند برای کجا فیلم گرفتهای و با چه کسی حرف زدهای؟ بعد گوشیهای موبایل را از بچهها گرفتند و رفتند.»
سال ۱۳۸۸ بدون هماهنگی با بازماندگان، بنای ساخته ، به وسیله بنیاد شهید تخریب و نوسازی شد. در واقع اجساد عزیزان ما را از بین بردند.
در بنای قبلی به این دلیل که اجساد روی زمین بودند گور عمومی را حدود نیم متر از زمین بالاتر ساخته بودیم.
یک روز به خاکستان رفتم و دیدیم سنگهای گور عمومی را خراب کردهاند. تعدادی بنا و کارگر ساختمانی که بومی منطقه نبودند، اصلا نمیدانستند جایی که دارند خراب میکنند کجاست و چه اهمیتی در تاریخ این شهر دارد، در حال تخریب و به قول خودشان مرمت بودند. به آنها گفتیم: اگر بیشتر بکنید به استخوانهای مرده میرسید. خندیدند. ما اعتراض کردیم و شلوغ شد. تصور کنید داشتند جسد عزیزانمان را دور میریختند. خلاصه سازه جدید هم سطح زمین ساخته شده است حالا این وسط چند جسد با خاک و سینما به دور ریخته شده است، خدا میداند. هر وقت به قبرستان میروم و در این محوطه پا میگذارم احساس میکنم پا به روی جسد عزیزانم گذاشتهام.
سهشنبه ۲۸ مرداد۱۳۹۹، سالروز فاجعه «سینما رکس» آبادان بود. هر سال تعدادی از هنرمندان آبادانی و شماری از بازماندگان این فاجعه انسانی در خیابان «امیری» آبادان، محلهای که زمانی ساختمان سینما رکس در آن قرار داشت و در دهههای گذشته تخریب شده و ساختمانی تجاری جای آن را گرفته است، جمع میشوند. آنها شمع روشن میکنند، شعر میخوانند و در سکوت، یاد و خاطره کشته شدگان این فاجعه را زنده میکنند.
هر سال بعد از این مراسم، تعدادی توسط نیروهای امنیتی به صورت تلفنی تهدید میشوند. اما امسال فضا امنیتیتر و تهدیدها عملیاتی بودهاند.
«پرویز»، یکی از شهروندان ساکن آبادان دیشب در پیامی کوتاه نوشت: «گوشی موبایل همه بچهها را اطلاعات سپاه گرفته است و به دنبال کسانی هستند که با رسانههای فارسی زبان خارج از ایران در تماس هستند.»
علی سجادی: آبادان و مردم آن که آوازه سهل گیری و زندگی آرام و لب كارونشان هر سال ایرانی را رهسپار دیدار و تازه کردن دیدار با آن شهر میکرد، پس از اين فاجعه دیگر هرگز روی خودش به خود ندید. مسببان اصلی آتشسوزی سینما ركس بر این اعتقاد بودند که با اعدام تكبعلی زاده و خاموش کردن وجدان بيدارشده او برای همیشه نقش خود را در این فاجعه پنهان خواهند کرد. اما هستند وجدانهای بیداری که اسناد و مدارک مربوط به این فاجعه را با چنگ و دندان حفظ میکنند تا با سپردن آن به نسلهای آینده این هشدار را چون آینهای فراروی ايرانيان قرار دهند که رسیدن به اهداف انسانی جز از راههای انسانی میسر نیست و نمیتوان از کسانی که با سوزاندن مردم به قدرت میرسند انتظار بهی داشت...
برخی منابع:
وبسایت مشروطه- روزنامه های کیهان و اطلاعاتبریدههای روزنامه کیهان از وبسایت الف ب ژورنالیست
آرشیو روزنامه های قدیمی- وبلاگ بنیاد عبدالرحمن برومند
آرشیو اسناد اپوزیسیون ایران
مصطفی آبکاشک جغتای- مسببین واقعی فاجعه سینما رکس آبادان چه کسانی هستند؟
محمد صفوی- بازخوانی گزارش روزانهی اعتصاب در پالایشگاه نفت آبادان –۱۳۵۷
مجید احمدیان- فاجعه سینما رکس آبادان آتش انقلاب اسلامی
وبسایت رسمی محمد نوریزاد- شیخ علی تهرانی – ترور- دختران موسویمحمد صفوی - برای ۳۵مین سالگرد فاجعه هولناک آتشسوزی سینما رکس آبادان
بنیاد عبدالرحمن برومند- حسین تکبعلیزاده: یک سرگذشت
هفته نامه انقلاب اسلامی در هجرت- مسببین واقعی فاجعه سینما رکس آبادان چه کسانی هستند؟ در ده بخش
کیهان لندن- در جستجوی جنایتکار مخوف گمنام
رادیو زمانه- ایرج مصداقی: موسوی تبریزی٬ داستان فراموش شده یک حاکم شرع
فاجعه سینما رکس از زبان سرهنگ اردشیر بیات رییس پلیس وقت آبادان
برنامه صفحه آخر ویژه آتش سوزی سینما رکس- گفتگوی مهدی فلاحتی با اردشیر بیاتمهدی فلاحتی- جنایتکارانِ فاجعه سینمارکس آبادان را بهتر بشناسیم
کیهان لندن - گفتگو با علی سجادی درباره آتش سوزی سینما رکس، آغاز وحشت بزرگ چهل ساله
رادیو زمانه- گفتوگو با پیمان ماندگار
رادیو فردا- آتشسوزی سينما ركس آبادان در سيزده بخش
تاریخ شفاهی- فیلمهای دادگاه سینما رکس در ۴۹ قسمترادیو زمانه- گفتوگو با پیمان ماندگار
ایرانوایر- تهدید و ضبط موبایلهای تجمعکنندگان یادبود سینما رکس توسط نهادهای امنیتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر