ببر سیبری که در زندان وحش ایران بود ببر سیبری نه در ایران!
داشتم چرندیات، عذر ها، بهانه ها و یاوه گویی هایی که در رابطه با جان باختن ببر سیبری که هر روز با روز پیش فرق میکند! را میخواندم و متعجب از این همه بیشرمی و وقاحت مسئولان که مثل آب خوردن تو روی مردم دروغ میگویند و چون خودشان شعوری ندارند فکر میکنند مردم این همه دروغ ها و تزویر را باور میکنند.
یکی بگه شما که از همان اول میدانستید عرضه و قصد نگهداری این ببر ها را نداشتید، مرگتون بود که این موجود زیبا و کمیاب را به این کشور خراب شده بیاورید؟ چه میشد اگر پلنگها را بلاعوض میدادید؟ مگر کم پلنگها در جاده ها و یا بوسیله کلاشینکف بالای دکل برق کشته میشوند و شما هم به هیچ جایتان بر نمیخورد؟
این دروغگوهای نادان و بی مسئولیت بعد از اینکه ٩ ماه از ورود ببر به ایران میگذرد، و وقتی که ببر را از دست دادیم تازه یادشان افتاده که ببر شناسنامه سلامتی نداشته!
حالا روسها مثل خودتان پست و نامرد، شما با عرضه ها یک زیست شناس درست و حسابی یا دامپزشکی که حیوانات را بجز از دریچه گوشت و مواد غذایی و کسب درآمد به چشم دیگری نگاه کند نداشتید؟ تا همان بدو ورود، ببر را مورد آزمایشات کامل پزشکی قرار دهد؟ که بقول خودتان رو دست نخورید؟ شمایی که خود استاد دروغ و گول زدن هستید! اصولا در عرض این ٩ ماه چند بار این ببر ها را مورد معاینه و کنترل پزشکی قرار دادید؟ این همه بیماری گوناگون ایدز و مشمشه و خوردن گوشت خر و... که یک شبه باعث مرگ ببر نمیشود. حتمن از مدتها قبل آثار بیماری در ببر مشهود بوده و شما بی شعور ها از آن سر در نمیآوردید.
راستی شما آقایان ناشی هیچ از روسها پرسیده بودید شرایط زیستی و غذایی این ببر ها در روسیه چگونه بوده، تا بدانید شما باید چگونه با این ببر ها رفتار کنید؟ آنها هم گوشت فاسد خر به ببر ها میدادند؟
این ببر ها روی دست روسها باد نکرده بودند، آنها منت سرتان گذاشتند، به شما ابلهان اعتماد کردند، شما را داخل آدم حساب کردند و این حیوانات استثنایی را به شما دادند.
چگونه فرصت نکرده بودید زیستگاه ببر ها را آماده کنید؟ پس این بسیج میلیونی مفت خورتان به چه درد میخورد؟ نمیشد از این تن پرور ها استفاده کنید برای اماده سازی زیستگاه ببرها؟ هر چند، هنگامیکه جنگلهای گلستان و مریوان در آتش میسوزند، آنها مشغول ساندیس خوردن و نعره کشیدن های چاپلوسانه هستند.
حالا گیریم هم که زیستگاه ببر ها حاضر نبود، چرا ببری که بقول خودتان از جنگل گرفته شده یا آن دیگری که در محیط پاستوریزه رشد پیدا کرده "و بقول معاون ابله محيط طبيعی و تنوع زيستی سازمان حفاظت محيط زيست، سوسول و ترسو بود!" را از محیط امن و آرامشان جدا کرده و کنج زندان سرد و سیمانی زندان ارم میاندازید؟
شما نادان ها نمیدانید اگر ببر از بیماری جان نمیداد از غصه ی میله های آهنی و دیوار و کف سرد سیمانی زندان ارم جان میباخت؟
جناب رییس بی لیاقت سازمان محیط زیست، آقای محمدی زاده و همراهان، خودمونیم خوب آبروی خودتان را بین تمام سازمانهای بین المللی که در راه مبارزه با انقراض و نابودی ببر ها تلاش و مبارزه میکنند بردید!! هر چند که آبرویی هم نداشتید و ندارید!
حالا اگه یک جو شرف دارید ببر ماده را قبل از اینکه به سرنوشت ببر نر دچار شود پس بدهید به روسها تا در همان جنگلی که بود رهایش کنند.
اینجا را حتمن بخوانید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر